eitaa logo
کانال قزوین سلام 💠
2.4هزار دنبال‌کننده
115.2هزار عکس
28.9هزار ویدیو
620 فایل
امید مانند ستونی است که جهان را سرپا نگه می‌دارد. امید آفرینی سر مشق و سر تیتر ماست مقام معظم رهبری: هر کسی مردم را از آینده‌ نا امید کند برای دشمن کار می کند چه بداند و چه نداند
مشاهده در ایتا
دانلود
# 🌷هرشب به یاد یک شهید🌷 🕊 ✨سر دو راهی گناه و ثواب... به حب شهادت فکر کن... به نگاه امام زمانت فکر کن... ببین میتونی از گناه بگذری...؟! از گناه که گذشتی از جونت هم میگذری... ♥️ ▫️تولد: ۱۳۶۰/۰۳/۱۸ ▫️محل شهادت: حلب – سوریه ▫️سال شهادت: ۱۳۹۲/۰۹/۲۷ 🌷تقدیم به مَحضر شهیدان صلوات🌷 ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 https://shad.ir/qazvinAP 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🌷هرشب به یاد یک شهید🌷 🕊 ✨بعد از شهادت محمد تا چند روز در اردوگاه فقط نوارهای📼 مداحی و مناجات‌های محمد را پخش می‌کردند، بیشتر مناجات‌ها و مداحی‌های محمد در مورد امام زمان(عج) بود؛ خیلی ناراحت بودم😔تا اینکه یک شب محمد را در خواب دیدم😊،خوشحال بود و بانشاط، لباس فرم سپاه بر تنش بود، چهره‌اش خیلی نورانی‌تر شده بود🌸؛ یاد مداحی‌های او افتادم. پرسیدم : محمد، این همه در دنیا از آقا🌷 خوندی، تونستی او را ببینی؟ محمد در حالی که می‌خندید😊 گفت : من حتی آقا امام زمان(عج) را در آغوش گرفتم🕊. 🌷شهید محمدرضا تورجی‌زاده راوی: شهید محمود اسدی 🍃سلامتی و تعجیل در فرج مولا صاحب الزمان(عج) صلوات🍃 ♥️ ▫️تولد: ۱۳۴۳/۰۴/۲۳ ▫️محل شهادت: بانه، منطقه عملیاتی کربلای 10 ▫️سال شهادت: ۰۵/ ۰۲/ ۱۳۶۶ 🌷تقدیم به مَحضر شهیدان صلوات🌷 ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 https://shad.ir/qazvinAP 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🌷هرشب به یاد یک شهید🌷 🕊 🌷شهید مدافع حرم محسن حججی🌷 ✨امام‌زمان‌منتظرشماست‌؛ قلب‌خود‌راپاك‌کنید‌وهمچنان‌‌محکم واستواربرعقیده‌وایمان‌خود‌باشید، زمان‌رابرای‌ظهورحضرت‌آمادہ‌ ومهیاسازید...! مگرنمی‌بینیدکه‌ظلم‌سراسرجهان‌ را‌فرا‌گرفتہ‌است‌ومهدی‌فاطمه‌ 'ارواحنافداھ‌'‌سربازمطلبد 🍃سلامتی و تعجیل در فرج مولا صاحب الزمان(عج) صلوات🍃 ♥️ ▫️تولد: ۱۳۷۰/۰۴/۲۱ ▫️محل شهادت: گذرگاه مرزی الولید، عراق ▫️سال شهادت: ۱۸/ ۰۵/ ۱۳۹۶ 🌷تقدیم به مَحضر شهیدان صلوات🌷 ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 https://shad.ir/qazvinAP 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🌷هرشب به یاد یک شهید🌷 🕊 🌷شهید مهدی زین الدین🌷 ✨خوابی که شهیدسردارسلیمانی پس از‌شهادت سردار مهدی زین‌الدین دیدند: هیجان‌زده پرسیدم: «آقا مهدی مگه تو شهید‌نشدی؟همین چند وقت پیش،‌ توی جاده‌ی سردشت…» حرفم را نیمه‌تمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانی‌اش افتاد. بعد باخنده گفت: «من توی جلسه‌هاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زنده‌ن.» عجله داشت. می‌خواست برود. یك بار دیگر چهره‌ی درخشانش را كاویدم. حرف با گریه از‌گلویم بیرون ریخت: «پس حالا كه می‌خوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمنده‌ها برسونم.» رویم را زمین نزد. قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی می‌گم زود بنویس. هول‌هولكی گشتم دنبال كاغذ. یك برگه‌‌ی كوچك پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: «بفرما برادر! بگو تا بنویسم.»بنویس: «سلام، ‌من در جمع شماهستم» همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم:«بی‌زحمت زیرنوشته رو امضا كن.» برگه را گرفت و امضا كرد. كنارش نوشت: « سیدمهدی‌زین‌الدین» نگاهی بهت‌زده به امضا و نوشته‌ی زیرش كردم. باتعجب پرسیدم«چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید نبودی!» اینجا بهم مقام سیادت‌دادن. ✨از خواب پریدم. موج صدای آقامهدی هنوز توی گوشم بود؛«سلام، من در » 📚برشی از کتاب “تنها؛ زیر باران” روایتی از حاج قاسم سلیمانی درباره شهید‌مهدی زین الدین ♥️ ▫️تولد: ۱۳۳۸/۰۷/۱۸ ▫️محل شهادت: کرمانشاه ▫️سال شهادت: ۲۷/ ۰۸/ ۱۳۶۳ 🌷تقدیم به مَحضر شهیدان صلوات🌷 ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 https://shad.ir/qazvinAP