eitaa logo
سربازان آقا صاحب الزمان (عج)❤
86 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
797 ویدیو
11 فایل
بِسْمِ رَبِّ الزَّهْرٰا(سلام‌الله‌علیها)⁦🖐🏻⁩ ⁦❤️⁩خدا کند که مرا با خدا کنی آقـا🌱 💛ز قید و بند معاصی جدا کنی آقـا🌷 💚دعای ما به در بسته میخورد،ای کاش🌱 💙خودت برای ظهورت دعا کنی آقـا🌷 خادم کانال @AMD313 ارتباط باادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
عرض تسلیت به پیشگاه حضرت صاحب الزمان (عج)، رهبر معظم انقلاب و ملت مظلوم ایران حادثه دردناک و تروریستی حمله به زائرین حرم حضرت احمدبن‌موسی شاه چراغ را
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌷امام_رضا علیه السلام فرمودند : 🌷 إذا نَزَلَت بِکم شِدَّةٌ فاستَعینوا بِنا عَلَى اللّهِ. 🌷 هر گاه سختى اى به شما رسید، به واسطه ما از خدا کمک بجویید. 🌷 تفسیر العیاشی: ج۲ ص۱۷۶ ح۱۶۶۲ 🌷🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّد 🌷🌷وآل مُحَمَّد 🌷🌷وعجل‌فرجهم سلام علیکم صبح بخیر التماس دعا 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
▪️بر شاهچراغ ماه ایران صلوات ▪️بر گنبد و بارگاه و ایوان صلوات ▪️شیراز شد کربلا و آبان شد محرم ▪️بر روح تک تک این شهدا صد صلوات 🏴🏴
17.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنان پر شور خانم دکتر خدادادی فرزند شهید در اجتماع هنجار شکنانه پزشکان در آمفی تاتر نظام پزشکی مشهد 👤 آنتی صهیون: اینجاست که شاعر میگه: یک مرد (و شیرزن) جنگی بِه از صد هزار! نظام پزشکی رو شُست و پهن کرد رو طناب👏👏 روسریتو درآوردی؟ کِرمت خوابید!؟ حالا بیا برو کار مردم رو راه بنداز! ❣ @kashkool
🔴نخبه‌ای که در حادثه تروریستی شیراز به شهادت رسید 🔹یکی از شهدای مظلوم در حرم شاه چراغ علیه السلام دکتر «سیدفرید الدین معصومی» از نخبگان کشور، فارغ التحصیل از نیوزلند و خدمتگزار کشور در زمینه برق هستند. 🔹یکی از دوستان ایشان نقل می‌کند: در سال‌های تحصیل یکی از هم دانشگاهی‌های ایشان به شوخی در نیوزلند به ایشان گفته بود: شما که اینقدر به نماز مقیدی و در تمام نماز‌های جماعت نیوزلند شرکت می‌کنی، آخر در نماز شهید می‌شوی.... 🔹دیروز بعد از اینکه از ماموریت بر می‌گشتند برای زیارت و نماز به حرم می‌روند که خداوند شهادت را در حرم و در نماز نصیبشان کرد.
خاطرات 7⃣3⃣ سردار علی ناصری نویسنده:سید قاسم یاحسینی ✅تهیه وتنظیم:زینتی-اردشیر بلافاصله فرمانده نظامی القرنه دستور می دهد آن سرباز را بازداشت کنند و به او می گوید: می روم؛ اما اگر خبری نبود، پدرت را در می آرم. وای به حالت! ابوعروبه با چند نفر دیگر سوار ماشین می شوند و به طرف پل المزرعه حرکت می کنند. تا وسط پل هم می روند که نیروهای ما با آرپی جی به آنها شلیک می کنند. پس از این ماجرا، نیروهای ایرانی وارد شهر القرنه می شوند و شهر را به تصرف خود در می آورند. مردم روستاهای اطراف، از نیروهای ما استقبال خوبی می کنند. مردم شهر مقاومتی نمی کنند و برخی هم می گریزند که نیروهای ما به دستور صریح آقا محسن هیچ ممانعتی نمی کنند. روز دوم یا سوم عملیات، برادر شمخانی و رشید مرا خواستند در راه پاسگاه خاتمی به پاسگاه برزگر، محلی را برای فرود هلی کوپترهای هوانیروز درست کرده بودیم تا نیروها را از آنجا به جزیره مجنون هلی برن کنند. روز دوم یا سوم عملیات بود. رفتم آنجا. غوغایی بود. هلیکوپترها مرتب در حال فرود و صعود بودند. چند تن از فرماندهان نیز حضور داشتند. من و شمخانی و رشید و صیاد شیرازی جلسه ای درباره آخرین وضعیت نیروهای مستقر در روطه و القرنه تشکیل دادیم و در این باره صحبت کردیم. قرار شد من با هلیکوپتر صیاد شیرازی بروم و از بالا آخرین وضعیت را بررسی کنم. صیاد به من گفت: . آقای ناصری، منطقه را که بلد هستید؟ . بله، آنجا رفته و شناسایی کرده ام. البته لطف کنید و خلبان ارتشی به من ندهید. صیاد خندید و قبول کرد که خلبان پاسدار در اختیارم بگذارد. دو پاسدار خلبان و کمک خلبان سوار هلی کوپتر شدند و من هم عقب نشستم و پرواز کردیم. از روی موقعیت شهید بقایی عبور کردیم. رزمندگان سوار در قایق برایمان دست تکان می دادند. آنان را دعا کردم. از آنجا به روطه رفتیم. با دوربین نگاه کردم و دیدم آنجا نیروهای خودی مستقر هستند. به خلبان گفتم: - برو به طرف نیروهای خودی. خلبان پایین آمد و در جای مناسبی نشست. من منطقه را کاملا شناسایی کردم و سپس به طرف پاسگاه الهویدی و و زردان پرواز کردیم. از بالا متوجه شدم که سیل عظیمی از دشمن، شامل انواع نفربر و تانک، به طرف منطقه در حال حرکت است. ما در آن منطقه نیروی زرهی نداشتیم و بچه ها با گوشت تنشان می جنگیدند. خلبان گفت: زرهی خودی است یا دشمن؟ ۔ خودی هستند. می دانستم اگر بگویم دشمن هستند، زود برمی گردد و من نمی توانستم خوب شناسایی کنم. برای احتیاط گفتم: .کمی فاصله بگیر. - بابا، اینها تانکهای دشمن است! - نه، خودی هستند. بالای پاسگاه زردان رسیده بودیم که از ستون زرهی عراق به طرف ما شلیک شد. نزدیک بود گلوله ها به هلیکوپتر بخورد. خلبان با ناراحتی گفت: - آدم نفهم، اینها دشمن هستند. می خواهی ما را به کشتن بدهی؟ - حرف دهنت را بفهم. تو خودت زیاد رفتی پایین. من نگفتم فاصله بگیر؟ پیگیر باشید در جا مانده از یاران: در پیام رسان ایتا کانال سربازان آقا صاحب الزمان عج https://eitaa.com/joinchat/1665728625G3b0c869f50
خاطرات 8⃣3⃣ سردار علی ناصری نویسنده:سید قاسم یاحسینی ✅تهیه وتنظیم:زینتی-اردشیر و روی زمین غوغایی بود. بچه ها روی سیل بند با نیروهای عراقی درگیر شده و جنگ سختی در حال انجام بود. دشمن با تانک به جان بچه ها افتاده بود و آنها را شکار می کرد. عده ای از نیروهای ما خود را به آب انداخته و در حال غرق شدن بودند. دشمن در آب هم به آنان امان نمی داد. قایق ها مملو از مجروح و رزمنده بود. برخی از قایقها پارو نداشتند و بچه ها با کلاه جنگی سعی می کردند قایقهایشان را از دشمن دور کنند. چند نفر از آنان متوجه هلیکوپتر خودی شدند و نومیدانه برای کمک دست تکان دادند. دلم ریش شد. یکی دو قایق واژگون شده و بچه ها در آب سرگردان بودند، دشمن با تیربار و توپ مستقیم تانک به جان بچه ها افتاده بود، صحنه هولناک و تکان دهنده ای بود که هرگز تا آخر عمر از یادم نمی رود. به خلبان گفتم: - برو به جزیره شمالی. در جزیره مجنون شمالی فرود آمدیم. از هلی کوپتر پیاده شدم و برادر عبدالزهرا داغری را کنار کشیدم و وضعیت اسفبار بچه ها را شرح دادم و متذکر شدم که کسی نفهمد تا روحیه نیروها تضعیف نشود. بعد گفتم: - بچه ها در هور در وضع وخیمی هستند. اگر می توانی، قایق برایشان بفرست تا عقب بیایند. بعد سوار هلی کوپتر شدم و در پدی در ضلع شمالی جزیره شمالی پیاده شدم. برادر غلام مهرابی، مسئول اطلاعات قرارگاه کربلا بود. تا مرا دید، با خنده گفت: - علی ناصری، کجا هستی؟ توی القرنه ای؟ نکند فرماندار القرنه شدی با ناراحتی گفتم: - دری وری نگو! - چه شده؟ توپت پرہ؟ - عراق داره همه جا را پس می گیره! دارند به طرف روطه می آیند. دشمن با تانک به جان بچه ها افتاده. غلام با ناراحتی گفت: - پس بریم به محسن بگوییم. مهرابی را سوار هلی کوپتر کردم و با هم به جایی که صیاد شیرازی و فرماندهان دیگر بودند، بازگشتیم. پیگیر باشید در جا مانده از یاران: در پیام رسان ایتا کانال سربازان آقا صاحب الزمان عج https://eitaa.com/joinchat/1665728625G3b0c869f50
📸 شهید نوجوان محمدرضا کشاورز مكبر و مؤذن مسجد امام مهدی کوزه گری شهید حادثه تروریستی شاهچراغ گل پسری با ادب، با حیا و با اخلاق که از رزق حلال پدری زحمتکش اینگونه به ثمر نشست. 🔸🌷🔸کانال‌معرفت‌(معنویت‌و‌بصیرت) eitaa.com/marefatdiny
❗️ شهید نوجوان محمدرضا کشاورز مكبر و مؤذن مسجد امام مهدی کوزه گری شهید حادثه تروریستی شاهچراغ گل پسری با ادب، با حیا و با اخلاق که از رزق حلال پدری زحمتکش اینگونه به ثمر نشست. 🔸🌷🔸کانال‌معرفت‌(معنویت‌و‌بصیرت) eitaa.com/marefatdiny
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌷امام_حسین_ع 🌷مِن عَلاماتِ أسبابِ الجَهلِ المُماراةُ لِغَيرِ أهلِ الفِكرِ . 🌷از نشانه هاى نادانى ، جدل با بى فكران است . 🌷🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّد 🌷🌷وآل مُحَمَّد 🌷🌷وعجل‌فرجهم سلام علیکم صبح بخیر التماس دعا 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