تعویق اعزام سربازان ورزشکار موعد اعزام ورزشکاران تیم های ملی با ارائه درخواست کتبی فدراسیون مربوط جهت اعزام به مسابقات المپیک , جهانی و آسیایی حداکثر تا 4 ماه به تعویق می افتد #عکس_نوشته 🇮🇷 #کانال_خبردار | @vazifeh_ir🇮🇷 💠 @policekhorasan_razavi

📌 #پرسش از شما؛ پاسخ از ما 🔉 پرسش های خود در زمینه خدمت وظیفه عمومی را به آیدی @vazifeh_ir1401 در پیام‌رسان سروش ارسال کنید و پاسخ خود را از جانب کارشناسان سازمان وظیفه عمومی دریافت کنید. 🇮🇷 #کانال_خبردار | @vazifeh_ir 🇮🇷 💠 @policekhorasan_razavi

🌷به یاد دختری با کاپشن صورتی و گوشواره قلبی شکل (شهیده ریحانه سلطانی نژاد) #ما_ملت_شهادتیم #ایران_تسلیت #آنفالو_سلبریتی_اجاره_ای 💠 @policekhorasan_razavi

❌توهین بی شرمانه #سلبریتی_اجاره_ای به شهدای حادثه تروریستی کرمان چگونه میتوان از پر کشیدن دختر با کاپشن صورتی گوشواره قلبی شکل خوشحال شد!؟😔 انسانیت هم آرزوست🤲 #ما_ملت_شهادتیم #ایران_تسلیت #آنفالو_سلبریتی_اجاره_ای 💠 @policekhorasan_razavi

🔰رشادت ، صلابت و استقامت ، درس های بزرگ شهدا و خانواده های معظم آنها برای جامعه امروز ✅ فرمانده ارشد انتظامی استان خراسان رضوی رشادت ، صلابت و استقامت را درس های بزرگ شهدا و خانواده های معظم آنها برای جامعه امروز و پایداری امنیت برشمرد. سرتیپ محمد کاظم تقوی با حضور در جمع خانواده ستوانیکم شهید «مهران اقرع» گفت : عزت و عظمت انقلاب اسلامی و اقتدار ایران بزرگ مرهون جانفشانی شهدایی است که برای سربلندی این نظام و دفاع از حقوق مردم و خاک کشور عزیزمان هستی خود را نثار کردند. وی افزود : پایمردی در امتداد راه شهیدان یک تکلیف خطیر است که با درایت و شناخت پیام شهدا معنا پیدا می‌کند و در این مسیر رشادت، صلابت و استقامت درس های بزرگی هستند که باید سرمشق زندگی امروز ما در حفظ و پایداری امنیت و اقتدار کشورمان باشد. فرمانده ارشد انتظامی استان خراسان رضوی دراین دیدار که سرهنگ ریاحی ، رییس بازرسی و سرهنگ ظریف ، معاون نیروی انسانی فرماندهی انتظامی خراسان رضوی او را همراهی می کردند، گفت: شهدا هستی خود را نثار امنیت و آرامش جامعه کردند و خانواده‌های معظم آنها با بردباری و صبر الگوهای راستین اثبات حرکت مسیر انقلاب در امتداد نهضت حسینی هستند. وی خدمت به خانواده معظم شهدا را توفیقی بزرگ و وظیفه ای سنگین برشمرد و بر اهتمام جدی در این عرصه تاکید کرد. فرمانده ارشد انتظامی خراسان رضوی همچنین با خانواده معظم سرباز شهید امیر حسین شبانی حصار دیدار و از آنان تجلیل و دلجویی کرد. https://eitaa.com/policekhorasan_razavi

فاطمه نظری دانش‌آموزی که در انفجار کرمان به شهادت رسید تازه نمازخوان شده بوده و با دوستاش یک گروه داشت که نماز اول وقت را به هم یادآوری کنند.. #ما_ملت_شهادتیم #ایران_تسلیت #آنفالو_سلبریتی_اجاره_ای 💠 @policekhorasan_razavi

🔰مسافر کوچولو !🔰 با ديدن قطره هاي زلال اشک روي گونه هاي کودک خردسال قلبم گرفت و انگار دنيا روي سرم آوار شد. ✏️نويسنده: غلامرضا تديني راد 💠 @policekhorasan_razavi

🔰مسافر کوچولو ! زن جوان و کودکي خردسال سوار ماشينم شدند. عادت دارم با مسافرهاي کوچولو خوش و بش کنم و از خوشحالي بچه ها، شاد مي شوم. پسرک با جثه ريز روي صندلي نشسته بود و گريه مي کرد. تازه مي خواستم بپرسم چرا گريه مي کني و بگويم مرد که گريه نمي کند. اما با صحنه غم انگيزي روبرو شدم و به خودم گفتم مرد هم گريه مي کند. زن جوان به کودک چشم غره مي رفت و يک بار هم بد جور کتکش زد. تمام هوش و حواسم به آينه وسط خودرو بود. لحظه اي که ديدم زن جوان با انگشتانش لپ هاي تپلي بچه را گرفته و فشار مي دهد قلبم درد گرفت. نتوانستم خودم را کنترل کنم. پرسيدم : ببخشيد خواهرم، اين کوچولو بچه شماست؟! زن جوان روبرگرداند و گفت: نه خير. اين آتيش پاره بچه شوهرم است. ناخودآگاه اشک از چشم هايم جاري شد. در حالي که ديگر نه صدايي مي شنيدم و نه دلم مي خواست از آينه به صندلي عقب نگاه کنم رانندگي مي کردم. به مقصد رسيديم. پياده شدند؛ پدر کودک کنار يک خودرو منتظر شان بود. زن با لحني مهربان گفت: پسرم، پياده شو عزيزم. مي خواستم بروم و به مرد جوان بگويم شاهد چه صحنه دردناکي بوده ام. پاهايم رمق نداشتند از پشت فرمان خودرو پياده شوم ... . من خودم درد کشيده اين غم سنگين هستم و طاقت ندارم کسي به يک بچه بگويد بالاي چشمش ابروست. خدا بيامرزد اموات شما را . بچه بودم که مادرم از دنيا رفت. درد يتيمي، بدترين درد دنياست و الهي هيچ بچه اي مصيبت زده مرگ پدر و مادر نشود. خانه ما سياه پوش شد و تاريک. مادر بزرگم تنهاي مان نگذاشت؛ ولي ... . چه شب هايي دلتنگ مادرم، آرام و بي صدا گريه کردم و هيچ کس نفهميد. پدرم افسرده و گوشه گير شده بود. دو سال گذشت. با اصرار مادر بزرگ، ازدواج کرد. زني پا به خانه ما گذاشت که يک فرشته واقعي است. هنوز هم که هنوزه وقتي مي بينم مي خندد دلم شاد مي شود و ذره اي ناراحتي اش را ببينم دلم مي ترکد. با اين که حاصل زندگي اين فرشته مهربان و پدرم دو فرزند ديگر است؛ يعني يک خواهر و يک برادر دارم اما همه مي گويند مادرت بيشتر از آن ها دوستت دارد. زير سايه اين مادر، هيچ گاه احساس تنهايي و بي پناهي نکرده ام. براي ازدواجم سنگ تمام گذاشت و بعد از مرگ پدرم، تنها تکيه گاهم شده است. باور کنيد تا اين لحظه به خودم اجازه نداده ام بگويم نامادري، که او از مادر برايم عزيزتر است. زندگي يعني همين، يعني عشق، معرفت و انسانيت. يعني از خود بگذريم و تکيه گاه ديگران باشيم... . مرد ميان سال آهي کشيد و افزود: دلم مي خواست آن روز به نامادري آن کودک مظلوم بگويم: خواهرم، هر چه کني به خود کني و بگذار از تو هم به خوبي ياد شود. حرف هاي راننده خودرو مسافربر تمام نشده بود؛ به مقصد رسيديم. آن روز او با ديدن زني که در پياده رو بچه اش را کتک مي زد ياد خاطره مسافر کوچولو افتاد و براي من هم درد دل کرد. بعضي حرف ها را بايد شنيد و به قول معروف قاب طلا گرفت. ✏️نويسنده: غلامرضا تديني راد 💠 @policekhorasan_razavi

📚 #داستان‌ما روزی در دُرّ(جواهر قیمتی) گرانبهای پادشاه لکه سیاهی مشاهده شد. هر کاری درباریان کردند نتوانستد رفع لکه کنند، هر جایی وزیر مراجعه کرد کسی علت را نتوانست پیدا کند تا مرد فقیری گفت من میدانم چرا دُر سیاه شده! پس مرد فقیر را پیش پادشاه بردند او به پادشاه گفت در دُرّ گرانبهای شما کِرمی هست که دارد از آن میخورد. پادشاه به او خندید و گفت : ای مردک مگر میشود در دُر کِرم زندگی کند؟ ولی مرد فقیر گفت: ای پادشاه من یقین دارم کرمی در آن وجود دارد. پادشاه گفت: اگر نبود گردنت را میزنم و مرد بیچاره پذیرفت. وقتی دُر را شکافتند دیدند کرمی زیر قسمت سیاهی رنگ وجود دارد. پادشاه از دانایی مرد فقیر خوشش آمد و دستور داد او را در گوشه ای از آشپزخانه جا دهند و مقداری از پس مانده غذاها نیز به او دادند . روز بعد پادشاه سوار بر اسب شد و رو به مرد فقیر کرد و گفت: این بهترین اسب من است نظرت تو چیست؟ مرد فقیر گفت بهترین در تند دویدن هست ولی یک ایرادی نیز دارد! پادشاه گفت چه ایرادی؟ فقیر گفت: در اوج دویدن اگر هم باشد وقتی رودخانه را دید به درون رودخانه می پرد. پادشاه باورش نشد و برای امتحان اسب و صحت ادعای مرد فقیر سوار بر اسب از کنار رودخانه ای گذشت که اسب سریع خودش را درون آب انداخت. پادشاه از دانایی مرد فقیر متعجب شد و یک شب دیگر نیز او را در محل قبلی با پس مانده غذا جا داد و روز بعد خواست تا او را بیاورند. وقتی نزد پادشاه آمد پادشاه از او سوال کرد ای مرد دیگر چه می دانی؟ مرد که به شدت میترسید با ترس گفت: می دانم که تو شاهزاده نیستی!! پادشاه به خشم آمد و او را به زندان افکند. ولی چون دو مورد قبل را درست جواب داده بود پادشاه را در پی کشف واقعیت وا داشت و پادشاه نزد مادرش رفت و گفت: ای مادر راستش را بگو من کیستم؟ این درست است که شاهزاده نیستم؟ مادرش بعد کمی طفره رفتن گفت: حقیقت دارد پسرم؛ چون من و شاه بی بهره از داشتن بچه بودیم و از به تخت نشستن برادرزاده های شاه هراس داشتیم وقتی یکی از خادمان دربار تو را به دنیا آورد تو را از او گرفتیم و گفتیم ما بچه دار شدیم و بدین طریق راز شاهزاده نبودن پادشاه مشخص شد. پادشاه بار دیگر مرد فقیر را خواست ولی این مرتبه برای چگونگی پی بردن به این وقایع بود و به مرد فقر گفت چطور آن دُر و اسب و شاهزاده نبودن مرا فهمیدی؟ مرد فقیر گفت: دُر را از آنجایی که هر چیزی تا از درون خودش خراب نشود از بین نمی رود فهمیدم. و اسب را چون پاهایش پشمی بود و کُرک داشتند فهمیدم که این اسب در زمان کُره ای چون اسب ها و گاومیش ها یک جا چرا میکردند با گاومیشی اُنس گرفته و از شیر گاومیش خورده بود و به همین خاطر از آب خوشش می آید. سپس پادشاه گفت اصالت مرا چگونه فهمیدی، مرد فقیر گفت: موضوع اسب و دُر که برایت مهم بودند را گفته بودم ولی تو دو شب مرا در گوشه ای از آشپزخانه جا دادی و پاداشی به من ندادی و این کار دور از کرامت یک شاهزاده بود و من هم فهمیدم تو شاهزاده نیستی....!! آری اکثر خصایص ذاتی است یعنی در خون طرف باید باشد. اصالت به ریشه است... 💠 @policekhorasan_razavi

📺 انیمیشن از قضا 😆 🔺این قسمت: «خانه ای که او را زد!» 🎬تهیه شده در معاونت فرهنگی و اجتماعی پلیس خراسان رضوی 💠 @policekhorasan_razavi

. 📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: سه شنبه - ۱۹ دی ۱۴۰۲ میلادی: Tuesday - 09 January 2024 قمری: الثلاثاء، 26 جماد ثاني 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام 🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام 🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️3 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام ▪️4 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام ▪️6 روز تا شهادت امام هادی علیه السلام ▪️13 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیه السلام ▪️16 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام 💠 @policekhorasan_razavi

✅ الإمامُ الكاظمُ عليه السلام وَجَدتُ عِلمَ النّاسِ في أربَعٍ ; أوَّلُها أن تَعرِفَ رَبَّكَ ، و الثّانِيَةُ أن تَعرِفَ ما صَنَعَ بِكَ ، و الثّالِثَةُ أن تَعرِفَ ما أرادَ مِنكَ ، و الرّابِعَةُ أن تَعرِفَ ما يُخرِجُكَ مِن دِينِكَ .; امام كاظم عليه السلام دانشِ مردم را در چهار قسم يافتم; نخست اين كه پروردگارت را بشناسى، دوم اين كه بدانى با تو چه كرده است، سوم اين كه بدانى از تو چه خواسته است و چهارم اين كه آنچه تو را از دينت بيرون مى برد، بشناسى.; كشف الغمّة : 3/45. 💠 @policekhorasan_razavi