🔰 فرازی از وصیت نامه🔰
❣شهید محمد جاودانی❣
🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷
🛑 بنده حقیر کوچکتر از آنم که نصیحت کنم اما به همه برادران و خواهران خود وصیت میکنم پیرو ولی فقیه زمان باشید و بدانید این انقلاب با هزینههای فراوان به دست ما رسیده است و راه نجات فقط پیروی از امام خامنهای میباشد.
🛑 بروید و وصیت شهیدان راه حق و سیره عملی آنان علیالخصوص سرور و سالار شهیدان امام حسین علیهالسلام را مطالعه کنید و الگوی خود قرار دهید.
🛑 سفارش میکنم به زیارت عاشورا و مداومت بر روضه امام حسین (علیهالسلام) که در آن برکات فراوانی است و بنده حقیر هر چه دارم از آن دارم و بس.
🛑 از همه برادران و خواهران طلب عفو و حلالیت میکنم و همچنین از خداوند میخواهم گناهان، خطاها و کوتاهیام در انجام تکلیف را به رحمت واسعه خودش ببخشد
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#سیره_شهدا
ارادت خاصی به حضرت علی اصغر امام حسین علیه السلام داشت ، پسر بزرگش رو برده بودیم دکتر ، از فرط درد ، بچه به خودش می پیچید ،
نتونست تحمل کنه و از مطب زد بیرون ، پشت سرش اومدم ، دیدم نشسته و داره گریه میکنه ،
گفتم ، چی شده احمد؟ ، چرا گریه میکنی؟ ، مردم دارن نگاه میکنند ،
گفت ، آبجی بد دست و پامیزد ! ، یاد دست و پازدن علی اصغر افتادم و گریه اش بیشتر شد....
#شهیداحمد_اعطایی
📕 مدافعان حرم
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
°•|🌿🌹
#سلام_بر_شهدا
◽️جاده زندگےام...
بدجور بہ پیچ و خم افتاده!
دلم محتاج نیم نگاهے از شماست؛
آے #شهـــــدا
اجابت ڪنید دل خستہام را ...
#ســــــلامــ
#صبحتون_حسینـی
#رزقتـــــون_کربلایــــی
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
💢 ۹ آرزوی انسانهای زیانکار در سرای آخرت به نقل از قرآن کریم
1️⃣ *يَا لَيْتَنِي كُنْتُ تُرَابًا*
♻️ﺍی ﮐﺎﺵ خاک میبودم [و این کارنامه سراسر تباهی را به وجود نمیآوردم]
📖النبأء ۴۰
2️⃣ *يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي*
♻️ﺍی ﮐﺎﺵ از پیش برای آخرت خود چیزی میفرستادم.
📖ﺍﻟﻔﺠﺮ ۲۴
3️⃣ *يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ*
ﺍی ﮐﺎﺵ نامه اعمالم برایم داده نمیشد.
📖ﺍﻟﺤﺎﻗﺔ ۲۵
4️⃣ *يَا وَيْلَتَىٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا*
♻️ﺍی ﮐﺎﺵ فلان انسان را به دوستی نمیگرفتم.
📖ﺍﻟﻔﺮﻗﺎﻥ ۲۸
5️⃣ *يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا*
♻️ﺍی ﮐﺎﺵ پیروی و اطاعت از خدا و پیامبر میکردیم
📖ﺍﻷﺣﺰﺍﺏ ۶۶
6️⃣*يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا*
♻️ﺍی ﮐﺎﺵ راه و روش رسولالله ص را دنبال میکردم
📖ﺍﻟﻔﺮﻗﺎﻥ ۲۷
7️⃣*يَا لَيْتَنِي كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا*
♻️ﺍی ﮐﺎﺵ من هم با آنها بودم و اکنون از کامیابی برخوردار بودم.
📖ﺍﻟﻨﺴﺎﺀ ۷۳
8️⃣*يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا*
♻️ﺍی ﮐﺎﺵ کسی را شریک پروردگار خود نمیخواندم.
📖ﺍﻟﻜﻬﻒ ۴۲
9️⃣ *يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِين*َ
♻️ ﺍی ﮐﺎﺵ دوباره به دنیا بازگردم و نشانهای پروردگار خود را انکار نکنیم و از جمله مومنین شویم.
📖 ﺍﻷﻧﻌﺎﻡ ۲۷
📌 این ها آرزوهایی هستند که پس از پایان دوران زندگی برآورده شدن آنها دیگر ممکن نیست، پس باید کوشش کرد تا با اصلاح و تعالی خود در سرای آخرت خوشحال و راضی از زندگی دنیوی باشیم.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊
#شهید_همت
خانومش یه بار لابلای سررسیدش، نامه های بسیجی ها رو دیده بود. یکی از اونا نوشته بود؛
من سر پل صراط جلوی تورا می گیرم. سه ماهه به عشق روی تو در جبهه منتظرم که فرمانده م رو ببینم.
حاجی گفت؛ تو فکر نکن من آدم خوبی هستم که بسیجیها برام نامه نوشتند. من باید با محبت اینها عذاب پس بدم.
مگه من کیام که اینها برای من نامه مینویسند؟!
#صلوات
📚بانوی ماه1
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
#شهید_همت خانومش یه بار لابلای سررسیدش، نامه های بسیجی ها رو دیده بود. یکی از اونا نوشته بود؛ من
خیلی مخلصیم ...
هر وقت از هر جا ناامید شدید
بیاید در خونه ی ما ،
دست خالی بر نمی گردید ...
امضا: شهدا
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم خاطره شهید عطایی از #لحظه_شهادت سید ابراهیم صدرزاده💔
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#حاضر_نشد_استخوانهايش_را_خرد_كند!
🌷چند ماه پیش کشاورزی بین القرنه و العُزَیر داشت با تراکتور نو زمینش را شخم مى زد. می گفت: یکهو دیدم که تراکتور از کار افتاد، آمدم پایین و هر کاری کردم؛ روشن نشد. خلاصه مأیوس شدم و گفتم: هیچی دیگه خراب شده است.
🌷چند قدمی فاصله گرفتم و جلو رفتم. دیدم بخشی از پیکر شهیدی از خاک بیرون آمده است. می گفت: جمع و جورش کردم و آوردم کنار زمین گذاشتم. تماس گرفتم با کنسولگری ایران در بصره که بعد بچه ها از آنجا تماس گرفتند و به هر حال خبر دادند و رفتند پیکر را گرفتند.
🌷شهید پاسداری بود از تربت حیدریه. کشاورز دوباره سوار تراکتور می شود و استارت می زند و دستگاه روشن می شود. مى گفت: پیکر را که از سر راه برداشتم؛ گذاشتم کنار تراکتور روشن شد.
🌷گفتم: خب این تراکتور جسم بی جانی است. البته عالم همه عالم شعور است. ولی خب این جسم بی جان حاضر نشد برود روی این شهید و استخوانهایش را خرد کند. اما یک سوال دارم این مظلومیت امام حسین (ع) چه بود که آن اسب ها به خود اجازه دادند بر روی پیکر حسین زهرا بتازند و این پیکر را در هم بشکنند؟! و صل الله علیک یا اباعبدالله ....
راوى: سردار سيد محمد باقرزاده
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#شهیدیکه_نحوه_شهادت_خود_را_میدانست💔👇
چندین بار در طول ۱۲سال زندگی مشترکمان، مطلبی را به من یاد آوری می کرد، از بیان این مطلب ناراحت وحتی گریه می کردم،😔 به من #ميگفت: نمی دانم چرا فکر میکنم یابهتر بگم یقین دارم مرگم در ســـــرم است چیزی به سرم میخورد وباعث مرگم می شود 😱،ناراحت میشدم وبهش میگفتم چرا نفوذ بد میزنی عزیزم،❗️
#گفت حاج خانم احساس عجیبی دارم، به وی گفتم چه احساسی ❗️برگشت با آرامش گفت احساس قوی دارم که مرگم درسرم است بعد دو دستش را از روی سکان ماشین برداشت وبه علامت انفجار مانند، گفت یقین دارم سرم منفجر میشود😞
مبهوط شدم بغض گلویم را فـشار میداد گفتم توکه نمی خوای مرا تنها بزاری که گریه امانم را برید و شروع به گریه کردم و با همان حالت گریان گفتم تو خواب میبینی یا رویت میکنی ❓چرا اینقدر با اطمینان از مردنت وشکل مردنت برام میگی، دلمو به درد میاری صدسال زنده باشی برای ساکت شدنم ادامه داد مامان رضا باید حقیقت را پذیرفت😭
روزی همه میرویم ولی ای کاش خدا مرگی باعزت وحرمت نصیبم کنه، ☝️وقتی خبر شهادتش را اعلام کردند خبرهای مختلفی پخش شد بعضی میگفتن سرازبدنش جدا، بعضی میگفتن تیرباران شده....
دیدم صورتش سالم ولی پشت سرش طبق گفته خودش در اثر انفجار متلاشی ومنفجر شده بود😔🌹
شهیدمدافعحرم
#جبار_عراقی
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌷 بعد از شهادتش سپردم همه جا را دنبال وصیتنامه اش گشتند. حتی توی وسایلی که در سوریه جامانده بود اما وصیت نامه ای در کار نبود
تنها چیز مکتوبی که از او موجود است همان نامه ای است که برای همسرش در شب شهادت امیر المومنین (ع) نوشته بود
🌷 این وصیتنامه را بعد از شهادتش منتشر کردم. محض اطمینان، یکبار از همسرش درباره وصیتنامه سوال کردم. گفت: یک بار در خانه درباره ی وصیتنامه از او پرسیدم، پوستر شهید همت را نشان داد و گفت: وصیت من این است، محمودرضا پوستری از حاج همت در اتاق کوچکش روی کمد وسایل شخصی اش چسبانده بود، روی این پوستر، زیر تصویر حاج همت این فراز از وصیت نامهاش نوشته شده بود:
با خدای خود پیمان بسته ام تا آخرین قطره خونم در راه حفظ و حراست از انقلاب الهی یک آن آرام و قرار نگیرم
راوی:برادرشهید
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
میزه خاطره شهدایی.ارسالی کاربران کانال. استان گیلان,ماچیان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
📝دست نوشته ی #شهیدحججی
برای بانوی صبر👆
#شهادت_روزیتون🕊
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✍امام حسن عسکری(ع)
رسیدن به خداوند عزوجل،
سفری است که جز با نشستن
بر مرکب شب، پیموده نشود...
📚بحارالانوار
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊
#زندگینامه_شهدا
در خردسالی پدر و مادرش را که از قشر مستضعف جامعه بودند از دست داد و در اوایل نوجوانی تنها برادرش را !!!
او به غیر از خدا و رفقایش کسی را نداشت طوری که وقتی به جبهه اعزام میشد چادر مادر خدا بیامرزش را روی چوب لباسی می انداخت و قرآن روی طاقچه قرار می داد تا تسکین دلی داشته باشد.
در دوران دفاع مقدس به عضویت اطلاعات عملیات گردان ولیعصر زنجان در آمد و غواص شد.
او نقش موثری در عملیات های والفجر۸ و کربلای ۵ ایفا کرد
و سرانجام در ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ در شلمچه به شهادت رسید.
👈 چند دقیقه قبل از عملیات ، یکی از خبرنگارها از او پرسید ،
آقا یوسف غواص یعنی چی؟
یوسف جواب داد ،
غواص یعنی مرغابی امام زمان عجل الله.....
همرزم یوسف می گوید هر روز می دیدم یوسف گوشه ای نشسته و نامه می نویسه با خودم می گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می نویسد؟ آن هم هر روز !
یک روز گفتم یوسف نامه ات را پست نمی کنی؟
دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد ، نامه را از جیبش در آورد ، ریز ریز کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک می شد و می گفت ،
من برای آب نامه می نویسم کسی را ندارم...
#غواص_شهیدیوسف_قربانی
📕 ستارگان خاکی
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
http://eitaa.com/piyroo
🔔
⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز
💠 حضرت علی علیه السلام در وصیتنامه خویش فرمودند:
«امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید، که افراد شرور و بدکار جامعه، بر شما مسلط میشوند. در این صورت هرچه دعا کنید، به اجابت نرسد.»
