eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
33.6هزار عکس
15.5هزار ویدیو
131 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت زینب(س)فرمودند: در مسیر کربلا برادرم ابالفضل العباس بسیار چادر مرا مرتب می‌کردند؛ و اکنون که دیگر کنارم نیست؛ بسیار چادرم را می بویم... بخاطر همینِ که بالای ضریح حضرت ابوفاضل نوشته : السلام علی کفیل الزینب الکبری... https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢مرزبان زحمتکش 🔹چکمه پوشیدم و رفتم سر زمین کشاورزی. آن شب نوبت آبیاری زمین مان بود. صدای قورباغه و جیرجیرک تنهایی ام را کمتر می کرد. قبل از آن که آب به زمین برسد، معین را دیدم که به سمتم می آمد. سلام بابا دیگه شما برین خونه. من اومدم. عرق پیشانی ام را با آستین خشک کردم و روی سنگی نشستم تا نوبت مان شود. معین آستین هایش را بالا زد و بالای سرم ایستاد. شما که نشستین؟ پاشین پاشین این جا جای استراحت نیس. برین خونه. باز که داری حرف خودت رو میزنی. با هم باشیم بهتره. کمتر خسته میشی.بازویم را گرفت و بلندم کرد. آهسته آهسته تا انتهای زمین کشاورزی همراهی ام کرد و با مهربانی گفت : من خسته نمی شم شما برین خونه. شب های آبیاری با هر ترفندی بود من را می فرستاد خانه و خودش تمام کارها را انجام می داد... https://eitaa.com/piyroo
‌دِلـم‌یِہ‌کَربلا‌مۍ‌خواهـَد.. بُغض‌هایـَم‌ر‌اگذاشتِہ‌ام بیـن‌الحَرمین‌بِشکَنـم.. درد‌و‌دِل‌هـٰایم‌را‌گُذاشتِہ‌ام‌بَراۍ ‌امـٰام‌حـُسین‌بِگویـم.. نِگـٰاهَم‌ر‌اکِنـٰار‌گُذاشتِہ‌ام‌بَراۍ‌دیدن‌شِش‌گوشِہ کَـم‌تَر‌صُحبـت‌میکُنم‌ مۍ‌تَرسم‌آنجـٰا‌بَراۍ‌حُسین‌،حُسین‌گُفتَنم کَم‌‌بیـٰاوَرم‌.. مَن‌کِہ‌ندیده‌ام‌ مَن‌کِہ‌نَرفتہ‌ام مۍ‌گویَند‌بین‌الحَرمیـن‌عَجب‌صَفایۍ‌دارد... مۍ‌گویَند‌ھَوایش‌عَطـر‌بِھشتۍ‌دارد.. مۍ‌گویند‌..خَستہ‌ام‌ا‌ز‌مۍ‌گویند‌ها.. دِلـم‌یک‌نَقل‌قـول‌ا‌ز‌خـودَم‌در‌وَصف‌ ڪَربـلامۍ‌خـواهَد..シ💔 ‌ https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آه که تمام حسرتم این است که چقدر دیر فهمیدم زیارت عاشورا چیست. بر شما باد خواندن عاشورا عاشورا عاشورا که این سخنان امام عصر است! 🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ کربلا، سامرا، کاظمیه صلوات مستقیم مجانی 🔻نیروی الحشدالشعبی در مرز خسروی با زبان دست و پا شکسته فارسی می‌گوید زائرین ایرانی را رایگان به نجف، کربلا و هرجا که می‌خواهند می‌برند... 🏴 https://eitaa.com/piyroo
..خواهش یک شهید از زائران کربلا💔 شهید شرفخانلو می‌نویسد: چون بدون زیارت و با آرزوی زیارت کربلا از این دنیا می‌روم، خواهش می‌کنم که ان‌شاءالله بعد از آزادی کربلا عکس مرا به عنوان زائر امام حسین ( علیه‌السلام) به کربلا ببرید. https://eitaa.com/piyroo
اصلا‌بیخیـٰال‌.. بیـٰاخیـٰال‌ڪُنیم‌ڪَربلاییم‌‌ڪِنارِ‌ضریح💔!' روۍفَرش‌هاۍ‌حرم‌‌نِشَستیم‌...'! و‌بہ‌‌ضریح‌چشم‌دوختیم‌:)) https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 چرا ذکر حسین(ع)، ذکر خداست؟ 👈🏻 چون ذکر مقرب خدا، احترام به خداست! 🔻 اگر کسی، مانند ابلیس، به مقربان درگاه خدا بی‌احترامی کند، همۀ احترام‌هایش به خدا را هم بر سرش می‌کوبند! 📍 جاده نجف کربلا-عمود ۸۲۸ https://eitaa.com/piyroo
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢 قسمت بیست و هشتم: لشکر ۹۲ زرهی تو شلمچه چکار میکنه؟ از درجه نظامی و یگان خدمتیم پرسید. ترسیدم بگم بسیجی ام. گفتم: سرباز لشکر ۹۲ زرهی اهوازم. با تعجب دادیِ سرم کشید و گفت با اطلاعاتی که ما داریم تو این منطقه یگان ارتش وجود نداره. گفتم من سربازمو خبر ازین مسائل ندارم ولی اینو می دونم که سپاه از لشکر ما تقاضای کمک کرده بود و فرمانده لشکر ۹۲ هم تعدادی از نیروهاش رو در اختیار سپاه قرار داد و منم یکی از اونا بودم. داشت قضیه براش جالب می شد. آروم شد و پرسید رسته ات چه بود. گفتم دژبان. پرسید چن ماه خدمتی؟ گفتم هفت ماه. از اون جایی که ۲۰ سالم بود، سنم به سربازی می خورد و باورش شده بود. وقتی میگن دروغ دروغ میاره واقعاً درسته. برای توجیه دروغم ناچار بودم دروغای بعدی رو ردیف کنم و همینجوری سریالی دروغای جوراجور رو تحویلش می دادم. از فرمانده دسته تا گروهان و گردان پرسید و منم یه سری اسامی رو گفتم. از محل استقرار و وضعیت لشکر ۹۲ اهواز پرسید، نمی دونستم چی بگم . من فقط اسمی از لشگر ۹۲ شنیده بودم. اسم بعضی از مناطق اهواز رو هم بلد بودم. با اعتماد بنفس گفتم مقر لشگر تو منطقه گلستانِ اهوازه. گفت چجور جاییه؟ گفتم یه منطقه کاملا سرسبز و پر از نخلای بزرگ. خدایی نه اون زمان و نه الان نمی دونم محله گلستان کجای اهوازه و اصلا مقر این لشکر کجا بوده و الان کجاس. تو اون وقت به عواقب این همه دروغ فکر نمی کردم. فقط میخواستم با صحنه سازی و اعتماد بنفس ذهنشون رو از بسیجی بودنم منحرف کنم. چون تنها اسیر شده بودم خیالم از اینکه شک کنن روحانی هستم راحت بود ، ولی نمی خواستم بفهمن بسیجی ام. سؤالات مختلفی از استعداد لشگر و ادوات و تعداد نیروها تا جیره غذایی پرسید و منم با توجه به تجاربی که داشتم یه مشت دروغِ شبیه راست تحویلش دادم و یه کاتب هم می نوشت. از ته دل می ترسیدم که مبادا اینا اطلاعاتی داشته باشن و من گیر بیفتم و لو برم که دیگه حسابم با کرام الکاتبینه و جون سالم بدر نمی بردم ، در عین حال خیلی سعی می کردم خودم رو خونسرد نشون بدم که به من شک نکنه. بعد از یه بازجویی مفصل دستور داد منو برگردونن اتاقم. تو اون گرفتاری از ته دل خوشحال بودم که ژنرال بعثی رو فریب دادم و اطلاعاتی که بتونه ازش استفاده کنه رو نتونست از زبونم بکشه. خدا قبول کنه تو یه ساعت اندازه ۲۰ سال عمرم دروغ گفتم.!! ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 💚زندگی نامه شهیدمرتضی عطایی به تاریخ ۴ اسفند ماه سال ۱۳۵۵ در شهر مقدس مشهد و به عنوان دومین فرزند یک خانواده هشت نفری به دنیا آمد، در همان محل تولدش تحصیلات دوره ابتدایی و متوسطه را سپری کرد و سپس در مغازه پدرش مشغول به کار شد، شغل پدر تاسیسات ساختمان بود و با وجود طاقت فرسا بودن کار مرتضی همیشه به فعالیت های فرهنگی و مذهبی هم توجه کامل داشت. مرتضی عطایی در ۲۳ سالگی ازدواج کرد و پس از ازدواج هم به همان شغل پدری ادامه داد تا این که توانست با پس انداز درآمد اندک خود یک واحد کوچک آپارتمانی خریداری کند و یک زندگی ساده و پاک را با عشق به ولایت و شهدا سپری کند اما با شروع شدن درگیری ها در سوریه دیگر مرتضی مانند گذشته نبود و برای اعزام به سوریه به هر دری می زد و نمیخواست از کاروان مدافعان حرم جا بماند💚 https://eitaa.com/piyroo
❣ 💚به خاطر دشواریهایی که برای اعزام داوطلبان بسیجی به سوریه وجود داشت مرتضی عطایی با هر مشقتی که بود توانست خود را در کاروان فاطمیون که مدافعان حرم افغانستانی بودند جای دهد و به سوریه برود در حالی که هنوز خانواده اش از این موضوع مطلع نشده بودند. شهید عطایی خیلی زود توانست با نام ابوعلی با رزمندگان تیپ فاطمیون قرین شود به طوری که بسیاری از دوستان او هم اطلاع نداشتند که مرتضی افغانی نیست و از مشهد خود را به این قافله رسانده است، همچنین ابوعلی یکی از بهترین دوستان شهید مصطفی صدرزاده و شهید مهدی صابری قبل از شهادتشان بود و شهادت این عزیزان خود دلیل بیشتر شدن شوق مرتضی به شهادت بود.💚 https://eitaa.com/piyroo
❣ 💚رشادت های ابوعلی در درگیری های تل قرین، تدمر، دیرالعدس، بصرالحریر، القراصی و خان‌طومان به عنوان جانشین تیپ عمار لشکر فاطمیون نام او را به کلمه ای رعب آفرین برای تکفیری ها تبدیل کرده بود. در نهایت پس از رشادت های فراوان و چند بار مجروحیت های گوناگون، جانباز سرافراز مرتضی عطایی در ۲۱ شهریور ماه سال ۱۳۹۵ و همزمان با روز عرفه در منطقه لاذقیه به مقام رفیع شهادت نائل آمد و به یاران شهیدش پیوست.💚 https://eitaa.com/piyroo