ما گشته ایم، نیست، تو هم جستجو مکن
آن روزها گذشت، دگر آرزو مکن
دیگر سراغ خاطره های مرا مگیر
خاکستر گداخته را زیر و رو مکن
در چشم دیگران منشین در کنار من
ما را در این مقایسه بی آبرو مکن
راز من است غنچه ی لب های سرخ تو
راز مرا برای کسی بازگو مکن
دیدار ما تصور یک بی نهایت است
با یکدگر دو آینه را رو به رو مکن
#فاضل_نظری
✍@poem110
سهمم شده بن بست ترین مقصد دنیا
هیهات ڪه گم گشته ترین فرد جهانم!
#نیلوفر_فولادی
✍@poem110
چه آرزوی محالی است، قدم زدن با تو...
اجازه هست که گاهی، ببینمت از دور؟!
#حسین_شفیع_زاده
✍@poem110
برایم نسخه ی دوری بپیچ اما بدان این دل
از این دیوانه تر شاید، ولی عاقل نخواهد شد!
#محمد_عزیزی
✍@poem110
دلم هوای تو کرده هوای آمدنت 🌼
صدای پای تو آید صدای آمدنت
چقدر وعدهی وصل تو را به دل بدهم
چقدر جمعه بخوانم دعای آمدنت...!!
#محسن_عرب_خالقی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
نوش کن این چای لب سوزی که دم کردم رفیق🍮
گاه باید داغ را با داغ دیگر سرد کرد
#زینب_کرمی_یگانه
✍@poem110
دیدار جهان بی تو غم انگیز شد ، ای یار !
انگار ، بهاری است که پاییز شد ای یار !
چندان که مرا جام تُهی شد ز می وصل
جانم ز تمنای تو ، لبریز شد ، ای یار !
#حسین_منزوی
✍@poem110
پربسته بود و وقت پریدن توان نداشت
مرغی که بال داشت ولی آسمان نداشت
خوکرده بود با غم زندان خود ولی
دیگر توان صبر در آن آشیان نداشت
جز آه زخم های دهن باز کرده اش
در چارچوب تنگ قفس همزبان نداشت
آنقدر زخمی غل و زنجیر بود که
اندازه ی کشیدن یک آه جان نداشت
زیر لگد صداش به جایی نمیرسید
زیر لگد شکست و توان فغان نداشت
با تازیانه ساخت که دشنام نشنود
دیگر ولی تحمل زخم زبان نداشت
هرچند میزبان تنش تخته پاره شد
هرچند روی پل بدنش سایبان نداشت
دیگر تنش اسیر سم اسب ها نشد
دیگر سرش به خانۀ نیزه مکان نداشت
✍@poem110