💠 با پیر میکده
🔷️سلسله جلسات گفتگو درباره کتاب
"سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره)"
🕓 دوشنبهها ساعت ۱۶
🟦 نشست دوم: ۳۰ بهمن ۱۴۰۲
🔹️ ویژه خواهران
برای دریافت متن کتاب 👈 کلیک کنید
🏰 مکان:
خیابان کاشانی میانی، سرکوچه ۸، بنیاد امیرقلی امینی، طبقه دوم
🔵 موسسه فرهنگی هنری پرسا
@porsa_andishe
ادمین:
@porsa_admin
دروغ نگفته
فریب نداده، از روز اول واضح و روشن گفتهاست:
تو عشق اول من نیستی
اما تو عاشق جوانمردیش شدهای
آنقدر ستودنی و دوست داشتنی است که حتی اگر ده درصد از دلش، قلبش و محبتش را نثار تو کند خود را خوشبختترین زن جهان میدانی.
هربار که از خانه میرود،
میرود تا به عشق اولش بپردازد،
نمیدانی بازمیگردد یا نه
نمیدانی دیگر فرصت دیدار دوبارهاش را داری یا او را برای خود خواهند برد.
هربار دیر جواب میدهد، هربار دیر میآید، هربار چند روز از او بیخبر میمانی، یکبار او را از دست میدهی، تمام وجودت اشک میشود و از چشمهایت جاری میشود، تا اینکه او دوباره بیاید، خسته و فرسوده، همهء توانش را پای عشق اولش فدا کرده و خستگیهایش، چشمهای قرمز و خوابندیدهاش، تن خستهاش چند ساعتی مهمان خانهات و چراغ قلبت میشود، آنقدر خسته است که پلکهای ورم کردهات را نمیبیند و تو آنقدر تشنه دیداری که سراسر وجودت چشم میشود تا تماشایش کنی،
شاید فردایی نباشد،
شاید این آخرین باری است که به خانه برمیگردد.
بالاخره روزی میرسد که به تو خبر میدهند، همسرت، عشقت، تمام دلخوشی زندگیت رفت
که برای همیشه با عشق اولش بماند و در کنار دوستان قدیمیاش خوش بگذراند
.
.
آن لحظه او ستودنی مرد جهانِ تو میشود،
مردی که پای حرفش، عشقش و باورش ایستاد...
و تمام جهان با همهی وسعتش، قفس تنهایی توست،
تنهاییِ بیپایانی که تا زندهای تو را رهانمیکند، گاهی از دستش میرنجی که چطور توانست اینهمه عشق را، اینهمه وابستگی را نادیده بگیرد، چطور راضی شد تو را با اینهمه غربت تنها بگذارد،
اگر عشق اول او، عشق اول تو هم باشد به او حق میدهی...
تو هم شهید میشوی چون جانت با او رفت،
او اکنون در لذت قرب و وصال است و تو در بینهایت رنج، به صورت فرزندت که نگاه میکنی
هم او را بیشتر میبینی هم نبودنش را بیشتر حس میکنی، تو مردی را برای زندگی انتخاب کردی که عشق اولش، دیگری بود، دلبری که اگر عاشقی را بپسندد و عاشقش شود، او را میکُشد، اما فرزندتان چه؟ او برای چنین انتخابی بسیار کوچک است،
در دلت بیصدا به او میگویی:
بیمعرفت!
رفیق نیمه راه!
من به کنار، تنهایی سهم همیشگی زندگی من.
برای فرزندت پدری کن
تو آزادتر از آنی که نتوانی برای فرزندت پدری کنی...
اما تو هر روز جراحت برمیداری، هر روز شهید میشوی و بالاخره پس از سالها سرکشیدن از شرنگ فراق، نوش داروی مرگ را سرمیکشی
و
شهید گمنامی میشوی که هیچکس منتظر بازگشت او نیست...
.
به بهانه آسمانی شدنِ #همسر_شهید #سجاد_طاهرنیا #نسیبه_علیپرست
#عشق #شهادت #شهید
@porsa_andishe
25.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«آرون بوشنل هستم، عضو فعال نیروی هوایی ایالات متحده و دیگر نمیخواهم در نسل کشی شریک باشم
.
من در آستانه انجام یک اقدام اعتراضی افراطی هستم، اما در مقایسه با آنچه که مردم در فلسطین به دست استعمارگران خود تجربه کردهاند، این به هیچ وجه افراطی نیست.
این چیزی است که طبقه حاکم ما تصمیم گرفته است که عادی باشد.»
آخرین جملات آرون بوشنل قبل از خودسوزی اعتراضی مقابل سفارت اسرائیل در واشنگتن دیسی
.
.
.
امروز جوانی که زندگیاش تامین بود،
هر روز ارزش پول ملیاش پایین نمیآمد
ظاهرا در کشوری توسعه یافته زندگی میکرد
به دردناکترین شکل ممکن خود را حذف کرد
تا دیگر جزئی ولو کوچک از جنایتی بزرگ نباشد
میتوانست استعفا بدهد یا از ارتش فرارکند
مدتی در جای دیگری از جهان زندگی کند
اما نکرد
شاید دلش نمیخواست در جهانی که کودککشی و دیگر جناتها علیه بشریت و انسانیت عادی شده، نفس بکشد.
درست روزهایی که برخی از هموطنان عزیزم نمیدانند معنای مشارکت سیاسی چیست؟
نمیدانند چشم دنیا به انها دوخته شده تا نظامی متقن و انسانی اما رها از ضعفها و دردهای جانسوز جهان توسعه یافته بیابد و برای جامعه خود از روی آن، نظام و حکومت بسازد، ما تردید داریم که رای بدهیم یا نه
حقیقت منتظر اشخاص نیست، حتی معطل امتها نمیماند اگر امتی ثابت کرد لیاقت آشکارکردن و محقق کردن حقیقت را ندارد، حقیقت از آن جامعه رخت برمیبندد، هجرت میکند و در مستعدترین امت رحل اقامت میافکند
این ماییم که به اسلام و انقلاب اسلامی محتاجیم
این ماییم که بدون نهضت خمینی ره پوچیم
برای گامهایی که برای حقیقت برمیداریم
منتپذیریم نه منتگذار
@porsa_andishe
⚠️توجه
🚫 فیلم حاوی صحنههای آزاردهنده است.
تماشای آن به افراد آسیبپذیر و بیماران قلبی توصیه نمیشود! 🚫
⚠️ برای طیف خاکستری!
درسته که ما انسانها نه کاملا خوبیم نه کاملا بد
ما آمیختهای از ضعفها و قوتهاییم
ما خاکستریهای تیره و روشنیم
شاید بتوان انسانکامل را نهایت روشنی و مبدا شُرور را نهایت تاریکی دانست
ولی ما خاکستریهای تیره و روشنیم
اما وقتی حق و باطل صفآرایی میکنند
وقتی باطل نمیگوید من راه خودم را میروم هرکس خواست مرا دنبالکند،
وقتی حق در طول تاریخ از هابیل گرفته تا علی(ع) و فرزندانش همیشه از طرف جبهه باطل در فشار و آزار بودهاند تا همین ملت ما که بعد از انقلاب فقط میخواست آقای خودش باشد و کشورش را بسازد، همیشه قدرتهایی که فریاد "هل من مزید"شان بالاست، دست از سرش برنداشتند،
نمیتوانیم محدودهای خاکستری میان حق و باطل پیداکنیم و بیخیال جدال همیشگی تاریخ
نانی بر سفره بگذاریم و سری به سلامت ببریم
اگر پای حق نایستیم، باطل تا افسار برمانیندازد و زین بر گردمان نگذارد و ما را در بهترین حالت استر خود نکند، دست از سرِ ما برنمیدارد.
اگر از ما بدخاطره باشد و سالهای گذشته ما و پدرانمان خوب سواری ندادهباشیم، روند دشمن مُثله کردن اسبهای چموش است
یا باید شیر باشیم و از غُرّش ما در لانه بخزد یا سواری دهیم یا فکرکنیم جایی خاکستری هست که میشود سنت لایتغیر الهی را دور زد که نیست.
مهمتر از اینکه خاکستری ما روشن است یا تیره، این است که در مقابل چه کسی و در کنار چه کسی ایستادهایم
نمازشب خوانهای سپاه عمرسعد و هرکس تا آخر تاریخ شنید و راضی شد از نگاه رحمت خدا محروم است و آنها که خیلی هم خاکستریهای روشنی نبودند، چون در جای درستی ایستادند، حسرت عاشقان شدند؛ یا لیتنا کنا معهم
@porsa_andishe
سلوک ذیل شخصیت امام.mp3
زمان:
حجم:
11.42M
نگاه من به انقلاب چیست؟
نهادی خدمترسان که باید انتظارات اقشار مختلف را برآورده کند؟
پدیدهای سیاسی_اقتصادی_فرهنگی که روزی رخ داده و روزی رنگ باخته؟
یا آغاز پایان تجربه شکست خوردهی لیبرال دموکراسی و طلوع منظری نو برای "بشریت"؟
من کجای تاریخ ایستادهام؟
سر میز نشستهام تا خدمات دریافت کنم،
یا شانه خالی نکرده و خود را آجری هرچند کوچک از بنای تاریخی جدید قراردادهام؟
@porsa_andishe
💠 با پیر میکده
🔷️سلسله جلسات گفتگو درباره کتاب
"سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره)"
🕓 دوشنبهها ساعت ۱۶
🟦 نشست سوم: ۱۴ اسفند ۱۴۰۲
🔹️ ویژه خواهران
🏰 مکان:
خیابان کاشانی میانی، سرکوچه ۸، بنیاد امیرقلی امینی، طبقه دوم
🔵 موسسه فرهنگی هنری پرسا
@porsa_andishe
ادمین:
porsa_admin@ 🆔️
🔷 ماجرای ایران
سلسله نشستهای
🔸 تاریخ ایران از ظهور اسلام تا کنون🔸
✅ فصل دوم: عصر صفویه
با حضور دکتر مصطفی مرتضوی
📆 پنجشنبه ۱۷ اسفند ماه ۱۴۰۲
🕒 ۹ تا ۱۱
🕌 مکان: خیابان نشاط، کوی عندلیب، خانه مشروطیت اصفهان
برای هماهنگی حضور به
🆔@porsa_admin
پیام دهید
@porsa_andishe
💠 با پیر میکده
🔷️سلسله جلسات گفتگو درباره کتاب
"سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره)"
🕓 دوشنبهها ساعت ۱۶
🟦 نشست چهارم: ۲۱ اسفند ۱۴۰۲
🔹️ ویژه خواهران
🏰 مکان:
خیابان کاشانی میانی، سرکوچه ۸، بنیاد امیرقلی امینی، طبقه دوم
🔵 موسسه فرهنگی هنری پرسا
@porsa_andishe
ادمین:
@porsa_admin
14.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✔️ آقازاده
سلام آقای آقازاده
ایام بیماری امام که بود، رادیوهای بیگانه تحلیل ارائه میکردند که بعد از رحلت امام در ایران جنگ قدرت شکل میگیرد؛ فرزند امام و چند شخصیت شاخص سیاسی بر سر رهبری ستیز و رقابت خواهند کرد
اما مثل خیلی دیگر از پیشبینیهایشان، درست درنیامد
آنقدر از عظمت روح امام در شما جاری شده بود و آنچنان از سختترین امتحان شهرت و قدرت، آبرومندانه عبور کردید که بیشتر دشمن مبهوت بزرگواری شما شد.
گاهی افراد خوبند یا اهل گذشت، اما به گونهای که خوبی و گذشتشان را به رخ میکشند یا به چشم میآید
اما عظمت شما آنقدر لطیف و بیادعا بود که حتی به چشم هم نیامد، به خصوص به چشم دوستان!
برخی گمان میکنند شما اهل سلوک نبودهاید
ما که از استاد و سلوک و از هرانچه بین شما و امام و شما و خدا گذشت بیخبریم
اما همین چند دقیقه
همین دو زانو و بی عبا و بیادعا و سر به زیر
در مقابل ولی فقیه زانو زدن، گواه وصال شما در سلوک به مقاماتی است که بسیاری به گردش هم نمیرسند
سالک واصل بودن که لزوما به داشتن طی الارض و طی السماء و چشم برزخی نیست
طی القدرة از همهی آنها سختتر است،
آنهم نه برای کسی که از هرم قدرت دور است،
برای کسی که مماس با راس هرم است.
چقدر بیصدا سالک بودید!
چقدر زیبا ولایت را درک کردید!
به بهانه ۲۵ اسفند سالگرد رحلت
#سید_احمد_خمینی
@porsa_andishe
22.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دور شدم از این و آن، با خودم آشنا شدم
آینه در حجاز بود، عاشق مصطفی شدم
سرمه نمی برم به چین، قند و شکر نمی خرم
نقره و زر نخواستم، صاحب کیمیا شدم
بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم
دانهء عشق کاشتم، در قفست رها شدم
با تو جرس به هر نفس، مصرع عاشقانه ایست
با تو پر از قصیده ام، با تو غزل سرا شدم
ای که ملول میشوی از نفس فرشتهها
باور من نمی شود، همنفس خدا شدم
سفرهء دل برای من، باز کن آیه ای بخوان
حرف بزن که مَحرمِ زمزمهء حرا شدم
قطرهء من فرات شد، ذرّه ام آفتاب شد
پیش تو سیّدالبشر، سیّدة النّسا شدم
پشت سرت من و علی، قامت عشق بسته ایم
تو همه مقتدا شدی، من همه اقتدا شدم
من به تو دست یاعلی داده ام از صمیم دل
مرگ جدام کرده است از تو اگر جدا شدم
لحظه آخرین غزل، ترس ندارم از اجل
پیرهن تو در بغل، با تو دوباره «ما» شدم
@porsa_andishe