eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35هزار عکس
16.3هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🌹شهیدسیدمصطفی فتاحی اولین فرزند خانواده بود و در دیماه ۱۳۴۶ در مازندران چشم به جهان گشود. پدرش از تبار سادات بود. با وجود آن که پدر و مادر مصطفی هر دو اهل خطۀ سبز بودند، پس از تولد نخستین فرزندشان، راهی تهران شدند و در منزلی استیجاری مدتی در نظام آباد و بعد هم در دولت آباد تهران ساکن شدند. در کودکی، اهل رفتن به مسجد و وقت گذراندن با بچه‌های اهل مسجد بود. سال ۱۳۵۲ راهی دبستان شد و در سال ۱۳۵۸ مقطع راهنمایی را شروع کرد. سال ۱۳۶۱ وارد هنرستان فنی شد. سال ۱۳۶۳ پایان سال دوم هنرستان بود که عازم جبهه شد. وی به عضویت گردان حضرت زینب(س) از لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) درآمد و پس از مدتی آموزش غواصی، او با نشان دادن لیاقت خود، به مقام فرماندهی گروهان غواصان رسید. وی روحیه‌ای شاداب داشت و اهل شوخی و بگو و بخند بود. اما در مسائل نظامی، بسیار جدی می‌شد و با کسی تعارف نداشت. او فرماندهی خاکی بود و کنار بسیجیان، نماز می‌خواند و ناهار می‌خورد. بسیار پیش آمده بود که حین کار، سختگیرانه کسی را مورد مواخذه قرار می‌داد، اما بعد از اتمام کار، با همان فرد، همسفره می‌شد و با روی باز، با او برخورد می‌کرد. سید، با جمع بودن را دوست داشت و همیشه نیروها را تشویق به حضور در جمع می‌کرد. عزت نفس بالایی داشت. با بزرگترین مشکلات دست و پنجه نرم می‌کرد، اما خم به ابرو نمی‌آورد. چهره‌اش همیشه آرام بود و قامتش به هیچ طوفانی نمی‌لرزید. او سرانجام در عملیات بیت المقدس ۴ به دیدار حق شتافت و با خون خود، با سرور شهیدان، بیعت کرد... یاد شهدا با ذکرصلوات https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢قسمت سی و چهارم: مداوا به شیوه بعثی ها بچه ها از پیروزیای پی در پی جبهه اسلام می گفتن و من امیدوارم میشدم که سال ۶۵ سال پیروزی و پایانی جنگ باشه. دو روز بعد هم تعداد دیگه ای اسیر آوردن. در بین اسرا چهره های شاخصی بچشم میخورد که تیپ و قیافه بعضیشون به روحانی و فرمانده می خورد. در بینشون چن نفر سن و سالشون از من بیشتر بود، و دو سه تا نوجوون هم بود. این بچه ها تو تک و پاتکای مختلفِ عملیات کربلای پنج اسیر شده بودن. نه اونا و نه من فِک نمی کردیم این آغاز چار سال اسارت اونم بصورت مفقود و بی نام و نشان باشه.با اومدن این بچه ها دیگه برای بازجویی سراغِ من نیومدن و دم به دقیقه چن نفر از بچه ها رو با بزن بکوب میبردن و بعد از یکی دو ساعت با بدن کبود برمیگردوندن و درِ اتاق مدام در حال باز و بسته شدن بود. منم تا اونجاییکه از دستم برمیومد سعی می کردم اونا رو دلداری بدم که اینجور مسائل موقتیه و زود تموم میشه. جمعِ بسیار باصفا و مقاومی بودن و در ادامه اسارت که بیشتر با اونا آشنا شدم ، دیدم این منم که باید از اینا روحیه بگیرم و بتونم در کنارشون شرایط محنت بار اسارت رو تحمل کنم. یکی از بچه های یزد بنام علی اصغر حکیمی از من پرسید غذایی چیزی به شما دادن؟ یه صمون خمیری که روز آخر برام اورده بودن و نتونسته بودم بخورمش نشونش دادم ، یعنی برادر همینه. اینجا خبری از غذا و چای و پذیرایی نیست. اولش تنها بودم شب چهارم شدیم نه نفر و روز چهارم و پنجم تعداد دیگه ای رو هم آوردن و سرِ جم شدیم سی و هشت نفر. نه روز آسایش داشتیم نه شب. مرتب بچه ها در حال اومدن و رفتن به اتاق بازجویی بودن و حسابی بساط نامبارک سور و سات بعثیا برپا بود و ضعف و زبونی خودشون تو جبهه رو با قهرمان بازی رو سرِ یه عده اسیرِ بی پناه و زخمی جبران می کردن. نه خبری از اعزام زخمیای بد حال به بیمارستان بود و نه حتی یه پانسمان و مداوای ساده. صحنه خونریزی و درد کشیدن بچه ها برای اونا تفریح و تماشایی بود و از دیدن اون صحنه های فجیع لذت می بردن و هر لحظه زخمی بر زخمای بچه ها اضافه می کردن و جای شکستگی و تیر و ترکش رو با کابل و چوب نوازش میدادن. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌انتخاب فرماندهان جنگ چگونه بود؟! 🔹شهید قاسم سلیمانی : انتخاب فرماندهان جنگ از قبیل: شوشتری ، برونسی ، چراغچی و ...، سفارشی‌ نبود. 🔸 «اینها در کوره‌ آتش‌ جنگ انتخاب شدند.» https://eitaa.com/piyroo
13.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ عظم البلا ... همخوانی شهدا ... 🕙سـاعـت عـاشقـے ⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜ سلام و درود بر شهدا و امام شهیدان افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهداےِبجنورد دلتنگ شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤ سلام بر آن خورشیدے ڪہ همہ مردمان تاریخ در انتظارش بوده اند.. و با طلوعش همگان زیر سایہ محبّتش یڪدل و یڪ نوا مے شوند.. سلام بر او و بر لحظہ هاے طلوعش.. https://eitaa.com/piyroo
زیارتنامه شهدا🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . 🕊یادشهدا باصلوات سلام ودرود برشهدا وامام شهیدان افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد https://eitaa.com/piyroo
🕊 همیشہ‌میگفـت: برای‌اینکہ‌گره‌محبت‌مامحکم‌تربشہ... بایددرحـق‌همدیگـہ‌دعاکنیم:)! سلام صبح و عاقبتتون شهدایی🌷 https://eitaa.com/piyroo