eitaa logo
| الیه راجعون |
521 دنبال‌کننده
128 عکس
154 ویدیو
7 فایل
اشعار،نوشته‌‌ها و دغدغه‌های نوید نیّری | طلبه و معلم @ensanrasane
مشاهده در ایتا
دانلود
باسمه تعالی حدود یک ماه و نیم پیش، هنگام روخوانی آیه‌ی شریفه‌ی «انّ الله علی کلّ شئ قدیر» در توضیح آن، مبحث اعتقادی قدرت الهی را در فضای پرسش و پاسخ با بچه‌ها گفتگو کردیم. آن‌موقع در تبیین این موضوع وقتی از بچه‌ها پرسیده بودم: «آیا خدا می‌تونه یک شئ بزرگتر رو داخل یک شئ کوچکتر جا بده؟ مثلا می‌تونه کلاس ما رو داخل لیوان شما قرار بده؟ یا اینکه آیا خدا می‌تونه و قدرتش رو داره که دو دوتا رو بکنه ۶ تا یا هر عددی غیر از ۴ ؟» اکثر بچه‌ها گفتند: «خدا هرکاری رو‌ بخواد می‌تونه انجام بده حتی می‌تونه کاری کنه که کلاس ما توی لیوان جا بشه یا دو دوتا بشه ۶ تا.» تنها دو سه نفر گفتند نه نمیشه. بیشتر برایشان توضیح دادم و گفتم:«منظورم این نیست که خدا کلاس رو کوچیک کنه و لیوان رو بزرگ کنه تا جا بشه.» باز برخی بچه‌ها می‌گفتند خداست! می‌تونه! بعد از پرسش و پاسخ و فرصتی که برای تفکر و کشف به بچه‌ها دادم، می‌خواستم تا جای ممکن خودشان به پاسخ برسند، ولی در آخر برای اینکه شبهه‌ای در ذهن‌شان باقی نماند و مسأله حل شود در جواب گفتم:«شاید براتون جالب باشه ولی خدا هم نمی‌تونه کاری کنه که دو دوتا نشه ۴ تا. و همینطور نمی‌تونه کلاس به این بزرگی رو داخل یه لیوان کوچیک جا بده.» بعضی بچه‌ها قبول نمی‌کردند و برایشان عجیب بود چون گمان می‌کردند دارم قدرت خدا را محدود می‌کنم. در ادامه توضیح دادم:«نه اینکه مشکل از قدرت باشه یا قدرت خدا ناقص و محدود باشه، نه، مشکل اینه که اون کارها نشدنیه، عقلاً محاله، نمیشه! قدرت خدا به اموری تعلق می‌گیره که محال عقلی نباشن و شدنی باشن. پس قدرت خدا بی‌نهایت و کامله ولی اون کارها چون نشدنی هستند قدرت بی‌نهایت خدا هم نمی‌تونه اونها رو به انجام برسونه.» ادامه ...👇
دو روز پیش، چهارشنبه ۲۳ آبان، در مراسم فاطمیه‌ی مدرسه، یکی از دوستان مطلبی نقل کردند که من آن لحظه در مراسم حضور نداشتم. بعد از مراسم در زدم و وارد کلاس شدم. همین‌که روی صندلی‌ چرخدار و چرخشیِ آبی رنگم نشستم، پنج شش تا از بچه‌ها هجوم آوردند و با شور و شوق و‌ چهره‌ای که شوق و کنجکاوی و تعجب توأمان در آن موج می‌زد گفتند:«حاج‌آقا ما امروز یه چیزی شنیدیم که خلاف حرفای شماست! بالاخره کدومش درسته؟!» من که اصلا نمی‌دانستم ماجرا چیست پرسیدم:«چی شنیدید؟ خلاف کدوم حرفام؟!» محمدسجاد، علیرضا و امیرمهدی که بعدا متوجه شدم قبل از بقیه برایشان این سوال ایجاد شده و ذهن بقیه‌ی بچه‌ها را هم درگیر کرده‌اند، گفتند:«قبلا گفته بودید خدا هم نمی‌تونه این کلاس رو توی لیوان جا بده چون نمیشه و محال عقلیه. امروز از سخنران مراسم شنیدیم که گفتند: حضرت موسی_علیه‌السلام_مورچه‌ای رو دید که نخی به دهان داشت و از دهانش هفت‌تا شتر با بارشون بیرون اومد! این با حرفای شما جور درنمیاد!» در دلم کیلو کیلو قند آب شد و حسابی ذوق کردم که طرح و برنامه‌هایم داشت جواب می‌داد و آنچه را می‌خواستم حالا داشتم می‌دیدم. همیشه دغدغه‌ام این بود که روحیه‌‌ی پرسشگری، تفکر انتقادی، زود قانع نشدن، دنبال دلیل و کشف حقیقت و بحث علمی بودن را در بچه‌های کلاسم ایجاد کنم. حالا یکی از نشانه‌هایش ظاهر شده بود و من آن لحظه دلم می‌خواست همان‌جا روی همان صندلی آبی چرخشی‌ام بنشینم و از شوق و‌ خوشحالی درونی‌ام گریه کنم. چند لحظه فقط با لبخند و چشمانی که برق ذوق‌زدگی داشت به بچه‌ها خیره ماندم. ادامه ...👇
همانطور که هفت هشت نفر از بچه‌ها هجوم آورده، دور میزم را گرفته بودند تا پاسخ معمایشان را بگیرند، گفتم:«اول باید اصل داستان رو خودم ببینم تا بتونم جواب بدم.» همان‌جا داستان را داخل اینترنت پیدا کردم و خواندم. ظاهرا بچه‌ها ماجرا را متفاوت برداشت کرده بودند. داستانی که خواندم صرف نظر از اینکه به لحاظ منبع و سند، صحت و اعتبار دارد یا ندارد که نمی‌دانم و بررسی نکرده‌ام، از این قرار بود که حضرت موسی مورچه‌ای را نزدیک دریا می‌بینند که چیزی شبیه به مو یا نخ به دهان دارد، حضرت نخ را می‌کشند و می‌بینند که این نخ، سر یک طناب است و مورچه از دل دریا هفت شتر با بارشان را بیرون می‌آورد که داشته آن‌ها را حمل و نقل می‌کرده. به بچه‌ها گفتم:«اونی که شما به من انتقال دادین و گفتین از توی دل و دهان مورچه هفت‌تا شتر اومده بیرون البته بله با حرفایی که در مورد قدرت خدا زده بودم جور در نمیاد و درست و دقیق ایراد گرفتید.یعنی مورچه به اون کوچیکی نمیشه که هفت‌تا شتر توی دهان یا دلش جا بشه، نشدنیه خب و ربطی هم به قدرت خدا نداره، چیز بزرگتر محاله داخل چیز کوچیکتر جا بشه. اما چیزی که من خوندم این بود که شترها توی دریا بودن و مورچه داشت اونا رو با خودش می‌کِشید. البته همینم به طور طبیعی نشدنیه، ولی محال عقلی و مخالف قدرت خدا نیست.یعنی خدا می‌تونه از قدرت بی‌نهایت خودش، به مورچه قدرتی بده که بتونه هفت تا شتر رو حمل و نقل کنه، اگه داستان این باشه با حرفایی که قبلا درباره‌ی قدرت خدا گفته بودم جور درمیاد و مشکلی نیست.» ادامه ...👇
بچه‌ها قانع شدند، جواب معمایشان را گرفتند و با رضایت خاطر سرجاهایشان نشستند تا درس را شروع کنیم. اینکه من یک ماه و نیم پیش یک بحث اعتقادی را مطرح کرده بودم و حالا بعد از اینهمه مدت بچه‌های ده ساله‌‌ی کلاسم با یک مورد که به نظرشان خلاف آن آمده برخورد کردند، در ذهن‌شان تحلیل کردند، با تفکر و نگاه انتقادی به آن ایراد گرفتند و با کنجکاوی چندبار بین من و آن دوست عزیز سخنران رفت و آمد کردند تا جواب بگیرند و حقیقت را کشف کنند، برای من خیلی ارزشمند است و این را یک تجربه‌ و اتفاق کم نظیر در سن این بچه‌ها می‌دانم. به امید موفقیت و رشد روزافزون دانش‌آموزان عزیزم که مایه‌ی افتخار و مباهاتم هستند. تاریخ نگارش: جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳
باسمه تعالی چند روز پیش، از سید محمدصادق، دانش آموز کلاس پنجم، نامه‌ای محبت‌آمیز را همراه با یک هدیه دریافت کردم. نامه‌ی پاسخ به محبت و قدردانی از مهربانی و همدلی که هفته‌های پیش نسبت به او داشتم. یک روز که بچه‌های کلاسم مهارت داشتند و به کارگاه مهارت رفته بودند، داشتم در راهرو قدم می‌زدم که دیدم محمدصادق با حالتی که انگار درد دارد و با چهره‌ای ناراحت تنها روی یکی از صندلی‌ها نشسته. پرسیدم چه شده؟ گفت: حاج‌آقا دلم خیلی درد می‌کنه! رفتم آبدارخانه، کمی عرق نعنا داخل آب‌جوش ریختم و مقداری هم‌ نبات زعفرانی به آن اضافه کردم و به او دادم. چند دقیقه بعد دوباره که دیدمش گفت حالش خوب شده الحمدلله. وقتی نسبت به دانش‌آموزان خصوصا در شرایط سخت و در مشکلات‌شان مهربانی و درک و همدلی داشته باشیم، آن‌ها محبت و توجه ما را فراموش نمی‌کنند و روی آن‌ها اثرگذار است حتی اگر دانش آموز کلاس ما نباشند. یکی از راه‌های نفوذ به قلب و شخصیت بچه‌ها، این است که آن‌ها مهربانی، همدلی و خیرخواهی ما را نسبت به خود درک و لمس کنند و خصوصا در شرایطی که در تنگنا و سختی قرار دارند و احساس می‌کنند کسی به فکرشان نیست، از آن‌ها دستگیری کنیم و مایه‌ی آرامش باشیم برایشان.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 هفته‌ها و ماه‌ها منتظر ما نمی‌مانند، هرکجا هستی شروع كن ...
48.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿 تقدیم به ساحت قدسی حجاب فاطمی و بانوان چادری 🧑🏻‍🏫 «ازطرف‌بچه‌های‌کلاس‌شهیدبالازاده»
شرح نامه ۳۱ نهج‌البلاغه.mp3
18.19M
💠 شرح نامه ۳۱ نهج‌البلاغه 🌿، ۲۹ آبان ۱۴۰۳ «ارائه‌‌ شده در کلاس‌ شهید بالازاده» 🎙نوید نیّری
23.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دقایقی از کارگروهی دانش‌آموزان عزیزم روی درس ریاضی 🔘 روش تدریس بنده، اکتشافیِ گروهی هست، توی این پست مجال نیست که درباره‌ی روش اکتشافی توضیح بدم ولی جلوه‌هایی از این روش رو می‌تونید در این چند دقیقه فیلم مشاهده کنید. از نکات مهم در فیلم: سرگروه از تک تک اعضای گروه نظرشان را با سوال از چراییِ مطلب، می‌پرسد و هر گفت‌و‌گویی بین اعضا رخ می‌دهد از یکدیگر دلیل می‌خواهند و با دلیل جواب می‌دهند. از نکات مثبت دیگر، آرامش و انضباط گروه‌ها هنگام مباحثه است.