15.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حیف شد مشغله پیدا کردم …
«صابر خراسانی»
#باهم_ببینیم
#امام_زمان علیهالسلام
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊
🌿🌸🌿
ای نور دو چشم آفرینش 💖
میلاد پدر بر تو مبارک 🎊🌸
فرخنده زاد روز یازدهمین
اختر تابناک امامت
و ولایت حضرت
امام حسن عسکری(ع) 💖
بر شما عاشقان اهل بیت تهنیت باد🌸
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊
دخترم؛
هر وقت دلت گرفت دختر اباعبدالله را به یادآور که در خرابه های شام جان داد، آن وقت حتما قدری دلت آرام میشود .
🌷 شهید علی تجلایی🌷
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#پنج_شنبه_های_شهدایی
#افسران_جنگ_نرم 🌸سلام بر تمامی همسنگران
💐عزیزانی که امروز گلزار شهدای شهرشون رفتن عکسی از 🌹قبور مطهر شهدا ارسال نمایند به آی دی خادم کانال
@shahiideh61 تا در کانال قرار بگیرد منتظر تصاویر شما عزیزان هستیم.التماس دعا
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#طنز_جبهہ♥✨
پیشنهاد میکنم در حال خوندن این متن چیزی نخورین😬😶
شلمچه بودیم .از بس که آتش سنگین شد، دیگه نمی تونستیم خاکریز بزنیم.
حاجی گفت: «بلدوزرها رو خاموش کنید بزارید داخل سنگرها تا بریم مقّر».
هوا داغ بود و ترکش کُلمَن آب رو سوراخ کرده بود. تشنه و خسته و کوفته، سوار آمبولانس شدیم و رفتیم.
به مقر که رسیدیم ساعت دو نصفه شب بود. از آمبولانس پیاده شدیم و دویدیم طرف یخچال. یخچال نبود.گلولهی خمپاره صاف روش خورده بود و برده بودش تو هوا.
دویدیم داخل سنگر.
سنگر تاریک بود، فقط یه فانوس کم نور آخر سنگر میسوخت.
دنبال آب میگشتیم که پیر مرادی داد زد: «پیدا کردم!» و بعد پارچ آبی رو برداشت و تکون داد.
انگار یخی داخلش باشه صدای تَلق تَلق کرد. گفت: «آخ جون».
و بعد آب رو سرازیر گلوش کرد. میخورد که حاج مسلم- پیر مرد مقر- از زیر پتو چیزی گفت: «کسی به حرفش گوش نداد.
مرتضی پارچ رو کشید و چند قُلُپ خورد.».به ردیف همه چند قُلُپ خوردیم. خلیلیان آخری بود.
تَهِ آب رو سر کشید.پارچ آب رو تکون داد و گفت: «این که یخ نیست. این چیه؟!»
حاج مسلم آشپز، سرشو از زیر پتو بیرون کرد و گفت: «من که گفتم اینا دندونای مصنوعی منه! یخ نیست، اما کسی گوش نکرد، منم گفتم گناه دارن بزار بخورن!»
هنوز حرفش تموم نشده بود که همه با هم داد زدیم:وای!.
از سنگر دویدیم بیرون. هر کسی یه گوشهای سرشو پایین گرفته بود تا...!
که احمد داد زد:«مگه چیه! چیز بدی نبود! آب دندونه! اونم از نوعِ حاج مسلمش! مثل آبنبات.».😂
اصلاً فکر کنید آب انار خوردید.😀😂
#دلاتونشاد😄
🕊🕊🕊🕊
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
خاطرات شهید 🌷
🌷داشتیم برای #عملیات آماده می شدیم #اذان_صبح گفتند، سریع آمدیم توی چادر تا نمـــاز بخونیم و حرکت کنیم
🌷منطقه شناسایی شده بود و بمباران? شروع شد توی #چادر مشغول نماز خواندن بودیم که دو سه تا راکت افتاد کنار چادر ما برادری که درحال تشهد بود یهو به #سجده رفت وهمانطور ماند...
🌷دیدم از کنار پیشانی اش رگه خونی بیرون زد یاد ضربت خوردن #حضرت_علی(ع) افتادم این بچه ها به آقای خودشان اقتدا کردند حتی #شهادتشان هم علی گونه بود...
#شهید_یوسف_شریف
🕊🕊🕊🕊
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌎🌍🌏🌎🌍
💵یکی پول نداره
شامپو بخره بزنه
به سرش ،👨🦰🧔
🛁یکی دیگه هفت
قلم شامپو میزنه
به سگش🐕🐒🐶
🍪یکی نون نداره
واسه شام شبش🌗
😁یکی مستی
نمودن شده
کارهر شبش🌓
💉یکی تنهاراه چاره اش
شده فروش کلیه اش😭
🔸یکی هم شباپُزمیده
بامدل ماشینش🚘
😳ﯾﮑﯽ ﺑﺎسادگیﺑﻪ
ﻓﮑﺮ ﺧﺪﺍﺳﺖ 🕋
🔸ﯾﮑﯽ ﺗﻮهرمکان
ﺑﻪ ﻓﮑﺮ رِیاست🕌
💝ﯾﮑﯽ ﺑﺎچادرﻭ در
پی ﺫﮐﺮﺧﺪﺍﺳﺖ 📿
🔸ﯾﮑﯽ بی حجاب ﻭ
ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﮔﻨﺎﺳﺖ🙈
📛ﯾﮑﯽ فکرقلیان است و
سیگارواعتیادمیان ملّت🚬
👨✈️یکی فکروطن است
و ناموس وغیرَت🧕
🥓ﯾﮑﯽ میزند نان
راهمراه باکباب🌭
🖌 📝 یکی درفکر
قلم وکتاب📚
آرﯼ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ...
ﻭ ﺍﯾﻦ ﻗﺼﻪ ﺳﺮ
ﺩﺭﺍﺯ ﺩﺍﺭﺩ....
✅کمی هم فکرو
اندیشه کنیم⁉️
🌓🌓🌓🌓🌓🌓
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊
🍃انسان یک تذکر در هر۴ ساعت به خودش بدهد، بد نیست.
🍃بهترین موقع بعد از پایان #نماز است،
🍃وقتی سر به سجده میگذارید، مروری بر اعمال از صبح تا شب خود بیندازید...
🍃که آیا کارمان برای "رضای خدا" بود؟!
📝قسمتی از وصیت نامه
🌷 #شهید محمدابراهیم همت
🌷 #یاد_شهدا_باصلوات
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊
عشق بدون شناخت معنا ندارد.👌
شناخت میخواهدکه یکی روی مین بخوابد. 😰
سینه اش رابگذارد روی سیم خاردارتادیگران از روی بدن او ردشوند.😱
شوخی نیست تا درک نباشد 😐
نیتها پاک نمی شود.👌
🌷شهید همت🌷
http://eitaa.com/piyroo