eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35هزار عکس
16.3هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
26.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید جاویدالاثر #ابراهیم_هادی #کلیپ ابراهیم هادی منقلب کننده دلها.. 🎬 #دوستان_شهید #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
7.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حےعلےالصلاه اذان بسیار زیبا با صدای ملکوتی #شهیدحامدبافنده 🍃🌹 #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
❣﷽❣ 1️⃣شب و روز اول: روضه مسلم بن عقیل 2️⃣شب و روز دوم: ورود به کربلا 3️⃣شب و روز سوم: روضه رقیه دختر امام حسین(ع) 4️⃣شب و روز چهارم: فرزندان حضرت زینب(س)، یا حر بن یزید ریاحی، یا طفلان مسلم یا برخی از اصحاب معروف مثل حبیب بن مظاهر، زهیر و... 5️⃣شب و روز پنجم: عبدالله بن حسن یا اصحاب امام حسین(ع) 6️⃣شب وروز ششم: قاسم بن حسن 7️⃣شب و روز هفتم: علی اصغر و در برخی مناطق حضرت ابوالفضل(ع) 8️⃣شب و روز هشتم: علی اکبر 9️⃣شب و روز نهم: روز نهم تاسوعا است و روضه حضرت ابوالفضل(ع) (عباس بن علی) خوانده می‌شود. 🔟شب و روز دهم: روز دهم روز عاشورا که روضه‌های مربوط به شخص امام حسین(ع) خوانده می‌شود. 🏴 : ، روضه حضرت زینب(ع). معمولا در مراسم شام غریبان چراغ‌ها را خاموش می‌کنند و با نور اندکی مثل نور شمع عزاداری می‌کنند. در برخی مناطق دسته‌های عزادار، عَلَم و کتل برنمی‌دارند و زنجیر و سینه نمی‌زنند. 🏻 📿همایش شیرخوارگان حسینی از سال ۱۳۸۲ شمسی مراسمی با نام همایش شیرخوارگان حسینی و با هدف بزرگداشت علی اصغر(ع) فرزند امام حسین(ع) که در شیرخوارگی به شهادت رسیده است برگزار می‌شود. زمان این مراسم اولین جمعه ماه محرم است. این مراسم نخستین بار در تهران برگزار شد. در سال‌های اخیر این همایش در کشورهای شیعه‌نشین دیگر نیز تشکیل می‌شود. حاضران این مراسم زنان هستند و کودکان خردسال خود را نیز به همراه می‌برند. 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
" سخن را دربارهٔ عشق آغاز میکنم " . این اولین جمله از آخرین وصیت نامۀ ناصر است. 🔰 " مادرم، اگر میسر میشد به کربلا میبردمت ....گویا خداوند چنین خواسته است که دیدار ما به روز قیامت و در صحراي محشر بیفتد...بدانید سعادت بزرگی نصیبتان شده است. خدا نکند کاري کنید کـه اجرتان ضایع شود. شما از این به بعد خانوادهٔ شهید هستید. طوري رفتار کنید که در شأن شما باشد. 🔰 بدانید که من از دانشگاه امام حسـین علیـه السلام ا فارغ التحصیل شدم و مدرك قبولی خود را از دسـت مبـارك آقـاگرفتم. کلاس کلاس عشق بود و درس درس شهادت. تخته سیاه گسترهٔ وسیع جبهه های حق علیه باطل ، گچها خون، و قلمها اسلحه مان بود ؛ استادمان ، آقا ابا عبداالله الحسین علیه السلام بود و تکلیف را همو معین کرد و ما هم این تکلیف را انجام دادیم و قبول شدیم" . 📎 شهیدی که رهبر انقلآب دستنوشته هایش را مکرر خوانده اند. الدین باغانی 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
