#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش محمود هست✋
#شهیدی_جاویدالاثر_ازشهدای_خانطومان
شهید محمود رادمهر🌹
تاریخ تولد: ۳ / ۹ / ۱۳۵۹
تاریخ شهادت: ۱۷ / ۲ / ۱۳۹۵
محل تولد: ساری
محل شهادت: سوریه/ خان طومان
🌹 فرمانده واحد توپخانه، در لشکر ۲۵ کربلا مازنداران
دو فرزند به نام های علی و محمد از او به یادگار مانده است🌺
از زبان همسر↓
شب قبل شهادت که دو روز مانده بود به تولد علی تماس گرفت. هر دو فرزند ما متولد اردیبهشت هستند و تاکید شهید بر این بود که برای علی تولد بگیرم من در جوابش گفتم: نه شما برگشتی برای هر دوی آنها با هم تولد میگیریم🎊محمود اصرار داشت که علی بزرگتر است و بیشتر درک می کند، در نبود من برای او تولد بگیرید.
فردای آن روز، محمود به شهادت رسید🖤 و جالب آنکه یک روز بعد از شهادت محمود، روز تولد علی بود.
محمود به من می گفت که اگر شهید شوم جنازه ای ندارم و می خواهم در آن دنیا با مادرم زهرا(س) محشور شوم و شما به دنبال جنازه من نگردید🖤
اکثر آنها مفقود شدند شهید حاجی زاده و محمود دوتن از شهدایی بودند که در میان این ۱۳ نفر عکسی از پیکرشان وجود ندارد🖤
همیشه می گفت دعا کن که من شهید مفقودالاثر بشوم و دقیقا هم همانطور شد ،به همراه 12 نفر دیگر از رزمندگان مازندران در منطقه خانطومان به شهادت رسید و پیکرش هنوز به میهن بازنگشته است🖤🕊🕋
شهید محمود رادمهر
شادی روحش صلوات💙🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂🔝
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش رضا هست✋
#مدافع_حرمی_که_یک_خشاب_کامل_برسینه_او_خالی_شد🖤
شهید سید رضا طاهر🌹
تاریخ تولد: ۱۰/ ۱۰ / ۱۳۶۴
تاریخ شهادت: ۱۶ / ۲ /۱۳۹۵
محل تولد: بابل/ مازندران
مزار: بابل
محل شهادت: خان طومان / سوریه
از زبان مادرش↓
🌹 او در لشکر ۲۵ کربلا در گردان صابرین خدمت میکرد یک فرزند به نام محمد از او به یادگار مانده است🌺
آنهایی که میگویند مدافعان حرم برای پول میروند و ۲۰ میلیون پول میگیرند من زمینم را میفروشم و ۳۰ میلیون به آنها میدهم آیا حاضرند پسرشان را به سوریه بفرستند❓الحمدالله بچه من کارمند بود خانه داشت زن و بچه داشت همه چیز داشت کسانی که این حرف را میزنند ایمان و تقوا ندارند🌹👌
دوستش میگویید↓
او با تمام دلبستگی هایش خداحافظی کرد. داوطلب شد و رفت. به دوستش گفت میدانم اینبار دیگر شهید میشوم. در خواب دیدم که از آسمان به پیکر خون آلود خودم نگاه میکنم. زن و فرزندم را به خدا میسپارم..✋🏻
سمت راست ما ارتفاعی بود که بالایش چند خانه بود. ما اگر قرار بود دور نخوریم باید حتما آن خانهها را نگه میداشتیم. تا ورودی آن خانه رسیدیم، پهپاد ما اعلام کرد در خانه کسی نیست، اما اطلاعات غلط بود. او با رعایت احتیاط دیوار به دیوار و ستون به ستون رفت، تا سید رضا در را باز کرد، یک خشاب کامل بر سینه سید رضا طاهر خالی شد🖤 و شربت شهادت را نوشید🕊🕋
شهید سید رضا طاهر
شادی روحش صلوات💙🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون حاج کمال هست✋
#شهید_زهرایی🏴
شهید سید کمال فاضلی🌹
تاریخ تولد: ۳ / ۴ / ۱۳۴۲
تاریخ شهادت: ۲۳ / ۱۱ / ۱۳۶۴
محل تولد: شهر کرد
محل شهادت : فاو
🌹فرمانده گردان یازهرا(س) تیپ 44 قمر بنی هاشم (ع)
عملیات محرم مجروح شد. طوری که دکترا ازش قطع امید کرده بودند .
حضرت فاطمه اومده بود به خوابش ، فرموده بود : «پسرم تو شفا گرفتی ، برخیز ، فقط باید قول بدهی که جبهه را ترک نکنی.»🌺
بعد از این خواب ، سر از پا نمی شناخت ...
در عملیات والفجرمقدماتی شرکت کرد و دوباره مجروح شد🖤. پس از مدتی استراحت باایمان واخلاص عجیبی که داشت قسمتهای زیادی ازمواضع دشمن را با یارانش بدون آب وغذا و مهمات به قول خودش تنها با استعانت از امام زمان( عج) و بعد از چندین ساعت درگیری فتح نمود🌺
عملیات خیبر فرمانده گردان حضرت علی اکبر شد از بس حضرت زهرایی بود اسم گردانش رو عوض کرد گذاشت "یازهرا"🌺
برادرش شهید سید احمد فاضلی نیز در عملیات بدر به شهادت رسید
حاج کمال در بهمن ماه ۶۳، مصادف با دهه فاطمیه بود که در عملیات پیروزمندانه والفجر ۸ با نشانه هایی از حضرت زهرا (س) از ناحیه پیشانی و پهلو🖤 مورد اصابت ترکش قرارگرفت و به دیدارحق شتافت..🕊🕋
"این همان راه خدا، راه فنا، راه بقاست/
راه زهرا و علی، راه شهیدان خداست"🕊
سردار شهید سید کمال فاضلی دهکُردی
شادی روحش صلوات💙🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش رضا هست✋
#مدافع_حرمی_که_یک_خشاب_کامل_برسینه_او_خالی_شد🖤
شهید سید رضا طاهر🌹
تاریخ تولد: ۱۰/ ۱۰ / ۱۳۶۴
تاریخ شهادت: ۱۶ / ۲ /۱۳۹۵
محل تولد: بابل/ مازندران
مزار: بابل
محل شهادت: خان طومان / سوریه
از زبان مادرش↓
🌹 او در لشکر ۲۵ کربلا در گردان صابرین خدمت میکرد یک فرزند به نام محمد از او به یادگار مانده است🌺
آنهایی که میگویند مدافعان حرم برای پول میروند و ۲۰ میلیون پول میگیرند من زمینم را میفروشم و ۳۰ میلیون به آنها میدهم آیا حاضرند پسرشان را به سوریه بفرستند❓الحمدالله بچه من کارمند بود خانه داشت زن و بچه داشت همه چیز داشت کسانی که این حرف را میزنند ایمان و تقوا ندارند🌹👌
دوستش میگویید↓
او با تمام دلبستگی هایش خداحافظی کرد. داوطلب شد و رفت. به دوستش گفت میدانم اینبار دیگر شهید میشوم. در خواب دیدم که از آسمان به پیکر خون آلود خودم نگاه میکنم. زن و فرزندم را به خدا میسپارم..✋🏻
سمت راست ما ارتفاعی بود که بالایش چند خانه بود. ما اگر قرار بود دور نخوریم باید حتما آن خانهها را نگه میداشتیم. تا ورودی آن خانه رسیدیم، پهپاد ما اعلام کرد در خانه کسی نیست، اما اطلاعات غلط بود. او با رعایت احتیاط دیوار به دیوار و ستون به ستون رفت، تا سید رضا در را باز کرد، یک خشاب کامل بر سینه سید رضا طاهر خالی شد🖤 و شربت شهادت را نوشید🕊🕋
شهید سید رضا طاهر
شادی روحش صلوات💙🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂🔝
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش حسین هست✋
#شهیدی_که_تاریخ_وروزشهادتش_را_میدانست
شهید حسین بَواس🌹
تاریخ تولد: ۲۹ / ۱۰ /۱۳۶۰
تاریخ شهادت: ۲۱/ ۱/ ۱۳۹۵
محل تولد: شهرستان لنگرود
مزار: چالوس
محل شهادت: خان طومان/ سوریه
🌹+به حسین بواس گفتن:
_حسین!
تو که پاسـدار نیستی
نمیترسے بعد از شهادتـــــــت، فراموش بشے؟!
+میگفت :ما ڪارگر انقلابیم
و به شوخے میگفت اگر شهید شدم بزنید ڪارگر شهید حسین بواس..
از او پسری به نام محمد جواد به یادگار مانده است🌺
و پسری دیگر به نام محمد حسین که بعد از شهادت پدر، به دنیا آمد🌺 همان پسری که وقتی حاج قاسم سلیمانی نماز میخواند گلی را در نماز به او میدهد🌹
شهید ما علاقه خاصی به شهید صیاد شیرازی داشت یک شب بدون اینکه شهید حامد کوچک زاده را بشناسد خوابش را دید، از فردا عضو کانال شهید و از این طریق ارادت خاصی به او پیدا کرد. در عالم خواب شهید کوچک زاده به او گفته بود به زودی به شهادت می رسی، روزی که با شهادت یکی از بزرگان ایران مصادف است. و آن بزرگ صیاد شیرازی بود که در ۲۱فروردین به شهادت رسیده بود👌
حسین سه بار به سوریه رفت که سرانجام در ۲۱ فروردین ماه سال ۹۵ طبق خوابی که دیده بود در خان طومان سوریه به شهادت رسید و به ملکوت اَعلیٰ پرواز کرد🕊🕋
شهید حسین بَواس
شادی روحش صلوات💙🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش علی هست✋
#جاویدالاثر_تنها_بسیجی_که_درخانطومان_شهیدشد
شهید علی جمشیدی🌹
تاریخ تواد: ۱۵ / ۸ / ۱۳۶۹
تاریخ شهادت: ۱۷ / ۲ / ۱۳۹۵
محل تولد: شهرستان نور
محل شهادت: خان طومان سوریه
🌹در بین شهدای خانطومان علی تنها بسیجی آن جمع بود
چون بسیجی بود او را بر میگرداندند اما او به هر نحوی که شد رفت او فدایی ولایت فقیه بود؛
از زبان خواهر↓
علی دانشجو بود و تصمیم داشتیم برایش زن بگیریم.🎀خواهرم که رفته بود کربلا برای علی سوغاتی یک پارچه چادر عروسی آورده بود، وقتی خواست بدهد او را آرام کشید کنار و گفت: من برای همه سوغاتی خریدم اما برای تو فرق دارد. پارچه چادر عروس خریدم، یک انگشتر هم داریم.💍هر کسی را در نظر داری فقط به ما بگو، میرویم خواستگاری💐 علی تا شنید فرار کرد و گفت: من تا نروم سوریه و بیایم راضی به ازدواج نمیشوم💙 اتفاقاً ما خواهرها تصمیم گرفتیم این دفعه که برگشت برویم برای او خواستگاری و مقدماتش را هم آماده کردیم. لحظه شماری میکردیم تا برگردد داماد شود اما او برنگشت ):🖤
درکارش عاشق گمنامی بود
حتی امضایی که میزد زیرش مینوشت شهید گمنام
علی در منطقه خان طومان سوریه به همراه ۱۲ تن دیگر به شهادت رسیدند و به آرزوی دیرینه اش رسید وبه یاران شهید گمنام خود ملحق شد و پیکرش به وطن بازنگشت.🕊🕋
شهید علی جمشیدی
شادی روحش صلوات💙🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂🔝
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون حاج رحیم هست✋
#جاویدالاثر_شهیدی_ازشهدای_خانطومان
شهید حاج رحیم کابلی🌹
تاریخ تولد: ۱۱ / ۷ / ۱۳۴۲
تاریخ شهادت: ۱۷ / ۲ / ۱۳۹۵
محل تولد: بهشهر مازندران
محل شهادت: خان طومان سوریه
🌹از زبان همسرش↓
حاج رحیم سابقه ۸۰ ماه رزمندگی در دفاع مقدس را داشت.
