eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
گردِ هم آمده بودند این خوبانِ آسمـانی و انتظار می‌کشیدند " شهــــادت " را .... ســـلام صبحتون شــهدایی 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
در بخشی از وصیت‌نامه خود آورده است:📜 «در همین جا، رضایت خود را از جاهلی که بنده را به قتل رساند، تسلیم شما کرده✋ و البته شکایت خود را از دو گروه نزد شما تا روز قیامت به امانت می‌گذارم؛☝️ 🔻گروه اول، کسانی که در پوچ‌گرایی هستند و برای آنکه آن ننگ را از دوش خود بردارند، درصدد برمی‌آیند تا ما را در راهی که هستیم، بی‌هدف نشان دهند👌 🔻گروه دوم، کسانی هستند که با مکر و ریا، سعی می‌کنند برای به‌دست آوردن منافع دنیوی، روی خون شهدا موج‌سواری کنند»❗️ 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
⚠️ 🔴حضرت امیر(ع): هرکس به مردم نیرنگ بزند، خداوند همان نیرنگ را گریبان گیر خودش می کند.. ✅👉 http://eitaa.com/piyroo
انقلاب اسلامی ، یعنی راهی که هدف آن ، اسلام و ارزش های اسلامی ، است ؛ انقلاب و مبارزه ، صرفا برای برقراری ، ارزش های اسلامی ، انجام می گیرد ؛ به بیان دیگر ، در این راه ، مبارزه ، هدف نیست ، وسیله است ؛ در این نظریه ، مقوله هایی مانند مبارزه ، قدرت ، حکومت و...، ابزارهایی برای تحقق ارزش های دینی باید باشد ،و در غیر این صورت از اعتبار برخوردار نخواهند بود... 📕 بازخوانی اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ https://eitaa.com/piyroo 🕊
❤️ماجرای خواندنی شهیدی که امام زمان(عج) او را کفن کرد💔👇 🍃یکی از شهدا همیشه ذکرش این بود: یابن الزهرا گشته ام از فراق تو شیدا💔 یا بیا یک نگاهی به من کن😔 یا به دستت مرا در کفن کن😭 از بس این شهید به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف علاقه داشت❤️ 🍃بعد به دوست روحانی خود وصیت کرد🍃: اگر من شهید شدم، دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانی کنی☝️ آن روحانی می گوید: من از مشهد که برگشتم، عکس ایشون رو دیدم که شهید شده بود🕊 🍃رفتم پیش پدرش و گفتم: این شهید چنین وصیتی کرده است، طبق وصیتش باید توی مجلس ختم او سخنرانی کنم؟🎤 رفتم منبر و بعد از ذکر خصوصیات شهید و عشقش به امام زمان عج، گفتم: ذکر همیشگی این شهید در جبهه ها خطاب به مولایش امام زمان عج این بوده است:💔 یا بن الزهرا گشته ام از فراق تو شیدا یا بیا یک نگاهی به من کن یا به دستت مرا در کفن کن💔 🍃تا این مطلب را گفتم، یک نفر از میان مجلس بلند شد و گفت: من غسال هستم، دیشب (به من گفتند یکی از شهدا فردا باید تشییع شود، و چون پشت جبهه شهید شده است باید او را غسل دهی) 🍃وقتی که می‌خواستم این شهید را کفن کنم، دیدم درب غسالخانه باز شد و شخص بزرگواری به داخل آمد و گفت:😔 بروید بیرون، من خودم باید این شهید را کفن کنم🍂. من رفتم بیرون و وقتی برگشتم بوی عطر در فضا پیچیده بود. شهید هم کفن شده و آماده ی تشییع بود💔 📚منبع: کتاب روایت مقدس صفحه 100 به نقل از نگارنده کتاب میر مهر(حجه الاسلام سید مسعود پورآقایی) صفحه۱۱۷ 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوآبــش را دید وگفت: چگونہ توفیق شَھادتـ پیدا ڪردی؟! گُفت:از آنچہ دلــم مےخواست،گُــذشتم (: ؟😔 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر حسین علیه السلام.mp3
2.17M
◼️ مداومت در سلام بر حسین علیه السلام ▪️یه عده ای هستن که هر روز عمرشون اهل زیارت عاشورا هستن، هر روز حداقل یک سلام به امام حسین علیه السلام داشته باشید... سخنران:حجت الاسلام عالی🎤 ↯ 🇯‌🇴‌🇮‌🇳 ↯ https://eitaa.com/piyroo 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 💢 قسمت صد و هفتاد و نهم: عطش برای یادگیری بعد از برقراری آتش بس بین ایران و عراق، آسایشگاهای چهارده گانه تکریت یازده، هر کدوم تبدیل شده بود به دانشکده‌های کوچکی که همه نوع کلاس زبان، ریاضی، تاریخ، قرآن، اعتقادات، احکام تا شیمی و فیزیک و غیره یافت می شد و کلاسا از دو نفر تا ده نفره وجود داشت و گاهی وقتا برای سر خاروندن نداشتیم. نکته قابل توجه در این مقطع عطش فوق العاده افراد برای یادگیری بود. هر چند نفر دور هم جمع می شدن و با التماس از کسی که چیزی بلد بود می‌خواستن کلاسی براشون برگزار کنه و چیزی یادشون بده. در تمامی طول عمرم تا به امروز چنین شوق و عطشی برای هیچ کار علمی و آموزشی به اندازه آن یک‌سالی که در بند یک اردوگاه تکریت یازده شاهدش بودم ندیده‌م. کار بجایی رسیده بود که مدرسین بشدت تحت فشار قرار داشتن. نه می‌شد به این نوجوون و جوونایی که با علاقه و التماس میومدن و درخواست کلاس داشتن نه گفت! و نه توانایی معدودِ اساتید، جوابگوی این همه نیاز بودن. افرادی که به عنوان استاد، کلاسی رو برگزار می‌کردن هم که هیچ منبعی جز محفوظات و دانسته‌های قبلی خودشون در اختیار نداشتن. نه کتابی وجود داشت و نه دفتر و قلمی در میون بود. کاغذ و قلم ما همون بود که قبلاً توضیح دادم. یادم هست در مقطعی در روز، هفت جلسه کلاسای مختلف از تفسیر قرآن و تاریخ اسلام تا احکام و اعتقادات و آموزش سخنوری داشتم و این در حالی بود که خودم بشدت نیاز داشتم در کلاسی شرکت کنم و چیزی یاد بگیرم، اما نیاز و فشار بچه ‌ها مانع از اون بود که بجز پرداختن به قرآن و تدریس کار دیگه‌ای انجام بدم. در هر آسایشگاه هم معمولاً چهار، پنج نفر بیشتر وجود نداشتن که بتونن تدریس کنن و این تعداد به هیچ وجه جوابگوی نیاز و درخواست‌های متعدد نبود. لذا فکری به ذهنم رسید که بتونه تا حدودی این خلاء رو پر کنه و اون تربیت معلم و سخنران بود. ادامه دارد ⏪ خاطرات طلبه آزاده رحمان سلطانی 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
🍂 🔻 💢 قسمت صد و هشتادم: مسابقات فرهنگی و هیأت داوری کمترین برنامه‌ای به اندازه مسابقات فرهنگی برای بچه‌ها جذابیت داشت. مسابقات که با گروه‌بندی و اهدای جوایز همراه بود، بشدت مورد استقبال واقع می‌شد. مسابقات بدین صورت بود که افراد به‌ گروهای چهار نفره تقسیم می‌شدن و به صورت دوره‌ای با هم رقابت می‌کردن. سؤالات شامل سؤالات ورزشی، تاریخ اسلام ، احکام ، اطلاعات عمومی، هوش و اعتقادات بود و دو گروه چهارنفره در مقابل هم قرار می‌گرفتن و دو نفر هم به عنوان مجری و داور حضور داشتند و در پایان سلسله مسابقات به سه گروه برتر جوایزی که عمدتا تسبیح با هستۀ خرما و سنگای تزئینی که توسط گروه خدمات و تهیه جوایز و با زحمت فراوون تهیه می‌شد اهدا می‌گردید. برای اینکه برنامه مسابقات لو نره ، در حین اجرای مسابقه در دو طرف آسایشگاه چن نفر نگهبانی می‌دادن و تا سر و کله نگهبان عراقی از دور پیدا می‌شد افراد سریع از حالت مسابقه خارج می‌شدن و به حالت عادی با هم گفتگو می‌کردن. جذابیت این مسابقات این بود که هر گروه تعدادی هوادار داشت و اونا رو تشویق می کردن و مسابقه، خیلی به صورت جدی برگزار می‌شد و حتی بعضی وقتا افراد به نحوۀ داوری اعتراض می‌کردن. اجرا و داوری این مسابقات به عهده من و یکی دیگه از دوستان بود ولی در تهیه سوالات افراد زیادی کمک می‌کردن. ادامه دارد ⏪ خاطرات طلبه آزاده رحمان سلطانی 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
🌸حمید (سیاهکلی) آقا بیشتر با دستش بعد از نماز تسبیحات📿 میگفت و انگشتاش رو فشار میداد وقتی این ازشون میپرسیدم که چرا؟! میگفتن بندهای انگشتام رو فشار میدم تا یادشون بمونه😇 و اون دنیا برام گواهی بدن که با این دست ذکر خدا رو گفتم☝️ نقل از همسرشهیدمدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی❤️ 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به بانگ آسمانى‌ات، طواف عرش را به لبيك برمى‌خيزيم ...🌿 «اى شهيد» 📹 #اذان به صوت شهيد مدافع حرم اصغر الياسى🌹 وقت نماز التماس دعا✨ 🍃🌹 #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
༻﷽༺ در خرابات دلم خانه ی آبادی هست تا که بر روی زمین صحن گوهرشادی هست 【السلام علیک یا امام رضا(ع)】 ┄┅┅❁💚❁┅┅┄ 🕌 https://eitaa.com/piyroo 🕊
ღ‌ طݪۅعے اسٺـ‌✿ ڪہ غرۅب ݩداڔد•❥♥️ ۅچه خوش اسٺـ🙌↷‌✿ دَرلباس خاڋمے شُهدا ღ شوۍ👣😍 https://eitaa.com/piyroo
جاے شهید مرادی خالی ڪه... همسرش میگفت: بهم گفت خجالت میکشم جلو دوستام بهت بگم دوست دارم منم بهش گفتم تو بگو من یادم میوفته که دوستدارم؛موقع اعزام از پله ها پایین میرفت و هی میگفت یادت باشه یادت باشه منم میگفتم یادمه یادمه 🌸مزار مطهر در گلزار شهدای استان قزوین🌸 شهیدی ڪه در فصل پاییز متولد شد در فصل پاییز ازدواج ڪرد در فصل پاییز به ڪربلا رفت در فصل پاییز هم شهید شد او یک است https://eitaa.com/piyroo
♥️(شهیدابراهیم هادی)♥️ 🔰یک شب ابراهیم در جمع بچه ها مداحی کرد.🔈 صدای او به خاطر خستگی و طولانی  شدن مجلس گرفته بود! 🔰بعد از مراسم، یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را تقلید کردند. بعد هم چیزهایی گفتند که او خیلی ناراحت شد.😔 🔰آن شب ابراهیم خیلی عصبانی بود و گفت: من مهم نیستم، این ها مجلس حضرت را شوخی گرفتند.😔 برای همین دیگر مداحی نمی کنم! 🔰گفتم: حرف بچه ها را به دل نگیر، تو کار خودت را بکن، فایده ای نداشت.🙁 آخر شب برگشتیم مقر، دوباره قسم خورد که: دیگر مداحی نمی کنم! 🔰برای اذان صبح ابراهیم بیدارمان کرد.😴💜 بعد هم اذان گفت📢 و نمازجماعت... بعد هم مداحی #حضرت_زهرا_س 🔰اشعار زیبای ابراهیم اشک همه را جاری کرد.😭 من که دیشب قسم خوردن ابراهیم را دیده بودم خیلی تعجب کردم!😳♂ 🔰بعد از صبحانه دائم در فکر کارهای عجیب او بودم.🌱 ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت: میخواهی بپرسی با اینکه قسم خوردم، چرا روضه خواندم⁉️ 🔰گفتم: آره، شما دیشب قسم خوردی که...☹️ پرید تو حرفم: چیزی که میگویم تا زنده ام جایی نگو؛ دیشب نیمه های شب خوابم برد. 😴❤️ 🔰یکدفعه دیدم حضرت زهرا تشریف آوردند و گفتند: نگو نمی خوانم، ما تو را دوست داریم .🌸😭 هرکه گفت بخوان تو هم بخوان دیگر گریه امان صحبت به او نمی داد. ابراهیم بعد از آن به مداحی ادامه داد.👌 #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
enghelabi.mp3
5.51M
مداحی انقلابی سیدرضا نریمانی نگاه من به کربلاست... مرید عباسم هنوز.... یه لحظه کوتاه نمیام... رو #فتنه حساسم هنوز.... #شور_انقلاب #باهم_گوش_کنیم #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
❤️شهید احمد اعطایی : می‌گفت: ڪسے ڪه را قبول ندارد، مدیون است، ڪه نان من را بخورد. بر سر در خانه نوشته بود: هرڪه دارد بر بدگمان، حق ندارد پا نهد در این مڪان... https://eitaa.com/piyroo
فتوکلیپ زیبا در خصوص شهدای عظیم الشأن دفاع مقدس.flv
21.11M
فتوکلیپ بسیار زیبا در خصوص شهدای عظیم الشأن دفاع مقدس گروه نماهنگ #اختصاصی_کانال #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت #شهدا‌را‌یاد‌کنیم‌باذکرصلوات #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد #التماس‌دعا #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 ... ♥️ جورے زندگے ڪن ڪه خدا عاشقت بشه وقتے خدا عاشقت بشه خوب تورو خریدارے مےڪنه 🌹 یا امام رضا(ع):تو ڪه آخر گره رو وا مےکنے پس چرا امروز و فردا مےڪنے. ♥️ تا مےتوانید براے ظهور دعا کنید ڪه بهترین دعاهاست. 🌹 شیعه به دنیا آمدیم ڪه موثر در تحقق ظهور باشیم. ♥️ در اون دنیا جلوے بے حجاب ها و آنهایے که تبلیغ بےحجابے مےڪنند را مےگیریم. 🌹 آمدم به عراق براے جنگ تا انتقام سیلے حضرت زهرا(س) را بگیرم. ♥️ نمازهایتان را اول بخوانید ڪه بهترین عمل است. 🌹 هر جوان پسر یا دخترے ڪه نمازش را اول وقت بخواند شفاعتش مےڪنم. ♥️ از راه و اهداف انقلاب و سخنان امام خامنه اے دور نشوید. 📿 https://eitaa.com/piyroo