رواق اهل قلم.mp3
25.39M
20 تجربه از دنیای یادداشت نویسی
استاد تقی دژاکام جلسه نخست
#گعده
#رواق
#اهل_قلم
https://eitaa.com/qhadeh
رواق7.mp3
13.24M
#صوت رواق اهل قلم 7
تجربههای میرشمسالدین فلاح هاشمی، نویسنده و مدیر نشر صاد
#گعده
#رواق
#اهل_قلم
https://eitaa.com/qhadeh
بررسی این یادداشت در کارگاه دوشنبه👇👇
شادی در کاشان، جانی در کراچی
علی بهاری
این روزها مشهور به ایام کشته شدن خلیفه دوم است؛ شهرتی که البته معلوم نیست از نظر تاریخی هم اعتبار داشته باشد. برخی شیعیان در این ایام، کارهایی میکنند که نام عید الزهرا یا فرحة الزهرا بر آن گذاشتهاند! دور هم جمع میشوند و شیرینی و شکلات میخورند و کل میکشند و میرقصند و گاه رفتارهای نامتعارف دیگر. به این نیت که دل حضرت زهرا (س) شاد شود.
شاید علمای نخست شیعه هرگز گمان نمیکردند روزی برسد که پیروان اهل بیت دور هم جمع شوند و قر دهند به این امید که دل اهل بیت را به دست آورند. معمولا هم در مواجهه با نصیحت و خیرخواهی منتقدان، از تعابیری استفاده میکنند که مسلمان نشنود، کافر نبیند!
گاه برای کارهایشان، مبانی فکری هم تدارک میبینند و میگویند «رُفِعَ القَلم» همین است دیگر! به بیان کوتاه، رُفِعَ القلم یعنی سنت گناهنویسی برداشته شده است. گویا خداوند از ترور خلیفه دوم چنان شاد است که اگر در این ایام هر گناهی انجام دهید هیچ چیز پایتان نوشته نخواهد شد. «مثقال ذرة خیرا یره و شرا یره» هم احتمالا شوخی است و نباید کام مومنان را با این حرفهای منبری تلخ کرد!
کلیشه است اگر بگویم فیلم این کارها در مناطقی که شیعه در اقلیت است منتشر میشود و رنج و درد فراوانی به آنها تحمیل میکند. شماری از گروهکهای تروریستی فعال در ایران که در همین سالهای اخیر جنایت میکردند کارهای خود را واکنشی غیورانه به توهین شیعیان به صحابه میدانستند و حتی از فیلم این توهینها برای انگیزهبخشی به نیروهای تحت فرمان خود استفاده میکردند.
شیعیانی که این چنین میکنند میدانند شریک خونهای ریخته و جانهای گرفته شدهاند؟ ممکن است بگویید آنها که خون نریختهاند، چه ربطی به آنها دارد؟ امام باقر (ع) پاسخ این پرسش را داده است: روز قیامت به دست کسی، کاسهای پر از خون میدهند و میگویند: «این سهم تو از خون فلانی است» شخص با تعجب به خداوند میگوید: «خدایا تو میدانی که من در طول عمرم هیچ کس را نکشتهام» پاسخ میآید: «چرا! سخنی را از کسی شنیدی و نقل کردی. نقلت دهان به دهان چرخید تا به دست فلان ظالم رسید و او هم جان آن شخص را گرفت. بنابراین در این قتل به اندازه خودت سهیمی!»
این جشنها علاوه بر خونریزی، دردسرهای دیگری هم دارد:
١: در اختلاف بین دو گروه که یکی اقلیت مطلق و دیگری اکثریت مطلق است هیچگاه اقلیت نباید بنزین بر آتش اختلاف بریزد که در نهایت دود این آتش به چشم خودش خواهد رفت. البته که مراد نویسنده از بنزین نریختن بر آتش اختلاف، چشم بستن بر حقیقت و دفاع نکردن از خود نیست که وظیفه تعطیلیناپذیر امامتپژوهان شیعه است. اما فاصلهای فراوان است میان دفاع مودبانه و حمله هتاکانه. نمونههایی از دفاع مودبانه و مستدل را میتوان در المراجعات، الغدیر، معالم المدرستین و شبهای پیشاور دید.
٢: رفتارهای تند، غیر منطقی و بیادبانه در این روزهای ربیعالاول باعث میشود شیعه به عنوان گروهی فحاش و بیاخلاق به جهان معرفی شود و سایر ابعاد تشیع مانند معارف بلند توحیدی، حِکَمی و عرفانی پوشیده بماند. روشن است که این رفتارها، تنها موجب دوری مردم جهان از حقایق تشیع میشود و اندک شعله احتمال حقانیت شیعه را در دلهای طالبان حق، خاموش خواهد کرد. گناه محرومیت آنها از تشیع، تندروی اینهاست.
٣: ما با بسیاری از برادران اهل سنت در کشورهای گوناگون اسلامی عقاید، منافع و اهداف مشترک داریم که ممکن است بر اساس آن، همکاریهای پرثمر با یکدیگر داشته باشیم، اما این رفتارها موجب دور شدن آنان از ما و نزدیک شدنشان به فرقههای خشن تکفیری میشود. به بیان روشنتر، تلاش برای سنی ماندن اهل سنت و نرفتن آنان به سوی وهابیت، از جمله مهمترین کارهایی است که بر دوش ماست. باید مراقب باشیم که جشنهای خرافی نهم ربیع، این کوشش مهم را ناکام نگذارد؛ البته اگر برادران تندمزاجمان بگذارند و شادی زودگذرشان در قم و کاشان به عملیات انتحاری جانیان در کراچی نینجامد!
#گعده
#رواق
#اهل_قلم
https://eitaa.com/qhadeh
بررسی این یادداشت در کارگاه دوشنبه👇👇
شهیدی که پای خروسها را به مبارزه باز کرد
علی کردانی
«یک روز ایشان را در بازار «سرشور» مشهد دیدم که با یک موتور گازی میآمد. موتور را که نگه داشت، دیدم چند خروس در عقب موتور خود دارد. از او درباره خروسها پرسیدم، جواب داد که این خروسها استثناییاند و تخم میگذارند!»
چهاردهسال مخفی زندگی کرد؛ اما سالیان سال آشکارا تمجید شد. از نوجوانی خط مبارزه با طاغوت را در پیش گرفت و در همان جوانی مزدش را گرفت. برای مبارزه سرازپا نمیشناخت، تا جاییکه رهبر انقلاب درباره ایشان میفرمودند: «شهید شبها دیروقت به منزل ما میآمدند و با هم جلسه داشتیم و در مورد مسائل مختلف با هم صحبت میکردیم.» و تا پایان عمر از سفرها و خطرها باکی نداشت.
تلاشهای این شهید پرتلاش، تا جایی پیش رفت که امام را حل (ره) دربارهاش فرمودند: «همان شبی که این روحانی مبارز به شهادت رسید، خبر شهادتش را برای من تلگراف کردند و من بهشدت از این موضوع ناراحت شدم و غصه خوردم که ما محروم ماندیم از [این] نعمت بزرگ.»
مخفی بود؛ اما دامنه مبارزاتش بسیار گسترده بود. ساواک بیش از چهاردهسال بهدنبال او میگشت، او نیز بهدنبال راه امام بود. ویژه بود، به همین دلیل در ساواک بخش ویژهای را بهدستگیری این شهید اختصاص داده بودند. برای خدا مبارزه کرد؛ پس برای خدا شهید شد. برای دستیگری او جایزههای سنگینی تعیین کرده بودند و سرانجام سبکبال جایزه شهادت را از خدا دریافت کرد.
جالبتر از قصه شهادت، نحوه افطارش قبل از شهادتش بود. او در ماه رمضان و نزدیکی غروب، مهمان دوستانش بود. در این هنگام و با شناسایی و شنودهای از پیش ساواک، اندرزگو را در همان منطقه محاصره کردند و در حالیکه راه فرار نمیدید، اسنادی را که در جیب داشت خورد، تا به دست ساواک نیفتد. در ماه رمضان به دنیا آمد و در ماه رمضان به شهادت رسید و اینگونه شد که همراه و همگام مولای متقیان علی علیهالسلام شد؛ همانند اسمش که علی بود. او هم درس خواند، هم کار کرد و هم مبارزه کرد و پس از آنکه سالهای سال دستگاه طاغوت را حیران و سرگردان کرده بود، سرانجام به درجه والای شهادت نائل شد.
فرزند شهید اندرزگو، خاطره بازار سرشور را از زبان رهبر انقلاب شنیدهبود که در ادامه حضرت آقا فرمودند: «زنبیل را که کنار زدم، دیدم زیر پای خروسها پر از نارنجک و اسلحه است.»
#گعده
#رواق
#اهل_قلم
https://eitaa.com/qhadeh
رواق هشتم. جزوه استاد اتشین صدف.docx
20.3K
جلسه 8 رواق اهل قلم. استاد اتشین صدف/ تهیه و تنظیم: سیده ناهید موسوی
#گعده
#رواق
#اهل_قلم
https://eitaa.com/qhadeh
استاد فیروزجایی.mp3
12.51M
.
#صوت
استاد مهدی کرد فیروزجایی، رمان نویس، در نهمین رواق اهل قلم
#گعده
#رواق
#اهل_قلم
https://eitaa.com/qhadeh
#کارگاه_و_گعده_روایت
✍️ تابستان خود را چگونه نوشتهاید؟
📌به همت رسانه رحا مدیا کارگاه روایت و یادداشت طلاب و فضلا برگزار میشود.
🖍اشتراک تجربیات و مطالعات فصل تابستان اعضای تحریریه بایکدیگر
🔻بررسی 2 یادداشت
✨با اجرا و کارشناسی هادی حمیدی، فعال و کنشگر فضای مجازی
⭐️مهمان هفته: علی کردانی، طلبه نویسنده و عضو تحریریه نویسندگان حوزوی
⭐️همراه با گفت و گو و بیان تجربههای نویسندگی حاضران
☑️ امشب (دوم مهر) ساعت 8 تا 9 شب در بستر اسکای روم
نشانی ورود: 👇👇
https://www.skyroom.online/ch/bineshno/revayat
ارتباط با ما:
@Jahaderevayat
#رحا
#گعده
#رواق
#اهل_قلم
https://eitaa.com/qhadeh
بررسی این یادداشت در کارگاه دوشنبه👇👇
دفاع قرآن کریم از حریم نوح نبی
مرضیه رمضانقاسم
چرا حضرت نوح علیه السلام از خدا تقاضا کردند فقط پسرشان نجات یابد؟ مگر محبت پیامبری اقتضای این را ندارد که علاوه بر فرزند برای سایر افراد قوم نیز طلب نجات کند؟
1.بیشک یکی از اقتضائات نبوت، رسالت و امامت این است که آن حضرات، مهربانتر از پدر بوده و دلسوزانه و دغدغه هدایت مردم را دارند؛ بنابراین علاوه بر ارشاد امت از خداوند خواهان نجات و هدایت آنان هستند.
2.طبق آیه ۳۶ سوره مبارکه هود از قبل از طریق وحی به حضرت نوح علیهالسلام خبر داده شده بود افرادی که گرفتار طوفان میشوند همگی کافر هستند و ایمان نخواهند آورد؛ به همین جهت حضرت برای کفار طلب نجات نکردند.
3.اما علت اینکه حضرت نوح علیهالسلام برای پسرشان تقاضای نجات کردند این بود که اولا: طبق آیه ۴۲ سوره مبارکه هود کاملا مشخص است که کفر پسر نوح پنهان بوده و کفر صریح و آشکار نبوده است و حضرت نوح علیهالسلام این قضیه را نمیدانستهاند؛ شاهد این ادعا مکالمه ایشان با پسرشان است که فرمودند: فرزندم، با کافران نباش. «وَنَادَىٰ نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَلَا تَكُنْ مَعَ الْكَافِرِينَ»،«و نوح فرزندش را که در کناری بود، بانگ زد که ای پسرم! همراه ما سوار شو و با کافران مباش.»
ثانیا: با توجه به آیه ۴۵ سوره هود به روشنی معلوم است که خداوند به حضرت نوح علیهالسلام وعده داده بود که خانوادهاش را نجات میدهد وگرنه رضایت خداوند، مورد رضایت معصوم و او تسلیم اوامر و حکمت الهیاست و طلب نجات فرزند قبل از آگاهی آن حضرت، از کفر فرزند بوده است زیرا طبق وعده الهی ایشان منتظر نجات فرزند بودهاند و از همین حیث میتوان گفت: تقاضای نجات، قبل از آگاهی از کفر فرزند و شاید همراه با تعجب و ابهام از خلف وعده بوده است والّا بعد از آگاهی از کفر فرزند، تسلیم حکمت الهی شدند و هیچ اعتراض و درخواست نجاتی نداشتند. «وَنَادَىٰ نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ»«و نوح [پيش از توفان] پروردگارش را ندا داد و گفت: پروردگارا! به راستى كه پسرم از خاندان من است و يقيناً وعدهات [به نجات خاندانم] حق است و تو بهترين داورانى(بسیاری از مفسرین مخصوصا علامه طباطبائی این نکته را تذکر داده اند!»
ثالثا: بر اساس آیه 46 سوره مبارکه هود خداوند به حضرت نوح علیهالسلام خبر میدهد: پسر تو هم کافر است و تصریح میفرماید تو به آن علم نداری: «قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ»«خدا فرمود: اى نوح! به يقين او از خاندان تو نيست، او [داراى] كردارى ناشايسته است، پس چيزى را كه به آن علم ندارى از من مخواه، همانا من تو را اندرز مىدهم كه مبادا از ناآگاهان باشى…!»
رابعا: پیوندهاى مادى(نسب، خویشاوندى، دوستى) نزد خداوند، همیشه تحت الشعاع پیوندهاى معنوى است؛ به این صورت که سلمان فارسى که نه از خاندان پیامبر و نه از قریش، حتى از اهل مکه و از نژاد عرب نبود، جزء خاندان پیامبر محسوب میشود ولى فرزند حضرت نوح بر اثر کفر و عدم انجام عمل صالح، طرد و با نهیب «إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِک» مواجه میگردد.
4.حال در پاسخ کسانی که ممکن است بپرسند مگر پیامبران علم غیب ندارند پس چگونه میگوئید حضرت نوح علم از کفر پسر نداشتند، باید گفت؛ همانگونه که خداوند در آیات ۲۶ و ۲۷ سوره مبارکه جنّ میفرماید: «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَدا إِلاَّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَدا»،«داناى غيب اوست و هیچکس را بر اسرار غيبش آگاه نمیسازد مگر رسولانى كه آنان را برگزيده و مراقبينى از پيش رو و پشت سر براى آنها قرار میدهد.» بنابراین علم غیب مخصوص خداوند است و آگاهی دیگران نسبت به غیب، متوقف به اذن خداوند است زیرا علم پیامبران و امامان ذاتی و استقلالی نیست.
بعلاوه اینکه حضرات معصومین علیهمالسلام، مکلف نبودند بر اساس علم غیب عمل کنند بلکه مأمور به ظاهر بودند؛ پیامبرخدا میفرماید:«إِنَّمَا أَقْضِي بَيْنَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَ الْأَيْمَان»،«من بین شما فقط باشاهد و قسمهایتان قضاوت میکنم»الكافي،ج7
بنابراین داشتن علم به چیزی، مانع تسلیم معصومین در برابر قضا و قدر حتمی الهی نیست و آن حضرات حتی با وجود علم، تسلیم قضا و قدر الهی بودند.
#گعده
#رواق
#اهل_قلم
https://eitaa.com/qhadeh