eitaa logo
بسیج دانشجویی استان قزوین
1.6هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
38 فایل
🇮🇷 کانال اطلاع رسانی بسیج دانشجویی استان قزوین 🇮🇷 وب سایت: Bso.ir/qazvin روبیکا: rubika.ir/qazvinbso بله: Ble.ir/qazvinbso آپارات: aparat.com/qazvinbso ارتباط با ادمین: @F_ghasemi81
مشاهده در ایتا
دانلود
9.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📸✨ لحظه‌هایی ناب از خدمت‌رسانی در دل کربلا، زیر پرچم حضرت رقیه(س) 🏴 دست‌هایی که زخم را مرهم می‌گذارند 💉 هر لبخند یک دعای خیر 🤲 لب‌هایی که با لبیک یا حسین(ع) خدمت می‌کنند 💊🦷 این‌جا، موکب پزشکی و دندانپزشکی حضرت رقیه(س) است… جایی که خدمت، جهاد است و لبخند، ثواب. ✊✨ 𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣 ➕ مرکز رسانه و فضای مجازی ناحیه بسیج دانشجویی استان قزوین👇 🆔 @qazvinbso
12.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📅✨ روز دوم خدمت‌رسانی ✨📅 🏴در دومین روز حضور در کربلا، موکب پزشکی و دندانپزشکی حضرت رقیه(س) با تمام توان در کنار زائران اباعبدالله الحسین(ع) ایستاده‌ایم 🦷💉 ✨خدمت به زائر، افتخار و عبادت است.✨ 🤲 لبخند رضایت زائر، بزرگ‌ترین پاداش ماست. 𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣 ➕ مرکز رسانه و فضای مجازی ناحیه بسیج دانشجویی استان قزوین👇 🆔 @qazvinbso
10.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📅✨ روز سوم خدمت‌رسانی ✨📅 🏴سومین روز حضور در کربلا و موکب پزشکی و دندانپزشکی حضرت رقیه(س) با عشق حسینی، همچنان پای کاریم 💊🦷💉 🔻اینجا، خستگی معنا ندارد🔻 هر لحظه، فرصتی برای خدمت و افتخاری برای دل‌ها 🤲 ✨خدمت به زائر، افتخار و عبادت است.✨ 𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣 ➕ مرکز رسانه و فضای مجازی ناحیه بسیج دانشجویی استان قزوین👇 🆔 @qazvinbso
10.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📅✨ روز سوم خدمت‌رسانی ✨📅 🏴سومین روز حضور در کربلا و موکب پزشکی و دندانپزشکی حضرت رقیه(س) با عشق حسینی، همچنان پای کاریم 💊🦷💉 🔻اینجا، خستگی معنا ندارد🔻 هر لحظه، فرصتی برای خدمت و افتخاری برای دل‌ها 🤲 ✨خدمت به زائر، افتخار و عبادت است.✨ 𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣 ➕ مرکز رسانه و فضای مجازی ناحیه بسیج دانشجویی استان قزوین👇 🆔 @qazvinbso
18.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
« وَاجْعَلْنَا مِنْ أَنْصَارِهِ وَ اقْرِنْ ثَارَنَا بِثَارِهِ‏ » راه اربعین فقط جاده‌ای بین نجف و کربلا نیست؛ راهی‌ست که از دل آغاز می‌شود و به حسین(ع) ختم می‌شود. در هر قدم، تکه‌ای غم را زمین می‌گذاری و تکه‌ای عشقش برمی‌داری. پاها تاول می‌زنند، اما دلت تازه‌تر و عطشت بیشتر می‌شود برای رسیدن به او. چون مقصدت آغوش کسی‌ست که عمری برایش گریه کرده‌ای. میزبان‌ها همه‌چیزشان را می‌دهند؛ نه برای نام، فقط برای اینکه تو راحت‌تر به حسین(ع) برسی. یک کاسه آب، یک لقمه نان، یک لبخند… همه می‌شود عبادت و برکت. وقتی به گنبد طلایی‌اش می‌رسی، زمین و زمان آرام می‌شود! همه می‌ایستند، می‌گریند، بعضی زانو می‌زنند، آن لحظه می‌فهمی که خستگی راه، به یک «السلام علیک یا اباعبدالله» می‌ارزید.❤️‍🩹 روز پنجم سفر، طریق الحب، مشایه🏴 | | 𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣 ➕ مرکز رسانه و فضای مجازی ناحیه بسیج دانشجویی استان قزوین👇 🆔 @qazvinbso
16.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
« وَاجْعَلْنَا مِنْ أَنْصَارِهِ وَ اقْرِنْ ثَارَنَا بِثَارِهِ‏ » خستگی راه شیرین است، وقتی مقصد آغوش حسین‌ِ فاطمه(س) باشد..❤️‍🩹 روز ششم سفر، طریق الحب، مشایه🏴 | | 𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣 ➕ مرکز رسانه و فضای مجازی ناحیه بسیج دانشجویی استان قزوین👇 🆔 @qazvinbso
📸✨ اربعین از نگاه شما ✨📸 با افتخار بخشی از آثار ارزشمند شما عاشقان حسینی را منتشر می‌کنیم 🏴 🌱 «قدم‌هایم برای حسین(ع)» ای پناه بی‌پناهان... من نه در خیمه‌ات بودم، نه در صف یارانت، نه حتی در کوچه‌های کوفه که صدای عطشت را شنیده باشند. اما نمی‌دانم چرا هر بار که نامت را می‌برند، گلویم می‌سوزد، انگار من هم تشنه‌ات بوده‌ام. تو را با شمشیر نکشتند، با بی‌وفایی کشتند. با سکوتی که از هزار فریاد تلخ‌تر بود. با نگاهی که از ترس، پشت حقیقت پنهان شد. حسین جان... تو رفتی تا بمانی. و من مانده‌ام تا شاید روزی برگردم به جایی که تو ایستادی، به همان نقطه‌ای که عشق، شمشیر را شکست داد. تو را دوست دارم نه فقط برای آنکه مظلوم بودی، بلکه برای آنکه در اوج مظلومیت، مقتدر ماندی. برای آنکه در عطش، سیراب از یقین بودی. برای آنکه در تاریکی، فانوس راه شدی. اگر روزی دلم از دنیا گرفت، می‌خواهم بی‌صدا بیایم کنار تربتت، نه برای دعا، نه برای حاجت، فقط برای اینکه بگویم: «آقا جان، من دیر رسیدم... اما آمدم.» 📌ارسالی از زائرین ..خانم پناهی 𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣 ➕ مرکز رسانه و فضای مجازی ناحیه بسیج دانشجویی استان قزوین👇 🆔 @qazvinbso
📸✨ اربعین از نگاه شما ✨📸 با افتخار بخشی از آثار ارزشمند شما عاشقان حسینی را منتشر می‌کنیم 🏴 دلنوشتهای برای «قدم هایم برای حسین»: قدمهایم زائرانه میروند سوی تو هر گامی پر از عشق و شور و دعایی است هر نفس، به یاد چشمهای مهربانت که در آن دریای صبر و انتظار موج میزند ای حسین، هر قدمم قصیدهایست از دل که زمزمهساز دلهای شکسته و خسته تو را میجویم در هر کوچه و خیابان چون خورشیدی که تاریکیها را میگشاید قدمهای کوچک من، راهی به سوی کربلا راهی به سوی حرم تو، که پر از برکت است این سفر، سفر دل است و جان که با هر گام، نزدیکتر به حضورت میشوم حسین، ای پناه بیپناهان، ای شهید جاودانه قدمهایم را بپذیر، که به پای توست هر نگاه و دل را فدای نام پاکت میکنم تا همیشه، مسافر راه عشق تو باشم.❤️😭❤️😭🌺🌹 📌ارسالی از زائرین .. خانم صاحبه فدوی 𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣 ➕ مرکز رسانه و فضای مجازی ناحیه بسیج دانشجویی استان قزوین👇 🆔 @qazvinbso
📸✨ اربعین از نگاه شما ✨📸 با افتخار بخشی از آثار ارزشمند شما عاشقان حسینی را منتشر می‌کنیم 🏴 🌱 «قدم‌هایم برای حسین(ع)» قدمهایم به سوی تو، ای حسین، راهی پر از غم و عشق است، گام به گام، اشک از چشمانم همچون رود جاریست، دل پر ز داغ فراق و جان خسته از غربت راه، راهی که در آن هر قدم صدای آهی از دل سوی توست. ای سرور شهیدان، ای پناه بیپناهان، قدمهای من آغشته به ناله و صدای غربتاند، با هر گام، یاد روزهایی که در کربلا تابیدی، و با جان و دل فدای حق و عدالت کردی. قدمهایم نه فقط گامهای رهسپاریاند، که قصیدهای است از عشق و خون در دل تاریخ، با اشکهایی که همچون بارانی پاک، این راه را میشویند، و هر قطرهاش نغمهایست از وفا و دلدادگی به تو. ❤️😭🌹🌺🌸باشد که این قدمها و این اشکها، به درگاهت هدیهای از دل مشتاق و چشمانتظار باشند، و در هر نفس، دعایی برای ظهور منجی حق و عدالت کنند، تا روزی که در حرم پاکت، آرام جان یاب 📌ارسالی از زائرین . آقای امیر حسین فدوی 𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣 ➕ مرکز رسانه و فضای مجازی ناحیه بسیج دانشجویی استان قزوین👇 🆔 @qazvinbso
📸✨ اربعین از نگاه شما ✨📸 با افتخار بخشی از آثار ارزشمند شما عاشقان حسینی را منتشر می‌کنیم 🏴 🌱 «قدم‌هایم برای حسین(ع)» قدمهایم آرام و پر از اشتیاق سوی تو روانند، هر گام، فریادی خاموش از دل پر درد و چشم پر اشکم. راه دراز است و دلم پر از آتش انتظار، باد سرد غربت بر جانم میوزد و اشکها همچون بارانی نمناک، زخمهایم را شسته و همراه قدمهایم میرقصند. حسین جان، ای خورشید تابان صحرای بلا، راه تو مسیر عشق و جانفشانی است، پایهای خستهام را بپذیر که با هر گام، قطرهای از اشک به یاد آن روزهای جانسوز میریزد. قدمهایم نه تنها رهنماست، که فریاد دلهای شکسته، نوای دلدادگی و وفا در مسیر تو، که به امید دیدار، خورشید وجودت، روشنایی بخش تاریکیهای تنهایی است. هر قدم، حکایتی است از سوز و آه، از شرارههای عشقی که در دل شعله میکشد، باشد که این اشکها و این قدمها، به درگاه تو، هدیهای کوچک از دلتنگیهای پر شور من باشد، تا در این مسیر پر فراز و نشیب، همچون قطرهای که به دریا میریزد، پیوسته به یاد تو بمانم، با قلبی سوخته و قدمهایی عاشقانه. قدمهایم آرام و پر از اشتیاق سوی تو روانند، هر گام، فریادی خاموش از دل پر درد و چشم پر اشکم. راه دراز است و دلم پر از آتش انتظار، باد سرد غربت بر جانم میوزد و اشکها همچون بارانی نمناک، زخمهایم را شسته و همراه قدمهایم میرقصند. حسین جان، ای خورشید تابان صحرای بلا، راه تو مسیر عشق و جانفشانی است، پایهای خستهام را بپذیر که با هر گام، قطرهای از اشک به یاد آن روزهای جانسوز میریزد. قدمهایم نه تنها رهنماست، که فریاد دلهای شکسته، نوای دلدادگی و وفا در مسیر تو، که به امید دیدار، خورشید وجودت، روشنایی بخش تاریکیهای تنهایی است. هر قدم، حکایتی است از سوز و آه، از شرارههای عشقی که در دل شعله میکشد، باشد که این اشکها و این قدمها، به درگاه تو، هدیهای کوچک از دلتنگیهای پر شور من باشد، تا در این مسیر پر فراز و نشیب، همچون قطرهای که به دریا میریزد، پیوسته به یاد تو بمانم، با قلبی سوخته و قدمهایی عاشقانه. ا❤️😂😭❤️😭 📌ارسالی از زائرین ..آقای محمد فدوی 𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣 ➕ مرکز رسانه و فضای مجازی ناحیه بسیج دانشجویی استان قزوین👇 🆔 @qazvinbso
📸✨ اربعین از نگاه شما ✨📸 با افتخار بخشی از آثار ارزشمند شما عاشقان حسینی را منتشر می‌کنیم 🏴 🌱 «قدم‌هایم برای حسین(ع)» 📌ارسالی از زائرین: آقای علی علافیان 𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣 ➕ مرکز رسانه و فضای مجازی ناحیه بسیج دانشجویی استان قزوین👇 🆔 @qazvinbso
📸✨ اربعین از نگاه شما ✨📸 با افتخار بخشی از آثار ارزشمند شما عاشقان حسینی را منتشر می‌کنیم 🏴 🌱 «قدم‌هایم برای حسین(ع)» همسایه از کنارت رد میشود و با لحنی تمسخر آمیز می‌گوید عه، تو هم امسال جامانده ای!؟ لبخند ملیحی میزنی و میگویی : "تا یار که را خواهد و میلش به که باشد". اما بنده خدا نمی‌داند که پشت این لبخند فریادی است به بلندای آسمان، به بلندای لبیک گویان اربعین و به بلندای آه و اشک کودکان بی پناه غزه... که؛ من، من "من جا مانده نیستم" ... "من در پناه حسینم" من هم از ده روز مانده به اربعین همراه همسفران حسین، قدم به قدم با یک علم توی مشایه راه رفته ام. "همان علم و پرچم سفیدی که به خواهر و برادرانم داده ام تا همدیگر را گم نکنند همانی که رویش نوشته شده بود: انا علی عهد، اللهم عجل لولیک الفرج بحق الحسین علیه السلام." هنوز چند عمود نرفته ام که پسر بچه ای آفتاب سوخته با استکانی در دستان کوچک از چایی عراقی، داد میزند "هلبیکم یا زوار" با احترام چایی را میگیرم، دست نوازش و مهربانی بر سرش میکشم کوله رو باز میکنم و به رسم ادب هدیه ای به او می‌دهم،پسرک از عمق جان لبخندی میزند و میدود و خواهرش را هم صدا میزندتا او هم بیاید هدیه بگیرد... نگران هدیه نیستم چرا که به یاد رقیه سه ساله و به رسم ادب چندین نوع هدیه دخترانه و پسرانه در کوله ای که همراه همشیره و برادران راهی کربلا کرده ام، جا داده ام. عمود به عمود، شلوغیها، صفِ غذا و مایِ البارد ها، وای فای مجانی، گوشه نشستن و درمان تاولها، مهمان نوازی عراقی ها... همه و همه را پشت سر می‌گذارم تا اینکه سر بلند میکنم و خود را روی روبروی گنبد آقا میبینم. مرواریدهای اشک راهشان را پیدا میکنند دست ادب به سینه می‌گذارم صلی الله علیک یا ابا عبدالله سر میچرخوانم و گنبدی دیگر روبرویم میبینم و من در خیابانِ بهشتم، بین الحرمین السلام علیک یا ساقی العطاشا. هوای دلم بارانی میشود وتعجیل در فرج و سلامتی امام زمان عج را زمزمه میکنم، التماس دعا گفته ها را یاد میکنم،همانی که طلب شفای مریضش را از من خواسته بود تا از آقا طلب کنم، دختر یتیمی که گفته بود روبروی گنبد برایم دعا کن عروسی ام بدون گناه سر بگیرد، پدری که خواسته بود آقا گره از کارش باز کند تا شرمنده زن و بچه هایش نشود، چهره معصومانه کودکی که درخواست سوغاتی عروسک کرده بود تا به مسجد ببرد و در همدلی و کمک رسانی به کودکان غزه سهیم باشد... خلاصه دوست و آشنا و فامیل و غریبه، مرده و زنده؛ همه را از ذهن می‌گذرانم و باز لب میجنبانم صلی الله علیک یا اباعبدالله در میان این همه هیاهو دلم برای خودم می‌سوزد و میگویم آقا جان من آمده ام و حالا نوبت توست؛ نوبت تو که برای عاقبت بخیری ام دعا کنی تا پاک شوم از هر چه حب دنیاست و شهیدانه زندگی کنم همچون سلیمانی ها، حججی ها و ریئسی ها آخر شنیده ام که میگویند هر که را میخواهند آدم شود به کربلا میبرندش. و من عاقبت بخیری و خوشبختی را آرزو میکنم دلم می‌خواهد آقا به من هم نظر کنی تا بنده شوم و بندگی معبود کنم و اینک بندگی و اطاعت در، ماندن ، کنار مادری است که با داشتن دوجین فرزندِ دیگر، تاب ندیدنِ یک روز ته تغاریش را ندارد ، مریض می‌شود و اوقات به کامش تلخ می‌گردد... با خود می‌گویم حسین جان مگر نه اینکه دل و کوله و علمم را راهی پیاده روی اربعینت کرده ام و در عشقِ قدم به قدم رسیدن به تو میسوزم، پای دلم تاول می‌زند، در شلوغی ها گم میشوم و تو پیدایم میکنی.... پس خیالی نیست بگذار بقیه هر چه می‌خواهند بگویند بگذار دلشان خوش باشد بگذار بگویند جامانده!!!!! و اما من در پناه حسینم...... 📌ارسالی از زائرین: خانم زهرا فلاح فینی 𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣𐄣 ➕ مرکز رسانه و فضای مجازی ناحیه بسیج دانشجویی استان قزوین👇 🆔 @qazvinbso