eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
33.6هزار عکس
15.5هزار ویدیو
131 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
509858468.mp3
5.71M
⁉️آیا برای ماموریت فرهنگی اماده‌ای تیپ شهدا بزنید تا خدا بهتون توجه کنه امام زمان غیر از ماها کیو داره❗️ 🌷راهیان نور مجازی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺جمله زیبایی که شهید مدافع حرم در خواب به دخترش گفت دختر شهید سعید انصاری از خوابی می‌گوید که پدر شهیدش در آن بوده و جمله‌ای هم به او گفته که موجب آرامشش شده است. او از اولین دیدار با پیکر مطهر پدرش هم خاطره دارد، دیداری برای آخرین بار ... 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 😍رفقای خدایی 😍 ✅ : 🎙 اُنس با شهدا را امروز تجربہ ڪن...👌 با شهدا ڪه انس داشتہ باشے ، یڪ قدم بہ خدا نزدیڪ ترے ... 🔰وَحَسُنَ_أُولٰئِڪَ_رَفیقاً😍 https://eitaa.com/piyroo
🌹شهید مدافع حرم مهدی ثامنی راد چند خواهش دارم: ۱- نماز اول وقت بخوانید که گشایش از مشکلات است. ۲- صبر و تحمل ۳- به یاد امام زمان (عج) باشید☝️ https://eitaa.com/piyroo
⭕️ ( مثل شهید ابراهیم هادی ) 🌸🍃 شهدا معمولا نقطه آغاز رشد و تعالیشان را از نیت قرار می دهند مثل ابراهیم هادی که در نیت و مراقبت از نیت بی نظیر بود... 🌸🍃 شهید ابراهیم هادی فوق العاده و عجیب بود. همه چیز را پنهان می کرد. او به قدرت های عجیب دسترسی پیدا کرده بود. 🌸🍃 توی خط مقدم بود در لحظه ای گفت بچه ها می خواهم اذان بگم. در محاصره شروع کرد به اذان گفتن! به سمتش تیر اندازه کردند و مجروح شد 🌸🍃 بچه ها او را به عقب آوردند. بعد از مدتی دیدند گروهی عراقی با لباس های سفید تسلیم شدند. فرمانده آن ها گفت : آن کسی که اذان می گفت که بود؟ می خواهم او را ببینم بچه ها گفتند : مجروح شده چه طور؟ عراقی گفت : او با اذانش ما را بهم ریخت. آن کسی که تیر زده خودش آمده و پشیمان است اگر آن آقایی که اذان گفته، اجازه بدهد من خودم او را در اینجا به قتل می رسانم! 🌸🍃 حالا شما ده مرتبه اذان بگو اثرش این گونه خواهد بود⁉️ فرقش در چیست⁉️ در نیت، در نیت... فرقش در نیت است. 🌺 او اهل مراقبت بود. او واقعا از اولیا,الله بود... استاد_پناهیان https://eitaa.com/piyroo
💔🍃🌺🍂🍂🍂🍂🍂 🍃🌺🍂🍂🍂🍂 🌺🍂🍂🍂🍂 📜روایت خاکسپاری غریبانه سر بی‌پیکر شهید فاطمیون ✨از اینجا شروع می‌کنم، یکی دو هفته پیش پیکر مطهر شهید اصغر پاشاپور که بهمن سال گذشته در سوریه به شهادت رسیده بود در خاک آرام گرفت. 💔شهید اصغر وقتی در خانه قبر قرار گرفت، سری در بدن نداشت. تکفیری‌های کافر به خاطر کینه‌ای که از مدافعان حرم داشتند سر و دست او را جدا کردند. وقتی برای این شهید ذکر تلقین را می‌خواندم دوستانی که در اطراف قبر بودند مدام یاد می‌کردند از بدن بی‌سر سیدالشهدا علیه السلام. 🔻پنجشنبه هفتم خرداد دوستان خبر دادند که پیکر یکی از شهدای فاطمیون برای دفن در قطعه ۵۰ به گلزار شهدای بهشت زهرا (س) آمده. سوال کردم تازه شهید شده و یا اینکه از شهدایی است که پیکرش بعد از ماه‌ها تفحص شده؟ جواز دفن را دیدم. 🕊تاریخ شهادت بهمن ۹۸ ذکر شده بود، یعنی اینکه بیش از چهار ماه از شهادتش می‌گذشت؛ اما شنیدم که در تابوت فقط راس شهید را تشییع می‌کنند. تابوت شهید را مقابل قبر قرار دادند. حرف از مادر و خواهر شهید نبود. فقط نام برادرش را می‌بردند تا برای آخرین بار با برادرش وداع کند. من هم کفش‌ها را کندم و آستین‌ها را بالا زدم تا شهید مدافع حرم دیگری را در خاک بخوابانم. به توفیق الهی و لطف شهدا، پیکر مطهر تعداد زیادی از شهدای مدافع حرمی که در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) دفن شدند را در خاک گذاشتم. خیلی از آن‌ها بی‌سر بودند و رگ‌های گردنشان روی خاک قرار گرفت، اما این شهید با همه آن‌ها فرق داشت. 😔این شهید پیکرش بی‌سر نبود بلکه سرش بی‌پیکر بود. وقتی بند‌های کفن را باز کردم با وسواس خاصی سراغ سرش رفتم. سرش را داخل پارچه‌ای سفید پیچیده بودند. تصورم این بود که جمجمه‌اش در پارچه پیچیده شد، اما سیاهی موی پرپشت و یک دست مشکی این جوان ۲۲ ساله‌ شهید متحیرم کرد. بیش از چهار ماه از شهادتش گذشته بود. مقداری خاک آغشته به تربت کربلا و مهر کربلا زیر گونه شکسته‌اش قرار دادم و تلفین خوانده شد. دست راستم را پشت سرش گذاشته بودم و با ذکر تلقین تکان می‌دادم. حالم دست خودم نبود. چند وقت قبل بدن بی‌سر شهید اصغر پاشاپور و این بار سر بی‌بدن شهید محمد ناطقی. بعد از تلقین هم کفن کربلا رسید و سر بی‌بدن در آن پیچیده شد. حکایت عجیبی بود.... 💫شما هم اگر توفیق پیدا کردید و گلزار شهدای تهران رفتید فاتحه‌ای بر مزار شهید بی‌سر «اصغر پاشاپور» و مزار شهید بی‌بدن «محمد ناطقی» بخوانید. ان‌شاءالله در روز حشر شفیع ما باشند... ✍راوی : جعفر طهماسبی https://eitaa.com/piyroo
می گفت: خواب بود، ولی همه چیز واضح و روشن و طولانی .... می گفت: رزمایش بود محمودرضا هم بود با لباس رزم؛ کلی باهم حرف زدیم، کلی ...‌. آخرش محمود گفت چیزی میخوای ازم؟ گفتم محمودرضا هیچی‌‌... فقط... تو رو خدا بهش زیاد سر بزن.... نگاهم کرد و صورتمو بوسید و گفت بلند شو بریم پیشش اومدیم تو یه خونه متروکه.‌‌، اومد ... بدو همدیگرو بغل کردن بغلش کرد و بوسیدش ما سه تا کنارهم بودیم..... . گفت: زود بلندشد ؛ رو زانوهاش نشسته بود.... گفت : بچه ها! بخدا ... پیش شما هستم...‌ شما چرا نمیدونین که من کنارتونم....؟ گفت: هم نوازشمون کرد، هم غفلتمون رو به رومون آورد... https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️درس اخلاقی که یک پیرمرد ۹۰ ساله بی سواد پیاز فروش به حاج آقای قرائتی داد! خدای جوونا ، خدای بچه کوچیکا هم هست😊 اگر در کاری ، اخلاص نباشه😒 ، خدا خریدار اون کار نخواهد بود😔 https://eitaa.com/piyroo
باید یـادمان بـماند.. سختی سنگرهای کمین را... هـور را... ، نیـزارها را... و رزمنـده ها را... که مبادا کنیم مدیون کسانی هستیـم https://eitaa.com/piyroo
