eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35هزار عکس
16.3هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
47.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥«آرمان ایران»؛ مستندی کوتاه از قهرمانی بزرگ 🔸روایت از شهیدی که زیر شکنجه داعشی های وطنی مظلومانه ایستاد و با شجاعتش قهرمان یک ملت شد https://eitaa.com/piyroo
🌹شهید_مرتضی_آوینی: "زمانه عجیبی است برخی مردمان امام گذشته را عاشقند ،نه امام حاضر را. میدانی چرا ؟ امام گذشته را هرگونه که بخواهند تفسیر می کنند،اما امام حاضر را باید فرمان بَرند! وکوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند." حکایت این روزهای ما https://eitaa.com/piyroo
گاهـۍیڪ‌نگاھ‌حرام‌شھـٰادت‌ را‌براۍڪسی‌ڪہ‌لیاقت‌شھـٰادت‌دارد، سالھاعقب‌می‌‌اندازد،چه‌برسد‌بہ‌ڪسۍ که‌هنوز‌لایق‌شھـٰادت‌بودن‌را‌نشان‌ندادھ..(:! 🕊 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 کلیپ ،تصاویری از مراسم تشییع پیکر مطهر شهید روح‌الله‌عجمیان در روز گذشته با پس زمینه صوت آسمانی شهید حاج قاسم سلیمانی حاج قاسم کاش بودی ... ! حرف هم حتی نمیزدی با ما ، کاش فقط بودی 😭 https://eitaa.com/piyroo
روز نیمه شعبان بود همه بچه ها تو مسجد جمع بودن ، هرکی یه جای کارو دست گرفته بودو انجام میداد یکی جارو میزد. یکی حوض مسجدو میشست یکی ریسه وصل میکرد تابلو اعلانات جلو در مسجد خیلی کثیف شده بود دنبال این بودم که چه کار مهمی رو زمین مونده که انجام بدم رفتم سمت در مسجد دیدم علی با یه خضوع خاصی داره جلو در مسجد تابلو اعلانات رو تمییز میکنه.... جالب بود برام که چرا بین این همه کار باید دور از چشم همه مشغول تمییز کردن تابلو اعلانات باشه... گذشت... موقعی مفهوم کارشو فهمیدم که بی خبر از همه رفت تا از حرم بی بی زینب دفاع کنه... شهدا مزد اخلاص و بندگی بی تکبرشون رو گرفتن... 🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نامه برای آب.. همرزم یوسف می‌گوید هر روز می‌دیدم یوسف گوشه‌ای نشسته و نامه می‌نویسد با خودم می‌گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می‌نویسد؟ آن هم هر روز. یک روز گفتم یوسف نامه‌ات را پست نمی‌کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می‌نویسم کسی را ندارم که !!!! 🌷 https://eitaa.com/piyroo