eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
34.9هزار عکس
16.2هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼بانویی که حاج قاسم با پای برهنه به استقبالش رفت ✍مادر شهید زین‎الدین: برای شرکت در مراسم یادبود مادر حاج قاسم سلیمانی و عرض تسلیت حضوری مجبور شدم از مسیر پادگان و قسمت آقایان وارد شوم. وقتی به حاج قاسم اطلاع دادند که بنده برای عرض تسلیت در کنار دیوار حسینیه ثارالله ایستاده‎ام ایشان من را خجالت زده کردند و با عجله و شوق فراوان آن هم با پای برهنه به استقبال من آمدند. حاج قاسم در آن مکالمه چند دقیقه‎ای بارها از حضور من در این مراسم ابراز خوشحالی کرده و بنده را مورد محبت خود قرار دادند، ایشان هم در این مراسم یادبود مادرشان و سابقا با حضور چند ساعته در منزل ما از من می‎خواستند که برای شهادتشان دعاکنم . https://eitaa.com/piyroo
👌فقط برای خدا_۱ 🏴روضه که تمام شد،غیبش زد،خیلی گشتیم تا متوجه شدیم رفته است سراغ شستن سرویس های بهداشتی. نگذاشت کسی کمکش کند. می گفت:افتخارم این است خادم روضه ی حضرت زهرا سلام الله علیها باشم. https://eitaa.com/piyroo
👌فقط برای خدا _۲ نتوانسته بود خودش را برساند به روضه خوانی روستا.توی ماشین با مداح تماس گرفت و گفت:اگر وقت داری،روضه ای ر که دیروز خواندی،برایم بخوان. پای روضه تلفنی،آرام آرام اشک می ریخت. https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌فقط برای خدا_۳ وسط مجلس روضه گفت:«یک استکان چای برای من بیاور.»چای را برایش بردم.میدانستم فقط میخواهد مطمئن شود که استکان چای تمیز و چای تازه دم و معطر هست،یا نه؟ همیشه این کار را میکرد؛به کار خادم های آشپزخانه و آبدارخانه هم نظارت می کرد که مبادا مجلس امام حسین علیه السلام کم و کسری داشته باشد. https://eitaa.com/piyroo
👌فقط برای خدا_۴ در اوج درگیری های سوریه با داعش،خودش را به مراسم تاسوعا و عاشورای روستا رساند. گفتم:ما که این جا بودیم و انجام وظیفه می کردیم؛شما چرا در این شرایط آمدید؟ گفت:«این روضه ها،بخشی از جنگ با دشمن است.» https://eitaa.com/piyroo
بسم رب الشهدا و الصدیقین ای تمام آرزوی ما بیا حضرت خورشید،اینجاتاریک شد بیا باز آخر هفته رسید و یاد شهیدان جان گرفت پرستوی دلم باز بهانه شهیدان را گرفت پنج شنبه ها در هوای شهیدانم https://eitaa.com/piyroo
🍃همسر شهید محمد تقی سالخورده : 💕چند ماہ بعد از عقد من و آقامحمد رفتیم بازار برای خرید. دو تا شال خریدم... یکیش شال سبز بود که چند بار هم پوشیدم اما یه روز محمد به من گفت : خانومی اون شال سبزت رو میدیش به من؟ حس خوبی به من میده شما سیدی و وقتی این شال سبز شما همراهمه قوت قلب می گیرم... گفتم : آره که می شه... گرفت و خودش هم دوردوزش کرد و شد شال گردنش تو هر ماموریتی که می رفت یا به سرش می بست یا دور گردنش مینداخت ... تو ماموریت آخرش هم همون شال دور گردنش بود که بعد شهادت برام آوردن ... محمدم رو که نگاه می کردم بهش افتخار می کردم گاهی اوقات توی جمع یا مهمونی که بودیم فقط بهش نگاه می کردم انگار سال ها ندیده بودمش، بعد همون لحظه بهش پیام می دادم و می گفتم بهت افتخار می کنم به خودم می بالم که تو همسرم هستی💕 https://eitaa.com/piyroo