eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
33.6هزار عکس
15.5هزار ویدیو
131 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
💓وصیت نامه شهید حسین معز غلامی💓 بسم رب الشهدا و الصدیقین با یاری خدا و توسل به اهل بیت (ع) این وصیتنامه را می نویسم, انشالله که بعد از مرگم باز و خوانده شود. سلام بر آنهایی که رفتند و مثل ارباب بی کفن جان دادند. من خاک پای شهدا هستم. شهدایی که برای دفاع از اسلام رفتند و جان عزیز خود را بر طبق اخلاص نهادند. خدا کند به مدد شهدا و دعای دوستانم مرگ من نیز شهادت قرار گیرد که بهترین مرگ هاست. بعد از مرگم به پدرم توصیه می کنم که مانند اربابم حسین (ع) صبر کند و بیتابی نکند و خوشحال باشد که در راه خدا جان دادم و همینطور مادرم به مدد اسوی صبر و استقامت در کربلا حضرت زینب (س) صبور باشد چون با گریه هایش مرا شرمنده می کند. هر وقت بر سر قبرم آمدید سعی کنید یک روضه از حضرت علی اکبر (ع) و یا حضرت زهرا (س) بخوانید و مرا به فیض بالای گریه برسانید. هر وقت قصد داشتید خیری به بنده حقیر برسانید آنرا به هیئت های مذهبی به عنوان کمک بدهید. از خواهران و خانواده ای آنها طلب حلالیت می کنم اگر نتوانستم نقش برادری خوب را ایفا کنم. در کفنم یک سربند یا حسین (ع) و تربت کربلا قرار بدهید. تا میتوانید برای ظهور حضرت حجت (عج) دعا کنید که بهترین دعاهاست. هم به خانواده ام و هم دوستانم بگویم که در بدترین شرایط اجتماعی, اقتصادی و .... پیرو ولی فقیه باشید و هیچگاه این سید مظلوم حضرت آقا سید علی آقا را تنها نگذارید. امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید و نگذارید خون شهدا پایمال شود. این شعر بر روی سنگ قبرم حکاکی شود انشالله مرد غسال به جسم و سر من خورده مگیر چند سالیست که از داغ حسین لطمه زنم سر قبرم چو بخوانند دمی روضه شام سر خود با لبه سنگ لحد میشکنم اللهم الرزقنا شفاعه الحسین یوم الورود و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین (ع) بسیجی حسین معز غلامی https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸سلام بر تمامی همسنگران 💐عزیزانی که امروز گلزار شهدای شهرشون رفتن عکسی از 🌹قبور مطهر شهدا ارسال نمایند به آی دی خادم کانال @montazer_61 تا در کانال قرار بگیرد منتظر تصاویر شما عزیزان هستیم.التماس دعا https://eitaa.com/piyroo
روحی فداک یازینب... 🍃🌹 خطاب به رزمندگان: بچه ها اگر کسی شوق شهادت دارد آن را فعلا طلب نکند. 🌴اینجا(سوریه) جای شهادت نیست شهـادت را درجنگ با اسرائیل از خدا بخواهید https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مینویسم ✍تا یادم نرود: 🌾تمام اقتدار را از پرواز🕊 شما دارم. این روزها بیشتر از همیشه شرمنده نگاه هستیم. آن نگاهی که گویا فریاد میزند  را به سازش با دشمن نفروشید😔 افســــــوس... هزاران افسوس که خون دل خوردن هایتان.. 😔 https://eitaa.com/piyroo
💐زیارت شهدا درروز پنج شنبه حدیث قدسی :هر که راعاشق شوم خواهم کشت و هرکه را بکشم خود خون بهای اوهستم خوش به سعادتت ای شهید که خدا این گونه عاشقت شدوتورا برگزید # شهید _عزیز_التماس_دعا..😔 ...🌹🍃 هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شادی روح بلند مرحوم کافی رحمت الله علیه لطفا 5صلوات هدیه بفرمایید.🌹 https://eitaa.com/piyroo
، داستان عاشقانه و زندگی 🌷 ...🌷🕊 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 وقتی دیدم عمه تا این حد ناراحت و دلخور شده جلو رفتم و بغلش کردم از یک طرف شرم و حیا باعث می شد نتوانم راحت حرف بزنم و از طرف دیگر نمی خواستم باعث اختلاف بین خانواده ها باشم دوست نداشتم ناراحتی پیش بیاید گفتم: عمه جون قربونت برم چیزی نشده که این همه عجله برای چیه؟ یکم مهلت بدین، من کنکورم رو بدم اصلا سری بعد خود حمید آقا هم بیاد ما با هم حرف می زنیم. بعد با فراغ بال تصمیم بگیریم توی این هاگیر و واگیر درس و کنکور نمیشه کاری کرد خودم هم نمی دانستم چه می گفتم احساس می کردم با صحبت هایم عمه را الکی دل خوش میکنم چاره ای نبود دوست نداشتم با ناراحتی از خانه ما بروند. تلاش مم فایده نداشت. وقتی عمه خانه رسیده بود سر صحبت و گلایه را با ننه فیروزه باز کرده بود و با ناراحتی به تمام ننه گفته بود: دیدی چی شد مادر؟ برادرم دخترش رو به ما نداد دست رد به سینه ما زدن سنگ روی یخ شدیم من یه عمر برای حمید دنبال فرزانه بودم ولی الان میگن نه دل منو شکستن. ننه فیروزه و مادر بزرگ مشترک من و حمید است که ننه صدایش می کنیم از آن مادر بزرگ های مهربان و دوست داشتتی که همه به سرش قسم می خورند ننه همیشه موهای سفیدش را حنا می گذارد هر وقت دور هم جمع شویم بقچه خاطرات و قصه هایش را باز میکند تا برای ما داستان های قدیمی تعریف کند قیافه من به ننه شباهت دارد ننه خیلی در زندگی سختی کشیده است زنی سه ساله بود که پدر بزرگم به خاطر رعد و برق گرفتگی فوت شد ننه ماند و چهارتا بچه قد و نیم قد عمه آمنه،عمو محمد،پدرم و عمو نقی بچه ها را با سختی و به تنهایی با هزار خون دل بزرگ کرد برای همین همه فامیل احترام خاصی برایش قایل هستند....🌹🍃 . هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 ...‌ https://eitaa.com/piyroo
، داستان عاشقانه و زندگی 🌷 ...🌷🕊 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 چند روزی از تعطیلات نوروز گذشته بود که ننه پیش ما آمد معمولا هر وقت دلش برای ما تنگ می شد دو سه روزی مهمان ما می شد از همان ساعت اول به هر بهانه ای که می شد بحث حمید را پیش می کشید داخل پذیرایی رو به روی تلویزیون نشسته بودیم که ننه گفت: فرزانه اون روزی که تو جواب رد دادی من حمید رو دیدم وقتی شنید تو بهش تو جواب رد دادی رنگش عوض شد خیلی دوستت داره. به شوخی گفتم؛ ننه باور نکن جوونای امروزی صبح عاشق میشن شب یادشون میره. ننه گفت:دختر من این موها رو توی آسیاب سفید نکردم می دونم حمید خاطر خواهته. توی خونه اسمت رو می بریم لپش قرمز میشه الان که سعید نامزد کرده حمید تنها مونده از خر شیطون پیاده شو جواب بله رو بده حمید پسر خوبیه. از قدیم در خانه عمه همین حرف بود بحث ازدواج دو قلوهای عمه که پیش می آمد همه می گفتند:باید برای سعید دنبال دختر خوب باشیم و گرنه تکلیف حمید که مشخصه چون دختر سرهنگ رو می خواد. می خواستم بحث را عوض کنم گفتم:باشه ننه قبول حالا بیا حرف خودمون رو بزنیم یه دونه قصه عزیز و نگار تعریف کن دلم برای قدیما که دور هم می نشستیم و تو قصه می گفتی تنگ شده ولی ننه بد پیله کرده بود بعد از جواب منفی به خواستگاری تنها کسی که در این مورد حرف می زد ننه بود بالاخره دوست داشت نوه هایش به هم برسند و این وصلت پا بگیرد برای همین روزی نبود که از حمید پیش من حرف نزند داخل حیاط خودم را مشغول کتاب کرده بودم که ننه صدایم کرد بعد هم از بالکن عکس حمید را نشانم داد و گفت؛فرزانه می بینی چه پسر خوش قد و بالایی شده رنگ چشماشو ببین چقدر خوشگله به نظرم شما خیلی به هم میاین آرزومه عروسی شما دو تا رو ببینم. عکس نوه هایش را در کیف پولش گذاشته بود از حمید همان عکسی را داشت که قبل رفتن به کربلا برای پاسپورت انداخته بود. از خجالت سرخ و سفید شدم انداختم به فاز شوخی گفتم:آره ننه خیلی خوشگله اصلا اسمش رو به جای حمید باید یوزارسیف می گذاشتن عکسشو بذار توی جیبت شش دونگ حواسم جمع باشه که کسی عکس رو ندزده. همین طوری که شوخی می کردیم و می خندیدیم ولی مطمن بودم که ننه ول کن معامله نیست و تا ما را به هم نرساند آرام نمی گیرد....🌹🍃 . هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 ...‌ https://eitaa.com/piyroo
وقتی کاری انجام نمی شه ، شاید خیری توش هست ، صبر کن وقتی مشکل پیش بیاد ، شایدحکمتی داره وقتی تو زندگیت ، زمین بخوری حتما ًدرسی است که باید یاد بگیری وقتی بهت بدی می کنند ، شاید وقتشه که تو خوب بودن رو یادشون بدی وقتی همه ی درها به روت بسته می شه ، شاید با صبر و بردباری در دیگری به روت باز بشه و خدا بخواد پاداش بزرگی بهت بده وقتی سختی پشت سختی میاد ، حتماً وقتشه روحت متعالی بشه وقتی دلت تنگ می شه ، حتماً وقتشه با خداي خودت تنها باشی!🌸 @piyroo
🔸شهید مهدی زین الدین : 🌹هر گاه شب جمعه را یاد کردید، آن‌ها شما را نزد "اباعبدالله" (ع) یاد می‌کنند. https://eitaa.com/piyroo
چه بخواهم چه نخواهم، شهدا می بیـ👀ـنند گاه در حال گناهم، شهدا می بینند😞  ازخدا دور شدم، دور خودم می چرخم مدتی گم شده راهم، شهدا می بینند✨ مدعی بودم و هستم که شهادت طلبم با همین روی سیاهم، شهدا می بینند😔[💔] آنقدر سر به هوا بود دلم، یادم رفت می رود هفته و ماهم، شهدا می بینند...😭[💔] به امید شهادت... https://eitaa.com/piyroo
مامانـم میگہ: شبا جمعہ از حضـرت زهـرا بخوایـن ڪہ بہ پسـرش بگہ اربعیـنتون رو امضـا ڪنہ پسـر روے مادرش رو زمیـن نمیندازه:)💔 https://eitaa.com/piyroo
صبور باش حتی اگر هر ممکنی غیرِ ممکن به نظر بیاد🌸 🌙شب خوش🌙 🌏 @piyroo