باسلام وارادت واحترام
با استعانت از خداوند متعال وبا مدد از ارباب بی کفن و سقای دشت کربلا جلسه علمدارن حسینی باحضور همه پیشکسوتان ، علمداران وچوبداران وعلمکشان و جوانان علمدار باصفای ارباب برگزار میگردد.لذا از شما سروران ارجمند دعوت میگردد در این جلسه هم فکری وهم اندیشی حضور بهم رسانید.
زمان ، سه شنبه ۱۴۰۳٫۰۵٫۱۶
شروع مراسم،بعد از نماز مغرب و عشا
آدرس، بلوار طبرسی.
خیابان نبوت ۲۰مسجدامام خمینی (ره)
****************
علمداران حسینی مشهد مقدس
با سلام،بسیج خواهران و برادران منطقه شهیداصلانی بصورت مشترک دو تا رسانه خبری داریم۱.لینک گروه مسئولین منطقه (افرادشاخص از جمله بسیجیان،روحانیون،هیئتی های سیدی)
https://rubika.ir/joing/FCFHBEGF0OWJMxZMZYVQCMUBMATAALNTS
لطفاً برنامههای عمومی خود را در این گروه بارگذاری کنید.
کانال خبری اصلانیه:
https://rubika.ir/joinc/CFCAGFJG0TDSPAHZOGTACNNXSKCHZGNT
فرمانده بسیج خواهران و برادران ۱ و۴ کمیل
[• #حدیث •]
🔰 امام علی علیه السلام:
💠 محبوبترين كارها نزد خداوند
عزّوجلّ در زمين، دعاكردن است
📚 مكارمالأخلاق، ج۲، ص۹، ح۱۹۸۵
هدایت شده از حامدی فر
23.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام خامنهای: این را همه بدانند! 📢
دشمن نمیتواند به ما سیلی بزند
بلکه ما به آنها سیلی خواهیم زد👊🏻
ای آل یهود، قلعه ها و دژهای شما را
فتح میکنیم همانگونه که مولای ما
امیرالمومنین این کار را با شما کرد ✊🏻
#امام_خامنه_ای
#مرگ_بر_اسراییل
#وعده_صادق_۲
@ninaava
بنام خدا
سلام صبح شما بخیر
خـدایا ...
یقین داریم آنچه برای ما رقم خواهد خورد
در دستان قدرت توست...
پس امروز برای همه لحظات زندگیمان
آنچه را كـه خير و صلاح وموجب خشنودی توست طلب ميكنیم
الهی ...
دوستانی دارم مثل گلهای بهشتی
پراز مهربانی ...
آنها را در پناه خود بدار و از خوشی
و احساس خوشبختی لبـریزشـان کن
پروردگارا....فرجاممان را نیکو قرار بده
روزی مردی با مشاهده آگهی شرکت مایکروسافت برای استخدام یک سرایدار به آنجا رفت.
در راه به امید یافتن یک شغل خوب کمی خرید کرد.
در اتاق مدیر همه چیز داشت به خوبی پیش میرفت تا اینکه مدیر گفت:اکنون ایمیلتان را بدهید تا ضوابط کاریتان را برایتان ارسال کن.
مرد گفت :
من ایمیل ندارم.
مدیر گفت :
شما میخواهید در شرکت مایکروسافت کار کنید ولی ایمیل ندارید.
متاسفم من برای شما کاری ندارم.مرد ناراحت از شرکت بیرون آمد.
و چیزهایی که خریده بود را در همان حوالی به عابران فروخت و سودی هم عایدش شد.
از فردای آن روز مرد از حوالی خانه خود خرید میکرد و در بالای شهر میفروخت و با سود حاصل خریدهای بعدی اش را بیشتر کرد.
تا جایی که کارش گرفت. مغازه زد و کم کم وارد تجارت های بزرگ و صادرات شد. یک روز که با مدیر یک شرکت بزرگ در حال بستن قرداد به صورت تلفنی بود،
مدیر آن شرکت گفت :
ایمیلتان را بدهید تا مدارک را برایتان ارسال کنم.
مرد گفت: ایمیل ندارم.
مدیر آن شرکت گفت :
شما با این همه توان تجاری اگر ایمیل داشتین دیگه چی میشدین.
مرد گفت:
احتمالا سرایدار شرکت مایکروسافت بودم.!
گاهی نداشته های ما به نفع ماست
«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»