eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
33.6هزار عکس
15.5هزار ویدیو
131 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
خواهرم میدانی شیرینی چادر در چیست؟ اینکه تو لباس سربازی حجت ابن الحسن را بر تن میکنی این که مولا با دیدنت لبخند رضایت بر لب هایش می آید و تو دو گوهر گرانبهای خویش را که حیا و عفتت میباشد را حفظ میکنی با همین یک چادر ساده میدانی به استحکام چند خانواده کمک کرده ای؟ میدانی جلوی چه میزان گناه را گرفته ای؟ به خدا قسم اینها با دنیایی قابل تعویض نمیباشن .
خورشید را شرمنده میکنی بانو.... با صبوری دربرابر گرمای آ فتاب وخدا ... تمام زیباییش را به چادرت هدیه میدهد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ های حجاب 3 ✅ 🎥اقدام جالب دخترچادری‌ها درسطح شهر تهران دربرخورد با دختران بدحجاب! یک آتش به اختیار تمیز و عالی 👏👏👏👏👏 کانال پیروان شهدای بجنورد https://eitaa.com/piyroo
وَ اسْقَطتَنی مِن عَینِڪَ [عِندِڪَ] فَما بالَیْتُ چقدر بی خیال بودم آن هنگام ڪه از چشمانت افتادم خدایا منو نگاہ ڪن نگاهی از روی رحمت و مهربانی
یه روز عصر که پشت موتور نشسته بود و می رفت❗️ رسید به چراغ قرمز 📍 ترمز زد و ایستاد ‼️ یه نگاه به دور و برش کرد 👀 و رفت بالای موتور و فریاد زد :🗣 الله اکبر و الله اکــــبر ...✌️ نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب اشهد ان لا اله الا الله ...👌 خلاصه چراغ سبز شد 🍃 و ماشینا راه افتادن 🚗 و رفتن من رفتم سراغش بهش گفتم: چطور شد یهو❓ حالتون خُب بود که❗️ یه نگاهی به من انداخت 👀 و گفت: 🗣 "مگه متوجه نشدی ؟  پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش میکردن من دیدم تو روز روشن ☀️ جلو چشم امام زمان داره گناه میشه ❌ به خودم گفتم چکار کنم❓ که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه دیدم این بهترین کاره !"👌 همین‼️✌️ •|شهید مجید زین الدین|•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مدد امام... 🔹داستان توسل به امام زمان برای عبور از اروند رود ⏱ ۴۰ ثانیه راوی 🌙 هر شب یک روایت کوتاه از دفاع مقدس https://eitaa.com/piyroo
💌شهادت خواستنی است بچه ها امروز بخواهید! بچه ها حاج سعید راست میگه؛ ما نخواستیم شهید نشدیم! بچه ها تا بند ناف و قیچی نکنی! بچه ها تا تعلق تموم نشه! وصل انجام نمیشه... بچه‌ها شهادت خواستینه‌،دادنی نیست ها... بخوای! راست بگی! راست بخوای! میری... عالی میری،عالی میری... تو شیراز تو هیئت رهپویان هم باشی میری... تو تهرون،تو شمال تهرونم باشی، صیاد باشی؛میری... تو وسط بازار بیع و چراغ باشی، شهید لاجوردی٬ میری وسط این رمل های فکه بعد از جنگ؛سید شهیدان اهل قلم،میری... احمدی روشن هم بشی میری... مهم اینه... [ ]
با سلام خدمت همه بزرگواران ان شاء الله اگر عمری بود مناجات های ویژه وداع با ماه مبارک رمضان به مرور قرار خواهد گرفت در ضمن اگر مطالب شهدایی داشتین برایمان ارسال کنین تا در کانال قرار گیرد.
4_591986208674939019.amr
533.4K
مداحی حاج منصور ارضی وداع با ماه مبارک رمضان-1 😭😭😭 التماس دعا داریم کانال پیروان شهدای بجنورد https://eitaa.com/piyroo
الهـی فَحَقِّقْ فيكَ اَمَلى وَ اخْتِمْ بِالْخَيْرِ عَمَلى ای خدا! بہ آرزوی من جامہ عمل پوشان پایان ڪارم را بہ خیر گردان خدایا آرزوی بزرگی است اما ڪَرَمِ تو از آن بزرگتر
4_6037331147397005439.mp3
4.47M
👆👆👆 تخریپ چی خودت باش.. 🎙پادکست : استاد پناهیان . کانال پیروان شهدای بجنورد https://eitaa.com/piyroo
🍥🍃 🍃 🔨 چادرت را بر سر داری... ولی با نامحرم در ارتباطی😡 چادرت را بر سر دارے... ولی پسر نامحرم مجازی را "داداشی" خطاب می‌کنی📱 چادرت را بر سر داری... ولی حریمت را حفظ نکرده ای...⛔ نپوش دیگر...☝ آرے نپوش... چادر مادرم حرمت دارد...حرمتش را نشکن...💔 یا نپوش...یا رعایت کن... اصلا...؟ به کجا میروی؟ ارتباط با نامحرم چه فایده ای دارد؟ از تنهایی در می‌آیی؟ پس سجاده ات چه کاره است؟ همدم می‌خواهی؟ پس شهید گمنام چه کاره است؟ اصلا چرا سجاده؟ چرا شهید؟ همین که اجازه می‌دهی یک غریبه به حریمت وارد شود و تو را از خدایت دور کند...، کافی نیست؟☹️ چرا به درد می‌آوری قلب مولا را؟😣 چقدر بگوئیم؟ دیگر چگونه بگوئیم؟ تا ما تکان نخوریم... تا تلاش نکنیم... تا با نَفْسِ خودمان نجنگیم... معلوم است همین می‌شود...😔 آن دنیــــ🌍ــــا وقتی مقابل خدا می‌ایستی و از تو سوال می‌پرسد، چه می‌گوئی؟ میگویی : کاش با فلانی دوست نمی‌شدم... او مرا از خدایم غافل کرد و حال... آن دوست👫 می تواند همکلاسی ات همسایه ات یا همان نامحرم باشد💔 حواست هست؟🔨 ملک الموت معلوم نیست کِی سر وقتت بیاید... همین حالا توبه کن☝️
💠🍃 •| عملیات بیت‌المقدس تازه تمام شده بود که خبر رسید اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرده. از طرف سپاه چند نفر رو انتخاب کردند که برای ایجاد یک قرارگاه به لبنان اعزام شوند. من هم یکی از انتخاب شده‌ها بودم. وقتی برادرم حسن، فهمید آماده‌ی رفتن شدم، بهم گفت: «نکنه فکر کنی چون برای جنگ با اسرائیل انتخاب شدی، کسی هستی و مهم شدی؛ نکنه غرور بگیردت. اینم بدون که تو با نیروهای بسیجی هیچ فرقی نداری. اونجا هم که رفتی برای خدا کار کن و مراقب باش خودت رو گُم نکنی». •|
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 بعد از شمـا به رفت رنگ باخت بردباری_ها تمام شد در رنگ رنگ باخت وقتی از رنگ گرفتیم دیگر .. 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
سلام بر شهدای مدافع حرم خیلی التماس دعا داریم. دعا کنین اگر لایق بودیم به قافله شما برسیم، شهدا جاگیر نیستیم آیا راهمان میدهند . زبان حال 😭😭😭😭
سه برادر با هم هماهنگ بودند داخل خونه بیرون از خونه با هم سر کار می رفتند، بعد هم تظاهرات و فعالیت های سیاسی، آخر هم جبهه و ... شهید شد مفقود الاثر شد رو هم پس از نه سال تکه ای از استخونهاشو به همراه پلاک برای خانواده اش آوردند... 🌷
❤️ ❤️ بیمارم و منتظر درمان تو هستم 🌸محجبه شدن دخترخانمی به واسطه شهداےگمنام🌸 🌺خیلی بی حجاب بودم و اهل آرایش از چادرخوشم نمیومد، برعڪس خواهربزرگم خیلی چادری ومحجبه بود. خیلی منو نصیحت میڪرد در ظاهر میگفتم باشه ولی گوش نمیڪردم. 🌸 یه روز قرار گذاشتیم با خواهرم بریم پارڪ، ڪنار پارک چند تا شهید گمنام دفن ڪردن. وقتی رفتیم پارڪ چشمم خورد به مزار شهدا، انگار یه چیزی منو میڪشوند اونجا.حال عجیبی داشتم. 🌺باخواهرم رفتیم مزار شهدا، حس خیلی خوبی بود. خواهرم داشت راجع به شهدا باهام صحبت میڪرد، منم گوش میڪردم. شنیده بودم میگفتن شهدا حاجت میده ولی باور نداشتم. خلاصه حس خوبی بهم دست داد. 🌸 بعد از یڪ ساعت برگشتیم خونه، توی راه همش به شهدا فڪر میڪردم ،نمیدونم چم شده بود همش تو خودم بودم. خواهرم باهام صحبت میڪرد صداشو نمیشنیدم . 🌺👈شب موقع خواب یادمه یڪی اومد به خوابم و گفت: ممنون ڪه امروز اومدی بهم سرزدی، ولی بهتر نبود رعایت ڪنی، با حجاب تری. بهم لبخند زد و دور شد . 🌸یهو از خواب پریدم ڪلی عرق ڪرده بودم. حالم خیلی بد بود. بلند شدم، ڪلی گریه ڪردم، ڪلی اشڪ ریختم. اصلا تو حال خودم نبودم تاصبح فقط اشڪ میریختم. روز بعد به مامانم گفتم مامان میشه برام یه چادر بخری ؟ 🌺مامانم اولش تعجب ڪرد گفت: نرگس خودتی؟ تو ڪه از چادر بدت میومد، چت شده یهو تغییرڪردی؟ گفتم مامان نپرس .بریم برام چادر بخر خواهش میڪنم. مامانم لبخند رضایت بخشی زد و گفت: ای به چشم. من ڪه ازخدامه دخترم چادری باشه. 🌸وقتی چادر سر ڪردم حس خیلی خوبی بهم دست داد واقعا نمیدونم چطوری بگم. ولی از اون موقع دیگه نه آرایش ڪردم نه موهامو ریختم بیرون. شدم یه بانوی باحجاب ڪه اینو مدیون شهدام. شکرت ...
🌷 ❤️ 📝 هر کسی برای دیده شدن کار نکند خدا برای دیده شدنش کار میکند مثل جواد تا زمانی که در بین ما بود کسی او را نشناخت 😞 وقتی پرواز کرد همه فهمیدند او که بود... انگار رسم شهدا همین گمنامےست شهیدهمت هم به همسرش گفته بود به زودی از میان شما می روم، بدون اینکه بفهمید که بود...✌️
فکه که رفتی... سر روی ها بگذار! هر ذره اش کلمه ای است! رمل ها را با تو حرفی است... یکی پنجم... دیگری آب... یکی عطش... دیگری نان... یکی محاصره... دیگری کانال... شهدا... تشنه... مشتی از آن را که برداری، جمله را تمام می شنوی: «امروز روز پنجم است که در هستیم؛ را جیره بندی کرده اند! را جیره بندی کرده اند! همه را هلاک کرده! همه را، جز شهدا که در انتهای کانال خوابیده اند... فدای لب تشنه ات پسر فاطمه!» خطا کردی اگر گمان بردی که این جملات است؛ زبان است برادر... عشق! این را که با راز درآمیزی! نیک می شنوی نجوای عاشق دلسوخته ای را که با محبوبش می کند که: « عمری است عشقت مرا محاصره کرده... این پنج روز که چیزی نیست! آب نمی خواهم، شراب عشق کجاست؟! نان نمی خواهم، جان جانانم کجاست؟! عطش دیدار تو محبوب، آخر می کشد مرا... آری! جز شهدا؛ همه خواب اند! انتهای کانال جمع خوبان جمع است... پسر فاطمه به دادمان برس! دستمان را بگیر! دیگر راهی نمانده...» لحظه ای بیش نمی گذرد که انتهای جمله اش را با قطره ی خونش می گذارد و راز و رمز تمام وجود خود را در آن نقطه جا می گذارد که تفسیرش نه «پایان» است و نه «آغاز» بلکه همچون از ازل تا ابد است... آری! رمل های فکه را همین نقطه ها ساخته است برادر! فکه پر است از نقطه هایی که کهکشان خدا را به سخره گرفته است..
😔 در سراشیبی ماه رمضانیم؛دعایی دارم!"در سراشیبی قَبرم،تو برس بر دادم.... 🍃 شبتون حسینی
1_12641643.mp3
2.76M
احساسی 🍃سه غم آمد سراغم هر سه یکبار وای 🍃غریبی و اسیری و غم یار وای 🎤 👌بسیار زیبا https://eitaa.com/piyroo