eitaa logo
سربازان آقا صاحب الزمان (عج)❤
86 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
790 ویدیو
11 فایل
بِسْمِ رَبِّ الزَّهْرٰا(سلام‌الله‌علیها)⁦🖐🏻⁩ ⁦❤️⁩خدا کند که مرا با خدا کنی آقـا🌱 💛ز قید و بند معاصی جدا کنی آقـا🌷 💚دعای ما به در بسته میخورد،ای کاش🌱 💙خودت برای ظهورت دعا کنی آقـا🌷 خادم کانال @AMD313 ارتباط باادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روایتگران جهاد و شهادت شهرستان ابرکوه
🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥 📢 آمریکا شیطان بزرگ است. 👿 🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥 ✍بدعتهای رئیس جمهورها طی چهل سال گذشته ❌❌ و اینکه چرا کشور در وضعیت فعلی قرار گرفته ؟ 📢 در حالی پای در گام دوم انقلاب می گذاریم که بدعتهای رئیس جمهورها طی چهل سال گذشته در انقلاب اسلامی ایران صدمات شدیدی به دنبال خود داشته است که نگاه و گذری بر آنها می تواند چراغ راه آینده کشور باشد. 1⃣هاشمی رفسنجانی: بنیانگذار اشرافی گری، تفکر لیبرالی، اقتصاد لیبرلی، تورم ۴۹درصدی، ✔️نتیجه: 🤔 یاس و ناامیدی و جاماندن قشر ضعیف جامعه در اقتصاد خانوادگی، 2⃣ محمد خاتمی: ❌ سیاستگرائی، سیاست بازی، حزب وروزنامه پروری، فتنه گری، بی حیائی وبدحجابی، جنگ نرم فرهنگی و استحاله فرهنگی، قداست زدایی از دین ومقدسات، جسارت به امام خمینی و سیره انقلابی او، خدشه به ولایت فقیه جسارت به معصومین، تفکر التقاطی، مشاجرات سیاسی روز مره در جامعه، آسیب روحی وروانی به مردم ✔️نتیجه: 📢 سست شدن اعتقاد مردم به حکومت دینی، والویت سیاست نسبت به معیشت مردم ، ونفوذ فرهنگی، 3⃣ احمدی نژاد دور اول: 📢 بنیانگدارخدمت جانانه، خدمت به محرومین وروستاها ومناطق محروم، پیشرفت علمی، مسکن مهر،سهام عدالت؛ هدفمندی یارانه ها، پیشرفت هسته ای واحیاء مراکز هسته ای، و تولید۱۹ هزار سانتریفیوژ، دیپلماسی فعال و تهاجمی، تقویت جبهه مقاومت، تقویت شعارهای انقلاب و امام، عزت ملی و جهانی و انهدام دایره قرمز انحصاری اشرافیها ولیبرالها و ویژه خواری. البته اینها نکات مثبت دولت نهم است. 😐 احمدی نژاد دوردوم: 📢 ابتدا ادامه روش دولت اول، سپس: ناسپاسی از رای مردم، خودخواهی وعدم تمکین از رهنمودهای رهبری، نافرمانی، قلدری، انحراف، مایوس و سرخورده کردن نیروهای وفادار به انقلاب و رهبری، خیمه شب بازی منشور کوروش با استفاده از چفیه بعنوان نماد بسیجی، ادبیات مکتب ایرانی و ملت اسرائیل، رها سازی امور کشور با دسیسه مخالفین، لجبازیهای بی مبنا بویژه با دوقوه دیگر، و بلاخره زمینه سازی بقدرت رسیدن جریان متلاشی شده اشرافی، تکنوکراتها؛ نفوذیها، لیبرالها و فتنه گران در کمین نشسته داخلی زخم خورده ..... 4⃣حسن روحانی: 📢 بنیانگدار اشرافی مدرن و احیاء اشرافی سنتی گذشته و خط هاشمی و خاتمی و نگاه به آمریکا و غرب، حقوقهای نجومی، رانت خواری، مشروع شدن حرامخوری و شکستن قبح آن، وعده های فرضی و خیالی و خلاف واقع، بی برنامه گی، بی عرضگی و بکارگیری افراد سیاسی فرسوده و ثروتمند و بعضا غیر انقلابی؛ راحت طلبی، واداده سیاسی به آمریکا و غرب، بحران سازی، گفتار درمانی بجای پاسخگوئی، محرمانه کاری، نابودی اقتصاد و عزت ملی و نابود کردن روحیه شادابی خانواده ها و عدم تمکین وبهره گیری از رهنمودهای رهبری دریک پرستیژ پیچیده و تورم افسار گسیخته .... ✔️نتیجه: ❌برباد دادن دنیا و دین مردم و در یک جمله: سرقت باورهای دینی وانقلابی مردم و خفت سیاسی و رواج بی عفتی و بی حجابی و متلاشی کردن فرهنگ اسلامی و انقلابی. 📢 توضیح مهم: تمام دولتها در جمهوری اسلامی ایران، ریزشها و رویشهائی داشتند و طی چهل سال گذشته پیشرفتهای بزرگی در کشور انجام شده است، اما آنچه که اشاره شده نقاط ضعف و منفی دولتها می باشد که عامل معضلات و مشکلات امروز کشور است. 🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸🇺🇸 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
°•🌸🌤•° ⚜عالم همہ از طُفیل احمد باشد 💕خلقٺ‌همہ اوسٺ،او ز سرمد باشد ⚜دیگرچہ‌ڪلام وسخنے مےماند 💕وقتے‌ڪه‌علے.ع عبدِمحمد.ص باشد 🌹
°•🌸🌤•° ✨ مــا زنــده ز لٰا اِلــهَ اِلّا اللّهـیـم شـیـعه و مسلمانِ رسـول اللهیم در وادی انتظارِ صاحــب الزّمان تـحـتِ لـوای عـلــی ۜ ولی اللهیم #۵_روز_تا_ولادت_آقا_امیرالمومنین_ع 💠💫💠💫💠💫💠💫💠💫💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 بسیجے توے جنگ چہ فرهنگے چہ نظامے 🍂 باید! بر نفس خود پیروز بشہـ🌸🍃 نباید گره ظہـــــ💚ــــور باشہــ باید زمینہـــ ساز ظـہـــ💚ــــور باشہـــ💓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در فرازی از وصیت نامه شهید مدافع حرم محمد رضا فخیمی است: «اینجانب بنده گناهکار درگاه خداوند از شما امت شهید پرور تقاضا دارم که مطیع محض ولایت حضرت امام خامنه ای نه در حرف بلکه در عمل [باشید]...»
تقویم دسکتاپی اسفند 99 را منتشر می‌کند.
پدر آقاابوالفضل چادر ماشین را از صندوق‌عقب آورد. گوشه‌ی حیاط امامزاده پهن کرد و ما بر رویش نشستیم. خانواده‌هامان ما را تنها گذاشتند. می‌خواستند لحظات اولیه که به هم محرم شدیم، کمی تنها باشیم و صحبت کنیم. کمی دورتر از ما نشستند. نسیم خنکی می‌وزید. روبه‌روی آقا ابوالفضل نشستم. کمتر به چشمانش نگاه می‌کردم و بیشتر چشمم را به خط‌های آبی و سفید چادر ماشین می‌دوختم... هنوز محرمیت ما به یک ساعت نمی‌رسید که اولین زیارت را باهم رفتیم. یک امامزاده در نزدیکی محضرخانه بود. قرار شد برای زیارت، به امامزاده سلطان سید عبدالله برویم. کمتر نگاه به آقا ابوالفضل می‌کردم، از چشم توی چشم شدنش واهمه داشتم. به زیارت رفتیم. یک ضریح کوچک که داخلش پر از نور سبز بود. دستانم را به شبکه‌های ضریح گره زدم و برای فردای زندگی‌مان آرزوهای خوب کردم. چند دقیقه داخل ضریح، زیارت‌نامه و نماز خواندیم و به حیاط امامزاده آمدیم. پدرشوهرم ما را صدا زد. می‌خواست از ما عکس بگیرد. خجالت می‌کشیدم شانه‌به‌شانه‌اش بایستم. بافاصله‌ی چند قدمی هم، ایستادیم. اولین عکس‌های دونفره‌ی ما را پدرش با گوشی‌اش به ثبت رساند. پدر آقاابوالفضل چادر ماشین را از صندوق‌عقب آورد. گوشه‌ی حیاط امامزاده پهن کرد و ما بر رویش نشستیم. خانواده‌هامان ما را تنها گذاشتند. می‌خواستند لحظات اولیه که به هم محرم شدیم، کمی تنها باشیم و صحبت کنیم. کمی دورتر از ما نشستند. نسیم خنکی می‌وزید. روبه‌روی آقا ابوالفضل نشستم. کمتر به چشمانش نگاه می‌کردم و بیشتر چشمم را به خط‌های آبی و سفید چادر ماشین می‌دوختم. چنددقیقه‌ای سکوت بین ما بود و صدای زائرین که گاهی از کنار ما رد می‌شدند و این سکوت را می‌شکستند. آقاابوالفضل بعد از چنددقیقه‌ای صدایش را صاف کرد و گفت: «می‌دونی خانوم، من یک ارادت عجیبی نسبت به مقام معظم رهبری دارم. یک حس غیرت، یک حسی که نمی‌تونم بیان کنم. سعی می‌کنم تمامی حرف‌هاشون رو در زندگی شخصی خودم عملی کنم. اگه هرکسی در زندگی‌اش از سخنان ایشون بهره می‌گرفت و به کار می‌برد، هیچ مشکلی در زندگی و بعدهم در جامعه نبود.» من نگاهش می‌کردم و از حرف زدنش لذت می‌بردم. من شنونده و او گوینده‌ی جمع دو نفره‌یمان بود. تمام وجودم گوش شده بود. دوست نداشتم حتی پلک بزنم. می‌خواستم فقط حرف‌هایش را گوش بدهم و از کنار بودنش لذت ببرم. یک‌ساعتی بیشتر از محرمیت ما نمی‌گذشت. ما کنار یکدیگر نشسته بودیم و فقط صحبت از مقام معظم رهبری بود. شبیه یک کارشناس، سخنان رهبری را در موضوعات مختلف بیان می‌کرد. گاهی هم بین صحبت‌های رهبری، یک مورد را به زیبایی تحلیل می‌کرد. تحلیل‌هایی که شاید من از کمتر جایی دیده یا شنیده بودم. مسائل سیاسی را به‌خوبی درک و تحلیل می‌کرد و در آخر هم می‌گفت: «ما باید چشم و گوش و عملمان به سخنان رهبری باشد. هرچه ایشون گفتن، باید ملاک عمل ما در مسائل مختلف سیاسی باشد». حرف‌هامان گل کرده بود که بزرگ‌ترها بین خودشان تصمیم گرفته بودند به مشهد برویم. آفتاب کم‌کم داشت نور آخرین لحظات خودش را به رخ آسمان می‌کشید و پایین می‌رفت و سرخیِ قشنگی در آسمان از خودش برجا می‌گذاشت. دومین زیارت و اولین سفر؛ سفری ساده، اما شیرین که تک‌تک لحظاتش برایم عزیز و نجیب بود. همیشه برای من اولین‌ها یک جذابیت و حال‌وهوای دیگری داشت. اولین سفر با آقا ابوالفضل که دیگر رنگ و بویش هم برایم ویژه بود. بریده‌ای از کتاب «عزیزتر از جان»؛ شهید مدافع حرم ابوالفضل را‌ه‌چمنی به روایت مهناز ابویسانی (همسر) (صفحه 39 تا 41) نویسنده: کبری خدابخش دهقی انتشارات: نشر بیست و هفت بعثت
پدر آقاابوالفضل چادر ماشین را از صندوق‌عقب آورد. گوشه‌ی حیاط امامزاده پهن کرد و ما بر رویش نشستیم. خانواده‌هامان ما را تنها گذاشتند. می‌خواستند لحظات اولیه که به هم محرم شدیم، کمی تنها باشیم و صحبت کنیم. کمی دورتر از ما نشستند. نسیم خنکی می‌وزید. روبه‌روی آقا ابوالفضل نشستم. کمتر به چشمانش نگاه می‌کردم و بیشتر چشمم را به خط‌های آبی و سفید چادر ماشین می‌دوختم... هنوز محرمیت ما به یک ساعت نمی‌رسید که اولین زیارت را باهم رفتیم. یک امامزاده در نزدیکی محضرخانه بود. قرار شد برای زیارت، به امامزاده سلطان سید عبدالله برویم. کمتر نگاه به آقا ابوالفضل می‌کردم، از چشم توی چشم شدنش واهمه داشتم. به زیارت رفتیم. یک ضریح کوچک که داخلش پر از نور سبز بود. دستانم را به شبکه‌های ضریح گره زدم و برای فردای زندگی‌مان آرزوهای خوب کردم. چند دقیقه داخل ضریح، زیارت‌نامه و نماز خواندیم و به حیاط امامزاده آمدیم. پدرشوهرم ما را صدا زد. می‌خواست از ما عکس بگیرد. خجالت می‌کشیدم شانه‌به‌شانه‌اش بایستم. بافاصله‌ی چند قدمی هم، ایستادیم. اولین عکس‌های دونفره‌ی ما را پدرش با گوشی‌اش به ثبت رسانده .