eitaa logo
کانون نویسندگان قم
2هزار دنبال‌کننده
491 عکس
80 ویدیو
8 فایل
🔹کانال رسمی کانون نویسندگان قم ارتباط با مدیر کانال: @kanooneqom نشانی: قم: خیابان دورشهر،نبش میدان رسالت، جنب دانشگاه طلوع مهر ، کانون نویسندگان قم تلفن: ۳۷۸۳۱۴۲۱ - ۰۲۵
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 از رویِ دستِ ویراستار 🔸منبع: کتاب طریق ویرایش 🔸کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢موانع ساده‌نويسی رضا بابایی بسیاری از ما نمی‌توانیم ساده و روان بنویسیم و راست گفته است پوپر كه «در جهان دانش، كاری دشوارتر از آسان‌نویسی نیست.» ساده‌نویسی، موانع و عواملی دارد كه برخی را همه می‌دانند و برخی هنوز نیاز به بحث و بررسی دارد. این مقدار را مطمئنیم كه دشواری و ناهمواری سخن، تك‌علتی نیست و این پدیدۀ ناخوشایند، چندین آبشخور دارد. من عوامل دشوارنویسی را به دو گروه تقسیم می‌كنم و معتقدم به گروه دوم كمتر توجه شده است. برخی از موانع ساده‌نویسی(گروه اول) به كم‌مایگی نویسنده یا كم‌دانی خواننده یا پیچیدگی محتوا برمی‌گردد. به هر حال برای كسی كه در همۀ عمرش فقط كتاب‌های ادبی یا حقوقی یا فلسفی خوانده است، بیشتر نوشته‌های ریاضی دشوار می‌نماید. عكس آن هم صادق است. تنها شماری اندك از نویسندگان می‌توانند سادگی را با ژرفایی جمع كنند. به قول مولوی: جمع صورت با چنان معنای ژرف نیست ممكن جز ز سلطان شگرف گروه دوم از موانعی كه راه ساد‌نویسی را ناهموار می‌كنند، مربوط به مشكلات زبان فارسی است. یعنی عیب نه در نویسنده است و نه در خواننده. مثلا كسی كه بخواهد درست و مطابق قواعد بنویسد، به‌سختی می‌تواند آسان و ساده هم بنویسد. ما دربارۀ توانایی‌‌های زبان مادری‌مان فراوان خوانده‌ایم و نوشته‌ایم، اما كمتر دربارۀ مشكلات بیرونی و درونی این زبان می‌دانیم. اینكه چرا در این زبان نمی‌شود همیشه ساده‌‌نویسی را با درست‌نویسی یا زیبانویسی جمع كرد، ریشه‌های تاریخی دارد و اكنون موضوع بحث نیست. برخی از نویسنده‌ها اگر میان زیبایی و درستی، مجبور به انتخاب یكی ‌شوند، درست‌نویسی را انتخاب می‌كنند و عطای زیبا‌نویسی را به لقای آن می‌بخشند. اما اگر گزینه‌های انتخاب، درستی و سادگی بود، تكلیف چیست؟ اگر برای ساختن جملۀ ساده، روان و همه‌فهم، مجبور به چشم‌پوشی از یكی یا برخی قواعد درست‌نویسی بودیم، باز باید طرف سادگی را بگیریم؟ کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
زمان مناسب برای آموزش نگارش و ویرایش ابوالفضل طریقه‌دار بهترین زمان برای آموختن نویسندگی و ویراستاری، دوران مدرسه است. اگر معلمان و فرزندان ما - درهر رشته‌ای که هستند - به انشا، املا و ادبیات اهمیت دهند، آثار قلمی معیار و فاخر در آینده بیشتر خواهد شد. متاسفانه در روزگار ما که گوشی همراه و رایانه، همه جا به‌آسانی در دسترس است، دانش‌آموزان و دانشجویان، تکالیف خود را از «علامه گوگل» می‌گیرند و هیچ زحمتی در نوشتن چند سطر نمی‌کشند. نتیجه چنین سستی‌ها همین می‌شود که بیشتر تحصیل‌کردگان ما از نوشتن یک نامه یا متن، عاجزند و مولفان هم، کتاب‌های بسیار پرغلط می‌نویسند. دکتر علی‌اشرف صادقی - زبان‌شناس برجسته و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی - می‌گوید: ‌«در کشورهای پیشرفته، به زبانشان خیلی توجه می‌کنند. تقریبا یک نفر که دوره دبیرستان را به پایان می‌برد، می‌تواند خوب بنویسد. اگر نامه‌ای هم می‌نویسد، شسته و رفته است، یا اگر بخواهد موضوعی را در دو - سه صفحه نگارش کند، آن را خوب می‌نویسند؛ درحالی که به جرئت می‌توان گفت که در میان فارغ‌التحصیلان ما، از هر پنجاه نفر، پنج نفر می‌توانند درست بنویسند.» ایشان ادامه می‌دهد: «کارهایی که ویراستاران می‌کنند، هنری است که باید در دبیرستان، تعلیم داده شود.» (کیهان،۲۸ دی‌ماه ۱۳۶۸، ص۶) ۱۴۰۲/۰۱/۱۳ https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom https://telegram.me/kanoonnevisandeganqom
در سایه‌سار سرو سهی به یاد استاد رضا بابایی سه سال پیش و در هجدهم فروردین ۱۳۹۹ بود که دوست ادیب و اندیشور، استاد رضا بابایی از میان ما کوچید، سرو آزاده‌ای که وجودش گلستان ادبیات و نواندیشی دینی را گرم و پرطراوت، نگه می‌داشت. متفکر و نویسنده چیره‌دستی که در مسیر روشن‌گری و ترویج «دیانت و عقلانیت» بسیار کوشید و همه توان خود را در راه مبارزه با جهل و فقر و خرافات و رواج انسانیت و معنویت به کار گرفت. او دانشوری «مهربان» بود و می‌گفت: «اگر عمری باشد پس از این، هیچ فضیلتی را همپایه مهربانی نمی‌شمارم». بابایی عزیز، درخت پرثمری بود که ریشه‌هایش با زمین و طبیعت و آب و گیاه، گره خورده بود و می‌گفت: «اگر عمری باشد هر درختی را دیدم در آغوش می‌گیرم، هر گلی را می‌بویم، از کوه‌های بیشتری بالا می‌روم، ساعت‌های بیشتری به امواج دریا خیره می‌شوم». او متفکری دلیر و باانصاف بود، که از بند نام و نان گذشته بود و درویش‌صفت، غم جان داشت و همواره زمزمه می‌کرد که: «اگر عمری باشد کمتر غم نان می‌خورم و بیشتر، غم جان می‌پرورم». وی خستگی‌ناپذیر و پرتلاش بود و هیچ گنجی جز گنج گهربار کوشش و تلاش را باور نداشت. وی به «نگاه» اهمیت می‌داد و گاهی شعر «ما هیچ، ما نگاه» سهراب را می‌خواندیم و پس از آن، بابایی می‌گفت: «به ما حتی نگاه کردن را نیاموختند، هیچ چیز به اندازه نگاه، نیاز به آموزش و تربیت ندارد» و گله‌مند بود که چرا یک‌بار به شاخه درختی که جلوی خانه‌مان مظلومانه قد کشیده خیره نشده‌ایم. من هم از سهراب می‌خواندم که: «هیج‌کس زاغچه‌ای را سر یک مزرعه جدی نگرفت هیچ کس از دیدن یک باغچه مجذوب نشد» باری، رضا بابایی رفت، ولی گلستان اندیشه و ادب این مرزوبوم، سالیان سال در سایه‌سار سروهایی که از میان کتاب‌هایش سر کشیده‌اند، همواره شاداب خواهد ماند. روانش شاد و یادش گرامی. ابوالفضل طریقه‌دار ۱۴۰۲/۰۱/۱۸ https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom https://telegram.me/kanoonnevisandeganqom
5.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📸 گزارش تصویری از برگزاری کلاس داستان‌نویسی کانون نویسندگان قم نویسی https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
(نگاهی به سایت کانون) 💢 مشکل راستین ما، نبود معنا و فکر در زندگی است استاد احمد شهدادی گفت: مشکل نویسندگان امروز در نوشتن، دانش فنی و ندانستن دستور زبان و این‌ها نیست، مشکل راستین ما چیز دیگری است، مشکل راستین ما نبود معنا و فکر در زندگی است، فقدان معنا و زیست در جهان به نحو معنادار مشکل ماست. این نویسنده در دومین نشست«شبی با اهل قلم» که به همت کانون نویسندگان قم با حضور جمعی از اعضای کانون نویسندگان واستادان در دانشگاه طلوع مهر برگزار شد افزود: مشکل نویسندگان امروز عدم تسط بر مهارت‌های نوشتاری و یا اعلام دستوری نیست و نباید در پی دستور زبان و علائم نگارشی برویم بلکه اول باید به فقدان معنا در زندگی انسانی و حرفه‌ای خود توجه کنیم. وی تصریح کرد: نوشتن بیش از آنکه در حوزه ادبیات باشد، در حوزه تفکر، روان‌شناسی تفکر و فلسفه تفکر است، معرفت خصلت ظهور دارد. بدون ظهور معرفت بی‌معناست. پس معرفت حقیقی آن است که بیان خاص خود را هم با خود همراه کند. نوشتن بیان خاص برخی معرفت‌های انسانی است، البته برخی معرفت‌های دیگر هست که نوشتن نمی‌خواهد، بلکه با بیان دیگری ابراز می‌شود. شهدادی اظهارداشت: نوشتن فرایند فکر کردن است. ما با نوشتن فکر می‌کنیم. اگر به این مسئله توجه کنیم دیگر نوشتن را ابزار، روش، بیان، مهارت، تفنّن یا مانند آن نمی‌بینیم. نوشتن خود میوه‌ است. به جای خیره ماندن به میوه و بحث در چند و چون تباهی و فساد میوه یا تازگی و آبداری آن، خوب است به ریشه‌ها بپردازیم. جست‌وجو در ریشه ما را به کیفیت میوه‌ها رهنمون می‌شود. ادامه مطلب را اینجا بخوانید: http://qomqalam.ir/2-96/
💢۲۰فروردین، سالروز شهادت سید شهیدان اهل قلم و «روز هنر انقلاب اسلامی» گرامی باد. کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
9.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢بخشی از نشست شرح مثنوی استاد علی حیدری یساولی کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢از بیشترنویسی تا بهترنویسی جمع بیشترنویسی و بهترنویسی ممکن نیست و آنان که بسیار می‌نویسند، آثارشان سرشار از خبط و خطاست. میان این دو، نسبت عکس است: آنکه بیشتر می‌نویسد، نمی‌تواند بهتر بنویسد؛ و آنکه بهتر می‌نویسد، نمی‌تواند بیشتر بنویسد. از این قاعده می‌توان به «قاعده عکس کم و کیف» یاد کرد. یعنی هرچه به کمّیّت افزوده شود، از کیفیّت کاسته می‌شود؛ و هرچه کیفیّت بهتر شود، از کمّیّت کاسته می‌شود. این قاعده در عرصه نوشتن کاملاَ صادق است و کسی نمی‌تواند بیشترنویسی و بهترنویسی را به هم بیامیزد. آنکه می‌خواهد بهتر بنویسد، هزار و یک بند بر دست و پا دارد و با آنها نمی تواند بیشتر بنویسد. اما کسی که در بند آن بندها نباشد، چون برق و باد می‌نویسد. پس باید انتخاب کرد. و از خواننده چه پنهان که نویسندگان روزگار ما انتخاب کرده‌اند؛ اما نه بهترنویسی را، بلکه بیشترنویسی را! محمد اسفندیاری، «کتاب اخلاق نگارش» کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom