محمد نسیمی - خبرنگار - یه رشته استوری کار کرده بود تحت عنوان #بچههای_بالا
از مجاهدت سربازان گمنام امام زمان در روزهای گذشته گفته بود که خودتون توی تصاویر ببینید و بخونید. (البته من فقط ۱۰ تصویر آوردم)
👈 اما استوری آخرش خیلی خیلی دردناک بود و جیگر آدم رو آتیش میزد. اونجایی که نوشته بود؛
«یه چیز بگم و موضوع بچههای بالا رو ببندم فعلاً ... برخی از اونها بعد از شهادتشون، حتی خانوادهشون هم متوجه نمیشن اینا سرباز گمنام امام زمان (عج) بودند!»
ما ساده میریم و میایم و اصلاً خبر نداریم چه اتفاقاتی داره میافته. این وسط یه عده جوون و پیر، جون و خونشون رو میدن، بینام و بینشون...
🥀🕊 شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات 🥀🕊
*هیچ وقت ندیدم نماز شب شهید سلیمانی قطع شود.*
*آنهم نه نماز شبی عادی،*
*نماز شبهای او همیشه با ناله و اشک و اندوه به درگاه خدا بود.*
*من با شهید سلیمانی رفت و آمد داشتم حتی بارها در منزلشان خوابیدم،*
*اتاق مهمانان با اتاق حاج قاسم فاصله داشت*
*اما من با اشکها و صدای نالههای او برای نماز بیدار میشدم.*
*شهید قاسم سلیمانی🌷*
*📙برگرفته از کتاب مالک زمان. اثر گروه شهید هادی*
*نماز شب خوانهای عزیز التماس دعای فرج*
🥀🕊 شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات 🥀🕊
3.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ.
#حرم_امام_عشق
#قرار_عاشقی
💡 با ما همراه باشید...
4.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥خاطره شنیدنی فرزند شهید زینالدین از توجه خاص حاج قاسم به فرزندان شهدا
🔸در مرحله خیلی سخت و حساس زندگیام
حاج قاسم پیگیرِ مشکلاتم شد...
شادی روح شهدا صــــــــــ🌷ــــــــــلوات
#حاج_قاسم🌷
👇👇👇👇👇
❤️ مکتب حاج قاسم 🌷
https://eitaa.com/qasemsoleimani_maktab
┄┅══❁🕊🌷❁══┅┄
کربلاییمحمد ابراهیمیاصل، کربلاییعلیاکبرحائریkaabe sayyar.mp3
زمان:
حجم:
9.07M
🔊 #صوتی | تنظیم #استودیویی
📝 کعبه سیار
👤 کربلاییمحمد #ابراهیمی_اصل ؛ کربلاییعلیاکبر #حائری
▪️ #امام_حسین
#التماس_دعا
14.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بیوگرافی شهید آیت الله شیخ فضلالله نوری
♦️نهم مرداد ۱۲۸۸ یکی از عجیبترین حوادث تاریخ ایران به وقوع پیوست!
♻️ پس باهم این حادثه تکاندهنده رو مرور میکنیم تا آگاه شویم و نه عبرت آیندگان
‼️روایتی غریب و سوزناک از وقایع بعد از شهادت آیتالله حاج شیخ #فضلالله_نوری (۹ مرداد ۱۲۸۸)، کیفیت غسل و کفنودفن ...😭😥‼️
وقتی شیخ را به دار کشیدند در اثر تلاطم و طوفان یکمرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش به زمین افتاد!
جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه مقابل در حیاط روی یک نیمکت گذاشتند جمعیت کثیری ریخت توی حیاط محشری برپا شد مثل مور و ملخ از سر و کول هم بالا میرفتند همه میخواستند خود را به جنازه برسانند دور نعش را گرفتند و آنقدر با قنداق تفنگ و لگد به نعش زدند که خونابه از سروصورت و دماغ و دهانش روی گونهها و محاسنش سرازیر شد. هرکه هرچه در دست داشت میزد آنهایی هم که دستشان به نعش نمیرسید تف میانداختند!
به همه مقدسات قسم که در این ساعت گودال قتلگاه را به چشم خودم دیدم یکمرتبه دیدم یک نفر از سران مجاهدین مرد تنومند و چهارشانه بود وارد حیاط نظمیه شد غریبه بود جلو آمد بالای جنازه ایستاد جلوی همه دکمههای شلوارش را باز کرد و روبروی اینهمه چشم شُرشُر به سروصورت آقا شاشید!
▪️تحویل جنازه
میخواستند جنازه را آتش بزنند، عدهای از صاحبنفوذها «یپرم ارمنی» را از عواقب سوزاندن نعش شیخ و تحویل ندادن میترسانند. یپرم راضی میشود و میگوید: بسیار خوب ... به نظمیه تلفن کنید که جنازه را به صاحبانش برگردانند. سه نفر از بستگان شیخ شهید و سه نفر از نوکرهایش توی آن تاریکی توپخانه در گوشهای با یک تابوت منتظر تحویل جنازه بودند. آقا لختوعور آن گوشه همینطور افتاده بود، جنازه را در تابوت گذاشتیم و با دو مجاهد ما را راهی کردند.
▪️جنازه را وارد حیاط خلوت خانه شیخ کردند. شیخ ابراهیم نوری از شاگردان شیخ جنازه را غسل داد. بعد کفن کردیم و بردیم در اتاق پنجدری میان دو حیاط کوچک پنهان کردیم.
سر مجاهدها را گرم کردیم. بعد تابوت را با سنگ و کلوخ و پوشال و پوشاک پر و سنگین کردیم.
یک لحاف هم تاکرده روی آن کشیدیم تابوت قلابی را با آن دو نگهبان سر قبر آقا فرستادیم. متولی قبرستان که در جریان بود مثلاً نعش را دفن کرد و آن دو نگهبان با تابوت به نظمیه برگشتند.
صبح اوستا اکبر معمار آمد و درهای اتاق پنجدری را تیغه کردیم و رویش را گچکاری کردیم.
♦️دو ماه بعد از شهادت شیخ در اتاق پنجدری را شکافتیم جنازه در آن هوای گرم همانطور تروتازه مانده بود. جنازه را از آنجا برداشتیم و به اتاقی دیگر آن سوی حیاط منتقل کردیم و دوباره تیغه کردیم.
🏴 کمکم مردم فهمیدند که نعش شیخ #فضلالله_نوری در خانه است میآمدند پشت دیوار فاتحه میخواندند و میرفتند. از گوشه و کنار پیغام میدادند امامزاده درست کردید؟! ۱۸ ماه از شهادت شیخ گذشته بود. بازاریها به خیال میافتند دیوار را بشکافند و جنازه را برداشته دور شهر بیفتند و وااسلاما و واحسینا راه بیندازند. پیراهن عثمان برای مقصد خودشان.
🕌حاج میرزا عبدالله سبوحی واعظ میگوید یک روز زمستانی خانم شیخ #فضلالله_نوری مرا خواست. دیدم زارزار گریه میکند گفت دیشب مرحوم آقا رو خواب دیدم که خیلی خوش و خندان بود ولی من گریه میکردم آقا به من گفت گریه نکن همان بلاهایی را که سر سیدالشهدا آوردند، سر من هم آوردند. اینها میخواهند نعش مرا دربیاورند زود آن را به قم بفرست.
همان شب تیغه را شکافتیم و نعش را درآوردیم. با اینکه دو تابستان از آن گذشته بود و جایش هم نمناک بود اما جسد پس از ۱۸ ماه همانطور تروتازه و سالم مانده بود فقط کفن کمی زرد شده بود به دستور خانم دوباره کفن کردیم و نمد پیچ نمودیم به مسجد یونسخان بردیم و صبح به اسم یک طلبه که مرده آن را با دُرشکه به امامزاده عبدالله بردیم و صبح جنازه را با شهر دلیجان و سپس به طرف حرم حضرت معصومه(س) در قم حرکت دادیم.
شیخ شهید در زمان حیات خود در صحن مطهر حضرت معصومه(س) برای خودش مقبرهای تهیهکرده بود و به سید موسی متولی آن گفته بود این زمین نکره یک روز معرفه خواهد شد.
نزدیک قم کاغذ به متولی نوشتیم که زنی از خاندان شیخ فوت کرده میخواهیم در مقبره شیخ دفنش کنیم و به هادی پسر شیخ سپردیم در هنگام دفن جلو نیاید تا فکر کنند واقعاً میت زن است و قضیه لو نرود. شب جنازه در مقبره ماند صبح خیلی سریع قبری به حدنصاب شرعی کندیم و با مهر تربتی که خانم داده بود جنازه را درون قبر گذاشتیم نعش پس از ۱۸ ماه سالم و کمترین بوی عفونتی نداشت.
«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ »
این آیهای است که روی قبر شهید آیتالله حاج شیخ #فضلالله_نوری نوشته شده است.
📗 سرّ دار، ص۵۲.
🌺🍀💐🌷🍀🌺
⚫️ شهادت مامور انتظامی در شهرستان جیرفت
🔹فرمانده انتظامی استان کرمان از شهادت مامور انتظامی شهرستان جیرفت، در درگیری با قاچاقچیان خبر داد.
سردار "فرشید" در تشریح این خبر گفت: روز گذشته ماموران انتظامی شهرستان جیرفت با هماهنگی مراجع قضایی و در اجرای طرح امنیت محله محور، با قاچاقچیان در محور دلفارد به جیرفت درگیر شدند.
سردار "فرشید" افزود: در این درگیری و بر اثر لغزندگی ناشی از پاشیدن مواد سوختی از سوی قاچاقچیان و سانحه تصادف خودرو، دو تن از همرزمان از ناحیه سر و کتف مجروح و به بیمارستان منتقل شدند.
این مقام ارشد انتظامی با بیان اینکه متهمان دخیل در این درگیری، پس از وقوع حادثه دستگیر شدند افزود: متاسفانه ساعاتی پیش یکی از همرزمانمان، شهید "میلاد آزاد داور" در بیمارستان به علت شدت جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
فرمانده انتظامی استان کرمان، ضمن تبریک و تسلیت شهادت این شهید عزیز عنوان کرد: مراسم تشییع و خاکسپاری این شهید والامقام به اطلاع عموم مردم شهید پرور خواهد رسید.
👈گفتنی است شهید سرهنگ میلاد آزادداور متأهل و دارای دو فرزند پسر است.
💐شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات