eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35هزار عکس
16.3هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🕊 شاهد خداسـٺـــــ ! و تنهــــا او می‌داند ڪه جوانے ِشان را، وقف نجابتشـــــان ڪردند ... °•{مدافـــــع حـــــرم 🍃🌹‌}•° 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
✨ کسی که نظم نداشت و برای زمانش برنامه ریزی نکرد انتظار نداشته باشه گناه ترک کنه بی نظم بودن در کارها و ثبات نداشتنِ زمان شروع کارها باعث میشه یک نفسِ امّاره با انسان بزرگ بشه که سر گناه دیگه نمیشه جلوشو گرفت.. 🍃 Http://eitaa.com.piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ولادت باسعادت حضرت معصومه(سلام الله علیها)وروزدختررا بر تمام شعیان جهان تبریک عرض نموده واز همه عزیزان عاجزانه التماس دعا داریم. Http://eitaa.com/piyroo
✅ رضایت بده تا شهید شوم 🌷به رضایت پدر و مادرم خیلی اهمیت می داد، یکبار که مادرم به او گفت "دیگر نمی‌خواهم تو به جبهه بروی" حدود سه ماه در خانه ماند و جبهه نرفت. این مدت از شب تا صبح گریه می‌کرد. یک روز صبح دیدم که محمدرضا گریه کرده، گفتم: چرا گریه کردی؟ گفت: مادر اجازه نمی‌دهد که به جبهه بروم، اما من دارم دیوانه می‌شوم؛ برو به مادر بگو، دوست نداری بچه‌ات شهید شود اما دوست داری دیوانه شود؟!. رفتم و پیغام داداش را به مادرم رساندم؛ مادرم گفت: من که راضی نیستم او دیوانه شود، راضی هستم برود. 🌷آخرین باری به مرخصی آمد، روز قدس بود؛ بعد از راهپیمایی، سر سفره افطار محمدرضا دست مادرم را گرفت و گفت: مادر، همه آنهایی که جنگ رفتند؛ شهید شدند اما من شهید نشدم؛ می‌دانم تا شما راضی نشوید، شهید نمی‌شوم. امشب تا رضایت ندهید افطار نمی‌کنم. مادرم گفت: من راضی‌ام به رضای خدا. 🌷روز اعزام، روی او را بوسیدم، بوی خوشی می‌داد. گفتم: چقدر بوی خوب می‌دهی داداش. گفت: بوی بهشت است. او رفت و یک روز بعد از عید فطر در دهم خرداد سال 1366 به شهادت رسید. 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
شب جمعه که می خواند.... اشک همه را در می آورد بلند می شد راه می افتاد توی بیابان پای برهنه روی رملها می دوید گریه می کرد و را صدا می زد بچه ها هم دنبالش زار می زدند می افتاد بی هوش می شد ... به هوش که می آمد می خندید جان می گرفت دوباره بلند میشد می دوید ضجه می زد... صبح که می شد می خواند... یابن الحسن می گفت... ناله هایش تمامی نداشت... اشک بچه ها هم... ؛ 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
مثل بچه بسیجی ها زندگی میکرد خیلی ساده و به دور از تجملات... نمیپذیرفت درخانه حتی مبل داشته باشد؛ نه این که بخواهد تظاهر به زهد کند و از روی تصنع باشد؛ روحیه اش این طور بود! این اواخر در میدان آرژانتین روی چمن ها نشسته بودیم که پرسیدم: "با حقوق پاسداری زندگی چطور میگذرد؟ " گفت:من راضی ب گرفتن همین حقوق هم نیستم؛ دنبال کاری هستم که زندگی را بچرخاند و شغل پاسداری برای تأمین زندگی نباشد!! 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
🌺🌺🌺😂طنز جبهه ها😂 🌸🌸🌸🌸🌺 از بچه های خط نگهدار گردان صاحب الزمان (عج) بود. می گفتند یک شب به کمین رفته بود، صدای مشکوکی می شنود با عجله به سنگر فرماندهی می آید و می گوید بجنبید که عراقیها در حال پیشروی هستند. از او می پرسند: تو چطور این حرف را می زنی، از کجا می دانی که عراقی اند، شاید با نیروهای خودی اشتباه گرفته باشی! می گوید: نه بابا، با گوش های خودم شنیدم که عربی سرفه می کردند!😂😂 https://eitaa.com/piyroo
حیا داشتن مردو زن نمیشناسد چہ در چہ در گفتار ما مردان نباید هر گفتارے هر پوششے استفاده ڪنیم جوان ڪسے است ڪ بالاتر مچ دستش رانامحرم نبیند.. 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
Shab20Ramazan1398[08].mp3
2.16M
کجایید ای شهیدان خدایی بلا جویان دشت کربلایی کجایید ای سبک بالان عاشق پرنده تر ز مرغان هوایی #شهدا_گاهی_نگاهی #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo