eitaa logo
رواق آنلاین (مدارس) قم
4.2هزار دنبال‌کننده
50.1هزار عکس
21.6هزار ویدیو
829 فایل
✍️ کانال رسمی اطلاع رسانی اداره کل آموزش و پرورش استان قم @eduqom ✍️ کانال اطلاع رسانی و انعکاس فعالیت های آموزشی، پژوهشی و فرهنگی مدارس استان قم @qommedu . ✍️ ارتباط با ما: 👤 @moho1398 ⁦☎️⁩ ۰۲۵_۳۲۹۳۸۰۱۷ 🌐 www.qom.medu.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
پیکر مطهر حضرت آیت الله فیض رحمت الله علیه پدر بزرگوار جناب آقای فیض مدیریت آموزش و پرورش ناحیه ۴ قم در حرم مطهر حضرت کریمه اهل بیت سلام الله علیها به خاک سپرده شد مدیریت آموزش و پرورش ناحیه ۴ قم ضمن تشکراز کلیه عزیزان و همکارانی که با ارسال پیام تسلیت تسلای خاطر خانواده آیت‌الله فیض را فراهم نموده اند اعلام نمود به علت شرایط موجود مراسمی برگزار نخواهد شد و مراسم یادمان متعاقبا اعلام میگردد ولیک از همه عزیزان استدعا دارد در صورت امکان نماز لیله الدفن حضرت آیت‌الله فیض از خادمین به نظام و اسلام و ائمه معصومین علیهم السلام را فراموش نفرمایند
https://shadlink.medu.ir/joing/BDFHIE0OWNBLGNPTBLEZJPJEWHVEONJD لینک ورود به کلاس دوم الف پسرانه امام حسین(ع)۲
کار دستی زیبا ی علوم دوم فصل ۸ بسازیم و لذت ببریم امیر علی بیات دبستان بیهان شیرازی
تکلیف زیبا و 😔...‌ کلاس پنجم حسنا: برای زنگ انشا،یک صفحه انشا بنویسید و خودتون رو جای حیاط مدرسه بگذارید و از زبون اون بگید که این روزا چه حالی داره.... کلاس پنجم حسنا دبستان اباصالح خانم بهرامی ناحیه4
Voice 008.m4a
1.13M
زبان حال حیاط دبستان😍😔 خانم مهسا رییسی زاده💞 کلاس پنجم حسنا دبستان اباصالح ناحیه4
متن انشای خانم نجدی👏 کلاس پنجم حسنا دبستان اباصالح خانم بهرامی ناحیه4
متن انشای خانم رییسی زاده👏 کلاس پنجم دبستان اباصالح ناحیه 4
Voice_188.m4a
1.08M
خانم آیه نجدی 💞 کلاس پنجم حسنا دبستان اباصالح خانم بهرامی ناحیه4
اینم از کاشت هسته های نارنج در پوست تخم مرغ کلاس پنجم حسنا دبستان اباصالح ناحیه 4
13.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نمایش درس کاجستان حنانه و ابولفضل زرائی کلاس پنجم خانم فرقانی مدرسه خدیجه کبری روستای اسلام آباد
داستان شماره 26: اخلاص. مردي صبح زود از خواب بيدار شد تا نمازش را در مسجید بخواند. لباس پوشيد و راهي مسجد شد. در راه مسجد، مرد به زمين خورد و لباسهايش کثيف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. مرد لباسهايش را عوض کرد و دوباره راهي مسجد شد. در راه مسجد و در همان نقطه مجدداً به زمين خورد! او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. يک بار ديگر لباسهايش را عوض کرد و راهي مسجد شد. در راه مسجد با مردي که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسيد. مرد پاسخ داد: (من ديدم شما در راه مسجد دو بار به زمين افتاديد.)، به خاطر همین چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم. مرد اول از او فراوان تشکر مي کرد و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه مي دهند. همين که به مسجد رسيدند، مرد اول از مرد چراغ بدست در خواست مي کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند. مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداري مي کند. مرد اول درخواستش را دوباره تکرار مي کند و مجدداً همان جواب را مي شنود. مرد اول سوال مي کند که چرا او نمي خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند. مرد دوم پاسخ داد: (من شيطان هستم.) مرد اول با شنيدن اين جواب تکان خورد. شيطان در ادامه توضيح مي دهد: (من شما را در راه مسجد ديدم و اين من بودم که باعث زمين خوردن شما شدم.) وقتي شما به خانه رفتيد، خودتان را تميز کرديد و به راهمان به مسجد برگشتيد، خدا همه گناهان شما را بخشيد. من براي بار دوم باعث زمين خوردن شما شدم و حتي آن هم شما را تشويق به ماندن در خانه نکرد، بلکه دوباره به راه مسجد برگشتيد. به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشيد. من ترسيدم که اگر يک بار ديگر باعث زمين خوردن شما بشوم، آنوقت خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشيد. بنا براين، من سالم رسيدن شما را به  مسجد ترجیح دادم و مطمئن ساختم. نتيجه داستان: هر کار خيري را که قصد داريد انجام دهيد به تاخیر نياندازيد. 🌷 زيرا هرگز نمي دانيد چقدر اجر و پاداش ممکن است داشته باشد. جهت نشر در کانال اختصاصی مدرسه