293-esra-kahf-ar-menshawi.mp3
1.07M
🎙#تلاوت_ترتیل_روزانه
📄#صفحه293
📖#سوره_مبارڪہ_إسراء_کهف
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تماااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
🌍 eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
4_5800836555723508659.m4a
2.35M
🎙#ترجمه_روان
📄 امروز #صفحه_293
📖#سوره_مبارڪہ_کهف
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تماااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
🌍 eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
293-esra-kahf-ta-2.mp3
2.35M
#صوت_تفسیر_صفحه_293
📖#سوره_مبارڪہ_إسراء_کهف
🎙 حجت الاسلام قرائتی
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تماااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
🌍 eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
.
#آیههاینور
✅ یکی از محسنات صدقه ی آشکار تشویق دیگران به این امر میباشد.
إِن تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ ۖ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ ۚ وَيُكَفِّرُ عَنكُم مِّن سَيِّئَاتِكُمْ ۗ وَاللَّـهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿٢٧١﴾
صادقی تهرانی: اگر صدقهها را آشکار کنید، این (برای تشویق دیگران هم) کارِ خوبی است، و اگر آن را پنهان دارید و به مستمندان بدهید، این برای شخص شما بهتر (که از ریا دورتر) است، و بخشی از گناهانتان را میزداید. و خدا به آنچه میکنید آگاه است.
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تماااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
🌍 eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
💫#دعاهای_روزانه
.🌸💞 سَلامٌ عَلَىٰ آلِ يس، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا داعِيَ اللّٰهِ وَرَبَّانِيَّ آياتِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بابَ اللّٰهِ وَدَيَّانَ دِينِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَلِيفَةَ اللّٰهِ وَناصِرَ حَقِّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ وَدَلِيلَ إِرادَتِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا تالِيَ كِتابِ اللّٰهِ وَتَرْجُمانَهُ،
🌸سلام بر خاندان یس، سلام بر تو ای دعوتکننده به سوی خدا و آگاه به آیاتش، سلام بر تو ای باب خدا و حاکم سیاستمدار دینش، سلام بر تو ای خلیفه خدا و یاور حقّش، سلام بر تو ای حجّت خدا و راهنما به سوی ارادهاش، سلام بر تو ای تلاوتکننده کتاب خدا و تفسیرکنندهاش،
💫فرازی از زیارت آل یس
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تماااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
🌍 eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗سلام 🌷به آخرین پنج شنبه ۲۵ اسفند ماه ۱۴۰۱ خوش آمدید
🌷پنجشنبه تون عالی و بینظیر
🌷ان شاءالله امروز
💗برای تک تک دوستانم
🌷همون روزی بشه که
🌷آرزوشـو دارند
💗پراز خیر و برکت
🌷پراز دلخوشی
🌷پراز موفقیت و
💗پراز محبت خدا در زندگی
🌷روزتون زیبا و درپناه خدا🍃
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تماااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
🌍 eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #موشن
⁉️چرا با وجود آیه «لا اکراه فی الدین...» در قرآن؛ عمل به احکام دینی اجباری است؟
#لا_اکراه_فی_الدین
#اجبار
#ارتداد
#اسلام
#نشرحداکثری
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تماااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
🌍 eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
برکت
گلاب
امام رضا علیه السلام: هر کس بر صورت خود گلاب بپاشد و براى حاجتى از خانه خارج شود، دچار تنگدستى و خوارى نگردد. مصادقه الاخوان/ص ٢4
طبیعت گلاب گرم است و مقوی معده، قلب، کبد و اعصاب بوده و آرامبخشی قوی به حساب می آید. این مایع خوشبو و معطر تا حدودی تحریک کننده جریان خون بوده و بافت پوست را به تولید سلول های جدید تحریک می کند.
#دریافت_روزانه_حدیث
#افزایش_برکت_و_روزی
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تماااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
🌍 eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
📿نماز مخصوص ۩ پنجشنبه های ماه شعبان 🌛
هر کس در هر پنج شنبه ماه شعبان دو رکعت نماز بخواند که در هر رکعت :
یک #حمد و صد 💯 مرتبه #توحید
پس از پایان نماز صد 💯 بار #صلوات بفرستد
🤲 حق تعالى برآورده کند هر حاجتى که دارد از امر دین و دنیای او را
📚مفاتیح الجنان
📩 این پیام را #منتشر کنید تا شما هم با یادآوری و انتشار آن در ثواب کسانی که این نماز را می خوانند سهیم باشید
┄🌼💠🌸💠🌷💠🦋💠🌷💠🌸💠🌼┄
صوت تمااااااام ادعیه ماه رجب شعبان رمضان
👇
🌍 http://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
هدایت شده از ادعیه و مناجات صوتی 🎧 زیارت عاشورا دعای کمیل عهد توسل ندبه عرفه امین الله حدیث کسا آل یاسین امام زمان
دعایروزپنجشنبه۩سماواتی.mp3
1.76M
📆 دعای روز پنجشنبه
🎙 با صدای حاج مهدی سماواتی
📖 متن و ترجمه دعا👇
✅ eitaa.com/ppt_doa/9092
56BitR📀2MB⏰Time=4:4
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تمااااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
🌍 eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
01 Mostanade Soti Shonood (1401-03-05).mp3
16.34M
🔈#مستند_صوتی_شنود
📣 جلسه اول
* گفتگو با راوی کتاب شنود با نام مستعار «صادق»
* بیان مطالب کتاب شنود بدون سانسور
* درخواست راوی برای بیان حقایق ناگفته
* چرا گفتگو تصویری نشد؟
* روشن شدن زوایای وسیعی از عالم شیاطین
* تصاویر عجیب شیاطین
* اجناس مختلف شیاطین
* چه شد که تصمیم به نشر حقایق گرفتم؟
* شروع داستان ...
* بیماری که تجربه ام را رقم می زد.
* گردابی که از جنس نور بود.
* صدای نفسم را نمی شنیدم.
* حضور اجدادم را حس می کردم.
* پیرمردی که بسیار نورانی و با جذبه بود.
* علاقه شدید واشتیاق دو طرفه به فرشته مرگ
*چه شد که مشتاق مرگ شدم؟
* اعمالی که به آن تکیه کرده بودم.
* جلوه نفس لوامه
⏰ مدت زمان:۴۰:۰۵
📆1401/03/05
#شیطان
#مرگ
#عمل
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تمااااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
🌍 eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
41.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤔🧐 تا حالا با امام زمان معامله کردی
🔴 ایجاد یک ارتباط عالی و سودمند با امام زمان ارواحنا فداه
🌕 چگونه برکت را وارد زندگی خودمان کنیم؟
#یک_درصد_طلایی
#لحظه_طلایی
#امام_زمان
🌻أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج🌻
🔖 امامزمانےشو³¹³⇩⇩
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تماااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
@ppt_doa
#یادداشت #مردم_خبرنگار
امروز پنجشنبه ای دیگر است
و دلخوشند به این پنجشنبه ها
به یک فاتحه، یک صلوات، یک خدا بیامرزدش
همین ها برایشان یک دنیاست در آن دنیا…
شادی روح رفتگان، فاتحه و صلوات
جایشان خالی است … بیشتر از هر زمان دیگری … دلمان برایشان تنگ است … دوست داشتیم بودند و میدیدند … میگفتند و میگفتیم … میخندیدیم و میخندیدند … گریه میکردیم و گریه میکردند …، اما … قافله عمر زود میگذرد.
صدای زنگ جرس هر بار درب خانه کسانی را میزند و عدهای را با خود برده و داغ نبودن پدر، مادر، همسر، خواهر، برادر، دوست و … را بر دل ساکنین مینهد.
و در این میان چه زیباست رسم پنجشنبه آخر سال … وعده ملاقات با یاران نهفته در زیر خاک … یارانی که شاید زمانی دور یا نزدیک در کنارمان بودند، اما اکنون جز خاطرهای از آنان باقی نیست.
رسمی قدیمی که شاید رنگ و بوی گذشتهها را نداشته باشد، اما همچنان باقی است.
پنجشنبه و غربت و دلتنگی #پنج شنبه آخر سال
همان روزی که دل میگیرد و اشک در چشمان جاری ... و دلواپسی روزهای آخر سال و جای خالی عزیزانی که دیگر نیستن
یاد میکنیم از آنها که وقتشان و مکانشان از ما جداست
یاد میکنیم از آنها که دلتنگشان میشویم
آخرین پنجشنبه سال یادی کنیم از رفتگان
هدایت شده از ادعیه و مناجات صوتی 🎧 زیارت عاشورا دعای کمیل عهد توسل ندبه عرفه امین الله حدیث کسا آل یاسین امام زمان
زیارتنامهشهدا۩شهیدسلیمانی.mp3
1.25M
🕊🕊🕊 زیارتنامه ی شهدا 🕊🕊🕊
☀️ بسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم ☀️
🌷السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَه
✋السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَه
❇️السَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ الله
🌷السَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ الله
✋السَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنین
❇️السَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ
نِسآءِ العالَمین
🌷السَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ
الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِح
✋السَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ الله
❇️باَبی اَنتُم وَ اُمّی
🌷طبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم
✋وفُزتُم فَوزًا عَظیمًا
❇️فیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹
🎙 با نوای آسمانی شهید سلیمانی
شادی_روح_شهداصلوات💔
#امام_زمان علیه السلام
#حاج_قاسم
#ماه_شعبان
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تمااااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
@ppt_doa
📿نماز مخصوص ۩ پنجشنبه های ماه شعبان 🌛
هر کس در هر پنج شنبه ماه شعبان دو رکعت نماز بخواند که در هر رکعت :
یک #حمد و صد 💯 مرتبه #توحید
پس از پایان نماز صد 💯 بار #صلوات بفرستد
🤲 حق تعالى برآورده کند هر حاجتى که دارد از امر دین و دنیای او را
📚مفاتیح الجنان
📩 این پیام را #منتشر کنید تا شما هم با یادآوری و انتشار آن در ثواب کسانی که این نماز را می خوانند سهیم باشید
┄🌼💠🌸💠🌷💠🦋💠🌷💠🌸💠🌼┄
صوت تمااااااام ادعیه ماه رجب شعبان رمضان
👇
🌍 http://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
دعاکمیل۩فانیموسویفرهمند.mp3
14.15M
🤲 دعای کمیل 🕋
🎙 با نوای علی فانی
🎙محسن فرهمند آزاد
🎙السید مصطفی الموسوی
📖 متن و ترجمه دعای کمیل 👇
✅🔝 eitaa.com/doa1357/217
#یک_درصد_طلایی
#لحظه_طلایی
#امام_زمان
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تماااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
@ppt_doa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲 دعای کمیل 🕋
🎙 با نوای علی فانی
🎙محسن فرهمند آزاد
🎙السید مصطفی الموسوی
📖 متن و ترجمه دعای کمیل 👇
✅🔝 eitaa.com/doa1357/217
#یک_درصد_طلایی
#لحظه_طلایی
#امام_زمان
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تماااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
🌍 eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
🤲 نماز شب بیست و چهارم ماه شعبان 🌙
برای نجات از آتش جهنم وشفاعت پیامبران
🔵 رسول خدا ﷺ فرمودند :
هركس در شب بیست و چهارم شعبان دو ركعت نماز بگذارد و در هر رکعت :
1⃣ یک حمد و 🔟 مرتبه سورهى « إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ» بخواند
🔆 خداوند متعال آزادی از آتش جهنم و نجات از عذابِ [روز قیامت] و عذاب قبر و نیز حساب رسی آسان و زیارت حضرت آدم و نوح و دیگر پیامبران علیهم السلام و شفاعت [آنان] را به او کرامت می کند.
📚اقبال الاعمال
چه خوب است که این نماز پرفضیلت را به امام عصر ارواحنا فداه هـدیه کنیم
💠🌸💠🌷💠🦋💠🌷💠🌸💠
صوت تمااااااام ادعیه ماه شعبان و...
👇
🌍 http://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت صد و شصت و پنجم
و منتظر پاسخم نشد و به سمت خیابان رفت، ولی من تمایلی به رفتن نداشتم که بوی دل و جگر کباب شده از چند مغازه آنطرفتر، فضای پیاده رو را پُر کرده و دلم را بُرده بود که آهسته صدایش کردم: «مجید!» هنوز از پل روی جوی کنار خیابان رَد نشده بود که از صدایم برگشت و به سمتم آمد. به چراغهای زرد و سفیدی که مقابل مغازه جگرکی آویخته شده بود، نگاهی کردم و زیر لب گفتم: «خیلی ضعف کردم...» و نگذاشت حرفم تمام شود و با محبتی شیرین پاسخم را داد: «اگه میتونی چند قدم بیای، با هم بریم، وگرنه همینجا وایسا، برم برات بگیرم.»
قدمی برداشتم و آهسته پاسخ دادم: «نه، میتونم بیام.» و به سختی مسیر چند متری مانده تا مغازه را طی کردم و همین که مقابل درِ شیشهای جگرکی رسیدم، بوی غلیظ جگر کباب شده حالم را به هم زد. چه لحظات سختی بود که تنم از گرسنگی ضعف میرفت و نمیتوانستم حتی بوی غذا را تحمل کنم و مجید با چه صبر و محبتی پا به پایم میآمد که برایم دل و قلوه خام خرید تا خودش در خانه کباب کند. به خانه که رسیدیم، به بالکن رفته و در را هم پشت سرم بستم تا در خنکای لطیفِ شب زمستانی بندر، بوی کباب کردن دل و قلوهای که مجید در آشپزخانه برایم تدارک میدید، حالم را به هم نزند.
به توصیه لعیا، لیمو ترش تازهای را مقابل صورتم گرفته و میبوییدم تا حالت تهوعم فروکش کند که مجید درِ بالکن را باز کرد و با سیخهای دل و قلوهای که زیر لایهای از نان و نعنا پنهانشان کرده بود تا بوی تندش حالم را بدتر نکند، قدم به بالکن گذاشت، کنارم نشست و با چه صبر و حوصلهای برایم لقمه میگرفت تا بلاخره توانستم شام مقوی و خوشمزهای را که برایم تهیه کرده بود، نوش جان کنم و قدری جان بگیرم و در نخستین شبی که چشمانمان به مژدگانی آمدن حوریه روشن شده بود، چه شب زیبا و دل¬انگیزی را در بالکن کوچک و باصفای خانهمان سپری کردیم.
❤️.
I #رمان_جان_شیعه_اهل_سنت
برای مشاهده قسمت های قبل روی👆# بزنید
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
برایعضویت و دسترسی به صوت تمام ادعیه ومناجاتهادر«ایتا»از👇واردشوید
🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت صد و شصت و ششم
عروسک پشمی کوچکی را که همین امروز صبح با مجید از بازار خریده بودم، بالای تخت سفید و صورتیاش آویزان کردم تا سرویس خواب حوریه را تکمیل کرده باشم که هنوز دو هفته از تشخیص دختر بودن کودکم نگذشته، تختخواب و تشک و پتویش را خریده بودم و چقدر دلم میخواست در دل این روزهای رؤیایی، مادرم زنده بود تا سیسمونی نوزاد تنها دخترش را با دستان مهربان خودش آماده میکرد. اتاق خواب کوچکی که کنار اتاق خواب خودمان بود و تا پیش از این جز برای نگهداری وسایل اضافی استفاده نمیشد، حالا مرتب شده و اتاق خواب دختر قشنگم شده بود.
به سلیقه خودم، پارچه ساتن صورتی رنگی تهیه کرده و پنجره کوچکش را پرده زده بودم و درست زیر پنجره، تخت لبهدارش را گذاشته بودم؛ همان تختی که از دو ماه پیش مجید برای دخترمان نشان کرده و من به خیال اینکه کودکم پسر است، از خریدش طفره میرفتم و حالا همان تخت را با سِت تشک و پتوی صورتیاش خریده و به انتظار لحظات خواب ناز دخترمان، کنار اتاق خوابش چیده بودیم. همانطور که گوشه اتاق روی زمین نشسته بودم، به اطرافم نگاه میکردم و برای تهیه بقیه وسایل سیسمونی نقشه میکشیدم که امشب تنها بودم و باید به هر روشی این تنهایی را پُر میکردم. مجید خیلی تلاش کرده بود در دوران بارداریام، شیفتهای شبی که برایش تعیین میشد با همکارانش عوض کرده و هر شب کنارم بماند، ولی امشب نتوانسته بود کسی را برای تغییر شیفتش پیدا کند و ناگزیر به رفتن شده بود و حالا باید پس از مدتها، امشب را تنهایی سَر میکردم که بیش از اینکه به کمکش نیاز داشته باشم، محتاج حضور گرم و با محبتش بودم.
وقتی به خاطر می آوردم که لحظه خداحافظی، چقدر نگران حالم بود و مدام سفارش میکرد تا مراقب باشم و با چه حالی تنهایم گذاشت که دلش پیش من و دخترش مانده بود و ما را به خدا سپرد و رفت، دلم بیشتر برایش تنگ میشد و بیشتر هوای مهربانیهایش را میکردم. هر چند این روزها دخترم از خواب خوشش بیدار شده و از چند روز پیش که برای نخستین بار در بدنم تکانی خورده بود، حرکت وجود کوچکش را همچون پرواز پروانه در بدنم احساس میکردم و همین حس حضور حوریه، مونس لحظات تنهاییام میشد.
ساعت هفت شب بود که بلاخره از اتاق خواب کودکم دل کَندم و سنگین از جا بلند شدم که زنگ درِ حیاط به صدا در آمد. پدر و نوریه ساعتی میشد که از خانه بیرون رفته و حتماً کلید داشتند. با قدمهایی کُند و کوتاه به سمت آیفون میرفتم که صدای باز شدن در حیاط، خبر از بازگشت پدر داد. خودم را پشت پنجرههای بالکن رساندم تا از پشت پردههای حریرش نگاهی به حیاط انداخته باشم که حضور چند مرد غریبه در حیاط توجهم را جلب کرد. پدر و نوریه همراهشان نبودند و خوب که نگاه کردم متوجه شدم برادارن نوریه هستند و متحیر مانده بودم که کلید خانه ما دست اینها چه میکند! داخل شدند و در را پشت سرشان بستند و همین که در حیاط با صدای بلندی به هم خورد، دل من هم ریخت که حالا با این چهار مرد غریبه در خانه تنها بودم. خودم را از پشت پنجره عقب کشیدم که از حضور عدهای نامحرم در خانهمان سخت به وحشت افتاده و مانده بودم به اجازه چه کسی اینچنین گستاخانه وارد شده اند که صدای درِ ساختمانِ طبقه پایین پرده گوشم را لرزاند. یعنی پایشان را از حیاط هم فراتر گذاشته و وارد خانه شده بودند که تنها به فکرم رسید درِ خانه را از داخل قفل کنم.
تمام بدنم از عصبانیت آتش گرفته بود که برادران نوریه، همچون صاحبخانه، در را گشوده و بیهیچ اجازهای وارد خانه ما شده بودند. بند به بندِ بدنم به لرزه افتاده و بیآنکه بخواهم از حضورشان در این خانه به شدت ترسیده بودم و آرزو میکردم که ای کاش مجید امشب هم در خانه کنارم بود تا اینچنین جانم به ورطه اضطراب نیفتاده و دل نازک دخترم، از ترسِ ریخته در وجود مادرش، اینهمه نلرزد. روی کاناپه کِز کرده و فقط زیر لب ذکر خدا را میگفتم تا قلبم قدری قرار گیرد که صدای قدمهای کسی که از پله ها بالا می آمد، در و دیوار دلم را به هم کوبید و سراسیمه از جا بلندم کرد. از وحشتی که به یکباره به جانم افتاده و هر لحظه نزدیکتر میشد، ضربان قلبم به شدت بالا رفته و سرم از درد تیر میکشید که کسی محکم به در چوبی خانهام کوبید. قلبم از جا کَنده شد و مثل اینکه بدنم دیگر توان ایستادن نداشته باشد، زیرِ پایم خالی شد که دستم را به دیوار گرفتم تا زمین نخورم. گوشم به صدای درِ حیاط بود تا پدر بازگردد و چشمم به در خانه، تا غریبهای که آنطرف ایستاده بود، زودتر برود و دلم به هوای بودن مجید، پَر پَر میزد.
❤️.
I #رمان_جان_شیعه_اهل_سنت
برای مشاهده قسمت های قبل روی👆# بزنید
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
برایعضویت و دسترسی به صوت تمام ادعیه ومناجاتهادر«ایتا»از👇واردشوید
🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7