eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35هزار عکس
16.3هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکایت جالب کفش های پایاپای دو جانباز درگچساران😃 👇👇👇
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
حکایت جالب کفش های پایاپای دو جانباز درگچساران😃 👇👇👇
ابوالحسن غلامی ،جانباز قطع عضو گچسارانی درمطلبی نوشت:امیدوارم این پُست باعث نشستن لبخند برلبان عزیزان مخاطب شود،لِنگ کفش های من ودوست ورفیق ؛همچون برادربزرگترم. چون شماره پاهامون یکی هست،وقتی کفش می خریم ایشون لنگ چپارو منم لنگ راستارو رد و بدل می کنیم.البته کفشامون به درد چپ و راست های منفعت طلب نمی خوره. سال ۶۴ وقتی کلاس اول هنرستان بودم یک نفر همچون کماندوها یابهتر بگم پارتیزان های یوگسلاوی می اومد تو هنرستان طالقانی گچساران ما رو آموزش نظامی می داد.وای چقدر ازش حساب می بردیم و گاهی می ترسیدیم. مدتی بعدش عازم مرزهای ایران عزیز شدیم برای کمک به مدافعین خاک پاک ایران و نظام اسلامی،یکسال بعدش مجروح شدم ومدتی تحت درمان، وقتی ومدم خونه بالطف یکی از دوستانم به نام آقای "علی حاتمی" باموتور رفتیم برای کمی تغییر آب وهوا پایین تراز روستای "کُمبُل" گچساران کنار نخلستان. اونجا بهم گفت دوتا از پاسداران وفرماندهان گچسارانی هم پای خودرادیروز تو مرزهای غرب کشور ازدست دادندوسردار "محمد ارشادی" هم ازناحیه سر شدیدا مجروح شده ودرمحاصره متجاوزین قرارگرفته. من ناخوداگاه خندیدم،دوستم پرسید چرا می خندی؟ گفتم:کمی خوشحالم که رفقای مشابه خودم پیدا کردم و تو خیابون دیگه تنها نیستم،چند ماه بعد متوجه شدم که آقایان "عبدالحمیدطاهری" وحاج "امکانی" هستن. یک روز حاج امکانی رو تو خیابون دیدم واین شد سرآغاز رفاقت استادوشاگرد تا به امروز و طرح معاملات پایاپای با لنگ کفش، البته معامله ای ما شبیه معاملات فعلی نیست و هنوز بوی عدالت و مردانگی میده،هرچند حاج احمد این سری برا من بیشتر آورده. حاج امکانی شاعر خیلی خوبیه،شعراشو هم تو یک دفترچه ای می نویسه که از یک اسیر متجاوز گرفته.از کَله سر تا انگشتان پا یک جای سالم دربدن ندارن،بیش از ۷۰۰ ترکش تو بدن دارن.جالب اینه که هیچ قله ای درکوه های اطراف گچساران نیست که مغلوب حاج احمد نشده باشه. البته گاهی اوقات به اقتضای شرایط اشعار دیگران راهم دستکاری می کنن،مثل این: "دراین دنیا که مَردانش کَفَن از مُرده می دزدند - من از ناباوری آنجا امانت دستشان دادم". وقتی تو بازی ایران و اسپانیا دیدم که سربازان ایران چطوری با چنگ ودندان از خط چندسانتی دروازه ایران جانانه دفاع می کنن ازخوشحالی فقط بغضم... ومطمئن شدم که من هنوز باید درمحضراین ملت درس پس بدم. *آفتاب جنوب سال 1397 https://eitaa.com/piyroo
بی‌تفاوتی را از خود دور ڪنید در مقابل حرف های منحرف بی تفاوت نباشید! فرزندانتان را آگاه ڪنید و تشویق به فعالیت در راه ڪنید‌. ♥️🕊 https://eitaa.com/piyroo
🕊• شما را می بینیم دلمان گرم می شود شمایی که سرشار از عشق هستید. عشقی که عطࢪ شهادت دارد...! شھادتی ‌که از جنس است... شھید گمنامی که خریدارش، حضرت زهراۜست.🌱 . https://eitaa.com/piyroo
🥀🥀 مراقب باشید. به شهدا تمسک کنید! بصیرتتون را بالا ببرید که ترکش نخورید. رابطه خودتون رو با خدا زیاد کنید... با اهل بیت(ع) یکی بشید و در این راه گوش به فرمان انها باشید... بچه ها خط به خطی که تو فضای مجازی می نویسین رو همه شهدا می بینن!!! در این فضای مجازی که سربازانش شما هستید باید تا دیوار نیویورک و کاخ‌سفید پیش رفت... 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/piyroo
❇️بیمارستان شلوغ بود. گرمای هوا همه را از پا انداخته بود. دکتر سِرُم وصل کرد و گفت: «بهش برسید، خیلی ضعیف شده.» براش کمپوت گیلاس آورده بودند. هر کاری کردند، نخورد. 🗣 گفت: «این‌ها که تو بیمارستان‌اند، همه مثل من گرمازده شده‌اند.» به همه داده بودند، باز هم نخورد. 🔹 گفت: «هروقت همه‌ی بچه‌های لشکر کمپوت گیلاس داشتند بخورند، من هم می‌خورم.» 📚 کتاب فرمانده؛ خاطراتی از سردار شهید حاج حسین خرازی https://eitaa.com/piyroo