در منطقه المهدے درهمان روزهاے اول جنگ،پنج جوان به گروه ماملحق شدند. آنهاازےڪ روستاباهم به جبهه آماده بودند.چند روزے گذشت.دیدم اینهااهل نمازنیستند! تااینکه یک روزباآنهاصحبت ڪردم.بندگان خداآدم هاے خیلے ساده اے بودند... آنها نه سوادداشتندنه نمازبلدبودند.فقط به خاطرعلاقه به امام آماده بودند جبهه... از طرفے خودشان هم دوست داشتندڪه نمازرایادبگیرند. من هم بعد ازیاددادن وضو،یکی از بچه هاراصدازدم و گفتم:اےن آقاپیش نمازشما،هر ڪارے ڪردشماهم انجام بدید. من هم ڪنارشما میایستم وبلندبلند ذڪرهاے نمازراتڪرارمے ڪنم تایادبگیرید. ابراهےم به اینجاڪه رسیددیگرنمیتوانست جلوے خنده اش رابگیرد.چنددقیقه بعدادامه داد: دررڪعت اول وسط خواندن حمد،امام جماعت شروع ڪردسرش راخاراندن،یڪدفعه دیدم آن پنج نفرشروع ڪردندبه خاراندن سر!! خیلی خنده ام گرفته بوداماخودم راڪنترل مے ڪردم. امادرسجده وقتے امام جماعت بلندشد مُهربه پیشانیش چسبیده بودوافتاد. پےش نمازبه سمت چپ خم شد ڪه مهرش رابردارد یڪدفعه دیدم همه آنهابه سمت چپ خم شدندودستشان رادرازڪردند. اینجابودکه دیگرنتوانستم تحمل ڪنم وزدم زیرخنده خاطره ے شیرین از شهید ابراهیم هادی https://eitaa.com/piyroo
🌹شهید_الله_یار_جابری گلوله­‌های دشمن پشت سر هم می‌ریخت روی سرمان☄، مانده بودیم چه‌کار کنیم، گفت: متوسل بشین🤲 به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) تا بارون بیاد🌨... دست برداشتیم به دعا🤲 و حضرت زهرا (سلام الله علیها) را واسطه کردیم، یک ربع نگذشته بود که باران بارید 🌨و آتش دشمن آرام شد... داشت از خوشحالی گریه می‌کرد😭، گفت: یادتون باشه☝️ از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) دست برندارین، هر وقت گرفتار شدین امام زمان (عج) را قسم بدین به جان مادرش، حتماً جواب می‌گیرید 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
در سحر گاه روز فروردینماه  سال ۱۳۴۵ در محله فیروزامرد شهرستان فسا چشمهایش را به جهان گشود، پدرش فضل اله، نامش را علیرضا نهاد.از همان دوران کودکی وطفولیت خدا و مذهب را در چهار چوب خانه ساده اش آموخت.تازه میدانست با قلم میتوان آفرید، که با تکه های گچ و زغال بر حیاط خانه اشان نقش می زد و هنر همزاد بهتر ینش بود. طراوت خدا گونه ای در چهره اش هویدا بود. دوران دبستانش را در مدرسه ابتدایی «ساسان»   فسا به پایان برد و گامهای نستوهش را به مدرسه راهنمایی «شهید آیت اله غفاری» نهاد، هنوز بیش از ۱۲-۱۱ سال نداشت که همگام همدوشان خدا جویش در راهپیماییهای سال ۱۳۵۷ شرکت می نمود.بعد از آن در دبیرستان «شهید بهشتی»   شهرستان در رشته علوم تجربی به تحصیل مشغول شد اما هرگز آرام ننشست با قرآن و سجاده و دعا دوست بود،درضمن تحصیل چندین بار دعوت امامش را با شرکت در جبهه و داشتن مسئولیتهای تبلیغاتی و رزمی لبیک گفت و با شرکت در عملیات پیروزمندانه «والفجر ۸» از ناحیه دست چپ مجروح شد، اما ردپای غمی در چهره اش نمی یافتیم، این دلسوخته وارسته به اهداء خویش می بالید. و لحظه ای از فعالیتهای هنری و اجتماعی  دست بر نمیداشت. که در رشته های نقاشی و شعر در میان جانبازان به مقام اول کشوری نائل شد.در سال ۱۳۶۶ در رشته پزشکی دانشکده پزشکی فسا پذیرفته شد، دستهای مجروحش تازه قوت حمل سلاح پیدا کرده بود وبیش از چند ماهی از قبولیش در دانشگاه  نگذشته بود که احساس کرد  حسین زمانش تنهاست با دل و جان شتافت و در عملیات بیت المقدس ۷ به دیدار یار دیرینش جانی دوباره گرفت و شهد شیرین شهادت را نوشید. https://eitaa.com/piyroo
📜وصیت نامه دانشجوی شهید علیرضا فیروزی – دانشگاه علوم پزشکی فسا «بسم رب شهدا» انالله وانا الیه راجعون سلام انبیاء الهی از آدم تا خاتم و بر ائمه اطهار از علی(ع) تا مهدی(عج) صاحب الزمان و سلام بر امام خمینی و امت امام. پرده پندار می باید درید                      توبه تزویر می باید شکست وقت آن آمد که دستی بر زنم          چند خواهم بود آخر پای بست پروردگارا تو خود شاهد باش که جز به امید رحمت تو به میدان نبرد پای ننهادم و جز بخشش تو را طالب نیستم. وحدت شعاری خود را کنار گذاشته و به وحدت عملی بپردازید و این میسر نمی شود مگر اینکه منیت ها را کنار بگذاریم .هیچگاه فقط خط خود را خط راست و مستقیم و خط امام ندانید بلکه به افکار دیگران نیز احترام گذاشته و به دیگران نیز مجال ارائه خدمت دهید و این را نیز بدانید که خط امام یکی است وآن هم تحمل افکار دیگران. پدر و مادر و برادران و خواهرانم.... میدانستم که دوست داشتید که درس دانشگاهم را به پایان برسانم امام وقتی حسین (ع) تنهاست چه  جای ماندن و چه جای درنگ خواهد بود. میخواهم آخرین تابلوی نقاشیم را با رنگ سرخ خون رنگ آمیزی کنم و آخرین شعرم را برای شهادت بگویم ، میخواهم شهید شوم.   و اشعاری چند از آن جاوید گرامی ؛ غنچه بسته دل شوق شکفتن دارد طوطی خامش لب میل نگفتن دارد سینه ام پهنه درد است و دلم وسعت غم باز هم سینه به سر فکر نهفتن دارد ساحت آینه دل به غبار آلوده است باز شادم که دل اندیشه رفتن دارد لاله یکپارچه گوش است که رازم شنود راستی صحبت دیوانه شنفتن دارد «یادش همیشه با ما » https://eitaa.com/piyroo
طبق روال شــبانه هر بزرگواری 14 صلوات به نیابت از جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج» و سلامتی رهبر عزیزمان شفای همه بیماران عاقبت بخیری شما عزیزان .... » اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم 🌸 ســـلام و صــلوات خــدا بر شـــهدا و امام شـــ.❤️ـــهدا 🕊ســـلام بـر شــــ🌷ــهید‌ ا https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا ۗ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ» آیا فکر نکردند که همنشین آنها [= پیامبر ] هیچ گونه (اثرى از) جنون ندارد؟! (پس چگونه چنین نسبت ناروایى به او مى دهند؟!) او فقط بیم دهنده اى روشنگر است. (که مردم را متوجّه وظایفشان مى سازد). (سوره مبارکه اعراف/ آیه ۱۸۴) https://eitaa.com/piyroo