❤️ ✍آن را ڪه شنیده‌اے بـ‌هشتیان را مےنوشانند، میڪده‌اش ڪربلاست و خراباتیانش این مستانند ڪه اینچنین بےدست و پا افتاده‌اند... ❤️ 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
۹ شهریور سالروز ناپدید شدن #امام_موسی_صدر #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
#آیت_اللهی_در_کاباره❗️ 🍃لبنان به عروس خاورمیانه معروفه ، انواع و اقسام فساد هم توش هست ، #امام_موسی_صدر رهبر شیعیان لبنان که خیلی تو مردم محبوب بود یه روز کاملا ناگهانی وارد یک کاباره شد ، همه مشغول میگساری بودند ، یدفه همه تا او را دیدند دست و پای خودشون و گم کردند اما در میان تعجب همه سید هم پشت میز میکده نشست و به خدمتکار گفت برای من هم مشروب خوب بیاورید ، سکوتی به آنجا حاکم شد اما او شوخی نمی کرد و جدی گفت پس چرا وایسادی ؟ خدمتکار رفت با حالت شرمندگی یه پیاله مشروب آورد گذاشت جلوی سید ، همه با تعجب بهش نگاه می کردن که چی میشه که ناگهان سید یه تیکه جگر از گوشه عبایش دراورد و انداخت تو لیوان مشروب ، و به صحبت با جوان ها ادامه داد ، بعد مدت خیلی کمی جگر بسیار کوچک شده بود و انگار تو مشروب حل شده بود ، ناگهان سید برنامه اصلیشو شروع کرد ، و گفت رفقا اسلام برا همین میگه مشروب نخورید ، ببینید این مشروب با این تیکه جگر چی کار کرد ، دقیقا همین ضرر رو به بدنتون میزنه ... 🍃او همیشه این مدلی #نهی_از_منکر می کرد ، البته این مدل #نهی_از_منکر خیلی هنر می خواست و هزینه داشت و ممکن بود مورد تهمت ها واقع بشی اما او می دونست تو جایی که سبک زندگی ها کاملا غربی شده باید یکمی با جوان ها همراه شد بعد حرف اصلیتو بزنی ، این جوری بود که همه بهش می گفتن مسیح لبنان و بزرگ و کوچیک مریدش بودن... 📚به نقل از حجت الاسلام زائری #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 💢قسمت چهل و هفتم: غواصان در قفس با ورود به غرفه های الرشید وارد سالن باریکی شدیم که سه نفر جدا از بقیه اونجا دراز کشیده بودن و میشد تشخیص داد که جاشون اختصاصیه. با چشمای مرموز ما را نگاه می کردن(مثل صیادی که در پی طعمه اش باشه). ما بی خبر از همه جا رد شدیم و وارد غرفه ها شدیم. بعد از روبوسی با بچه ها سرگرم صحبت شدیم و از اوضاع ایران و وضعیت جبهه ها براشون گفتیم و اونام از وضعیت اسارات و غرفه ها. غرفه های الرشید یه زندان مخوف بود که ظاهرا برای نظامیای متمرد و متخلف از اون استفاده می شده و حالا بعنوان یه قرنطینه موقت برای اسرا استفاده می کردن. البته همچین موقت هم نبود گاهی تا سه ؛ چهار ماه بچه ها اینجا نگهداری شده بودن. حتی زندان هم نبود. یه تعداد قفس تنگ و باریک. تقریبا هر متر مربع جای سه تا چهار نفر بود. بصورت مفید نفری بین ۲۵ تا ۳۰ سانتی متر مربع مکان برای استراحت داشت. تو روز که بچه ها بیدار بودن و درِ غرفه ها باز بود تعدادی از راهرو استفاده میکردن و تعدادی هم تو دسشوییا پخش بودن و کمتر فشار احساس می شد. شب اوضاع خیلی اسفناک بود و راهرو تخلیه میشد و همه باید تو غرفه ها می خوابیدن و در غرفه ها قفل می شد، واویلایی بود. برای خواب رو هم انباشته می شدیم. غرفه های دوازده و چارده متری بین چل تا پنجاه نفر رو تو خودش جا می داد و این خیلی وحشتناک بود. عده ای در اطراف اتاق پاهاشونو تا باسن روی دیوارا دراز می کردند و فقط تنه اونا روی زمین بود. عده ای هم سرشونو روی پا و سینه بقیه می ذاشتن و می خوابیدن. فضای داخل🔻 فضای داخل غرفه ها با وجودِ اینکه اواخر بهمن بود و سرمای بیرون استخوان سوز بود ، اما داخل مثل حموم عمومی بشدت گرم و شرجی بود و بدنمون خیس عرق می شد. از کتک و شکنجه خبری نبود ، اما از جهاتی حتی خیلی سخت تر از استخبارات با اون همه شکنجه ها بود. فضا برای نفس کشیدن کم بود. خیلی وقتا زخمیای نیمهِ جان نفسشون می گرفت و با فریاد و التماس ما لحظاتی اونا رو بیرون غرفه ها می بردن و تنها راه نجات دادنشان همین بود. بعضی وقتا هم به داد و فریادای ما توجهی نمی کردن و یکی جلو چشمامون بعلت ازدحام و تنگی نفس و گرفتن قلب تموم می کرد و جون می داد. هر چن شب یه بار این اتفاق میفتاد و تعدادی از عزیزانمون رو اینجوری از دست دادیم. ادامه دارد ⏪ 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 💢قسمت چهل و هشتم: پدیده ای بنام جاسوسی اولین چیزی که بچه های غواص به ما توصیه کردن این بود که مواظب اون سه نفری باشید که توی راهروی ورودی خوابیده بودن. با تعجب گفتیم چرا؟ گفتن اینا جاسوس اند و برای بعثیا خبرکشی می کنن. مواظب باشید حرفی پیششون نزنین که جونتون به خطر میفته. راستش اول فکر کردم اینا از منافقین هستن و داخل بچه ها برای جاسوسی و گرفتن اطلاعات نفوذ داده شدن ، اما با کمال تعجب متوجه شدم که اینا همراه همین بچه ها اسیر شدن. اصلا باورم نمی شد یه ایرانی که با دشمن جنگیده و اسیر شده و چه سختیایی از دشمن کشیده ، حالا حاضر بشه برای دشمن خبر کشی کنه و جون هموطناشو به خطر بندازه. خیلی زود معما برام حل شد و متوجه شدم که تو شرایط سخته که مرد از نامرد و میزان خلوص ایمانِ افراد مشخص میشه. این بدبختا بخاطر دو لقمه نون بیشتر و یا فرار از کتک و شکنجه و در یه کلمه ضعف ایمان و نفْس ، حاضر شده بودن که وطن فروشی کنن. خدا می دونه که بچه ها چه سختیا و گرفتارهایی از اینجور افراد تا آخر اسارت کشیدن. تمام شکنجه ها و برخوردهای خشنِ دشمن یه طرف و مرارتی که بچه های مامِ وطن و فرزندان خمینی از اینا کشیدن یه طرف. حواسمون رو شش دونگ جمع کردیم که حتی الامکان با اینا مواجه نشیم و حرفی از زبانمون درنیاید که سر سبز رو به باد بده. این داستان بعدا به اردوگاه هم کشید و تو هر آسایشگاه صد تا صد و بیست نفری معمولا یکی دو نفر بودن که آلوده به خباثت و خیانت شدن. همین سه نفر بعدا تو اردوگاه یازده تکریت باعث شهادت چن نفر از بهترین بچه ها شدن. یکیشون به منافقین پناهنده شد. اون دو تا هم در اواخر اسارت پیش بچه ها ابراز ندامت کردن و گر چه نمی دونستیم که واقعا توبه کردن یا نه ، ولی بچه ها اونا رو بخشیدن و واگذارشون کردن به خدا و روز قیامت. حتی تو ایران هم کسی از اونا شکایت نکرد ، ولی ننگ و خواری ابدی رو برای خودشون بجون خریدن و شرمسار بچه ها و خونواده های خودشون و خدا و شهدا شدن. رحمان سلطانی ادامه دارد ⏪ 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo