eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.8هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ لبریزِ استجابت هر چه دعا بزودی یا سامعَ ٱلشکایا؛ رفعِ بلا بزودی کارِ جهان گره خورد عجّل علیٰ ظهورک برگرد ای امامِ مشکل گشا بزودی ❤️ گل لاله‌ی لیلا... به شفاعتت محتاجیم💔 🌹شهید_مرتضی‌_عبداللهی https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 شهید ابومهدی المهندس: آمریکا به دست خود ترامپ نابود میشه انشاءالله 👈 ترامپ در انتخابات پیروز بشه باعث افول آمریکا میشه و اگه شکست بخوره هم احتمال جنگ داخلی وجود داره. 👌 امیدواریم این پیش بینی که ازجانب مقام معظم رهبری هم پیش بینی شده، بزودی محقق شود تا دنیا از شر استکبار جهانی رهایی بیابد. - - ------••~🍃🌸🍃~••------ - - https://eitaa.com/piyroo - - ------••~🌸🍃🌸~••------ - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔🍃۱/۲۰ 🌺 🎥نماهنگ بسیار زیبا به یاد پیشنهاد دانلود حتما ببینید بسیار زیبا 💫🌟✨ یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها💚 - - ------••~🍃🌸🍃~••------ - - https://eitaa.com/piyroo - - ------••~🌸🍃🌸~••------ - -
mohamadhoseinhadadian-@yaa_hossein.mp3
4.8M
🎵بیا آقا بدون تو هوا دیگه نفس گیره 🎤محمدحسین - - ------••~🍃🌸🍃~••------ - - https://eitaa.com/piyroo - - ------••~🌸🍃🌸~••------ - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
—وقــت—دلــتـنـگـی💔 شــهــادت عــشـق بـه وصــال محبـوب♥️ و مــعـشـوق در زیــبـا تـریـن شــکل اسـت♥️ هــوای بــاران نــگــاهــت را مــی خــواهــد💔 {رفــیــق} - - ------••~🍃🌸🍃~••------ - - https://eitaa.com/piyroo - - ------••~🌸🍃🌸~••------ - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤍❤️🤍❤️🤍 💕در آغوش امام زمان عج بعد از اینکه محمد رضا به شهادت رسید، تا مدت ها نوارهای روضه و مداحی او را پخش می کردیم که همه را به می خواند.. یک شب او را خواب دیدم، خیلی نورانی و خوشحال بود، پرسیدم، محمد رضا تو که این همه در دنیا برای امام زمان خواندی توانستی او را ببینی؟ خندید و گفت، من حتی آقا را در آغوش گرفتم... 🌹شهید_محمدرضا_تورجی زاده 🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌸 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
‏ 🔴 تـوابـیـــن ♦️شک کردند شاید هم ترسیدند... که.... از کربلا جا ماندند... توبه کردند... سپس شدند توابین! اما... توابین ... ♦️به زمانت شـک کنی از کربلا جا مانده ای ♦️یکی گفت با این گرانی هاپای آرمان های انقلاب و رهبرت هستی؟! ♦️گفتم در مکتب امام حسین(ع) ممکن است زمانی آب هم برای نوشیدن نداشته باشیم 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 فیلمی از دانشکده نظامی یمن در مناطق تحت کنترل انصارالله دیگر خبری از سربازان پا برهنه نیست،حکومت داری انصارالله روز به روز شکل رسمی تر به خود میگیرد. رنگ لباسهایشان برایتان آشنا نیست!!! 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
🌸بسم رب الشهدا والصدیقین🌸 جانباز سرافراز دفاع مقدس و مدافع حرم، علی کمال پیمان برای عزت و سربلندی ایران و یاریِ مظلومین، مقابل رژیم بعث و داعش مردانه دفاع کرد و جنگید. حالا بهش میگن قاتل !؟ متوجه شدید منظور این جماعت از قاتل ومقتول دقیقا چیه؟! ضمنا راه این مردِ کردِ غیور تا ابد ادامه داره... زیاد خوشحال نباشید... 😊 🌸شادی روح این شهید عزیز صلوات🌸 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعد از حمله تروریستی به دانشگاه کابل موبایلی را پیدا کردند که پدری ۱۴۲ بار با فرزندش تماس گرفته و بعد از اینکه جوابی دریافت نکرده پیام فرستاده که: جان پدر کجاستی؟...😔 باور کنید همین تک جمله آینه‌ی تمام نمای دل بی‌قرار تمام پدران شهدای ماست... پدرهایی که مثل مادرها بغضشان نمی‌شکند؛ خودشان می‌شکنند و هر شب با نگاهی به قاب عکس روی دیوار زیر لب با بغض می‌گویند: جان پدر کجایی... کجایی😔💔 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
مراسم اختتامیه با روایتگری حاج حسین یکتا تموم شد عالی بود وقتی برگشتم خونه دیدم هیچکس خونه نیست ساعت ۱۰شبه 😐😐😐یعنی کجا رفتن یه برگه رو در اتاقم بود دست خط پدرم بود نوشته بود رفته بودن پارتی 😔😔 وارد اتاقم شدم چند تا از عکسای حاج ابراهیم همت تو اتاقم زده بودم روسریم باز کردم زدم به چوب لباسی داخل کمد نشستم رو تخت روبروی عکس با اشک گفتم داداش هوای خانوادمو داشته باش دست اونام را هم بگیر از گناه نجاتشون بده ساعتم کوک کردم رو ساعت ۲:۳۰برای نماز شب هرزمانی دلم میگرفت نمازشب میخوندم دلم هوای شلمچه ،طلائیه و حاج ابراهیم همت کرده بود زیارت عاشورا خوندم بعدش خوابیدم ساعت دونیم از جیغای ساعت پاشدم برای نماز برای وضو که رفتم فهمیدم هنوز خانواده ام برنگشتن 😔😔 وضو گرفتم برگشتم اتاقم قامت نماز شب بستم بنظرمن حال هوای آدم با نماز شب عوض میشه بعد نماز همون جا کنار سجاده دراز کشیدم خوابم برد خواب دیدم تو طلائیه ام روضه بود انگار زینب برام دست تکون داد: حنانه حنانه بیا اینجا رفتم نشستم کنارش آروم گفتم: چ خبره؟ زینب: حضرت آقا(رهبر)دارن میان طلائیه بچه ها میگن حاج ابراهیم همت و حاج ابراهیم هادی هم قراره بیان -وای خدایا 😭😭 نیم ساعت نشد رهبر اومدن دیدم صف اول یه سری از شهدا نشسته بودن آقا حرفهاشون تموم شد رفتن همه بچها جمع شدن دور شهدا منو زینبم رفتیم سمت حاج ابراهیم همت سرمو انداختم پایین که یهو حاجی گفت: خانم معروفی درسته من برادرتم اما نامحرمم بهتون هرزمان که میحواهید با بنده صحبت کنید روسری سر کنید یهو از خواب پریدم صدای اذان صبح تو اتاقم میومد اشکام جاری شد 😭😭😭 خانم معروفی روسری کن 😭😭😭 دوباره وضو گرفتم برای نماز از خواب به بعد هرزمان که میخوام با حاجی حرف بزنم روسری سر میکنم فردا حلقه صالحین دارم نویسنده: بانو.....ش 📚کپی رمان فقط با ذکر نام نویسنده و منبع مجاز است...👇 ✒️http://eitaa.com/joinchat/1222508549C83b9156ee1 - - ------••~🍃🌸🍃~••------ - - https://eitaa.com/piyroo - - ------••~🌸🍃🌸~••------ - -
کلاس صالحین که تموم شد مسئول پایگاه اومد تو حلقه گفت :خواهرای که عضو گردان هستن هفته بعد پنجشنبه برنامه داریم لیلا :حنانه بریم ثبت نام؟ -حالا میریم غافل از آینده که این دیدار دومین اتفاقی که زندگیمو عوض میکنه لیلا: حنانه فردا اعلام نتایج حوزه است بیا خونه ما -إه لیلا همش من بیام خونتون خب توام یه بار بیا لیلا: حنانه جان خانواده ات از تیپ من خوششون نمیاد نمیخام اذیت بشن تو ناهار بیا -نه مزاحمت نمیشم لیلا: پاشو جمع کن تعارف معارف رو ناهار بیا دیگه مهدی خونه نیست منم تنهام -خوب خجالت میکشم لیلا: برو بابا منتظرتما -باشه باشه نزن لیلا : نزدم خخخخ سر میز شام به خانواده ام گفتم: فردا جواب آزمون حوزه علمیه میاد بابا: از دستت خل میشیم امل بازی هات داره شدیدتر میشه من فقط سکوت کردم بعداز نماز صبح تا ساعت ۹خوابیدم بعداز صبحونه حاضر شدم رفتم خونه لیلا دیگ دیگ لیلا: بیا بالا -ن پس میمومدم این پایین رفتم بالا با چادر بودم لیلا: حنانه چادرتو دربیار من برم لب تاپ بیارم مهدی جان رفته سرکار -مهدی جان 😁😁😁 لیلا رفت لب تاپ آورد مشخصاتمونو وارد کردیم وای جیغ جیغ هردو قبول شده بودیم تا عصر پیش لیلا بودم خیلی خوش گذشت . نویسنده: بانو.....ش 📚کپی رمان فقط با ذکر نام نویسنده و منبع مجاز است...👇 ✒️http://eitaa.com/joinchat/1222508549C83b9156ee1 - - ------••~🍃🌸🍃~••------ - - https://eitaa.com/piyroo - - ------••~🌸🍃🌸~••------ - -
- - ------••~🍃🌸🍃~••------ - - https://eitaa.com/piyroo - - ------••~🌸🍃🌸~••------ - -
روایتگری سردارحسنی.mp3
48.04M
🎥روایتگری شهدایی قسمت ۸۴۱ 💠 سردار حسنی مدیر گلزار مطهر شهدای کرمان درباره و یاران شهیدش و فرمانده شان « » - - ------••~🍃🌸🍃~••------ - - https://eitaa.com/piyroo - - ------••~🌸🍃🌸~••------ - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕙سـاعـت عـاشقـے 💠دعـــــاے فـــرج💠 ⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜ - - ------••~🍃🌸🍃~••------ - - https://eitaa.com/piyroo - - ------••~🌸🍃🌸~••------ - -