🌸 یکی از تواناییهای انسان «تبدیل» است
🌱 انسانهای مثبت اندیشی که راه «تبدیل» رو بلدند از رنج هاشون پلههای صعود میسازند⛰
🌸 این انسانها براین باورند که تغذیه روحی و فکری لازمۀ حرکته، پس ناملایمات زندگیشون رو معنا میکنن
🌱 از سختیها درس می آموزند و اون رو تجربهای برای «درست رفتن» تلقی میکنند👏👏
داشتن نظم در زندگی بخصوص در محیط خانواده👨👩👧👦 موجب جلوگیری از ایجاد تنش بین اعضای خانواده میشه
چراکه بدون شک بینظمی در محیط خانواده علاوه بر اینکه خودمون رو مورد اذیت و آزار قرار میده، دیگران رو هم تحتالشعاع قرار داده و موجب بروز چالشهای مختلف میشه😣
⬇️⬇️⬇️
💠 پس با رعایت نظم در زندگی میتونیم به آرامش فکری و ذهنی دست پیدا کنیم ☑️
⏱همینالان یکاقدام کوچیک یکدقیقهای برای منظمتر شدن اطرافتون انجام بدید؛ پاشید😊
@http1401
میتوانی در این دنیا طوری زندگی كنی كه آنقدر سنگین شوی كه رفتن به ساحل دیگر برایت غیرممكن گردد
پس سبکبار زندگی كن، تا روزی كه هنگام رفتن به آن سوی ساحل فرا برسد، به آسانی بر پا خیزی و حركت را آغاز كنی
شنیدهام: وقتی كه شهر بمبئی میسوخت و مردم از شهر میگریختند، هرچه را كه میتوانستند با خود میبردند: جواهرات، طلا و چیزهای باارزش...
همه گریان و نالان بودند زیرا مجبور بودند بسیاری از متعلقاتشان را بجا بگذارند و فرار كنند. یكی فرزندش را گم كرده بود و دیگری همسرش را...
جمعیتی دیوانه بود و تمام شهر در آتش میسوخت و همه به سرعت آنجا را تخلیه میكردند تا فقط جانشان را نجات دهند. هرج و مرجی عظیم برپا بود.
ساعت سه بامداد بود و تنها یک نفر بود كه بسیار آرام از شهر خارج شد، انگار اتفاقی نیفتاده است. او یک عارف صوفی بود و تنها یک عصا داشت. مردم به او نگاه میكردند و میگفتند:
"به نظر ناراحت نمیآیی!"
او گفت: "برای چه ناراحت باشم؟ من چیزی ندارم، تنها همین عصا را دارم و اینک زمان پیادهروی صبحگاهی من است، پس چرا ناراحت شوم؟ من چیزی ندارم كه از دست بدهم."
در این دنیا طوری زندگی كن كه اینجا برایت چندان مهم نباشد، پای بند نشو
زندگی كردن در خانهای خوب، عالی است
ولی وقتی كه زمان رفتن فرا رسد، انسان باید بتواند بدون برگشت به سویش، آنجا را ترک کند. باید بتوانی بدون هیچ شكایت و دریغ، با آرامش و محبت همه چیز را ترک كنی.
با مردم باش
ولی اگر همسرت فوت کرد، یا تو را ترک کرد با آرامش با او خداحافظی كن
طوری زندگی كن كه خیلی درگیر چیزی نشوی
در عشق ماهر باش
عاشق باش، ولی نگذار عشقِ تو اسیر هوا و هوس شود.
دوست بدار، ولی نگذار دوست داشتن، برایت تبدیل به وابستگی شود
عاشق باش، ولی نگذار عشق تو بندگی و وابستگی شود
و آنگاه عشق رشد میكند و بزرگ میشود و دیگر ترسی وجود نخواهد داشت
اینگونه هر لحظه آمادهای تا همه چیز را ترک کنی و با مهر و آرامش به سوی ساحل دیگر حرکت کنی
میتوانی در این دنیا طوری زندگی كنی كه آنقدر سنگین شوی كه رفتن به ساحل دیگر برایت غیرممكن گردد
پس سبکبار زندگی كن، تا روزی كه هنگام رفتن به آن سوی ساحل فرا برسد، به آسانی بر پا خیزی و حركت را آغاز كنی
شنیدهام: وقتی كه شهر بمبئی میسوخت و مردم از شهر میگریختند، هرچه را كه میتوانستند با خود میبردند: جواهرات، طلا و چیزهای باارزش...
همه گریان و نالان بودند زیرا مجبور بودند بسیاری از متعلقاتشان را بجا بگذارند و فرار كنند. یكی فرزندش را گم كرده بود و دیگری همسرش را...
جمعیتی دیوانه بود و تمام شهر در آتش میسوخت و همه به سرعت آنجا را تخلیه میكردند تا فقط جانشان را نجات دهند. هرج و مرجی عظیم برپا بود.
ساعت سه بامداد بود و تنها یک نفر بود كه بسیار آرام از شهر خارج شد، انگار اتفاقی نیفتاده است. او یک عارف صوفی بود و تنها یک عصا داشت. مردم به او نگاه میكردند و میگفتند:
"به نظر ناراحت نمیآیی!"
او گفت: "برای چه ناراحت باشم؟ من چیزی ندارم، تنها همین عصا را دارم و اینک زمان پیادهروی صبحگاهی من است، پس چرا ناراحت شوم؟ من چیزی ندارم كه از دست بدهم."
در این دنیا طوری زندگی كن كه اینجا برایت چندان مهم نباشد، پای بند نشو
زندگی كردن در خانهای خوب، عالی است
ولی وقتی كه زمان رفتن فرا رسد، انسان باید بتواند بدون برگشت به سویش، آنجا را ترک کند. باید بتوانی بدون هیچ شكایت و دریغ، با آرامش و محبت همه چیز را ترک كنی.
با مردم باش
ولی اگر همسرت فوت کرد، یا تو را ترک کرد با آرامش با او خداحافظی كن
طوری زندگی كن كه خیلی درگیر چیزی نشوی
در عشق ماهر باش
عاشق باش، ولی نگذار عشقِ تو اسیر هوا و هوس شود.
دوست بدار، ولی نگذار دوست داشتن، برایت تبدیل به وابستگی شود
عاشق باش، ولی نگذار عشق تو بندگی و وابستگی شود
و آنگاه عشق رشد میكند و بزرگ میشود و دیگر ترسی وجود نخواهد داشت
اینگونه هر لحظه آمادهای تا همه چیز را ترک کنی و با مهر و آرامش به سوی ساحل دیگر حرکت کنی
@http1401