👈به کانال پلیس قزوین در ایتا،سروش و روبیکا بپیوندید⬇️
🆔eitaa🍁 @police_qazvin
🆔sorosh☘ https://splus.ir/police_qazvin
🆔rubika🍃@police_qazvin
15.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥انهدام سه باند توزیع مواد مخدر کشور در مازندران
📌ماموران انتظامی سه باند بزرگ توزیع موادمخدر کشور را در مازندارن متلاشی کردند.
🎤بنیامین مرشدی گزارش میدهد
https://eitaa.com/police_mazandaran
حکایت مرزبان شهیدِ پاسگاهِ "مزه سر" که سر وعده ۱۵ روزه به خانه برگشت/
شرح این حکایت 👈 https://b2n.ir/b45088
May 11
May 11
26.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهدای عرصه مبارزه با مواد مخدر، شهدای امنیت جهانی هستد
#اقتدار_امنیت
#امنیت_سلامت
#پلیس_خدمتگزار
#امین_خوزستان
#شهدای_مبارزه_با_موادمخدر
#مدافع_امنیت
💢دستگیری شرور مسلح در بافت
🔹استوار کریمی در حین دستگیری متهمی در بافت به شهادت رسید
🔹به گزارش پایگاه خبری شهدای فراجا، ساعت ۱۸:۱۰ عصر امروز ماموران یگان انتظامی و کلانتری شهر بافت با حکم قضایی برای دستگیری یک شرور به منزل وی مراجعه می کنند.
🔹 فرد شرور به محض رسیدن ماموران به جلو منزل، هنگامی که در را باز می کند ماموران را به رگبار گلوله می بندد.
🔹 یک نفر از پرسنل یگان انتظامی شهرستان بافت به نام جواد کریمی در این حادثه به شهادت رسید و ۲ تن دیگر نیز مجروح شدند.
🔹 جانشین فرمانده انتظامی استان کرمان از دستگیری یک متهم خبر داد و افزود: دستگیری سایر متهمان و ابعاد این درگیری مسلحانه در دست اقدام است.
🔹اخبار تکمیلی متعاقبا اعلام می گردد .
🚨شهادت مامور انتظامی در شهرستان بافت
🔹جانشین فرماندهی انتظامی استان کرمان از وقوع درگیری پلیس بافت با یک متهم منجر به شهادت یکی از همرزمان انتظامی خبر داد.
سردار "روانبخش" در تشریح این خبر گفت: شامگاه امروز ماموران انتظامی کلانتری دوازده و یگان امداد شهرستان بافت که در اجرای حکم قضایی برای دستگیری یک متهم تحت تعقیب عازم یکی از محله های شهر شده بودند با تیراندازی متهم مورد نظر مواجه شدند.
وی افزود: طی این درگیری دو تن از همرزمان انتظامی از ناحیه دست و پا مجروح و متاسفانه همرزم دیگرمان استوار کریمی به فیض شهادت نائل آمد و متهم از محل فرار کرد که پیمایی های پلیسی برای دستگیری این متهم تحت تعقیب ادامه دارد.
👈گفتنی است شهید استوار کریمی متأهل و دارای یک فرزند پسر ۶ ساله است
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
«پسرم، قاسم»
✍با نیروهایم رسیده بودیم به ابوغریب، شهر کوچکی نزدیک بغداد. همانجا پیرزنی را دیدیم که حیران بود و مضطرب. جلو رفتم و پرسیدم: «چی شده مادر؟» به زبان خودش مویه کرد و خطاب به داعشیها گفت: «بکشید؛ اما قاسم میآید.» دستش را بالا آورده بود و مدام تکان میداد: «بکشید، پسرم قاسم میآید.»
چند دقیقهای کنارش ماندیم. از حال و روزش پرسیدیم. پیرزن ما را مثل بچههای خودش دانست و از غصههایش گفت. خواستیم از پسرش قاسم هم بپرسیم که لا به لای حرفهایش فهمیدیم منظورش از پسرم قاسم، حاج قاسم سلیمانی بوده. حاجی سلیمانی از همان وقتها جای خودش را توی قلب خیلیها باز کرده بود، خیلی از عراقیها؛ مثل پیرزن ابوغریبی سنی مذهب.
✍️ شیخ جابر رجب، نماینده عصائب اهل الحق در ایران
📍سلیمانی عزیز، صفحه ۷۲