او بعد از بازنشستگی هم برای دفاع حرم تلاش میکرد اعزام به سوریه به عقب افتاده بود و میگفت چشده است که جامانده ام.. دیگر طاقت نداشت و به حرم امام رضا ع رفت که از آنجا با ایشان تماس گرفتند که میتوانند به سوریه بروند،، نمیدانم که به امام رضا(ع) چه گفته بود✨
او عاشق رفتن بود و باز هم رفت..
و اینبار دیگر برنگشت
همیشه میگفت یعنی میشود من هم مثل حضرت زهرا (س) بمیرم و گمنام باشم؟! که همینطور هم شد.🌷
دعا برای برگشتنش میکردم یک شب به خواب عروسم می آیدو میگوید « دعا نکنید جنازه ام برگردد جایم خوب است و در کنار مادر سادات حضرت فاطمه (س) هستم»
او با دهان روزه به شهادت رسید💫
و به همراه ۱۲ تن دیگر در منطقه خان طومان با اسارت تیر به قلب و پهلو🖤شربت شهادت را نوشید و پیکرش به وطن بازنگشت🕊🕋
شهید جاویدالاثر
شهید حاج رحیم کابلی
شادی روحش صلوات💙🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂🔝
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون حاج بهمن هست✋
#شهیدی_ازشهدای_خانطومان
شهید حاج حبیب الله (بهمن) قنبری🌹
تاریخ تولد: ۲۷ / ۱۱ / ۱۳۴۵
تاریخ شهادت:۱۷ / ۲/ ۱۳۹۵
محل تولد: مازندران
مزار: بهشهر
محل شهادت: خان طومان/سوریه
🌹گفتن از سختی ها و رشادت ها ،جانفشانی ها و جانبازی ها، شیمیایی خوردن ها و زخمی شدن ها قصهء مَردیست که با عشق به اهل بیت این دردها را تحمل کرد..
اربعین۱۳۹۴ با دوپای مجروح و ۲عصا و سینه ای شیمیایی از نجف تا کربلا پیاده گام برداشت تا برات سوریه را بگیرد✨
داشتن ملک و همسر و فرزند وحتی داشتن آن همه درد بردل و روح و زخم برتن کفایتش نمیکرد .تا آنجا که به محض مطلع شدن از اوضاع سوریه و دیدن حرم حضرت عمه جان زینب (س) در محاصره ی کفر خواست که جان در بدن نداشته باشد..
از زبان دوستش↓🌺
او یکی از ماهرترین دید بان ها بود
با اینکه از ناحیه پا مجروح شده بود و راه رفتن برایش مشکل بود اما فاصله 500 متری مقر دیدبانی و محل استقرار را پیاده حرکت می کرد و حاضر نبود این فاصله را با موتور بیاید.
او بارها میگفت در این ماموریت احتمال برگشتن من کم است و در این ماموریت شهید میشوم و همانطور شد
او در خان طومان به همراه ۱۲ تن دیگر از شهدای مازندران به شهادت رسیدند.و همچون حسین در غربت در برابر دیدگاه زینب با شلیک موشک تاو در محل دیدبانی🖤 به شهادت رسید🕊🕋
شهید حاج حبیب الله (بهمن) قنبری
شادی روحش صلوات💙🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂🔝
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون حاج محمد هست✋
* #شهیدجاویدالاثر_ازشهدای_خانطومان*
*شهید محمد بلباسی*🌹
تاریخ تولد: 1358
تاریخ شهادت: 1395
محل تولد: قائم شهر
محل شهادت: خانطومان سوریه
🌹شهید بلباسی پیکرش نیامد امام کتابش آمد
کتابی به اسم *(برای زینِ اَب)*
🎀زینب چهارمین فرزند اوست که بعد از شهادت پدر به دنیا آمد *و هرگز طعم پدر را نچشید*🖤
هر وقت بهش میگفتند بیا کفن بخریم و ببریم حرم برای طواف ،طفره میرفت و میگفت *دو کفن ببریم پیش یک بی کفن؟؟؟*🖤
غذا که به بچه ها نمیرسید غذای خودش را نمیخورد و به دوستانش میداد
از زبان همسرش↓
شنیدهام که قرار است مقتل تو تفحص شود، شاید نیزه شکسته ها را کنار بگذارند و پیکر رنجورت از دندان گرگ ها را بیابند، سخت می شود تو را از گودال برگرداند عزیزم، کاش بوریا داشته باشند... خواستم بگویم محبوبه هنوز روی حرفت حرف نمی آورد، حرف آخر را تو بزن، خواستی بیایی، بیا، قدمت روی چشم، به تو حق می دهم دامن دختر رسول الله، زهرای اطهر را به خاک سرد ترجیح دهی، ولی مرد مومن! *بچه ها دلشان پدر می خواهد* کاش می شد یک توک پا میان بوریا می آمدی و باز می رفتی، قدر یک نگاه، قدر یک لبخند....".🖤
محمد به همراه تعدادی در منطقه خان طومان سوریه به فیض شهادت نائل آمد و هرگز *پیکرش بازنگشت*🕊🕋
پرپر شده اند لاله، عباسی ها🖤
مشتاقی و کابلی و بَلباسی ها🖤🕊
*شهید محمد بلباسی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂🔝
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش علیرضا هست✋
#شهیدی_که_بنا_به_پیشگویی_خودش_به_شهادت_رسید
شهید علیرضا هاشم نژاد🌹
تاریخ تولد: ۵ / ۴ / ۱۳۴۱
تاریخ شهادت: ۲۵ / ۱۰ / ۱۳۶۵
محل تولد: فسا / شیراز
مزار: شیراز
محل شهادت: کربلای۵
🌹مسئول مخابرات لشکر ۱۹ فجر
عمليات بدر در منطقه عملياتي جزيزه مجنون، عمليات والفجر 8 در منطقه عملياتي فاو، و کربلاي 4 و 5 شرکت داشت و از ناحيه هاي مختلف بدن در کل عمليات چندين بار مجروح گرديد🖤 ولي وقوع اينگونه حوادث او را مقتدرتر از پيش ساخت💫
تا وارد اتاقش شدم از خواب پرید
عرق کرده بود...
گفتم چی شده⁉
گفت یک ساعته دارم با حضرت زهرا(س) حرف میزنم💙
بعد سرشو انداخت پایین وگفت:
من روز شهادت بی بی شهید میشم🕊
توی عملیات کربلای ۵ بچه ها خیلی سختی کشیدند علیرضا گفت نگران نباشید فردا ساعت ۱۰ کار دشمن تمومه✅ همانطور که پیش بینی کرده بود ساعت ۱۰صبح🕙 کار دشمن تمام شد✅
و او سرانجام طبق حرفهایش💫
در هفتمین روز از عملیات کربلای۵
دقیقأ روز شهادت حضرت زهرا(س)🖤
داشت نماز صبح میخوند📿
توی قنوت نماز بود🤲
که ترکش پهلویش رو شکافت🖤
و شربت شهادت را نوشید🕊🕋
و در گلزار شهدای شیراز به خاک سپرده شد.
سردار شهید علیرضا هاشم نژاد
شادی روحش صلوات💙🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂🔝
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون حاج کاظم هست✋
#ماجرای_مادرشهیدی_که_بدون_سواد، #یک_شبه_قاری_قرآن_شد👇
#فرمانده_تیپی_که_نان_خشک_میخورد👇
شهید کاظم نجفی رستگار🌹
تاریخ تولد: ۱/ ۱ /۱۳۳۹
تاریخ شهادت ۲۵/ ۱۲ /۱۳۶۳
محل تولد: شهر ری
محل شهادت: منطقه الهویزه
🌹از زبان همرزم↓
فرمانده تیپ ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام
وقت ناهار رفتم پشت یه تپه و با تعجب دیدم کاظم روی خاک نشسته و لبههای نان رو از روی زمین برمیداره تمیز میکنه و میخوره🖤 اونقدر ناراحت شدم که گفتم داداش! تو فرمانده تیپ هستی این کارها چیه؟ غذا که هست. کاظم گفت: 💫 "اون غذا مال بسیجیهاست این نانها رو مردم با زحمت از خرج زندگیشون زدند و فرستادند.درست نیست اسراف کنیم"💫
او به آرزویش که شهادت بود رسید
🌹از زبان برادر↓
مادر من يك كلاس هم سواد ندارد
مادرم خواب کاظم میبیند و میگوید الان در بهشتم چی میخوای برات بیارم مادرم میگه در جلسه قرآن همه قرآن میخوانند جز من که سواد ندارم کاظم میگوید: بعد از نماز صبح بلند شو و قرآن را باز کن ان شاءالله که میتوانی بخوانی.
مادر بلند میشود و هر جای قرآن را که باز میکند میخواند و تعجب همه را به دنبال می آورد💫
او متأهل بود و در هنگام اذان ظهر در عملیات بدر به شهادت میرسد
و بعد از ۱۳ سال پیکرش قطعه قطعه مثل اربابش حسین(ع)🖤به وطن باز میگردد🕊🕋
سردار شهید حاج کاظم نجفی رستگار
شادی روحش صلوات💙🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش محمد هست✋
#فرمانده_شیرازی_گردان_هاومعاونت_تیم_مستقل_امام_حسن(ع)
شهید محمد غیبی🌹
تاریخ تولد: ۱ /۳ / ۱۳۴۰
تاریخ شهادت:۲۵/ ۱۰ / ۱۳۶۵
محل تولد: شیراز
محل شهادت: شلمچه/عملیات کربلای 5
🌹عاشق امام حسین بود پسرش که دنیا آمد اسمش را گذاشت محمد حسین✨گفتیم محمد که نام خودت است خندید و گفت من رفتنی ام, این محمد جای من..✨
دوران و بعد از انقلاب محمد یک انقلابی به تمام معنا بود و سر نترسی داشت.
در عملیات کربلای 4 ، سه شبانه روز خواب
نداشت دقایقی که یارانش را از رودخانه عبور می داده چنان بیهوش می شود که با پاشیدن آب بر صورتش او رابیدار کردند🖤
آخرین بار که به مرخصی آمده بود
درست قبل از شهادتش
به خواهرش گفته عکسی از خود گرفتم و بزرگ کرده ام،بعد از شهادتم مادر را دلداری بدهید🖤✨
شب شهادت باچند تن از دوستانش به حمام می روند دوستانش زودتر بیرون می آیند و به او می گویند که زودتر بیرون بیا محمد میگوید: دارم غسل شهادت می کنم که خدا دلش نیاید مرا شهید نکند !!🕊
چهره اش نورانی شده بود✨
شب شهادت حضرت زهرا (س) بود محمد زیارت نامه حضرت زهرا را خواند و در جیب سمت چپش گذاشت چه در دلش گفت خدا میداند
در همان لحظه تیر دشمن به قلبش میخورد🖤و زیارت نامه ای که در جیب چیپش بود سوراخ و خونی میشود🖤 و به ملکوت اعلیٰ پرواز میکند🕊🕋
سردار شهید محمد غیبی
شادی روحش صلوات💙🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂🔝
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون حاج کاظم هست✋
#ماجرای_مادرشهیدی_که_بدون_سواد، #یک_شبه_قاری_قرآن_شد👇
#فرمانده_تیپی_که_نان_خشک_میخورد👇
شهید کاظم نجفی رستگار🌹
تاریخ تولد: ۱/ ۱ /۱۳۳۹
تاریخ شهادت ۲۵/ ۱۲ /۱۳۶۳
محل تولد: شهر ری
محل شهادت: منطقه الهویزه
🌹از زبان همرزم↓
فرمانده تیپ ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام
وقت ناهار رفتم پشت یه تپه و با تعجب دیدم کاظم روی خاک نشسته و لبههای نان رو از روی زمین برمیداره تمیز میکنه و میخوره🖤 اونقدر ناراحت شدم که گفتم داداش! تو فرمانده تیپ هستی این کارها چیه؟ غذا که هست. کاظم گفت: 💫 "اون غذا مال بسیجیهاست این نانها رو مردم با زحمت از خرج زندگیشون زدند و فرستادند.درست نیست اسراف کنیم"💫
او به آرزویش که شهادت بود رسید
🌹از زبان برادر↓
مادر من يك كلاس هم سواد ندارد
مادرم خواب کاظم میبیند و میگوید الان در بهشتم چی میخوای برات بیارم مادرم میگه در جلسه قرآن همه قرآن میخوانند جز من که سواد ندارم کاظم میگوید: بعد از نماز صبح بلند شو و قرآن را باز کن ان شاءالله که میتوانی بخوانی.
مادر بلند میشود و هر جای قرآن را که باز میکند میخواند و تعجب همه را به دنبال می آورد💫
او متأهل بود و در هنگام اذان ظهر در عملیات بدر به شهادت میرسد
و بعد از ۱۳ سال پیکرش قطعه قطعه مثل اربابش حسین(ع)🖤به وطن باز میگردد🕊🕋
سردار شهید حاج کاظم نجفی رستگار
شادی روحش صلوات💙🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂🔝
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش مسعود هست🌹✋
* #شهیدے_که_موتورش_رافروخت_تابه_سوریه_برود*
* #شهید_مسعود_عسگری *🌹
تاریخ تولد: 8/ 6 / 1369
تاریخ شهادت : 1394/8/21
محل تولد: تهران
محل شهادت: سوریه
🌹او به پرواز علاقه داشت و رشته خلبانی را به طور حرفه ای دنبال میکرد و همین باعث شد که پرواز کند سمت خدا🕊
🍃 عشق به اهل بیت باعث شد عاشق دفاع از حریم اهل بیت شود و تصمیم به رفتن بگیرد بار اول که رفت سوریه به کسی حرفی نزد دو روز بعد برگشت و شکلات از سوریه آورده بود مامان پرسید کجا بودی ؟؟ گفت جایی کار داشتم دور شکلات نوار عربی داشت. گفت متوجه میشم کجا بودی ):🖤 گفت مامان به کسی نگوگفت باشه مادرش نوار عربی دور شکلات ها را برداشت که کسی متوجه نشود *موتورش را فروخت و وسایل رفتن به سوریه را آماده کرد*
آنقدر رفت به سوریه که آخر در روز شهادتش راننده توپ هنگام چرخاندن لوله به سمت آنها دو پدال زد که در هر پدال 12 تیر خارج شد و هر گلوله نیز بعد از شلیک به چند گلوله تقسیم می شد که همین باعث شد *بدن مسعود پودر دستش قطع و یک چشمش تخلیه شود* ):🖤🕊🕋
*شهید مدافع حرم حضرت زینب (س)*
*شهید مسعود عسگری*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂🔝
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش احمد هست✋
#شهیدی_که_ازسنگ_مزارش_همیشه_بوی_گلاب_به_مشام_میرسد
شهید سید احمد(منوچهر) پلارک🌹
تاریخ تولد: ۷ / ۲ / ۱۳۴۴
تاریخ شهادت: ۲۲/ ۱ / ۱۳۶۶
محل تولد: تهران اصالتا تبریزی
محل شهادت: شلمچه عملیات کربلای ۸
🌹فرمانده آرپیجی زنهای گردان عمار در لشکر 27 حضرت رسول(ص) بود.
از زبان همرزم↓
او همیشه مشغول نظافت توالتهای پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا میگرفت. در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آنجا برخورد میکند و او شهید و در زیر آوار مدفون میشود
بعد از بمباران، هنگامیکه امدادگران در حال جمعآوری زخمیها و شهیدان بودند، متوجه میشوند که بوی شدید گلابی از زیر آوار میآید. وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک احمد روبرو میشوند که غرق در بوی گلاب بود.💙
سنگ قبر این شهید همیشه نمناک میباشد؛به طوریکه اگر سنگ قبر شهید را خشک کنید،از آن طرف،سنگ از گلاب مرطوب میشود💙
به گفتهٔ مادر، احمد چند کار را هرگز ترک نمیکرد :
1.نماز_شب🌹
2.غسل روز جمعه🌹
3.زیارت عاشورای هر صبح🌹
4.هر روز ذکر 100 صلوات🌹
و 100بار لعن بر بنی امیه🌹
می گویند شهید پلارک مثل یکی از سربازان پیامبر (ص) در صدر اسلام «غسیل الملائکه» بوده است «غسیل الملائکه» به کسی می گویند که ملائکه غسلش داده باشند و به همین علت مزار او همیشه خوشبو و عطرآگین است
🕋🕊
شهید سید احمد پلارک
شادی روحش صلوات💙🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون حاج حسین هست✋
#شهیدی_که ۱۷ #سال_قطع_نخاع_بود🖤
شهید حاج حسین دخانچی🌹
تاریخ تولد: ۲۹ / ۵ / ۱۳۴۴
تاریخ شهادت: ۲۸ / ۱۲ / ۱۳۸۱
محل تولد: قم
محل شهادت: عملیات بدر/ بیمارستان
🌹پس از پيروي انقلاب وارد بسيج و سپاه شد؛ پس از آن به جبهه رفت و چندين بار هم مجروح شد و ديگر موفق به ادامهي تحصيل نشد. در نوزده سالگي در عمليات آبی – خاکی بدر در شرق دجله شرکت کرد و در تاريخ ۲۴ / ۱۲ / ۱۳۶۳ به درجهی جانبازی از ناحيهی نخاع نائل آمد
او ۱۷ سال قطع نخاع بود 🖤
۱۷ سال خوابیدن روی تخت🖤
۱۷ سال زجر و سختی🖤 ):
خواهرش میخواست مشرف بشه عتبات عالیات
حاج حسین بهش گفت:سرقبر مسلم(ع) که رفتید من حاجتی دارم از ایشان بخواهید حاجت من را برآورده شود.
تعجب کردم برام جای سئوال داشت چون هرکسی کربلا میره سراغ امام حسین(ع) یا حضرت عباس (س) میره برای گرفتن حاجت
اما حاجی گفت سرقبر مسلم (س)
هرچه اصرار کردم چرا مسلم ابن عقیل (ع) جواب نداد
💫 وقتی شهید شد تازه راز حرفش رو فهمیدم شهادتش مصادف شد با روز شهادت حضرت مسلم (ع)....💫
لحظه های آخر او سخت تر شد. تهوع،خونریزی و مشکل تنفسی برای او به وجود آمد🖤 او دچار ایست قلبی شد و شروع به لرزیدن کرد همسرش متوجه حرکت لبهایش شد که حسین میگوید: جایم را در بهشت میبینم و سپس به ملکوت اَعلیٰ پرواز کرد..🕊🕋
شهید حاج حسین دخانچی
شادی روحش صلوات💙🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂🔝
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش عباس هست✋
۴۰ #روز_روزه_داری_دراستقبال_از_شهادت✨
طلبه شهید علی عباس حسین پور🌹
تاریخ تولد: ۲۵ / ۲ / ۱۳۴۶
تاریخ شهادت: ۲۳ / ۱۱ / ۱۳۶۴
محل تولد: خرم آباد
مزار:خرم آباد
محل شهادت: والفجر ۸/ ام الرصاص
🌹شرایط سخت و نفس گیر بود ... باید در سرمای زمستان و سکوتِ شب به آب می زدند. معلوم نبود چند نفر از آن همه بر خواهند گشت و یکبار دیگر روی خاک قدم خواهند زد.💫
عملیات والفجر۸ آغاز شد این عملیات که آبی-خاکی بود.نیازمند رزمندگانی بود که در آن
سرمایِ طاقت فرسا به آب بزنندو غواصی کنند..
یکی از این رزمندگان عباس بود که درس ودانشگاه را رها کرد و عازم جنگ شد🌷
او توانست در سیاهی شب همراه با ديگر همرزمان خود خط مستحكم دشمن را ساحل فاو را بشكند و راه را براي عبور نيروهاي پياده هموار سازد💫
عباس که گویا حس کرده بود به خواستهاش یعنی شهادت در راهِ خدا میرسد🌹 چهل روز روزه گرفت و سرانجام در روز چهلم و در غروبِ ۲۳ بهمن ۱۳۶۴ در فاو هنگام گرفتن وضو از ناحیه گلو مورد اصابت ترکش بمبشیمیایی قرارگرفت🖤و درحال گفتن "یا زهرا " به شهادت رسید و به ملکوت اعلی پرواز کرد🕊🕋
نکته:پیکر مطهر شهید، اشتباهاً به مشهد مقدس فرستاده شد و او توانست حرم مطهر امام رضا(ع) را طواف کند✨
طلبه شهید علی عباس حسین پور
شادی روحش صلوات💙🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂🔝
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش حسین هست✋
#شهیدی_که_خودش_رابه_روی_سیم_های_خاردار_انداخت🖤
#شهیدی_که_زمین_با_او_حرف_میزد
دانلود عکس👆
شهید حسینعلی عالی🌹
تاریخ تولد: ۱۳۴۶
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵
محل تولد: زابل
محل شهادت: کربلای ۵
🌹از زبان همرزم↓
برای انجام کار شناسایی هر شب باید مسیر ۴ کیلومتری آب و باتلاق را،راه میرفت، وقتی برمیگشت، حتماً جایی از بدنش با سیمهای خاردار دشمن زخمی میشد. شب بعد دوباره باید با این زخمها از داخل آب شور رد میشد🖤
حسین صبح ها اطلاعات را باید به سردار سلیمانی میداد💫 دوربین دید در شب را باید با خودمان میبردیم و آب تا ناحیه سینهمان را میپوشید، شنا كردن لازم نبود. دوربین را روی سرمان میگذاشتیم و داخل آب راه میرفتیم
یک شب دشمن متوجه حضور ما شد و همینطور تیراندازی میکردند،هنوز بچههای تخریب فرصت پاره كردن سیمها را پیدا نكرده بودند كه حسین خودش را روی سیمها انداخت و فریاد میزد از روی من رد شوید🖤 اوعارف به تمام معنی بود، هیچکس دلش نیامد از روی او رد شود🖤💫
اما حسین فریاد میزد: «زود باشید! عجله كنید! معطل نشید! از روی من رد شوید و خود را به خشکی برسانید
و ما رد شدیم🖤
صبح روز بعد، پیكر بی جان حسین را در حالی كه سیمهای خاردار را در بغل داشت و تیر دشمن پهلوی نازنینش را شكافته بود🖤 در همان نقطه پیدا كردیم🕊🕋
شهید حسینعلی عالی
شادی روحش صلوات💙🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂🔝
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🍃🌸
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون حاج علی هست ✋
شهیدی که به درخواست مادرش در هنگام دفن چشمانش را باز کرد
دانلودعکس👆
شهید حاج علی اکبر صادقی🌹
تاریخ تولد: ۱۴ / ۱ / ۱۳۴۲
تاریخ شهادت:۹ / ۳ / ۱۳۶۳
محل تولد: توابع سیرجان
محل شهادت والفجر۴
🌹از زبان مادر↓
او در سالهای اول جنگ یک دستش را از دست داده بود،🖤پس از شهادت در بیمارستان، هنگام خاکسپاری من که بالاى قبر ایستاده بودم، در همان لحظه به امام حسین(ع) متوسل شدم و گفتم: یا اباعبدالله(ع) من در این مصیبت فرزندم گریه و زارى و شیون نمى کنم. تو هم در کربلا به بالین فرزندت على اکبر رفتى و مى دانی که چه حالى دارم و چه اشتیاقى دارم که یکبار دیگر روى فرزندم را ببینم و به چشمان او نگاه کنم🖤💙 بعد گفتم خدایا از تو مى خواهم عنایتى کنی تا فرزندم چشمانش را باز کندتا من مانند دوران حیاتش یک بار دیگر براى آخرین بار به چشمانش نگاه کنم. بعد امام حسین(ع) را قسم دادم که به حق على اکبر دوست دارم چشمان فرزندم را که بسته است باز کند در همان لحظه مشاهده کردم چشمان فرزندم به مدت چند ثانیه باز شد و به من نگاه کرد و بعد هم چشمان خود را بست🌹همه این معجزه را به چشم خودشان دیدند و عکاسی که در آنجا بود از این حادثه باورنکردنى چند عکس گرفت.
او بر اثر اصابت ترکش توپ دو پای خود را از زیر و بالای زانو از دست داد🖤و شربت شهادت را نوشید🕊️🕋
شهید حاج علی اکبر صادقی
شادی روحش صلوات💙🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂🔝
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش امیر هست✋
#شهید_تازه_داماد🎊
#ماشین_عروسی، #که_به_عروسی_نرسید🖤
#شهر_دود_آلود، #امیر_آورده اند....؟
شهید امیر سیاوشی🌹
تاریخ تولد: ۱۵ / ۳ / ۱۳۶۷
تاریخ شهادت: ۲۹ / ۹ / ۱۳۹۴
محل تولد: تهران
محل شهادت: حلب/ سوریه
🌹امير مثل خيلي از تازه دامادها عاشق زن و زندگياش بود اما درست در زماني كه ميخواستند زندگي مشتركشان را زير يك سقف آغاز كنند، همه داشتههاي دنيايي را رها كرد و در اعزام به سوريه شهيد شد.
💐از زبان مادر↓
امير جزو نيروهاي يگان ويژه سپاهپاسداران بوده و به همين دليل سفرهاي خارج از كشور زياد ميرفت قرار بود از اين سفر كه برميگردد كارهاي عروسي را انجام بدهيم و بعد از 2 سال دست زنش را بگيرد و برود سر خانه و زندگياش كه ديگر برنگشت🖤 او به سوریه رفته بود و به هیچ کدام از ما نگفته بود تا اینکه روز شهادتش خبر دار شدیم..او جهاد در راه خدا را به همه چیز ترجیح داده بود. یکی از دلخراش ترین تصاویر، گُل کاری ماشین عروسی بود که با متنِ "عروسی بدونِ داماد" روی آن نوشته شده بود🖤💫
💫 نامزدش وقتي پيكر همسرش را نوازش ميكرد از چشم چپ امير اشك آمد💫
او توسط تک تیراندازهای دشمن شربت شهادت را نوشید🕊️🕋
رختِ دامادی به تَن آوردهاند 💐
عاشقی گُلگونکفن آوردهاند 🖤
شهر دودآلود، امیر آوردهاند💐
کُشته دامادی، به تیر آوردهاند🖤
شهید امیر سیاوشی
شادی روحش صلوات💙🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش حمید هست✋
#شهیدی_که_از_شدت_بی_خوابی_مویرگ_های_چشمش_پاره_شده_بود_وخون_می_آمد🖤
شهید حمید باکری🌹
تاریخ تولد: ۱ / ۹ / ۱۳۳۴
تاریخ شهادت: ۶ / ۱۲ / ۱۳۶۲
محل تولد: ارومیه
محل شهادت: خیبر/جزیره مجنون
🌹فرمانده لشکر ۳۱عاشورا
از خون چشم حمید بگویم:🖤
از زبان همرزم↓
آن دو شبی که در جزیره مجنون بودیم حمید اصلا چشم روی هم نزاشت ناغافل دیدم از چشم های حمید خون می آید داد زدم حمید چشمهات ترکش خورده؟؟؟؟؟ خندید برگشت زل زد بهم، گذاشت خودم بفهمم..
بعد از چند شبانه روزگار و بی خوابی مویرگ های چشمش پاره شده و خون می آمد..💔
شهید حمید باکری با تصرف پل مجنون (که به افتخارش پل حمید نامیده شد) در عملیات خیبر توانست پیروزی این عملیات را تضمین کند..💐
شهادت حمید دل خیلی ها را شکست. بخصوص دل برادرش شهید مهدی باکری که به علت ایستادگی دشمن و بدون مهمات نتوانست پیکر حمید را به عقب برگرداند🖤
او ۶ اسفند ۶۲ در عملیات خیبر در اثر اصابت آرپیجی به شهادت رسید و پیکر پاک او جاودانه شد و هرگز به میهن بازنگشت.🖤🕊️🕋
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد💫
عاقبت با آل احمد یار شد🕊️
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد💫
باکری رفت، زخم دل ها باز شد💔
#سالروز_شهادت مفقودالجَسَد
شهید حمید باکری
شادی روحش صلوات
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون حاج حسین هست✋
#مردی_که_بایک_دست_ازنردبان_آسمان_بالا_رفت🕊
فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین (ع)💫
شهید حاج حسین خرازی🌹
تاریخ تولد: ۱ / ۶ / ۱۳۳۶
تاریخ شهادت: ۸ / ۱۲ / ۱۳۶۵
محل تولد:اصفهان
محل شهادت: شلمچه
🌹قمقمه اش هنوزآب داشت، نمیخورد..
از سر کانال تا انتهای کانال می رفت و می آمد لب های بچه هارا باآب قمقمه اش تر می کرد💫
ریگ گذاشته بود توی دهنش که خشک نشود وبه هم نچسبد🥀
او در خلال عملیات خیبر، ترکش به دستش خورد و دست راستش را از دست داد✋ دستش زودتر از خودش به بهشت رفت💫
او با آنکه یک دست بیشتر نداشت ولی در تمام عملیات ها با تلاش فراوان برای تامین و تدارک نیروهای رزمنده در خط مقدم جبهه تلاش فراوانی می نمود.💫
در بسیاری از عملیات ها حاج حسین مجروح شد.🖤اما برای جلوگیری از تضعیف روحیه همرزمانش حاضر نمیشد به پشت جبهه انتقال یابد.
آن آستین خالی که با باد این سو و آن سو میشد نشان #مردانگیست💙🖤
گاهی باد فقط باید به افتخار حاج حسین بوزد تا نامردهای روزگار رسوا شوند🖤💙
او در ۸ اسفند ۶۵ در عملیات کربلای5 زمانی مه در اوج آتش توپخانه دشمن, رساندن غذا به رزمندگان با مشکل مواجه شده بود او پیگیر جدی این کار شد،💫 که در همان حال خمپاره ای در نزدیکی اش منفجر شد و روح عاشورایی او به ملکوت اعلی پرواز کرد🕊🕋
شهید حاج حسین خرازی
شادی روحش صلوات
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش مصطفی هست🌹✋
* #شهیدی_که_سه_روزبعد_ازتولدش_شربت_شهادت_رانوشید*🎊
*شهید سید مصطفی موسوی*🌹
تاریخ تولد: ۱۸ / ۸ / ۱۳۷۴
تاریخ شهادت: ۲۱ / ۸ / ۱۳۹۴
محل تولد: تهران
محل شهادت : حلب سوریه
+مادرش گفت دنیا رو بدون تو نمیخوام.💙
-گفت مامان از من دِل بکَن، آخرتت رو آباد میکنم.
+ مادر گفت از این حرفها نزن.
- گفت اون دنیا جواب حضرت زینب(س)رو میدی؟؟؟
+ و دیگه مادر جوابی نداشت..🌹🖤
مصطفی که از نسل دهه 70 بود، بر خلاف خیلی از هم نسلهایش، خیلی زود راه و هدف خود را پیدا کرد. شیفته شهید بابایی بود و از وقتی با این شهید آشنا شد شوق پرواز درونش، شعله ور شد. *تنها ۳ روز از تولدش گذشته بود که در ۲۰ سالگی و ۳ روزش*🎊 همزمان با شب اول ماه صفر در عملیات آزاد سازی شهرالعیس با رشادت هایی که از خودش نشان داد در درگیری نزدیک با مسلحین تکفیری از فاصله ۱۰ متری در اثر شلیک توپ جنگی 23 و ترکش بر قسمت های *گلو،🖤 قلب🖤 پهلو🖤 چانه🖤 و پیشانی🖤 به فیض شهادت نائل آمد* ): 🕊🕋
*شهید مدافع حرم*
*شهید سید مصطفی موسوی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂🔝
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش علی هست✋
▪️ #شهیدی_که_چیزی_از_پیکرش_باقی_نماند_جز_دستهایش
▪️ #شهیدی_که_چند_یتیم_را_سرپرستی_میکرد
شهید علی امرایی🌹
تاریخ تولد: ۱۲ / ۱۰ / ۱۳۶۴
تاریخ شهادت: ۱ / ۴ / ۱۳۹۴
محل تولد: شهرستان ری
مزار: تهران
محل شهادت: درعا/ سوریه
🌹از زبان مادرش↓
تازه بعد از یک عمر زندگی با علی فهمیدم که درآمدهایش را کجا خرج میکرده و من که مادرش بودم نفهمیدم علی چه کار میکرد💫
🌹پدرش میگوید:↓
همان اولين روزهای شهادتش مقابل در ايستاده بودم كه ديدم يك پيرزن آمد و با ديدن اعلاميه علی خيلی تأسف خورد🖤. بدون اينكه بداند پدر شهيد هستم با حالت خاصی از من پرسيد اين جوان كی شهيد شد❓پرسيدم علی را از كجا ميشناسی❓ پيرزن شروع كرد به گريه كردن و گفت: زمستان دو سال پيش ما بخاری نداشتيم و از سرما به زحمت افتاده بوديم. نميدانم شهيد از كجا فهميده بود بخاری نداريم كه يك بخاری برايمان خريد و به خانهمان آورد.»💫
پس از شهادت فرزندم کم کم متوجه کارهای خیر او شدیم و حتی فهمیدیم او سرپرستی چند کودک را بر عهده داشته و از او به عنوان کم سن ترین خَـیّر تقدیر شده بود 💫و به هیچکدام از ما چیزی نگفته بود.💫
او بر اثر اصابت موشک به خودرو🖤 همانند حضرت علی اکبر (ع) اِرباً اربٰا شد و با زبان روزه به شهادت رسید🕊️🕋
کربلایی شهید علی امرایی
شادی روحش صلوات💙🌹
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂🔝
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش احمد هست✋
* #شهید_عارفی_که_ندید، #تا_ببیند*💙
*دانلود عکس*👆
*شهید احمد علی نیری*🌹
تاریخ تولد: ۲۹/ ۴ /۱۳۴۵
تاریخ شهادت: ۲۷/ ۱۱ /۱۳۶۴
محل تولد:دماوند
محل شهادت:اروندرود
از زبان دوستش↓
🌹 او از گناه دوری میکرد در نماز هایش بدنش میلرزید و صورتش از اشک خیس میشد، او آقا امام زمان عج را ملاقات میکرد🌼و وقتی از کنار آقا می آمد چهره اش جور دیگری میشد✨ یک روز گفتم از رازهایت بگو؟؟ خندید و جواب نداد اصرار کردم تا بگوید و گفت تا زنده ام به هیچکس نگو او گفت با دوستان به سفر رفته بودیم کتری را برداشتم و رفتم کنار رود خانه ،تا رسیدم یک دفعه سرم را پایین انداختم بدنم میلرزید پشت بوته ها قایم شدم آنجا چندین دختر مشغول شنا کردن بودند *همانجا گفتم خدایا بخاطر تو از این گناه گذشتم*🌹 رفتم کنار آتیش بدنم میلرزید و گریه میکردم. با توجه گفتم "یا الله یا الله" فورا صدایی شنیدم که میگفت: *«سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والروح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح)* هیچکس جز من این صدا را نشنید💫 از آن روز درهای عالم به رویم باز شد🕊️ او در 19سالگی ترکش به پهلوی چپش و قلبش اصابت کرد🖤او بلند شد و رو به سمت کربلا دستش را به سینه اش گذاشت و سلام داد و بعد به شهادت رسید *او در هنگام خاکسپاری هم دستش هنوز بر روی سینه اش بود*🕊️🕋
*شهید احمد علی نَـیّری*
*شادی روحش صلوات*
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