5.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهدا_ شرمنده ایم
#رادان
#حجاب_بالندگی
# تولیدی_ ع.س_ مر.آ.شهید باهنر فراجا
✳️کانال #روابط_عمومی_ف_انتظامی_استان_اردبیل در پیام رسان های ایتا ،سروش،روبیکا،اینستا وتلگرام✳️
🔺لینک در #ایتا
🌐 https://eitaa.com/ravabetomomi_ostan_ardebil
🔺لینک در #سروش
🌐 https://splus.ir/ravabetomomi_ostan_ardebil
♦️شرایط قانونی امر به معروف و نهی از منکر
👈سه نکته درباره قانون، امر به معروف و نهی از منکر و حجاب
۱. قانون
از چالشهای اساسی ما در نظام حکمرانی امروز کمحیثیت شدن یا حتی بیحیثیت شدن قانون است. در هیچ برههای از یکصدوشانزده سال گذشته قانونگذاری به این کمیت قانون مصوب نداشتهایم و همزمان به این کمیت به قانون بیتوجهی نمیشده است. این امر معلول ریشههای مختلفی است که مهمترین آن به ساختار خود مجلس باز میگردد که باید در جای خود موشکافی شود. یکی از موارد بیحیثیتشدن قانون در قوانین جزایی است.
2: امر به معروف و نهی از منکر
چرا امر به در اتاق در بسته سیگار نکشید یا زبالهها را در غیر محل آن در معابر نریزید یا صدای موسیقی را بلند نکنید یا متعرض زنان نشوید و مانند اینها موجب تفرقه نمیگردد؟ پاسخ واضح است. این مسائل برخلاف حجاب، اجماع نسبی اجتماعی بر قبیحبودن دارند اما در مورد حجاب به علت کمکاری در توضیح و تبیین و به علت هجوم عظیم فرهنگ لیبرال جهانی نه تنها اجماعی ندارد، بلکه برخی افراد آزادی در حجاب را نه از سر لجبازی با حاکمیت و نه از سر غریزه، بلکه از جهت حقوق فردی حق خود میدانند و کسی نه آسیب آن را برای جامعه و شهروندان توضیح داده و نه آموزشی رسمی در این زمینه تدارک شده و نه گروههای مرجعی که نهادهای رسمی برای جامعه ترسیم کردهاند (از جمله ترویج سلبریتیها) به آن پایبند هستند.
۳: حجاب
حجاب ضروری دین است، اگر اظهارنظرهای روشن فکرگونه مدرنیتهزده را کنار بگذاریم فقیه و اسلامشناسی در ضرورت آن تردید ندارد. صراحت آیات شریف قران کریم و احادیث معصومین علیهمالسلام درباره آن بسیار است. از طرف دیگر به سمبل فرهنگی انقلاب تبدیل شده و تخریب و مواجهه با آن مقابله با انقلابیگری شده است. اما کسانی که در جامعه حضور دارند و به کلاسهای زنانه دانشگاه میروند و در محیطهای کاری مختلط حاضر میشوند همگی بدون استثنا معترفاند که آنچه یک زن کمحجاب را باحجابتر میکند، احترام به اوست و مُقراند که امر و نهی بهجز زمانی که ترس می آورد برای دقایقی که در حضور شماست اثری عکس داشته و او به لجبازی میاندازد. این نکته در همه محافل مذهبی عالمانه گفته میشود اما کار کماکان در دست گروهی است که از بیحجابی عصبانی است و امر و نهی از روی تحکم را راه و چاره میداند.
#رادان
#حجاب_بالندگی
#تولیدی_عس_البرز
مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی)
چادر، پیش از آنكه یك حجاب اسلامی باشد، یك حجاب ایرانی است.
۱۳۷۳/۰۷/۲۰
#رادان
#حجاب_بالندگی
#پلیس_مجاهد
#پلیس_تراز_انقلاب
#تولیدی_عس_انتظامی_گیلان
🔰وظایف پلیس در اجرای طرح عفاف و حجاب "معابر عمومی"
♨️فرمانده کل انتظامی کشور با اشاره به استفاده از فناوری و تجهیزات پیشرفته جهت شناسایی فرد خاطی در حوزه معابر عمومی افزود: در ابتدا به وی تذکر داده خواهد شد و بعد از آن فرد با مدارک به حوزه قضایی معرفی تا به پروندهاش رسیدگی شود.
#رادان
#عفاف_و_حجاب
#حجاب_بالندگی
#پلیس_ترازانقلاب
#تولیدی_عس_خراسانجنوبی
🌹 با سلام و عرض ادب خدمت شما همراهان عزیز
از امشب تا پیش از ماه ذالقعده ، به امید خدا هر شب حدود ساعت ۲۱ رمان #سپر_سرخ تقدیم حضورتان میشود امید است که مورد پسند شما عزیزان واقع بشه .
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
#سپر_سرخ
#رادان
#حجاب_بالندگی
#تولیدی_عس_زنجان
✍️ رمان #سپر_سرخ
#قسمت_اول
💠 از پنجره اتاق نسیم خوش رایحه بهاری نوازشم میکرد تا خستگی یک شب طولانی را خمیازه بکشم.
مثل هر روز به نیت شفای همه بیمارانی که دیشب تا صبح مراقبشان بودم، سوره #حمدی خواندم و سبک و سرحال از جا بلند شدم.
💠 روپوش سفید پرستاریام را در کمد مرتب کردم، مانتوی بلند یشمی رنگم را پوشیدم و روسریام را محکم پیچیدم که کسی به در اتاق زد.
ساعت ۷ صبح بود، آرزو کردم در این ساعتِ تعویض شیفت، بیمار جدیدی نیاورده باشند و بتوانم زودتر به خانه بروم که در چهارچوب در، قد بلندش پیدا شد.
💠 برای شیفت صبح آمده بود و خیال میکرد هر چه پیراهن و شلوارش تنگتر باشد، پیش چشمم جذابتر میشود و خبر نداشت فقط حالم را بیشتر به هم میزند که با لبخندی کرشمه کرد :«صبح بخیر آمال!»
نمیدانست وقتی با آن خط باریک ریش و سبیل، صدایش را نازک میکند و اسم کوچکم را صدا میزند چه احساس بدی پیدا میکنم که به اجبارِ رابطه همکاری، تنها پاسخ #سلامش را دادم و او دوباره برایم زبان ریخت :«دیشب خیلی خسته شدی؟»
💠 نمیخواستم مستقیم نگاهش کنم که اگر میکردم همین خشم چشمانم برای بستن دهانش کافی بود و میدانستم #زیبایی صورتم زبانش را درازتر میکند که نگاهم را به زمین فرو بردم و یک جمله گفتم :«گزارش مریضا رو نوشتم.»
و دیگر منتظر پاسخش نماندم، کیفم را از کمد بیرون کشیدم و از کنارش رد شدم که دوباره با صدای زشتش گوشم را گزید :«چرا انقدر بد رفتار میکنی آمال؟»
💠 روی پاشنه پا به سمتش چرخیدم و باید زبانش را کوتاه میکردم که صدایم را بلند کردم :«کی به تو اجازه داده اسم منو ببری؟»
با لبهای پهن و چشمان ریز و سیاهش نیشخندی نشانم داد و همه خویشتنداری دخترانهام را به تمسخر گرفت :«همین کارا رو میکنی که هیچکس نمیاد سمتت! #داعش هم انقدر سخت نمیگرفت که تو میگیری!»
💠 عصبانیت طوری در استخوانهایم دوید که سرانگشتانم برای زدن کشیدهای به دهانش راست شد و با همان دستم دسته کیفم را چنگ زدم تا خشمم خالی شود.
این جوانک تازه از #آمریکا برگشته کجا داعش را دیده بود و دیگر لیاقت نداشت حتی صدایم را بشنود که از اتاق بیرون رفتم.
💠 میشنیدم همچنان به ریشخندم گرفته و دیگر نمیفهمیدم چه میگوید که حالا فقط چشمان کشیده و نگاه نگران آن جوان را میدیدم.
او به گمانش فقط به تمسخرم گرفته و با همین یک جمله کاری با دلم کرده بود که دوباره خمار خیال او خانه خاطراتم زیر و رو شده بود.
💠 از بیمارستان خارج شدم و از آنهمه شور و نشاط این صبح #بهاری تنها صحنه آن شب شیدایی پیش چشمانم مانده بود که قدمهایم را روی زمین میکشیدم و دوباره #حسرت حضورش را میخوردم.
از آخرین دیدارش سه سال گذشته بود و هنوز جای خالیاش روی شیشه احساسم ناخن میکشید که موبایلم زنگ خورد.
💠 گاهی اوقات #رؤیا تنها مرهم درد دوری میشود که کودکانه آرزو کردم او پشت خط باشد و تیر خیالبافیام به سنگ خورد که صدای نورالهدی در گوشم نشست.
مثل همیشه با آرامش و مهربانی صحبت میکرد و حالا هیجانی زیر صدایش پیدا بود که بیمقدمه پرسید :«آمال میای بریم #ایران؟»
💠 کنار خیابان منتظر تاکسی ایستادم و حس کردم سر به سرم میگذارد که بیحوصله پاسخ دادم :«تازه شیفتم تموم شده، خستهام!»
بیریاتر از آنی بود که دلگیر حرفم شود، دوباره به شیرینی خندید و شوخی کرد :«خب منم همین الان از شیفت برگشتم خونه! تازه مگه همیشه دوست نداشتی محبت اون پسره رو جبران کنی؟ اگه میخوای الان وقتشه!»
💠 نگاهم به نقطهای نامعلوم در انتهای خیابان خیره ماند و باور نمیکردم درست در همان لحظاتی که #پریشان او شده بودم، نامش را از زبان نورالهدی بشنوم که به لکنت افتادم :«چطور؟»
طوری دست و پای دلم را گم کرده بودم که نورالهدی هم حس کرد و سر به سرم گذاشت :«یعنی اگه اون باشه، میای؟»
💠 حس میکردم دلم را به بازی گرفته و اینهمه تکرار #خاطراتش حالم را به هم ریخته بود که کلافه شدم :«من چی کار به اون دارم!»
رنجشم را از لحنم حس کرد، عطر خنده از صدایش پرید و ساده صحبت کرد :«#ابومهدی داره نیروهای #حشد_الشعبی رو برای کمک به سیل #خوزستان میبره ایران.»...
#ادامه_دارد
#رادان
#حجاب_بالندگی
#سپر_سرخ
#تولیدی_عس_زنجان
فرازی از وصیت نامه شهید فرج الله ابراهیمی
{از خواهران عزیزم می خواهم که حجاب خود را خوب حفظ کنید زیرا حجاب شما از خون شهداء کوبنده تر است.}
#حجاب_بالندگی
#رادان
#حجاب_عفاف
#تولیدی_عس_بوشهر