eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.8هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢بعثی ها و حقوق بسیجی تبلیغاتی که در رابطه با بسیج و بسیجی تو گوش ارتش عراق کرده بودن دو چیز بود و اونام باورشون شده بود؛ یکی این که رژیم ایران تعدادی از مردم رو بزور به جبهه اعزام می کنه و اگه کسی نره اعدام می‌شه یا به زندان می‌فته و حق و حقوق خودش و خونواده اش از بین میره. دوم این که؛ پول زیادی به تعدادی از مردم فقیر روستاها و مناطق فقیر و بدون شغل میدن و اونا رو بدون آموزش روانه جبهه می‌کنن و به اصطلاح بعنوان گوشت دمِ توپ از اینا استفاده می‌کنن. این اصطلاح گوشت دمِ توپ رو منافقین و نهضت آزادی و ستون پنجم خودمون تو ایران هم بکار می‌بردن. تصورشون این بود تعدادی به زور و اجبار، تعدادی هم بخاطر پول میان جبهه. همین اتهام ناجوانمردانه‌ای که این سال‌هاست که به مدافعین حرم هم زده می‌شه که اینا بخاطر حقوق و مزایا میرن سوریه و عراق! اما وقتی پایمردی بچه‌ها در دفاع از اعتقاداتشون و علاقۀ ویژه اونا رو به امام نگاه می‌کردن، می‌فهمیدن که حسابی گول تبلیغات حزب بعث و رادیو و تلویزیون صدام رو خوردن! وقتی می‌گفتیم هر کسی از هر اداره ای که اعزام می‌شه حقوق و فوق العاده جنگی نداره و همون حقوق اداره رو به خونواده‌ش میدن براشون خیلی جای تعجب داشت! وقتی می‌گفتیم کسی برای پول نمیاد و حتی افراد بی‌شغل یه کم هزینه ناچیز که در اون زمان دو هزار تومان بود رو دریافت می‌کنن و حتی تعداد زیادی، همینو هم نمی‌گیرن، واقعاً مغزشون هنگ می کرد و این حرفا خیلی براشون مفهوم نبود. اما بتدریج باورشون شد و همین هم رمز تغییر و تحول درونی در بعضی از اونا بود. چیزی به نام شهادت در ابتدای اسارت برای عراقی ها معنا و مفهوم نداشت و باورشون نمی شد عده ای واقعا برای تکلیف شرعی به جبهه بیان و از مرگی با شرف به اسم شهادت واهمه نداشته باشن و حتی به استقبالش برن. اما بتدریج این واژه براشون معنا و مفهوم پیدا کرد و به چشم خودشون دیدند که عده ای از همین اسرا وقتی که پای اعتقادات و رهبرشون پیش بیاد، شجاعانه می ایستند و تا مرز شهادت پیش می رن و حتی تعدادی هم بعلت پایمردی شربت شهادت رو در اوج مظلومیت و غربت نوشیدند. اسارت نه فقط برای آزادگان ایرانی دانشگاه خودسازی بود، بلکه برای عراقی هایی که طینت پاکتری داشتند نیز مدرسه تعلیم و تعلم و آموختن درس های بزرگ از اسرای ایرانی بود. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
🌷 حسین خرازی در ۱۳۳۶ خورشیدی در یکی از محلات قدیمی اصفهان چشم به جهان گشود. او در ۱۳۵۵ خورشیدی با به پایان رساندن تحصیلات مقدماتی برای انجام خدمت وظیفه عمومی به مشهد رفت و همزمان با گذراندن دوران خدمت نظام وظیفه در محافل مذهبی به مطالعه علوم قرآنی پرداخت و در ۱۳۵۷ خورشیدی پس از صدور فرمان امام خمینی(ره)‌مبنی بر فرار سربازان از پادگان ها وی نیز فرار کرد و به صفوف انقلابیون پیوست و با کوشش تمام در راه به ثمر رسیدن انقلاب فعالیت کرد.(دوازده امامی، ۱۳۷۹) https://eitaa.com/piyroo
☆خرازی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به کمیته دفاع شهری اصفهان که پس از مدتی به سپاه پاسداران تبدیل شد، پیوست و به سبب آشنایی اش با تجهیزات نظامی به مسوولیت اسلحه خانه کمیته منصوب شد. در پاییز ۱۳۵۸ خورشیدی برای مبارزه با ضد انقلاب به همراه چند تن دیگر از اعضای سپاه استان به گنبد و بندر ترکمن رفت و در این ماموریت پیشنهاد فرماندهی نیروهای اعزامی از اصفهان را نپذیرفت و به عنوان فرمانده دسته در پاکسازی شهر گنبد شرکت کرد. وی با ایجاد امنیت در ترکمن صحرا به فرماندهی عملیات سپاه بندر ترکمن منصوب شد و پس از حدود سه ماه به اصفهان بازگشت. هنگامی که در کردستان، گروه های ضد انقلاب اسلامی دست به آشوب زدند، حسین خرازی به پاوه رفت و سپس در آزادسازی سنندج از دست گروهک ضد انقلاب نقش موثری ایفا کرد. https://eitaa.com/piyroo
☆شهید خرازی با هوش و استعدادی که داشت، تاکتیک ها، فنون نظامی و شیوه فرماندهی را خیلی سریع فراگرفت به گونه ای که به فرماندهی گردان ضربت سپاه سنندج منصوب شد. گردان ضربت که وی فرماندهی آن را برعهده داشت با رزمندگان شجاع و دلاور خود در آرامش و امنیت شهرهای کردستان موثر بود، بنابرگفته سردار محسن رضایی، «شهید خرازی در اوج درگیری های کردستان به آنجا رفت بعد از تسخیر کردن سنندج، همراه با علی رضاییان فرمانده قرارگاه تاکتیکی حمزه به عنوان فرماندهی گردان ضربت که از قوی ترین گردان های آن زمان محسوب می شد، وارد عمل شد. وی در تسخیر شهرهای دیگر کردستان از قبیل دیوان دره، سقز، بانه، مریوان و سردشت نقش موثری ایفا کرد.» (محسن رضایی ۱۵ آذر ۱۳۹۴) https://eitaa.com/piyroo
☆سرانجام شهید خرازی حسین خرازی پس از عملیات کربلای پنج برای دیدار با خانواده به اصفهان آمد اما پس از چند روز دوباره به جنوب احضار شد و سرانجام در حالی که عشق به خدای متعال سراسر وجود او را فراگرفته بود در هشتم اسفند ۱۳۶۵ خورشیدی در منطقه عملیاتی شلمچه و نهرجاسم در منطقه عمومی عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. همرزمانش، پیکر او تشیع کردند. سردار رحیم صفوی در مراسم وداع با سردار فرمانده لشکر خود این چنین شهید خرازی را توصیف کرد:‌ «این برادر عزیزمان حسین، ۲۳ بهمن آمد به کمیته دفاع شهری اصفهان و من به او گفتم نگهبانی بلدی و او گفت من سربازی هم رفته ام به هر حال او از یک روز بعد از انقلاب فعالیت نظامی خود را شروع کرد و در جنگ های گنبد، کردستان و سپس سراسر جنگ تحمیلی با حضور موثر خود، تعیین کننده بود.» چند تن اسیران عراقی که چند روز پس از عملیات کربلای پنج و در جریان دفع پاتک بعثی ها به اسارت درآمده بودند در بازجویی های خود در خصوص انتشار خبر شهادت حسین خرازی گفته بودند:‌ «در جبهه ما جشن گرفته اند، زیرا به رده های مختلف از طریق بی سیم گفته اند که یکی از فرماندهان بزرگ ایران کشته شده است» https://eitaa.com/piyroo
☆همچنین همزمان با شهادت حسین خرازی حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب پیام تسلیتی صادر کردند. در فرازی از این پیام آمده است: «شهید خرازی در طول ۶ سال جنگ قله هایی از افتخار و شرف را فتح کرده بود، اینک به قله رفیع شهادت دست یافته است.» (بنی لوحی، ۱۳۸۰:۱۰۴) شهید خرازی در طول دوران فرماندهی خود بر گردان ضربت در کردستان و لشکر امام حسین(ع) بر کادر سازی و تربیت رزمندگان باصلابت و استوار تاکید داشت و به همین سبب چندین یگان از نیروهای زیردست وی به فرماندهی یگان های دیگر نظامی انتخاب می شدند که از آن جمله برخی فرماندهان کردستان و دفاع مقدس مثل سردار کریم نصر اصفهانی، سردار علی زاهدی و سردار اصغر صبوری برای فرماندهی تیپ قمر بنی هاشم و شهید ابراهیم جعفرزاده به فرماندهی تیپ زرهی ۲۸ صفر بودند. (منتظر القائم، مصاحبه با اعتصامی،۱۳۹۲) https://eitaa.com/piyroo
✍ فرازی از وصیت نامه شهید... «شخصی هستم معتقد به انقلاب اسلامی و رهبری و ولایت امام خمینی(ره) در عصر غیبت امام زمان (عج) از مردم می خواهم پشتیبان ولایت فقیه باشند. راه شهیدان ما راه حق است. اول می خواهم که شهیدان مرا بخشیده و مرا در روز جزا شفاعت کنند و از خدا می خواهم که ادامه دهنده راه آنان باشم. آنانی که با بودنشان و زندگی شان درس مقاومت و با رفتن شان درس عشق به ما آموختند.»(شاهد یاران، ۱۳۹۳، شماره ۱۰۶) https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ عظم البلا ... همخوانی شهدا ... 🕙سـاعـت عـاشقـے ⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜ سلام و درود بر شهدا و امام شهیدان افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهداےِبجنورد دلتنگ شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 چـشـم‌انتـظـار آمـدنت مانـده‌ام بسی مُردم از این صبوری و اندوه بی‌کسی غم روی غم نهادم و غمخانه شد دلم جان بر لبم رسید، به دادم نمی‌رسی؟ 🌤اللّهُمَّ‌_عَجِّلْ‌_لوَلِیِّکَ‌_الْفَرَج https://eitaa.com/piyroo
زیارتنامه شهدا🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . 🕊یادشهدا باصلوات https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 دانشمند سوئیسی در ۶٣ سالگی مسلمان شد، در ۶٧ سالگی حافظ قرآن شد. به مریض هایش اسلام و وضو را پیشنهادمی کند. او از مسلمانان با دوربین های حرارتی فیلم میگرفت ومیگفت: هنگام وضو هاله سفیدی اطرافشان را احاطه میکند. https://eitaa.com/piyroo
📷نمایی از حضور با شکوه مردم ولایتمدار شهرستان کوهرنگ در مراسم تشییع شهید مدافع امنیت«طاهر زمانی» در شهرک میهه کوهرنگ امروز ۹اسفندماه در روستای میهه شهرستان کوهرنگ استان چهارمحال وبختیاری ارسالی کاربران کانال •┈┈••✾••┈┈• https://eitaa.com/piyroo
مادر گفت: نرو، بمان دلم میخواهد پسرم عصای دستم باشد گفت:هرچه تو بگویی. فقط یک سؤال...میخواهی پسرت عصای این دنیایت باشد یا آن دنیا؟ مادر چیزی نگفت و با اشک بدرقه اش کرد... رفت و شهید شد... یاد کنیم شهدا وهمه پدران ومادران راباذکرصلوات https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢مگس وزن اردوگاه اونقد جان انسان برای بعثیا بی ارزش بود که بخاطر عدم درمان بیماریهای ساده‌ای مانند اسهال و سوء تغذیه و تبدیل آن به اسهال خونی، افراد زیادی از بچه‌های مظلومی که خونواده هاشون چشم انتظارشون بودن، به شهادت رسیدن. طوری شده بود وقتی کسی مبتلا به اسهال خونی می‌شد، دیگه هم خودش و هم بقیه ازش قطع امید می‌کردن و معمولا به زندگی بر نمی‌گشت. تنها در یه مورد یادم هست یکی از بچه‌های مشهد بنام محسن مشهدی که مدت مدیدی دچار اسهال‌خونی شده بود و تنها اسکلت و پوستش باقی مونده بود، بطوری‌که اواخر ایستادن رو پاها براش مشکل بود و بچه ها کمک‌ش می‌کردن، بعد از خواهش و التماس مکرر ما موافقت کردن که ببرنش بیمارستان. محسن قبل از اینکه با اعزامش موافقت بشه، مدتی عصبی شده بود و احساس می کرد باری شده رو دوش بقیه؛ بچه‌ها هم هواشو داشتن و دلداریش می‌دادن. یه روز اومد پیش من و گفت: رحمان من دارم می‌میرم. تو این مدت خیلی بچه‌ها رو اذیت کردم و تحملم کردن می‌خوام از همه حلالیت بطلبم. خیلی دلم شکست. بسختی خودمو کنترل کردم که اشکام جاری نشه و بیشتر از این روحیه‌اش خراب نشه. گفتم: محسن جان من ته دلم روشنه که شفا پیدا می کنی و به امید خدا همدیگه رو تو ایران ملاقات می‌کنیم. گفت: رحمان می دونم داری دلداریم میدی! ولی خودم می‌دونم کارم تمومه. اون روز خیلی باهاش صحبت کردم و آیه و حدیث براش خوندم و از امید و توکل براش گفتم. مقداری آروم شد. با بچه‌ها قرار گذاشتیم همه براش دعا کنیم و هم به عراقیا فشار بیاریم، بلکه ببرنش بیمارستان و خوب بشه. بیماری سختی نبود و علاجش راحت بود، ولی نانجیبا توجه نمی‌کردن تا این که فرد جان می‌داد. به هر حال با دعای خیر بچه‌ها و پی‌گیری مستمر اعزامش کردن بیمارستان؛ در حالی که شاید ۲۰ کیلو بیشتر وزن نداشت. ولی خوشبختانه بعد از یکی دوماه بستری در بیمارستان وقتی برگشت؛ کاملاً خوب شده بود و وزنش برگشته بود سر جاش. تا چند روز سر به سرش میذاشتیم و می‌گفتیم حسین جان! وقتی رفتی مگس وزن بودی و حالا شدی فیل وزن و از همه ما چاق و چله‌تر هستی! این یکی از شیرین‌ترین خاطرات من در اسارت بود که می‌دیدم کسی که همه ازش قطع امید کرده بودیم به زندگی و در نهایت به آغوش خونواده و وطن برگشت. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا