#زندگینامه:
# شهید _مهدی_ امین زاده _از _شهدای _7تیر
،شهيد دکتر مهدي امينزاده فرزند محمدعلي در تاريخ 1328/6/14 در شهرستان قاين متولد شد. تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در زادگاهش گذراند و براي ادامه تحصيل راهي آمريکا شد و ضمن تحصيل، فعاليتهاي انقلابي و مذهبي خود را بر عليه رژيم شاه شروع کرد و مبادرت به تأسيس کتابخانه اسلامي نمود. اين شهيد بزرگوار بعد از اخذ مدرک دانشگاهي فوقليسانس در رشته اقتصاد، در رشته دکتراي برنامهريزي اقتصاد در شهر تگزاس آمريکا مشغول به تحصيل شد و در دوران انقلاب زماني که امام در پاريس بودند، به حضور ايشان رسيد و بههمراه امام به ايران بازگشت و بعد از پيروزي انقلاب بهعنوان معاون وزير بازرگاني انتخاب شد و تلاش و کوشش خود در خدمت به انقلاب و اسلام و رفع تنگناهاي اقتصادي را شروع کرد و در تاريخ 7/ 4/ 1360 در انفجار دفتر حزب رياست جمهوري، به همراه 72 نفر از ياران انقلاب، بالاترين مزد تجارت با خداوند را دريافت کردند و پيکر پاکش در حرم مطهر رضوي بهخاک سپرده شد.
مهدی امین زاده كه چهرة پاك و معصومش بیانگر روح سر شار از ایمان و عشق به اســـلام و قرآن بود ‚ یكی از 72 تن شهید گلگون كفن شهدای7تیر1360 است كه به دست مزدوران منافق و عوامل آمریكا جان به جان آفرین تسلیم كرد و شربت شهادت نوشید .
او در هنگام شهادت 32 سال داشت و فرزندی 4 ماهه از خود بیادگار گذاشت .
شهید مهدی امین زاده برای همه كسانی كه در انجمن های اسلامی دانشگاههای ایران و خارج كشور فعالیت داشته اند چهره ای سر شناس و شناخته شده بود
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/
#زندگینامه
شهید مصطفی احمدی روشن در 17 شهریور سال 1358 در روستای سنگستان استان همدان متولد شد. وی دوران کودکی خود را در خانواده ای فقیر گذراند. خانواده وی در محله ای واقع در پشت امامزاده یحیی همدان به نام محوطه آقاجانی بیگ و در خانه ی اجاره ای و قدیمی، با امکاناتی اندک زندگی می کردند. پدر وی راننده مینی بوس بود و در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سال های بسیاری را به مبارزه با دشمن بعثی پرداخت.
وی تحصیلات خود را در زادگاه خویش آغاز کرد. دوره تحصیلی راهنمایی را با رتبه عالی از مدرسه خیام همدان فارغ التحصیل شد و به دبیرستان ابن سینا رفت. شهید احمدی روشن هشتاد و پنجمین شهید دبیرستان ابن سینای همدان است.
پس از آن نیز در آزمون سراسری سال 77 شرکت کرد و وارد دانشگاه صنعتی شریف تهران شد و سپس در سال 81 از این دانشگاه فارغ التحصیل شد.
وی دانش آموخته رشته مهندسی پلیمر از دانشگاه صنعتی شریف بود. شهید احمدی روشن با سن پایین حدود 32 سال، دارای مقالات متعدد علمی در رشته پلیمر بود.
وی در سال 1380ش و در دوران تحصیل خود در این دانشگاه در پروژه ساخت غشاهای پلیمری برای جدا سازی گازها که برای اولین بار در کشور انجام می شد، همکاری داشت.[1] او همچنین دارای چندین مقاله ISI به زبان های انگلیسی و فارسی بود و در زمان شهادت دانشجوی دکترای دانشگاه صنعتی شریف و از نخبگان این دانشگاه به شمار می رفت که مسئولیت معاونت بازرگانی سایت هسته ای نطنز را نیز به عهده داشت.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#زندگينامه شهيد رستمعلي نوري
دوران كودكي:
رستمعلي نوري در تاريخ 25/ 7/ 1335 در روستاي ناوه در خانواده اي متدين و مذهبي به دنيا آمد. پدرش علي نوري و مادرش نقره محمدي در روستا به نيك نامي و سخاوتمندي معروف بودند. علي فرزند بزرگ خانواده بود و 2 خواهر و4 برادر داشت. در خانواده اي رشد نمود كه همگي عاشق اهل بيت بودند و او كه علاقه بسياري براي يادگيري مسائل شرعي داشت در هشت سالگي توانست قرآن را بخواند. در 12 سالگي با قواعد تجويدي قرآن آشنا شد و در همان سنين نوحه و مصيبت خواني را نيز فرا گرفت. محيط خانوادگي و ارتباط رستمعلي با مسجد و روحانيت و مراسم وعظ و نيايش از او انساني آگاه به مسائل حكومت طاغوت ساخت و او با ديده نفرت و انزجار به حكومت طاغوت و دست اندركاران آن مي نگریست. تا پنجم ابتدايي را در روستا درس خواند و بعد آن مدتها تحصيل خود را ادامه نداد، ولي همواره از پدرش كه روحاني روستا بود درس عشق و ايثار را فرا مي گرفت
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#زندگینامه
مهدی باکری در ۳۰ فروردین ۱۳۳۳ در میاندوآب و در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. در همان آغاز کودکی مادرش را از دست داد. او و دوستانش نقش مهمی در برپایی تظاهرات شهر تبریز در ۱۵ خرداد ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ داشتند. همان زمان وی توسط ساواک شناسایی شد و بارها برای بازجویی و تحت نظر آزاد شد. پس از اخذ دیپلم وارد دانشگاه تبریز شد و در رشته مهندسی مکانیک شروع به تحصیل کرد. در حین تحصیل خبر مرگ برادرش، علی باکری را به وی دادند. بدین ترتیب او دومین عضو خانواده خویش را نیز از دست داد.
با پیروزی انقلاب ایران باکری نقش فعالی در سازماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشت. مدتی هم شهردار ارومیه بود و مدتی هم دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد. او همزمان با فعالیت در سپاه، مسئولیت شهرداری ارومیه را نیز بر عهده گرفت. با شروع جنگ ایران و عراق ازدواج کرد و بلافاصله پس از ازدواج (روز بعد از ازدواجش) عازم جبههها شد. مهدی باکری یکی از بهترین سرداران سپاه در ۸ سال جنگ ایران و عراق بود.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌸🌾
°•{ #زندگینـــــامہ
#شهید_امیــر_افراسیابـــی🍃🌹}•°
🔻سومين شهيد از ۵ شهید خانواده افراسیابی ⇩↯⇩
◽️شهید سوم خانواده افراسیابی «امیر افراسیابی» پسر ارشد این خانواده است كه در مراحل اول، دوم و سوم عملیات رمضان شركت كرد و در تابستان ۱۳۶۱ به شهادت رسید.
◽️وی كه فرمانده گروهان بود، شهادت خود را پیشبینی كرده بود و یك ساعت قبل از عملیات به یكی از فرمانده گردانهایی كه همراهش بوده، میگوید و «من در این عملیات شهید میشوم» و ساعتی بعد تركش به گلوی این بزرگوار می نشیند و به شهادت میرسد.
°•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ
#ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•°
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌺🌾
°•{مدافـــــع حـــــرم
#شهید_مرتضی_مسیبزاده🍃🌹}•°
#زندگــــــےنـــــامہ
◽️شهید مسیب زاده، امام راحل، شهید چمران، شهید همت را ندیده بود اما مسیری که در زندگیاش طی میکرد آینه همت، چمران و امام بزرگوار بود.
◽️قبل از اعزام به سوریه مرتضی را دیدم. به او گفتم «مرتضی میروی سوریه حاجی، شهید میشویها! »
◽️با آرامشی خاص گفت: «خدا را چه دیدی شاید قسمت بود و شهید شدیم، اگر هم قسمت نبود میمانیم و خدمت میکنیم.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#زندگینامه
شهید مرتضی زرهن در 24 تیرماه سال 58 در شهرستان شیروان خراسان شمالی در یك خانواده متدین به دنیا آمد كه در سن 9سالگی پدرش را از دست داد و از آن زمان مادرش با صبر و شكیبایی و با سختی بسیار فرزندانش را به ثمر رساند.
شهید زرهرن در سال 78 با راهنمایی خواهرش از طریق پذیرش در دانشكده افسری امام علی (ع) به خدمت نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در آمد و بعد از چهار سال سال تحصیل در رشته مهندسی و دانش استحكامات و گذراندن دوره تكاوری به عنوان یك نیروی زبده ارتشی در تیپ 258 تكاور ذوالفقار شاهرود با سمت فرماندهی پست مهندسی مشغول به خدمت شد.
وی دارای لیسانس مهندسی بود كه در طول 17 سال خدمت خود در ارتش جمهوری اسلامی ایران در بیرجند، لرستان، تهران، شاهرود، بروجرد و ... مایه افتخار و مباهات نظام بود.
ایشان بسیار در كار خود فردی ساعی و كوشا بوده و در ماموریت های یگانی بسیار موفق عمل می نمود و خدمات ارزشمندی در تیپ 258 تكاور عرضه كرد همچنین به دلیل دارا بودن تخصص كار با مواد منفجره نزدیك به دو سال در مناطق مرزی ایران و عراق دور از خانواده اش به پاكسازی میادین مین جنگی بر جا مانده از هشت سال دفاع مقدس مشغول بود.
بعد از آن در طول خدمت صادقانه اش در تیپ 258 تكاور ذوالفقار در ساخت وساز پادگانی و امور مهندسی رزمی تحقیقات صنعتی و جهاد خود كفایی فعالیت های چشمگیری داشت .
شهید فردی متدین و با اخلاق و دائم الوضو بود كه كار و زندگیش با وقت نمازش تعیین می شد تاهمیشه برای ادای نماز اول وقت به جماعت در مسجد بتواند حضور داشته باشد .
https://eitaa.com/piyroo
#معرفی_شهید 🌹🕊
▫️نام ونام خانوادگی:طاهر کشاورز ایراندوست
▫️نام پدر:اسماعیل
▫️محل تولدقزوین - آلتین کش
▫️تاریخ تولد۱۳۴۱/۰۱/۰۴
▫️تاریخ شهادت۱۳۶۱/۰۵/۱۳
▫️محل شهادت :بوکان
#زندگینامه
چهارم فروردین ۱۳۴۱، در روستای آلتینکش از توابع شهر قزوین به دنیا آمد.تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان سرباز ژاندارمری خدمت میکرد. سیزدهم مرداد ۱۳۶۱، در بوکان هنگام درگیری با گروههای ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش واقع است.
#نشر_بمناسبت_سالروز_شهادت
شادی ارواح مطهر شهدا #صلوات
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#زندگینامه
در تاریخ دهم دی ماه 1364 در هریکنده از توابع بابل استان مازندران در خانواده ای مومن و مذهبی به دنیا آمدم.
دوران کودکی در مساجد و هیئات مذهبی سپری شد . بعد از گرفتن دیپلم وارد سپاه شد . در لشگر 25 کربلا ودر گردان صابرین خدمت میکرد. برای همین مرتب در حال ماموریت بود.
در 20 ابان 1387 ازدواج کرد،ثمره ازدواج سید محمد بود.
در آذر ماه 1394 داوطلبانه برای دفاع ار حرم عمه ام زینب به سوریه اعزام شدم
50 روز سوریه بود،از اعزامش فقط همسرش اطلاع داشت.
در فروردین 94 برای بار دوم به سوریه اعزام شدو در تاریخ 16 اردیبهشت 1395 در شهرک خانطومان در جنوب حلب به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
پیکرش به همراه 12 تن از همرزمانش در خانطومان باقی ماندتا اینکه در پایان اردیبهشت به وطن بازگشت و در یکم خرداد روی شانه های همشهری هایش تا گلزار شهدای روستای هریکنده بدرقه شدو در آنجا آرام گرفت. #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#زندگینامه
شهید عبدالصالح زارع در 26 فروردین 1364 در خانوادهای مذهبی در شهر بَهنَمیر – واقع در شهرستان بابلسر- متولد شد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در بَهنَمیر و دبیرستان را در بابلسر گذراند. در دوره تحصیلات ابتدایی به عضویت پایگاه مقاومت بسیج محله کریمکُلا درآمد. علاقهمند به ورزش رزمی تکواندو بود و از 9 سالگی به این ورزش میپرداخت. پس از اخذ دیپلم در رشته کامپیوتر، همزمان با مهاجرت خانواده به شهر مقدس قم، در کنکور سال 1382 شرکت کرد و در رشته کامپیوتر دانشگاه آزاد اسلامیِ بابل پذیرفته شد. با مشورت خانواده از دانشگاه انصراف داد وسپاه را برای ادامه مسیر زندگی انتخاب کرد. پس از 9 ماه دوره آموزش در تبریز، وارد دوره درجهداری سپاه المهدی (عج) بابل شد و در مسیر پاسداری از انقلاب از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. در سال 1383 بازهم در کنکور شرکت کرد و در رشته حقوق (مقطع فوقدیپلم) در دانشگاه جامع علمی کاربردی بابل پذیرفته شد. در سال 1388 به حج عمره مشرف شد. پس از اتفاقات ناگواری که در سال 88 در قالب فتنه رخ داد، برای تسلط بر مسائل روز، انگیزه بیشتری پیدا کرد و به همین منظور تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی رشته حقوق ادامه داد. در سال 1391 ازدواج کرد و زندگی مشترکش را در بابلسر شروع کرد. ثمره این ازدواج پسری به نام محمدحسین است که در فروردین 1394 متولد شد. با آغاز جنگ در سوریه برای دفاع از حرم حضرت زینب (سلاماللهعلیها) و یاری جبهه مقاومت، داوطلبانه عازم سوریه شد. سرانجام پس از سه ماه حضور مداوم در جبهه سوریه در تاریخ 16 بهمن 1394 در روزهای نزدیک به ایام فاطمیه، در حین درگیری با مزدوران تکفیری در شمال شهر حلب، منطقه «رتیان» در اثر اصابت مستقیم گلوله به ناحیه سر، به فیض شهادت نائل آمد. پیکر مطهرش پس از تشییعِ باشکوه، در گلزار شهدای شهر قم آرام گرفت.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#امیر_سرلشکر_خلبان
#شهید_منصور_وطنپور
🔺فرمانده اولین تیم پروازی جنگ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#زندگینامه
◽️او همیشه به همسرش میگفت: «مرگ من طبیعی نخواهد بود، من شهید میشوم»
◽️در آغاز جنگ استاد خلبان هوانیروز وطنپور فرمانده اولین تیم پروازی بود که شتابان به جبهه پرواز کرد. او تا نهمین روز جنگ در مقابل تانکها و نیروهای تا دندان مسلح دشمن ایستاد و پیشروی آنها را در پل کرخه سد کرد و شهادتی شیرین را برای خود رقم زد.
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🌹 #زندگینامه
🌹🌹 #شهید_مهدی_زین_الدین
نام بلند مهدی زین الدین در سال 1338 در انبوه نام زمینیان درخشید و هستی آسمانی اش در خاک تجلی یافت. او در خانواده ای مذهبی، متدین در تهران متولد شد. با ورود به دبستان و آغاز زندگی تازه، مهدی اوقات فراغتش را در کتاب فروشی پدر می گذراند. مهدی در دوران تحصیلات متوسطه اش به لحاظ زمینه هایی که داشت با مسائل مذهبی و سیاسی آشنا شد. او در مسیر مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی به دلیل نپذیرفتن شرکت اجباری در حزب رستاخیز از دبیرستان اخراج شده بود، با تغییر رشته و علیرغم تنگنا و فشار سیاسی تحصیل را ادامه داد و رتبه چهارم را درمیان پذیرفته شدگان دانشگاه شیراز به دست آورد. اما با تبعید پدر به سقز از ادامه تحصیل منصرف شد و به شکل جدی تری فعالیت مبارزاتی را پی گرفت. پدر پس از زمانی کوتاه به اقلید فارس تبعید شد و دور از خانواده مدتی را در آنجا گذراند. با شروع مبارزات مردمی در سال 1356 پدر مخفیانه به قم رفت و خانواده را نیز منتقل کرد. از آن پس مهدی به همراه پدر و جمعی دیگر در ساماندهی و پیشبردن انقلاب در شهر قم تلاش های بسیاری کردند. با به ثمر رسیدن تلاش های جمعی و پیروزی انقلاب، مهدی ابتدا به جهاد سازندگی و سپس با تشکیل سپاه پاسداران به این نهاد پیوست و پس از مدتی به عنوان مسؤول اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران قم فعالیت های خود را ادامه داد. این مسؤلیت مقارن با توطئه های پیچیده و پی در پی ضد انقلاب بود که او با توانایی، خلاقیت و مدیریت بالایی که داشت به بهترین شکل ممکن آنها را از سر گذراند و این مرحله بحرانی فعالیت سیاسی را طی کرد. هنوز نخستین شعله های جنگ تحمیلی بر افروخته نشده بود که آقا مهدی با طی دوره آموزش کوتاه مدت نظامی همراه با یک گروه صد نفره عازم جبهه های نبرد شد و نخستین تجربه رویارویی مستقیم با دشمن را پشت سر گذاشت. او در طول دوران حضورش مسئوولیت شناسایی یگان های رزمی، مسئوولیت اطلاعات و عملیات قرارگاه نصر، فرماندهی تیپ علی بن ابیطالب(ع)، فرماندهی لشگر خط شکن علی بن ابیطالب(ع) و فرماندهی لشگر 17 علی بن ابیطالب(ع) را بر عهده گرفت.
سردار سرلشگر مهدی زین الدین در آبان ماه سال 1363 در حالی که به همراه برادرش مجید(مسئول اطلاعات و عملیات تیپ 2 لشگر علی بن ابیطالب) برای شناسایی منطقه عملیاتی از باختران به سمت سردشت در حال حرکت بود، پس از سال های طولانی انتظار، کلید باغ شهادت را یافت و مشتاقانه به سرزمین های ملکوتی آسمان هفتم بال گشود. زين الدين در 25 سالگي بر اثر اصابت گلوله به سينه و ران پا در تپه ساروين در حومه شهر سردشت به شهادت رسيد. از او يک دختر به يادگار باقي ماند. پيکر پاک و مطهرش را در گلزار شهداي قم به خاک سپردند. برادرش مجيد نيز در راه رسيدن به معشوق جانش را در طبق اخلاص نهاد
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo