eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4هزار دنبال‌کننده
37.3هزار عکس
17.7هزار ویدیو
134 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
4.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ دوستِ شهید روح الله قربانی بود! وقتی که شهید قربانی به شهادت رسید، در مراسـم تشییع پیکــــرش شر‌کت کرد! آخرش هم مثل شهید قربانی به شهادت رسید! ماشینش هم مثــــل ماشین روح الله در آتــــش سوخت و پیکــــرشان ... !💔 مدافع‌حرم مهدی بختیاری🌷 https://eitaa.com/piyroo
🌿🕊 گفت را چگونه یاد گرفته ای؟ گفتم از آن گمنامی که معشوق را حتی به قیمتِ از دست دادن هویتش ، خریدار بود. خدایا بحق ما رو یک لحظه هم به حال خودمون توی این دنیا رها نکن. غرق دنیا شده را جام ندهند. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌‎‌ https://eitaa.com/piyroo
گرمای طاقت فرسای کویر درست یادم هست وقتی شهید مهدی در یگان تکاوری راور خدمت می‌کردند ماه رمضان آن سال در مرداد ماه در اوج گرمای تابستان واقع شده بود قرار بود روز بعد به ماموریت کویر بروند ،شب موقع خواب به من گفت سحر من را بیدار کن به او گفتم در گرمای کویر مگر می‌شود روزه گرفت بعد ماه رمضان قضا کن مهدی به من گفت اگر بیدارم نکنی روزه بی سحری میگیرم سحر بیدارش کردم سحری خورد و نمازش را به جا آورد و راننده آمد دنبالش و رفتن کویر ماموریت 48 ساعت طول کشید بعد از ماموریت که به خانه بازگشت برایم تعریف کرد که هوا بسیار گرم بود بچه‌ها نتوانستن تشنگی را تحمل کنند خیلی سخت و بسیار دشوار بود. آنها که کویر رفته‌اند می‌دانند گرمای طاقت فرسای کویر در مرداد ماه یعنی چه ... امنیت این روز ها را مدیون مردانی هستیم که برای آسایش و امنیت ما از سختی های دنیوی دل بریدن روحشان شاد و یادشان گرامی مهدی توسنگ🌷 تاریخ تولد:01/06/1354 تاریخ شهادت:25/08/1400 علــت شــهادت: درگیری با اشرار و قاچاقچیان مسلح محــل شــهادت: دشت سمسور کرمان https://eitaa.com/piyroo
1.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپی کمتر دیده شده از مدافع حرم جاویدالأثر حسن رجایی فر 🌷 دقایقی قبل از شهادت که از نحوه ی چگونگی به شهادت رسیدنش میگوید... 📎 شهید کربلای خانطومان ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎‎‌‌‎‌ https://eitaa.com/piyroo
شب عملیات هویزه بود، بچه ها شور و حال عجیبی داشتند. یکی وصیت نامه می نوشت، یکی نماز می خواند، بعضی قرآن می خواندند و بعضی با یکدیگر شوخی می کردند. در جاهایی صحنه هایی هم چون شب عاشورا دیده می شد. حسین دستور داد همه موجودی انبار، یعنی دو گونی لباس نو را بین بچه ها تقسیم کنند. سپس درخواست آب کرد تا غسل شهادت کند، اما آب به اندازه کافی نداشتیم. گفت: «به اندازه شستن سرم باشد، کافی ست.» به او گفتم: «فردا عملیات است و در گرد و غبار، دوباره سرت کثیف می شود.» گفت: «به هر حال می خواهم سرم را بشویم.» گفتم: «مگر می خواهی به تهران بروی؟» گفت: «نه، فردا می خواهم به ملاقات خدا بروم. حسین علم الهدی🌷 https://eitaa.com/piyroo
🔴 شیرودی در کنار هیلکوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال می‌کردند. خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام می جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد. این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد. چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا می‌رود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که می رفت برگشت؛ لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت نماز است. علی اکبر شیرودی🌷 https://eitaa.com/piyroo
✨توسل به حضرت ابوالفضل و پیدا شدن شهید به نام ابوالفضل نوروز آن سال با شب ولادت آقا امام رضا (ع) مصادف شده بود. در سنگر بچه هاي لشكر 31 عاشورا جشن گرفته بودند . آخر مراسم نوبت من شد كه بخوابم . نمي دانم چرا دلم دامن گير آقا قمر بني هاشم (ع) شد. عرض كردم: « ارباب ، شما مزه ي شرمندگي رو چشيديد. نگذاريد ما شرمنده ي خانواده شهدا شويم .» فردا صبح از بچه ها پرسيدم : « رمز امروز به نام كه باشد ؟ » فكر مي كردم چون روز ولادت امام رضا (ع) بود همه مي گويند «امام رضا (ع) » . اما حاج آقا گنجي گفت « يا ابوالفضل » . گفتم : « امروز ولادت امام رضا (ع) است » . گفت : « ديشب به آقا ابوالفضل متوسل شديم . امروز هم به نام ايشان مي رويم ، عيدي را از دست آقا بگيريم » . نخستين شهيد پس از چند دقيقه كشف شد . بسيار خوشحال شديم . نام شهيد هم روي كارت شناسايي و هم روي وصيت نامه اي كه شب عمليات نوشته بود ، حك شده بود : « شهيد ابوالفضل خدايار ، گردان امام باقر(ع) ، گروهان حبيب . از كاشان » . بچه ها گفتند توسل دي شب ، رمز حركت امروز و نام اين شهيد با هم يكي شده است. هر كجا نام توآيد به زبان ها حرم است . ابوالفضل خدایار🌷 https://eitaa.com/piyroo
3.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ لحظه تلخ اطلاع فرزندان شهرکی از پدر و مادرشان 😔 🔹 ریحانه و رضا دوفرزند بجا مانده از شهید علیرضا شهرکی هستند. 🔹 او رئیس پلیس آگاهی انتظامی شهرستان سراوان بود که صبح امروز به همراه همسرش در یک اقدام کور مسلحانه در یکی از خیابان های این شهرستان مورد هدف گلوله قرار می‌گیرد و در این حادثه هر دو به فیض شهادت می رسند. 🔹 از این شهیدان والامقام یک دختر ۱۶ ساله و یک پسر۱۵ ساله به جا مانده است. https://eitaa.com/piyroo
خورشید، بزرگ ترین مؤذن صبح است و ، والاترین مکبر آزادگی؛ و کدام تکبیر، رساتر و فراگیرتر از شهادتینی که در بی تعلق ترین ثانیه های زندگی بر زبان جاری می شود؟! آری! رهایی، محصول دل سپردگی مردان جهاد، به عالمی فراتر از خاک است ؛ محصولی که توازن عقل های زمین را درهم می شکند. پس که ایستاده می می رند . https://eitaa.com/piyroo
🌷
شهید جلال افشار از شاگردان خاص آیت الله بهاءالدینی بود؛ یک بار ایشان به جمع طلبه ها وارد شدند و فرمودند:

🕊« بین شما یکی از سربازان  عجل الله است و به زودی از میان شما می رود.»

🌹 بعدها که جلال افشار شهید شد عکسش را بردند خدمت استادش،
 آیت الله  بی اختیار گریه کردند و طوری که اشک هایشان از گونه سرازیر می‌شد و روی عکس جلال می افتاد.
فرمودند: امام زمان عجل الله از من یک سرباز می خواستند من هم آقای افشار و معرفی کردم، اشک من اشک شوق است... از مزار جلال نور خاصی به سوی آسمان ساعد است... هدیه به روح این بزرگوار صلوات✨ https://eitaa.com/piyroo
مادر در خواب پسر شهیدش را می‌بیندپسر به او می‌گوید: توی بهشت جام خیلی خوبه...چی می‌خوای برات بفرستم؟ مادر می‌گوید: چیزی نمی‌خوام؛ فقط جلسه قرآن که می‌رم، همه قرآن می‌خونن و من نمی‌تونم بخونم خجالت می‌کشم... می‌دونن من سواد ندارم، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون!!🥀 پسر می‌گوید: نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون! .بعد از نماز یاد حرف پسرش می‌افتد! قرآن را بر می‌دارد و شروع می‌کند به خواندن... خبر می‌پیچد! پسر دیگرش، این‌ را به عنوان کرامت شهید، محضر آیت الله نوری همدانی مطرح می‌کند و از ایشان می‌خواهد مادرش را امتحان کنند... حضرت آیت‌الله نوری همدانی نزد مادر شهید می‌روند! قرآنی را به او می‌دهند که بخواند! به راحتی همه جای قرآن را می‌خواند؛ اما بعضی جاها را نه! میفرمایند: «قرآن خودتان رو بردارید و بخوانید!» مادر شهید شروع می‌کند به خواندن از روی قرآن خودش؛ بدون غلط آیت الله نوری با گریه، چادر مادر را می‌بوسند و می‌فرمایند: «جاهایی که نمی‌توانستند بخوانند متن غیر از قرار داده بودیم که امتحانشان کنیم.»✨ شهید 🌷 https://eitaa.com/piyroo