💟
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهیـد ابراهیـم هـادی
🌷ابراهیـم همیشہ در مقابل بدے دیگران گذشت داشت.
بارها بہ من مے گفت:
🌷طورے زندگے و رفاقت ڪن ڪہ احترامت را داشته باشند
🌷مے گفت:
این دعواها و مشڪلات خانوادگے را ببین بیشتر بہ خاطر اینه ڪہ ڪسے گذشت نداره.
بابا دنیا ارزش این همہ اهمیت دادن نداره
🌷آدم اگه بتونہ توے این دنیا براے خدا ڪارے ڪنہ ارزش داره.👌
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
شهیدی که چادرش پر پروازش شد.....
#شهیده_زینب_کمایی
#شهیده #دانش_آموز
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
شهیدی که چادرش پر پروازش شد..... #شهیده_زینب_کمایی #شهیده #دانش_آموز #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_
💢#زندگینامه #شهیده_زینب_کمایی
در سال ۱۳۴۷ در آبادان و در خانواده ای متدین و مذهبی به دنیا آمد. اسمش را میترا گذاشته بودند که بعدها وقتی بزرگ شد، به اسمش اعتراض داشت. دوست داشت اسمش زینب باشد، برای همین اصرار داشت او را زینب خطاب کنند. نهایتا هم یک روز روزه گرفت و برای افطاری دوستانش را دعوت کرد و به دوستانش اعلام کرد که نامش را به زینب تغییر داده و خواست تا آنها هم زینب صدایش کنند.
به گفته خانواده اش، در دوران کودکی دو بار به بیماری سختی مبتلا شد و در بیمارستان بستری شد، اما به لطف و عنایت خدا، سلامتی اش را به دست آورد. به گفته مادرش، زینب بین ۷ بچه، چهار دختر و سه پسر از همه سازگارتر بود. از هیچ چیز ایراد نمی گرفت، صبور و فعال بود.
از بچگی در کارهای خانه کمک حالم بود و بیشتر از اینکه دنبال لباس و خوردن و بازی باشد، دنبال نماز و روزه و قرآن بود. به همسرم می گفتم از هفت تا بچه ام زینب سهم من است، انگار قلبمان را با هم تقسیم کرده بودند.
زینب بسیار درسخوان و خیلی مومن بود، در دوران دبستان به کلاس های قرآن می رفت. بعد از شرکت در کلاس های قرآن علاقه شدیدی به حجاب پیدا کرد. کلاس چهارم با حجاب شد. با روسری به مدرسه می رفت، در مدرسه مسخره اش می کردند و امُل صدایش می زدند.
از همان دوران با وجود گرمای زیاد و شرجی بودن آبادان و لاغری جسمی، روزه می گرفت. اولین باری که روزه گرفت، ده روز قبل از ماه رمضان بود. زینب کوچکترین دختر خانواده بود و در همه راهپیمایی های زمان انقلاب شرکت می کرد.
زینب فعالیت های انقلابی اش را در مدرسه راهنمایی شهرزاد آبادان شروع کرد.بعد از انقلاب به خاطر پیام امام هر هفته دوشنبه و پنجشنبه روزه بود و خیلی مقید به انجام برنامه های خودسازی بود.
وی حتی بعد از انقلاب تصمیم داشت برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه برود، می گفت باید دینمان را خوب بشناسیم تا بتوانیم از آن دفاع کنیم. جنگ که شروع شد، مردم کم کم به دلیل بمباران مجبور به خروج از شهر شدند، زینب و خواهران و برادرانش مخالف رفتن از آبادان بودند.
خواهران بزرگترش برای کمک به بیمارستان شرکت نفت رفتند ولی زینب چون لاغر و ضعیف و کم سن و سال بود، به جامعه معلمان که فعال بودند می رفت و کارهای فرهنگی انجام میداد.
به گفته مادر شهید، با دستور امام جمعه آبادان جهت تخلیه آبادان، به اصفهان رفتیم. فقط دو دخترم که در بسیج و بیمارستان فعال بودند ماندند. زینب سوم راهنمایی بود و من خیلی به او وابسته بودم، وقتی گفتم به تو احتیاج دارم، راضی به آمدن با ما به اصفهان شد.
زینب که ۶ ماه از درس عقب مانده بود، در اصفهان به مدرسه راهنمایی رفت. علاقه زیادی به شهدا داشت و برای تشییع شهدا به گلزار شهدای اصفهان می رفت. از خاک قبر شهدا به عنوان تبرک برای خودش نگه می داشت، سر مزار شهید زهره بنیانیان از شهدای انقلاب می رفت و قرآن می خواند، می گفت مامان ببین فقط مردها شهید نمی شوند، زن ها هم شهید می شوند.
بعد از مدتی از محله دستگرد اصفهان به شاهین شهر رفتیم، زینب اول دبیرستان بود و تصمیم داشت وارد رشته علوم انسانی شود و در آینده به قم برود و درس حوزه علمیه را برای طلبه شدن بخواند.
در شاهین شهر هم فعالیتهای فرهنگی می کرد و علاوه بر فعالیت در دبیرستان به جامعه زنان و بسیج می رفت. در دبیرستان گروه سرود و تئاتری به نام گروه سرود و تئاتر زینب تشکیل داد. مدرسه اش دور بود و مخارج کرایه ماشین را خرج خرید کتاب و هدیه آن به مجروحین و رزمنده های بیمارستان می کرد و مسیر را تا خانه پیاده طی می کرد.
اهل خواندن نماز شب بود، وقتی از مدرسه برمی گشت اول به مسجد المهدی می رفت، نماز می خواند و بعد به خانه برمی گشت. یک دفتر درست کرده بود و روی جلد آن نوشته بود، دفتر خودسازی زینب کمایی! دفتری که بیست تیتر داشت و به خودش نمره میداد. به گفته مادر شهید، زینب همیشه غسل شهادت می کرد. قبل از شهادت هم غسل شهادت کرده بود.
اسفند ماه بود که در تمیز کردن خانه برای عید کمک می کرد و از من خواست که بگذارم روز آخر سال برای خواندن نماز مغرب و عشاء به مسجد برود. آخرین نمازش بود بعد از نماز، هنگام برگشت از مسجد توسط منافقین ربوده شد که در ۲ فروردین ۱۳۶۱ با چادر اش خفه اش کرده بودند و نیروهای امنیتی، پیکرش را بعد از سه روز جستجو پیدا کردند.
زینب قبل از شهادت توسط منافقین تهدید شده بود و منافقین در طی ارسال نامه و تماس تلفنی مسئولیت ترور زینب را برعهده گرفتند. زینب چهارده ساله بود و اولین دبیرستانی بود که همراه با شهدای عملیات فتح المبین در اصفهان تشییع شد و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.
🌺یادش گرامی و راهش پر رهرو باد🌺
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
30.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیشنهاد_دانلود
#ببینید
کلیپ زیبا درباره شهیده زینب کمایی ...
#شهیده_زینب_کمایی
#سرمشق_ایمان
#حجاب : شهید حجاب
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پیشنهاد_دانلود
#ببینید
#فیلم #کلیپ
حجه الاسلام #علی_رضا_پناهیان
#مدافعان_حرم
نماهنگ لذت جهاد
🔹لذت تیر و ترکش دفاع مقدس
🔹افرادی که نه شهادت می خواستند نه اسارت نه جراحت؛ اما دلبسته فضای جبهه بودند
🔹رضایت گرفتن های سخت و دشوار از پدر و مادر
🔹فقط سختی های جهاد را نبینید
🔹شهید مدافع حرمی که تعمیر کار موبایل بود.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخنان شنيدنی #امام_خمينی(ره) در مورد مناجات مشهور ماه شعبان
💠مناجات «شعبانیه» را خواندید؟ بخوانید آقا
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
✴️ عزیزان من!
رابطه خودتان را با خدا، هر چه مىتوانید مستحکمتر کنید؛ بخصوص در این ماه هاى مبارک - ماه رجب و ماه شعبان - که ماه هاى دعا، استغاثه، رابطه گرفتن با خدا و راز و نیاز کردن با معشوق حقیقى هر انسان است. در این ماه ها، خود را براى ورود بر سرِ سفره ضیافت الهى - در ماه رمضان - آماده کنید.🔸
▫️---بیانات رهبر انقلاب ۱۳۷۶/۰۹/۰۵---▫️
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
#سلام برشهدا✋
تاریخ بی حضورتویعنی دروغِ محض
سال هزاروچندکه فرقی نمی کند...
🌹صبحتون_منور_به_نگاه_شهدا
🌷🌷🌷🌷🌷
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♨️گرماے خونه هامون
توے این روز هاے سرد
ازسوختن نفت و گاز نیست
این گرما را
مدیون مردانے هستیم
ڪه براے ما سوختن....
🌹یادشان_گرامی_باد
🌷🌷🌷🌷🌷
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✍بارخدایا همانطوری که در دلم شور انداختی که به جبهه حق علیه باطل بروم حال از تو میخواهم که مرا بیامرزی🤲
🌹شهید_یحیی_باشی_پور
🌷🌷🌷🌷🌷
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
⚘﷽⚘
💠آخرین تماس
دوم فروردین 96 بود که سعید هم صبح وشب با من تماس گرفت که آخرین بار ساعت 12 شب بود که تماس گرفت.
به سعید گفتم:
مامان پس کی می آیی؟
گفت:مامان شما نگران نباشید.
اصرار داشت که من مسافرت به شمال را بروم.
من درجوابش گفتم: مادر، تا تو نیایی بدون تو هیچ جا نمیروم.
سعید گفته بود که:
این بار ازجبهه برگردم میخواهم زن بگیرم.
قرار بود هشتم فروردین برای او جشن تولد بگیریم و او را غافلگیر کنیم.
اما نمیدانستیم که سعید زودتر از همه مارا غافلگیر میکند
#مدافع_حرم
🌹شهید_سعید_خواجهصالحانے
🌷🌷🌷🌷🌷
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#حدیث_نور
#حضرت_محمد (ص) فرمودند:
🌸شعبان ماه من است. هر كه ماه مرا روزه بدارد، روز قيامت شفيع او خواهم بود.✨👌
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
🔻 #خاطرات_شهدا
🔅 پاتک سنگین عراق برای باز پس گیری شلمچه شروع شده بود. حسن تاب ماندن نداشت, باید کاری می کرد. رفت به سمت خط. تا عصر چندید بار, جا مانده ها را عقب اورد و باز برگشت...
لب هایش ترک خورده بود, از صبح لب به اب نزده بود, باز هم برگشت،تا پس از هشت سال جنگ, شهیدی تشنه باشد که دوست دارد مفقود بماند.
💬 شهید حسن حق نگهدار
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #روایتگری | #کلیپ
🎙 راوی: حاج محمد احمدیان
🔻 تفحص
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سخرانی
حاج آقا عالی
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌹🌹 🌹🌹
•┄═•🕊🌹🕊•═┄•
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊
•┄═•🌹🕊🌹•═┄•۰
🍂
🔻 #خاکریز_اسارت
روایت اسرای مفقود الاثر
💢 قسمت دویست و نود و سوم
مظلومترین اسرا
از بس خوشحال بودیم و تو شادی خودمون غرق بودیم نمیدونستیم پشت سرمون چه اتفاقی افتاده. بعثیا که از گروگان گرفتن همه ما شکست خورده بودن و با شورش ما مواجه شدن و ناچار بودن ما رو آزاد کنن، نگو مثل مار زخمی میخوان یه جوری نیششون رو تو بدنمون وارد کنن و سرِ یه فرصت مناسب ازمون انتقام بگیرن و نقشه گروگانگیری رو و لو بصورت ناقص اجرا کنن.
کاروان ما بعنوان آخرین سری از گروه اسرایی که تبادل شدن، ۱۵ اتوبوس بودیم و هر اتوبوس کم و بیش چهل نفر. با حرکت ما از اردوگاه بعقوبه توطئه کرده بودن که بصورت نامحسوس دو تا اتوبوس آخری رو کمکم فاصله ایجاد بکنن و طوریکه مشخص نشه نزدیکای مرز از یه مسیر انحرافی برگردونن اردوگاه و بعنوان گروگان نگه دارن. متأسفانه همین حقۀ کثیف رو با زیرکی و بصورت نامحسوس انجام داده بودن و ما اصلاً متوجه نشدیم. وقتی رسیدیم مرز خسروی و سراغ رفقامون رو گرفتیم دیدیم تعدادی نیستن. اتوبوسا رو شمردیم دیدیم دو تا کمه. بچهها بسمت عراقیا هجوم بردن و درگیری بین ما و اونا شروع شد و چیزی نمونده بود که کشت و کشتار شروع بشه. پاسدارها و مامورین ایرانی هم که از دور درگیری رو دیدن دوان دوان اومدن و دخالت کردن و ماها رو جدا کردن و با خواهش تمنا درخواست داشتن که نگران نباشید و ما پیگیری میکنیم. دلمون رضایت نمیداد و نمیتونستیم قبول کنیم که ما برگردیم و تعدادی از صمیمیترین دوستامون جا بمونن و خدا میدونه چه بلایی سرشون بیاد. نامردا بدجوری شیرینی آزادی رو به مذاقمون تلخ کردن. بالاخره صحبتایی شد و مسئولین مرزی جمهوری اسلامی ما رو قانع کردن که حتما پیگیری میکنیم و گفتن اینجا کاری از دست شما برنمیاد و بهتره شما وارد ایران بشین. صلاح و مصلحت دوستان بر این قرار گرفت که نظر مسئولین خودمون رو بپذیریم و هر چند شیرینی آزادی بکاممون تلختراز زهرمار شد، اما چارهای نداشتیم که راهی خاک وطن بشیم و دوستامون رو بخدا بسپاریم و دلمون رو به پیگیریای جمهوری اسلامی برای آزادیشون خوش کنیم.
سرجمع ۲۰۰ و خوردهای از بچهها از اردوگاهای مختلف که بیشترشون (در حدود ۸۰ نفر) از جمع ۶۰۰ نفره ما بودن بعنوان گروگان جاموندن. فقط دلمون به این خوش بود که حداقل صلیب سرخ اسامی اونا رو ثبت کرده و نمیتونن سر به نیستشون بکنن. ماجرای این بدقولی و نقشه شوم ۶۶ روز طول کشید و با پیگیریای فراوون ما و مسئولین جمهوری اسلامی و فشار بر صلیب سرخ و حکومت بعث عراق، بالاخره گروگانا در تاریخ یکم آبان ماه ۶۹ بعد از ۶۶ روز از تاریخ آخرین تبادل رسمی آزاد و با یه فروند هواپیما وارد فرودگاه مهرآباد شدن. سه نفر دانشجوی فراری هم جزو اونا بودن و خیال ما هم راحت شد.
ادامه دارد ⏪
خاطرات طلبه آزاده رحمان سلطانی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
🍂
🔻 #خاکریز_اسارت
روایت اسرای مفقود الاثر
💢 قسمت دویست و نود و چهارم
در آغوش مامِ وطن
غروب روز شنبه ۲۴ شهریور سال ۱۳۶۹ بعنوان آخرین گروه اسرای ایران از زمان شروع تبادل رسمی که از ۲۶ مرداد شروع شده بود، وارد مرز خسروی شدیم. صحنههای بدیع و زیبایی خلق میشد. به محض اینکه هر نفر از اتوبوس پیاده میشد، ناخوداگاه به سجده می افتاد و خاک پاک وطن رو می بوسید. حتی بعضی از بچه ها از خوشحالی خاک روی سرشون می ریختن و گریه میکردن. پاسدارها و یگانهای حفاظت یه وقتایی ناچار بودن که زیر کتف بچهها رو بگیرن و از زمین بلند کنن. به هیچ زبونی نمیشه خوشحالی دو طرفه بچه ها و استقبال کننده ها رو توصیف کرد. همه کسانی که اونجا بودن تکتک بچه ها رو در آغوش می کشیدن و می بوسیدن.
دیدن چهره زیبای پاسدارایی که با لباس سبز و آرم سپاه تا روحانیونی که عاشقانه بچهها رو بغل می کردن و تعدادی از خونواده شهدا و اسرا همه و همه دیدنی و جلوههایی از عشق و عاطفه ناب ایرانی و محبت اسلامی رو به نمایش میذاشت.
بعد از بوسیدن خاک وطن و استقبال اولیه پاسدارا و یگانای حفاظت، تعداد زیادی از مردم عادی منتظر استقبال از بچهها بودن. دو صف طویل مردمی که اکثرا خونواده شهدا و آزادهها بودن، در مقابل هم چشمانتظار ورود فرزندان ایران زمین بودن. اینجا هم تونلی شکل گرفته بود اما نه تونل مرگ و وحشت، بلکه تونلی از رحمت و مهربانی. اینجا دیگه خبری از کابل و چوب و سیم خاردار نبود. گل و لبخند و اشک شوق در هم آمیخته بود. خدا رو شکر، اینجا ایرانه. اینجا سرزمین رحمت و محبته.
از داخل این تونل طولانی که عبور میکردم ناخودآگاه یاد تونل های مرگ اسارت میافتادم که بعثیها با کمال بیرحمی و شقاوت بچه ها رو میزدن و لت و پار میکردند. باورم نمیشد بعد از چهار سال مفقودی و آن همه درد، الان در میون این همه عاشق دلداه قرار گرفتهام. عشاقی که پروانه وار دور شمعهای سوخته و آب شده از محنت سالها غربت جمع شده و از هر طرف اونا رو گلباران میکردند.
ادامه دارد ⏪
خاطرات طلبه آزاده رحمان سلطانی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
🌷 رهبر معظم انقلاب:
❓بصیرت یعنی؟
✅ یعنی :
🔸شناخت زمان؛
🔸شناخت نیاز؛
🔸شناخت اولویت؛
🔸شناخت دشمن؛
🔸شناخت دوست؛
🔸 شناخت وسیله هائی که
درمقابل دشمن باید بکار برد؛
✅✅ این شناخت ها "بصیرت" است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
شهید حجت الله رحیمی :
🌷مولای من...
وای برما که کوری خود را همیشه با تعبیر غیبت تو می آوریم ...
و در این مسئله هم تو را متهم می کنیم و دائم می گوییم "تو بیا" ...!
🌷 اما نمی دانیم که هم تو آمده ای و هم آماده ای ... ولی تنها ندای (هل من ناصر) تو
غریبانه تر از جدت حسین (سلام الله علیه) است و هیچ گوش شنوایی برای این ندای مظلومانه نمی یابی...
#وصال_یار
#فرج
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️راه رهایی ازنگرانی
امام على (ع) میفرمایند :هر گاه بيتابى(نگرانی و غصه) شدّت گرفت، بايد به خدا پناه بُرد
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
41.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #قطعه_تصویری| به وقت دلتنگی...
🌹به مناسبت سالروز کشف ۱۲۰ پیکر شهید در فکه
و این ایام دلتنگی #راهیان_نور
🔺تدوین: خادم الشهدا سعید امیری
#پیشنهاد_دانلود
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