📙نهج البلاغه، نامه ۴۷
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حےعلےالصلاه
اذان بسیار زیبا با صدای ملکوتی
#شهیدحامدبافنده
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
AUD-20190729-WA0018.mp3
6.01M
▪️مداحی #شهدایی
🔸 #شهدا رفتن و همہ پرپر شدن...
آرزوم اینـہ کہ
آقا یـہ روزے کربلایے شم ،
مثـلِ تمومِ #شهدا
برا حسین فدایے شم...
سید رضا نریمانے
😭😭
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊
🍂
🔻 #خاکریز_اسارت
💢 قسمت صد و بیست و ششم:
جشنواره بین المللی رقص در ماه محرم
حدود هفت ماه که از اسارتم می گذشت. ما هیچ وسیله سرگرمی مثل روزنامه یا تلوزیون و اینجور چیزا نداشتیم. همه مشغولیتمون ذکر و دعا بود و آش و کاسه هر روزه و کتک های دسته جمعی یا انفرادی. بعد از هفت ماه در تاریخ چهارم شهریور سال ۶۶ برای هر آسایشگاه یه تلوزیون مدار بسته که فقط عراق رو می گرفت اوردن. اول کمی خوشحال شدیم که مقداری مشغول می شیم و یه فیلم سینمایی و کارتون می بینیم خوبه و وقت راحت تر می گذره. اما بعدش فهمیدیم که اوردن تلوزیون کاملا با برنامه بوده و برای شکنجه روحی دادن به بچه ها اوردن که تحت فشار روحی روانی قرار بدن. آمدن تلوزیون مصادف بود با شروع ماه محرم. از طرفی صدام برای اینکه اوضاع کشورش رو عادی جلوه بده و البته برای ترویج فساد و تباهی در جامعه عراق، یه جشنواره بین المللی رقص در شهر حِله مرکز استان بابل بنام «مهرجان بابل الدولی» راه انداخته بود و دقیقاً مراسم افتتاحیه رو روز اول محرم ۱۴۰۸ قرار دادن. از تمام رقاصه ها و گروهای رقاصی زنانه و مردانه و مختلط دعوت کرده بودن و همه مراسمات و اجراءات رقاصی بصورت زنده از تلوزیون عراق پخش می شد.
زنها همه برهنه و نیمه برهنه بودن و با اون وضع افتضاح و آرایشای غلیظ. با شروع این جشنواره رقص در ماه محرم تلوزیون برامون اوردن و با آب و تاب تمام و سخنرانی فرمانده اردوگاه و بعدش سایر فرماندهان خرد و ریز عراقی بعنوان یه خدمت بزرگ به اسرا و وسیله تفریح و سرگرمی و هزار جور منت و مباهات.
یکی از اتفاقات عجیب ، البته از نظر ما که عادت نداشتیم و ندیده بودیم این بود که بعثیا با دیدن این فیلم ها عجیب کیف می کردن و شبها تا دیر وقت با ولع خاصی می موندن داخل و نگاه می کردن. شبانه روز دقیقاً یادم نیست چن ساعت بود ولی یادمه که بیشتر وقت شب تا نیمه های شب نمایشای گوناگون و از کشورهای مختلف دنیا بود و همه ی اینا رو با پخش زنده نشون می دادن.
اون زمان ایمان و اعتقاد بچه ها خیلی قوی بود و اصلا انقلاب ما و دفاع مقدس برای مبارزه با همین مظاهر فساد بود. طبیعی بود که این برای بچه بسیجیا و حتی ارتشیا که البته در آسایشگاه هفت کسی نبود زجرآور بود. همه سراشون رو پایین انداخته و زیر لب ذکر می گفتن.
ادامه دارد ⏪
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🍂
🔻 #خاکریز_اسارت
💢قسمت صد و بیست و هفتم:
از حجله عروسی تا شهادت(۱)
کمتر از هفت ماه از مراسم عروسی ش گذشته بود که اسیر شد. دخترش چهار ماه بعد اسارت پدر متولد شد و اسمش رو گذاشتن مهدیه. #مهدی_احسانیان یلی نام آور از شهرستان جویبار مازندران از بسیجیای گردان صاحب الزمان از لشکر 25 کربلا که تنها ۱۹ بهار از عمرش سپری شده بود که روانه عملیات کربلای پنج شد.
در آخرین مرحله عملیات کربلای ۵ در شلمچه به شدت مجروح شد. یه پاش سه تکه شده بود و سر و گردنش هم پر از ترکش ریز بود و کتفش هم گلوله خورده بود و خیلی از همرزماش شهید شده بودن. مهدی در حالیکه قدرت حرکت نداشت در دوازدهم اسفند سال ۶۵ به اسارت در اومد و شش روز بعد وارد اردوگاه تکریت ۱۱ شد. بهار بیستم رو با بدنی تکه پاره در اسارتگاه تکریت ۱۱ گذروند. حدود شش ماه دوران پر محنت اسارات رو تحمل کرد و در اواخر مرداد ۶۶ زیر شکنجه بعثی ها به طرز فجیعی به شهادت رسید.
داستان غم انگیز اسارت و شهادت مهدی احسانیان(جویباری) از زبان همرزمش عابدین پوررمضان چنین روایت شده: در آسایشگاه پنج فقط با من و حاج عباس تقی پور دمخور بود. بعد از مدتی بعلت عدم مداوا و درمان، بدنش کِرم زد و روی سینه و کتفش کرم های سفید رنگی ریز بودن و درد و رنج او رو مضاعف می کرد. مهدی با چوب کبریت کرم ها را از روی زخماش جدا می کرد و در حال جدا کردن آنها ذکر هم می گفت و گریه هم می کرد. گاهی هم خیلی آرام صدام رو لعنت می کرد. روزها به سختی همراه با درد و رنج و ناملایمتی برای مهدی و به کندی سپری می شد. تا اینکه روزی اتفاقی ناگوار رخ داد و مهدی قربانی یه خیانت شد.
یکی از افراد واداده در اسارت به نام«ر.ر» برای خوش خدمتی به بعثیا جاسوسی می کرد، یه روز به بعثی ها گزارشی کذب و غیر واقعی داد. گفته بود بچههای اردوگاه نوک قاشقها رو تیز کرده و قصد شورش و فرار دارن. بعثیا هم که دنبال بهانه بودن تا بتونن ما را مورد آزار و اذیت قرار بدن، صبح بعد از آمار داخلی، دستور دادن که همه بشینن سرجای خودشون و هرکس هم قاشقش رو در دست خودش داشته باشه. اومدن و تک تک قاشق ها رو نگاه کردن و چهار قاشق پیدا کردن که نوکش کمی تیز بود. نه این که تیزش کرده باشن، بلکه ساختش اینطور بود. چرا که قاشق رویی سبک، مثل استیل نبود و همه اش کج و کوله بودن. ازین چهار قاشق یکی مال مهدی بود.
ادامه دارد ⏪
خاطرات طلبه آزاده
رحمان سلطانی
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#ڪلام_شـهید
🌷خدا را شاکرم که توفیق خدمت در دفاع از حریم آل الله را نصیب این حقیر کرد و بنا بر وظیفه شرعی این وصیت را می نویسم .
🌷در این لحظه که این چند خط را می نویسم به گذشته که می نگرم ، می بینم چقدر عمر گرانمایه را که می بایستی به نحواحسن
🌷 در راه اطاعت خدا صرف می کردم ، ارزان از دست داده ام . لذا از همه شما خواهش می کنم در حد توان کاری برایم بکنید . شاید مورد رحمت و مغفرت الهی قرار بگیرم .
🔹 ولادت : ۱۳۵۳ خرمشهـر
🔹شهادت : ۹٤/۸/٤ حماه سوریه
#شهید_محمدرضا_عسکری_فرد
#سالروز_شهـادت
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#هر_روز_یک_آیه 🌺
🌱وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا يَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا🌱
🍃و هر کس اعمالش نیکو است و (به خدا هم) ایمان دارد از هیچ ستم و آسیبی بیمناک نخواهد بود.🍃
🌹سوره طه، آیه 112🌹
┏━🌹🏴🌴🏴🌹━┓
🌴 @piyroo 🌴
┗━🌹🏴🌴🏴🌹━┛