رأی به اعضای بدن!😂 شعرخوانی طنز #حسن_معارف_وند در شصت و پنجمین محفل طنز قمپز من رأی میدهم به تنم، به جوارحم‌! رأیی به جز جوارح من سوخت، پاره هم... اول به موی خویش دهم رأی چون که او ذاتش سیاه و روش سیاه‌ست و هست رو دوم کنم نگاه به پیشانی خودم رأیی دهم به نام «عرقدانی خودم» رأیم از این به بعد فقط ابروانم است او پاسبان چشم من و مثل جانم است رأیی دهم به آن که نشان داده راه من -چشمم- گریست نیز به هر بغض و آه من راه نفس کشیدن من نیز اصلح است آنکه به وقت شستن رویم مسلح است رأیی دهم به آن که ندیده هنوز کام رأیی دهم به لب که فقط خورد میوه خام تحریمِ دوستان من و خانه‌ی من است -آری همین که گرم شده-چانه‌ی من است معیار انتخاب، فقط کار کردن است رأیی موثر است که آن رأی گردن است برده همیشه بار گران را به خانه‌ام رأی تمام اهل تنم هست شانه‌ام پر گشته از هزار غم و راز و کینه‌ام رأی دل شکسته‌ی من هست سینه‌ام دلواپس و ذلیل و پریشان و مضحکم رأیی به جبر داده‌ام آخر به این شکم شعر از سکوت پر شده اینجا و کرده تب باید که رأی داد به یک شخص با ادب باید که رای داد به آهو به آهوان باید که رای داد به زانو به زانوان باید که گفت راه تو ای دوست بسته است رای تو گر به یک مچ پای شکسته است @qompoz 😁

⭕️شصت و پنجمین محفل طنز قمپز عصر چهارشنبه 30 خرداد 1403 در سالن زائر مجتمع آموزشی هدایت برگزار شد. 🔸در این جلسه جناب آقای محمدحسن صادقی به عنوان مهمان ، دکتر عباس احمدی و جمعی از طنزپردازان قم و حومه مانند تهران و کهک حضور داشتند.

📣 قمپز شصت و پنجم هم در شد + 19 تصویر 🔸محفل طنزپردازان استان قم با حضور عباس احمدی طنزپرداز و مجری کارشناس محفل، مهمان ویژه محفل؛ محمد صادقی طنزپرداز شناخته شده، جمعی از مدیران حوزه هنری و علاقمندان به طنز برگزار شد. 🔸آثار منثور و منظوم قرائت شده توسط طنزپردازان حاضر اغلب با موضوع آزاد و ویژه موضوع محفل یعنی «انتخابات» تولید و سروده شده بودند. همچنین به یاد ابوالفضل زرویی نصرآباد، شاعر، نویسنده و طنزپرداز فقید، ابیاتی از وی قرائت شد. 🔸قمپز شصت و پنجم به علت مشکلاتی که برای برگزاری آن در سالن‌های شهر پیش آمده بود با همراهی و موافقت تیم اجرایی نمایشِ «قصه سیبی که نصف شد» در محل اجرا و دکور این نمایش اجرا شد. 🔗لینک خبر + 19 تصویر ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔗 ایتای قمپز | اینستای قمپز | یوتوب قمپز | تلگرام قمپز آفرینشهای ادبی قم🆔 🔗 ایتا | اینستاگرام 🔻حوزه هنری استان قم🆔 🔗 وبسایت | ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام 🔺🔺

نو شاعران اگر همگی محتشم شوند با عالمان اهل قلم، هم‌قسم شوند مدح تو کار اهل زمین نیست یاعلی حتی اگر تمام درختان قلم شوند #مهدی_کبیری @qompoz 🍀

هیچ قولی نمی‌دهم به کسی پس خیالم از این جهت تخت است قول دادن به هر کس و ناکس به خدا واقعاً کمی سخت است رای خود را اگر به من بدهید مملکت رو به راه  خواهد شد هرچه دارید می شود آزاد رنج‌هاتان رفاه خواهد شد مالِ هر کس به خویش مربوط است با سر و رویتان ندارم کار چون همه خوبِ خوب می‌دانید چیست مفهوم پوشش معیار در سخن گفتن و نظر دادن همه مانند بنده آزادید منتها در حدود شرعی آن بدهید آن نظر اگر دادید بعد از این در تمام مطبوعات نقد باید اساس آن باشد لیک نقدی پسندمان افتد که کمی باب میلمان باشد هیچکس را به خاطر جرمی که نکرده‌ست متهم نکنید راز پنهان هر که را با ماست سر بازار ها عَلَم نکنید تا گوارا شود به کام شما گرم‌ها را خنک نگه‌دارید تا شود سفره‌هایتان رنگین حق نان و نمک نگه‌دارید هر دری را - به ویژه دانشگاه چند متری گشاد خواهم کرد پشت کنکوریان کشور را با همین کار شاد خواهم کرد می‌کنم ازدواج را آسان تا جوانان کنار هم باشند چون که هرگز دلم نمی‌خواهد دو نفر را که متهم باشند تا نباشید بعد از این نگران هر چه طاق است جفت باید کرد مسکن از واجبات شهری ماست خانه را مفتِ مفت باید کرد همه باید سوار بنز شوند پولدار و گدا ندارد این می‌تواند برابری بکند قیمت آب جوب با بنزین نه مگر من رییسِ جمهورم؟ نه مگر این که سعی داری تو؟ می توانی به شخص من بدهی بعد از این هر چه رأی داری تو هیچ قولی نمی‌دهم به کسی پس خیالم از این جهت تخت است پیش از این هم که گفته ام نُه بار قول دادن برای من سخت است «ناصر فیض، کتاب نزدیک ته خیار» @qompoz✌️

درد دل یک نامزد رد صلاحیت شده غیر اصلح 😂 بلند شدم سمنان و جا گذاشتم تا که بشم شبیه یه اسطوره چون میدونین سوغاتی شهرمون غیر کماچ فقط رییس جمهوره مسئله اصلی من وظیفه است دیگه مهم نیست که چقدر راه دوره برای مردم اومدم، واسه من سرخه و سیدون و کرج یجوره شاسی بلند ما رو رسوند به تهرون ولی گمون کنم درایور کوره! گاز میده زیر میگیره آدما رو بوقش که بوق نیست انگاری شیپوره وزارت کشور و من تا دیدم گرفتم ایندفه یکم ناجوره با در نظر گرفتن جمعیت رای گیری یا که نامزدی پرشوره؟ یکی ز سمت فارس و بندر عباس اون یکی کاندیدای نیشابوره اون یکی بسته روی قومیتش اون یکی از رفیقای ذوالنوره یه حاجی هست میگه منو رد کنید اومده اینجا انگاری مجبوره یکی تفش رو میزنه به دستمال یکی لای خارجیا منفوره یکی از این صندلی به اون یکی بهش میگیم مسئول چند منظوره یکی با تپسی اومد و تو برگشت کسی نبود، هنوز توی پاستوره خلاصه ما بزور تونستیم بریم ول نمیکرد که ما رو این مأموره تا تو همه جیب و زیپامونو دید میگفت منو ببخش اینا دستوره حالا برم سراغ وعده هاشون کلیت ایده هاشون اینجوره من اگه کاره ای بشم بخدا خورشیدمون از این به بعد پرنوره ما که اصن پارتی بازی نداریم میذاریم هرکسی رو که مقدوره حالا به من چه اون یکی بچمه اون یکی هم عروسمه، منصوره وعده من مذاکره با غربه سر پیاز و هویج و آبغوره نه حاجی این حرفا چیه میزنی مشکل مردم اینه که آب، شوره اون یکی گفت رفت بودم دانشگاه مشکل این جوونامون کنکوره اون یکی ریپلای میزنه: پس بگو تو غذای سلف شون هم کافوره یکی میگه با من دیگه فقیر نیست اسمش چی بود؟ پور چی چی یا چی پوره میگم که راهکارت چیه اون میگه فقیر ها رو ما میندازیم تو کوره ثبت ناما تموم شده، دو روزی همینجا موندم برای دلشوره تو خیابون می‌خوابیدم چون اینجا شهری پر از آدمای پر زوره البته ربطی نداره تعلیلش ولی صدای قورباغه قورقوره شعار عده ای (عجیبه) این بود کاندید ما هم خوشگله هم بوره! نتیجه ها اومده بود و شورا تایید مارو زده بود: معذوره! انتخابات از نظرم قبول نیست تایید میشه هرکسی که مشهوره سریع یه نامه محرمانه اومد گفتش دلیل ردیتون مذکوره با احترام از نظر شورامون پای چپ شما یکم کم زوره تازه اگه نخوایم بگیم خاله ی بچه دختر عموتون مزدوره و همچنین خلاف میل حاجی سازی که خیلی دوست داری سنتوره قافیه ها به تنگ اومد حقیقت لذا که تبدیل میشه به مثنوی بذار به جای شعر طنز و شوخی بریم یکم تو فازای معنوی خدایا حُول حالنا بل انهار ماه من از گردونه... ماه... از زمین یاساشین آذربایجان خدایا... دست کیا افتاده ایران زمین خدا رو شکر دعا هامونو خوندیم حالا بریم ادامه بحث مون برای فهم و تشخیص بهترین خیلی باید جدی باشه فحص مون از نظرم آقای قاف ل کاف نون از همه کاندیدا ها بهتره چون که الف میم س یکم تندی فلفل های تو خونشون بیشتره خلاصه از من به شما نصیحت نگید که رای چیه؟ ما رای نمیدیم! بعضیا برکت میارن به کشور از بعضی هم جز بدی ما ندیدیم بعد دو هفته من به خونه رفتم میگن چرا رای نیاوردی میمون؟ سری تکون میدم برای افسوس میگم بهم نساخت هوای تهرون علی وکیلی @qompoz😎