هدایت شده از نـون خـامـه اے
نمیدونم کی نیاز داره اینو بشنوه ولی نیازی نیست واسه اون معلمی که باهات مثل احمقا رفتار میکنه، اعصاب خودتو خورد کنی، چون تا چند سال آینده حتی چهره ش رو هم یادت نمیاد.
هدایت شده از Hester's Garden
بهار صبا نسیم نشاط چرا اینا انقد اسماشون خوشگله
نـون خـامـه اے
بهار صبا نسیم نشاط چرا اینا انقد اسماشون خوشگله
به اسماشون کاری ندارم
چرا همشون اصفهانین
- من مجبورم؛ میفهمی؟ من اون آدم مرفهی نیستم که بتونم آزادانه دنبال علایقم برم، از فرهیختگی دم بزنم و بین کلیشه ی علم بهتره یا ثروت بلافاصله علم رو انتخاب کنم. من تو نیستم که بتونم بین چیزی که دارم و چیزی که ندارم انتخاب کنم، تریبون رو دست بگیرم و بدون دغدغه ی اینکه ظلم چیه، فقر چیه، داد بزنم و تحلیلش کنم. انتخاب من بین نیاز هامه. بین دو چیز که ندارم و یکیش برای زندگیم حیاتی تره. نه اینکه دوست نداشته باشم؛ نه. ولی رو به روی من میکروفونی نیست که ارتعاشات صوتیم رو چندین برابر کنه، پشت سرم هم خاندانی رو ندارم که بهم بگه:"هی، مگه چند بار زندگی میکنی؟" و بعد ایده هام رو تبدیل به میلیارد ها عدد توی حساب بانکی بکنه. من فقط یه حنجره دارم؛ که اون رو هم با پول نخریدم. فقط یک جفت پا دارم، که اونا خودشون قراره تنهایی مسیر رو طی کنن. و من، فقط یک آدمم؛ که توی این ناکجا آباد بی همه چیز حتی نمیدونه دقیق چی میخواد.
با این حال، اقتضای "چاره ی دیگه ای ندارم" اینجا مشخص میشه، نه؟
-z