eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
3.9هزار دنبال‌کننده
37.4هزار عکس
17.7هزار ویدیو
134 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
چند سالته؟! . از بیت امام تا لشگر ویژه شهدا؛ . در سن۲۱ سالگی فرمانده لشگر ویژه شهدا فرمانده ای که گروهک های ضد انقلاب برای زنده و مرده‌ی او جایزه تعیین کردند... و عاقبت در سن ۲۵ سالگی به رسید! . . شهادت دو برادر در یک روز؛ . در سن ۲۱ سالگی مسئول واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران در دزفول و سوسنگرد و چندی بعد به فرماندهی لشگر علی ابن ابیطالب رسید. و در سن ۲۵ سالگی در کنار برادرش مجید به رسید! . . فرمانده ای با دست قطع شده؛ . از گردان حبیب بن مظاهر تا فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهدا در عملیات والفجر ۲ با وجود شدت زخم خود را به سنگر دشمن رساند و با سیم ارتباطی آن‌ها با عقبه‌شان قطع کرد. و در نهایت در ۲۸ سالگی به رسید! . . چشم بینا و مغز متفکر دفاع مقدس؛ . فرمانده قرارگاه نصر در عملیات های فتح المبین، بیت المقدس، رمضان که در نهایت در سن ۲۷ سالگی به رسید! . . سردار خیبر ، ابراهیمِ قربانگاهِ جزیره‌ی مجنون فرمانده لشگر۲۷ محمد رسول الله؛ که در سن ۲۸ سالگی به رسید! . . فرمانده سپاه و حماسه ساز هویزه؛ . در سال ۵۸ نمایشگاه پیش بینی جنگ در اهواز بر پا نمود! در سال ۵۹ کلاسهای قرآن و نهج البلاغه و تاریخ اسلام در سپاه پاسداران برگزار کرد. و در ۱۶ دی ماه ۵۹ در سن ۲۲ سالگی به رسید! . . دیده بان ولایت و انقلاب؛ . در بزرگی او همین بس که می گوید: من این است که حرف‌هایم را زودتر از زمان خودم گفتم... که در سن ۲۷ سالگی به رسید! . . . از بی برکتی خجالت میکشم! آنگاه که انسان می تواند خود را بسوزاند و از این سوختن، نور مشعل نسل هایی گردد در تاریکی دنیا‌... . ما در مانده ایم! درگیر هزاران تعلقات پوچ و بی ارزش... و بازیچه ی و و ... . از عبور کنیم... . . راستی تو... ؟! 🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊
چند سالته؟! . از بیت امام تا لشگر ویژه شهدا؛ . در سن۲۱ سالگی فرمانده لشگر ویژه شهدا فرمانده ای که گروهک های ضد انقلاب برای زنده و مرده‌ی او جایزه تعیین کردند... و عاقبت در سن ۲۵ سالگی به رسید! . شهادت دو برادر در یک روز؛ . در سن ۲۱ سالگی مسئول واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران در دزفول و سوسنگرد و چندی بعد به فرماندهی لشگر علی ابن ابیطالب رسید. و در سن ۲۵ سالگی در کنار برادرش مجید به رسید! . فرمانده ای با دست قطع شده؛ . از گردان حبیب بن مظاهر تا فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهدا در عملیات والفجر ۲ با وجود شدت زخم خود را به سنگر دشمن رساند و با سیم ارتباطی آن‌ها با عقبه‌شان قطع کرد. و در نهایت در ۲۸ سالگی به رسید! . چشم بینا و مغز متفکر دفاع مقدس؛ . فرمانده قرارگاه نصر در عملیات های فتح المبین، بیت المقدس، رمضان که در نهایت در سن ۲۷ سالگی به رسید! . سردار خیبر ، ابراهیمِ قربانگاهِ جزیره‌ی مجنون فرمانده لشگر۲۷ محمد رسول الله؛ که در سن ۲۸ سالگی به رسید! . فرمانده سپاه و حماسه ساز هویزه؛ . در سال ۵۸ نمایشگاه پیش بینی جنگ در اهواز بر پا نمود! در سال ۵۹ کلاسهای قرآن و نهج البلاغه و تاریخ اسلام در سپاه پاسداران برگزار کرد. و در ۱۶ دی ماه ۵۹ در سن ۲۲ سالگی به رسید! . دیده بان ولایت و انقلاب؛ . در بزرگی او همین بس که می گوید: من این است که حرف‌هایم را زودتر از زمان خودم گفتم... که در سن ۲۷ سالگی به رسید! از بی برکتی خجالت میکشم!😔 آنگاه که انسان می تواند خود را بسوزاند و از این سوختن، نور مشعل نسل هایی گردد در تاریکی دنیا‌... ما در مانده ایم! درگیر هزاران تعلقات پوچ و بی ارزش... و بازیچه ی و و ... از عبور کنیم... راستی تو... ؟!
#سلام_شهید دخترت ڪه متولد شد، 💞بغلش ڪردی و گفتی : « دختر یعنی رحمت و رحمت برایم ، یعنی شهادت !» ڪاش بدانیم ، تو شیداتر بودی بر این دو رحمت ؛ یا آنها عاشق‌تر بر تو ... #شهید_مهدی_زین‌الدین 🌷
شب دهم عملیات بود توی چادر دور هم نشسته بودیم شمع روشن کرده بودیم صدای موتور آمد چند لحظه بعد کسی وارد شد تاریک بود صورتش را ندیدیم گفت: «توی چادرتون یه لقمه نون و پنیر پیدا می شه؟» از صدایش معلوم بود که خسته است بچه‌ها گفتند: «نه، نداریم» رفت از عقب بی سیم زدند که «حاج مهدی نیامده آن جا؟» گفتیم: «نه» گفتند: «یعنی هیچ کس با موتور اون طرف ها نیامده؟» منبع: کتاب زین الدین انتشارات روایت فتح https://eitaa.com/piyroo
چند سالته؟! . از بیت امام تا لشگر ویژه شهدا؛ . در سن۲۱ سالگی فرمانده لشگر ویژه شهدا فرمانده ای که گروهک های ضد انقلاب برای زنده و مرده‌ی او جایزه تعیین کردند... و عاقبت در سن ۲۵ سالگی به رسید! . . شهادت دو برادر در یک روز؛ . در سن ۲۱ سالگی مسئول واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران در دزفول و سوسنگرد و چندی بعد به فرماندهی لشگر علی ابن ابیطالب رسید. و در سن ۲۵ سالگی در کنار برادرش مجید به رسید! . . فرمانده ای با دست قطع شده؛ . از گردان حبیب بن مظاهر تا فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهدا در عملیات والفجر ۲ با وجود شدت زخم خود را به سنگر دشمن رساند و با سیم ارتباطی آن‌ها با عقبه‌شان قطع کرد. و در نهایت در ۲۸ سالگی به رسید! . . چشم بینا و مغز متفکر دفاع مقدس؛ . فرمانده قرارگاه نصر در عملیات های فتح المبین، بیت المقدس، رمضان که در نهایت در سن ۲۷ سالگی به رسید! . . سردار خیبر ، ابراهیمِ قربانگاهِ جزیره‌ی مجنون فرمانده لشگر۲۷ محمد رسول الله؛ که در سن ۲۸ سالگی به رسید! . . فرمانده سپاه و حماسه ساز هویزه؛ . در سال ۵۸ نمایشگاه پیش بینی جنگ در اهواز بر پا نمود! در سال ۵۹ کلاسهای قرآن و نهج البلاغه و تاریخ اسلام در سپاه پاسداران برگزار کرد. و در ۱۶ دی ماه ۵۹ در سن ۲۲ سالگی به رسید! . . دیده بان ولایت و انقلاب؛ . در بزرگی او همین بس که می گوید: من این است که حرف‌هایم را زودتر از زمان خودم گفتم... که در سن ۲۷ سالگی به رسید! . . . از بی برکتی خجالت میکشم! آنگاه که انسان می تواند خود را بسوزاند و از این سوختن، نور مشعل نسل هایی گردد در تاریکی دنیا‌... . ما در مانده ایم! درگیر هزاران تعلقات پوچ و بی ارزش... و بازیچه ی و و ... . از عبور کنیم... . . راستی تو... ؟! https://eitaa.com/piyroo
°•|🍃🌸 ◽️شهیـــــد شوشتـــــری با دیـــدن این عڪس گفت: عجـــــب عڪســی است ... پرواز ڪردند ولی مــــا هنــــوز هم ایستاده‌ایـــم ◽️ڪاشکـــــی من هم توی این عڪس آن روز می‌نشستـــــم؛ بلڪه تا امـــــروز شهیـــــد شده بودم 🔻ســـــردار شهید نورعلی شوشتــــری، نفر اول ایستاده از سمت چپ 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
‌ خوابش را دیدم، گفتم: _چگونه توفیق شهادت پیدا کردی؟! +گفت: از آنچه دلم می‌خواست، گذشتم! نگذارید حب دنیا شما را فریب دهد.. 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
🔸مهدی بود. آن قدر ساده و بی‌تکلف که وقتی میان جمع👥 می‌نشست، اگر نمی‌شناختی‌اش، نمی‌توانستی تشخیص بدهی کدام است. 🔸خودش را قاطی می‌دانست. گاهی که کارهایش سبک‌تر بود، با بچه‌ها فوتبال⚽️ هم بازی می‌کرد. راوی: سردار جمال بابا مرادی https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
🌸 سال1338 در تهران متولد شد. نبوغ و استعداد مهدي باعث شد كه او در اوان كودكي قرآن را بدون معلم و استاد ياد بگيرد (آنچه در ادامه می‌خوانید بخشی از مصاحبه با همسر شهید مهدی زین‌الدین، خانم منیره ارمغان، است:)👇👇👇 🌸من آخرين بچه از شش بچه‏ي يک خانواده معمولي بودم. مادرم هواي بچه‌هايش، مخصوصاً ما دخترها، را زياد داشت. سعي کرد که ما تا ديپلم گرفتن راحت باشيم و به چيزي جز درسمان فکر نکنيم، آن هم در قم آن زمان که تعداد کمي از دخترها ديپلم مي‌گرفتند. 🌸خرداد سال شصت و يک خانواده زين‌الدين، مادر و يکي از اقوامشان، به خانه ما آمدند. از يکي از معلم‌هاي سابقم خواسته بودند که دختر خوب به ایشان معرفي کند. او هم مرا گفته بود. 🌸آمدند شرايط پسرشان را گفتند که پاسدار است. بعد هم گفتند به نظرشان يک زن چه چيزهايي بايد بلد باشد و چه کارهايي بايد بکند. با من و خانواده‌ام صحبت کردند و بعد به آقا مهدي گفته بودند که يک دختر مناسب برايت پيدا کرده‌ايم. 🌸 قرار شد آن‌ها جواب بگيرند و اگر جواب ما  "بله" است جلسه بعد خود آقا مهدي بيايد.😍 🌸در اين مدت پدرم رفت سپاه قم پيش حاج‌آقا ايراني. گفته بود چنین شخصی آمده خواستگاري دخترم. مي‌خواهم بدانم شما شناختي از ايشان داريد⁉️  🌸او هم گفته بود که مگر در مورد بچه‌هاي سپاه هم کسي بايد تحقيق بکند؟ پدرم پيغام داد خود آقا مهدي بيايد و ما دو تايي با هم حرف بزنيم .ديگر همه خانواده‌مان سر اصل قضيه ازدواج ما موافق بودند. 🌸 مردها معمولاً در اين کارها آسان‌گيرتر هستند. ايرادهاي مادرم را هم خوشرويي و تواضع آقا مهدي جبران مي‌کرد . 🌸مادرم مي‌گفت: «چه طور مي‌شود دو هفته منير را بگذاريد و برويد جبهه⁉️» او مي‌گفت: «حاج خانم ما ، صلوات بفرستيد😍.» و همه چيز حل مي‌شد. مادرم مي‌خنديد و صلوات مي‌فرستاد. 🌸داماد به دلش نشسته بود. مراسمي در کار نبود . لباس عقدم را هم خواهرم آورد .بعد از عقد رفتيم حرم. زيارت کرديم و رفتيم گلزار شهدا ، سر مزار دوستان شهيدش. آن شب يک مهماني کوچک خانوادگي براي آشنايي دو فاميل بود. براي من آن روزها بهترين روزهاي زندگيم بود . فرداي همان روز که عقد کردیم او رفت جبهه. https://eitaa.com/piyroo