پرسش:در سوره آلعمران آیه 19 آمده است: «دین نزد خدا اسلام است» آیا به درستى این همه مسیحى و یهودى که امروزه در دنیا زندگى مىکنند، در آن دنیا از زیانکاران خواهند بود؟
آیا این آیه نوعى برترى و تبعیض براى اسلام نسبت به دیگر ادیان نیست؟
پاسخ:
آرى قرآن مىگوید: «ان الدین عند الله الاسلام؛(1) همانا دین نزد خدا اسلام است».
نیز مىفرماید: «و من یبتغ غیر الاسلام دیناً فلن یقبل منه؛(2) هر که جز اسلام دینى را بجوید، هرگز از او پذیرفته نشود.»
در توضیح این آیه شهید مطهرى مىگوید: اسلام همان تسلیم است و دین اسلام همان دین تسلیم (در مقابل حق) است، ولى حقیقت تسلیم در هر زمانى شکلى داشته و در این زمان شکل آن همان دین گرانمایه پیامبر اسلام(ص) است. قهراً کلمه اسلام تنها بر آن منطبق مىگردد. به دیگر سخن: لازمه تسلیم خدا شدن، پذیرش دستورهاى او مىباشد و روشن است که همواره باید به آخرین دستور خدا عمل شود. آخرین دستور خدا همان است که آخرین رسول او آورده باشد.(3)
این سخن را که دین اسلام، دین بر حق و تکامل یافته ادیان الهى است، از دو زاویه مىتوان مورد تحقیق قرار داد: یکى از زاویه و منظر درون دینى است، و دیگرى از نگرش برون دینى، لیکن در این جا به پاسخ از نگرش درون دینى بسنده مىکنیم:
یک مسلمان با نگاه به آیات و روایات به این نتیجه مىرسد که اسلام بر دیگر ادیان و مکاتب برترى دارد. اگر چه مسلمانان به حکم «آمن الرسول بما أنزل الیه من ربه و المؤمنون کل آمن بالله و ملائکته و کتبه و رسله؛ پیامبر به آنچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده است ایمان آورده است، و مؤمنان همگى به خدا و فرشتگان و کتابها و فرستادگانش ایمان آوردهاند».(4) به تمامى پیامبران گذشته ایمان دارد، ولى معتقدند دین اسلام، دین اسلام، دین اسلام یافته آدم، نوح، ابراهیم، موسى و عسى(ع) است که با تکمیل رهنمودهاى وحیانى «و تمت کلمة ربک صدقاً وعدداً؛ و سخن پروردگارت به راستى وداد، سرانجام گرفته است».(5) این دین مورد رضاى خداوندى است «و رضیت لکم الاسلام دیناً؛ و اسلام را براى شما (به عنوان) آیینى برگزیدم.»(6)
بدین جهت است که قرآن پیام آور این شریعت را خاتم انبیا معرفى کرده است. «... و لکن رسول الله و خاتم النبیین؛ پیامبر فرستاده خدا و خاتم پیامبران است».(7)
از نگاه درون دینى، پیامبران جملگى در یک مسیر و پیامبر قبلى مبشر پیامبر بعدى و بعدى تأیید کننده قبلى است. (7) آخرین آنان، برترین، و پیامش بهترین پیامها است که از آن به دین حق، در برابر ادیان باطل، یا دین برتر در برابر شرایع پیشین آسمانى یاد مىشود. در منطق قرآن ادیان آسمانى نداریم، بلکه یک دین است که با مقتضیات سازمان تکامل یافته است.
به قول محمود شبسترى:
یکى خط است از اول تا به آخر
بر او خلق خدا جمله مسافر
در این ره انبیا چون ساربانند
دلیل و رهنماى کاروانند
وز ایشان سید ما گشته سالار
هم او اول، هم او آخر در این کار
بر او ختم آمده پایان این راه
بدو منزل شده «ادعوا الى الله»
حال با توجه به آنچه که از این نگرش گذشت مىگوییم: یک مسلمان نمىتواند بپذیرد، دینى غیر از دین اسلام مورد پذیرش خداى بزرگ است.
به مقتضاى این بینش مىگوید: جهان بینى و ایدئولوژى و نظام اخلاقى و ارزشى اسلام بر دیگر مکتبها برترى دارد. این برترى، عقیدتى و ایدئولوژى است، نه تبعیض در داورى و یا تبعیض نژادى و نباید برترى عقیدتى را به تبعیض تعبیر نمود، چون اگر مراد از تبعیض، رفتار یا داورى نابرابر نسبت به افراد بشر باشد، این نه رفتار است و نه داورى نابرابر.
اگر مراد از تبعیض، نژادى باشد، مىگوییم: مسلمانان چنین عقیدهاى ندارند که یک نژاد خاصى به بهشت مىروند، بلکه مىگویند هر که اعتقاد و زیستنش راستین باشد، به بهشت راه پیدا مىکند اگر گفته شد: فلان اعتقاد راستین است، ولى عقیده دیگر راستین نیست، به این تبعیض نمىگویند. این جا سخن در حق و باطل است، نه تبعیض و تساوى.
حال در آخرت حساب و کتاب دیگران چگونه است، مىگوییم: پاسخ این سخن دقیقاً بر ما روشن نیست، لیکن خداوند معیار قرار داده و گفته است: در صورتى که حجت بر مردم تمام نباشد، مجازات نمىگردند «ما کنا معذّبین حتى نبعث رسولاً؛ و ما تا پیامبرى برنینگیزیم، به عذاب نمىپردازیم.»(8)
به مقتضاى حکم عقل و آیات و روایات افراد غیر مسلمان اگر به حقانیت دین اسلام باور داشته باشند، ولى از روى عناد و لجاجت آن را نپذیرند، در قیامت معذب خواهند بود. اگر از روى عناد و لجاجت نباشد، بلکه همت به خرج نداد و اقدامى براى شناخت دین حق نکرده و بدین جهت از اسلام دور مانده باشند، عقلاً به جهت اقدام و تلاش نکردن مستحق مجازات خواهند بود.