نکات کلیدی و پیام های مهم جزء بیست و پنج
جزء 25 شامل ادامه سوره فصلت، سوره های شوری، زخرف، دخان و جاثیه است.
اجتناب از کبایر ،گذشت در هنگام خشم و مشورت: سه صفت مطلوب اهل ایمان
فَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى لِلَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ﴿۳۶﴾
وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ ﴿۳۷﴾ وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ {38} وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنتَصِرُونَ {39}
پس آنچه [از کالا، وسایل و ابزار مادی] به شما داده اند، متاع [اندک و زودگذر] زندگی دنیاست،
و آنچه [از بهره و پاداش] نزد خداست، برای کسانی که ایمان آورده اند و بر پروردگارشان توکل می کنند، بهتر و پایدارتر است. همان كساني كه از گناهان بزرگ و اعمال زشت اجتناب ميورزند و هنگامي كه خشمگين ميشوند عفو ميكنند. و كسانى كه [نداى] پروردگارشان را پاسخ [مثبت] داده و نماز برپا كردهاند و كارشان در ميانشان مشورت است و از آنچه روزيشان دادهايم انفاق مىكنند {38} و كسانى كه چون ستم بر ايشان رسد يارى مىجويند [و به انتقام بر مىخيزند] {39} شوری
گناه کبیره چیست؟ اجتناب از کبایر در دو سوره مکی شوری و نجم و یک سوره مدنی (نساء) بیان شده است. در سوره نجم ، سیئات صغیره را با لمم نام برده است. الذین یجتنبون کبائر الاثم و الفواحش الا اللمم. در تعریف گناهان کبیره و صغیره، نظرات متفاوتی ارایه شده که المیزان به 10 نظر متفاوت اشاره کرده و انها را نقد نموده است. با توجه به استعمال لغت کبایر به همراه فواحش در دو سوره نجم و شوری، میتوان گفت کبایر گناهانی هستند که زشتی انها آشکار و نهی از آنها در قرآن نیز صریح و مکرر است. نکته ظریف این ایه استفاده از لفظ اجتناب است و نه انجام ندادن. مفسران معتقدند اجتناب یعنی اینکه کسی امکان و قدرت انجام کاری را داشته باشد اما صرف نظر نماید.
روگردنی از یاد خدا= همنشینی با شیطان
وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ {36}زخرف
و هر كس از ياد [خداى] رحمان دل بگرداند بر او شيطانى مىگماريم تا براى وى دمسازى باشد {36}
وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ {37}
و مسلما آنها ايشان را از راه باز مىدارند و [آنها] مىپندارند كه راه يافتگانند {37}
نزول قرآن در شبى مبارك :
وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ {2} إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ {3} فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ {4} أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ {5} دخان
سوگند به كتاب روشنگر {2} [كه] ما آن را در شبى فرخنده نازل كرديم [زيرا] كه ما هشداردهنده بوديم {3}در آن [شب] هر امرمحکم وقطعی ، تفکیک مىيابد {4}
مجموع آیات 2-5 سوره دخان اولا بیانگر نزول قران در شبی مبارک است که در آن شب همه فرمانهای خداوند تفکیک و تنظیم و تقدیر میشود. ثانیا با توجه به اینکه غرض این فراز از ایات سوره دخان در ایه سه (انا انزلناه فی لیله مبارکه) یعنی جواب قسم مطرح شده است و میخواهد نزول قران را در شبی مبارک با هدف تعظیم قران بیان کند لذا بیانگر ارزش و برکت ذاتی آن شب، قبل از نزول قرآن است که علت برکت ان هم تفریق و تنظیم و تقدیر امور در ان شب است.ثالثا با توجه به ارزش ذاتی شب قدر و استفاده از فعل مضارع یفرق در ایه 4( مشابه فعل مضارع تنزل در سوره قدر) استمرار شب قدر و نه یکبار بودن آن و انحصار به شب نزول قران، فهمیده میشود.
"شب قدر بطورى كه از آيه ((فيها يفرق كل امر حكيم )) برمى آيد، شبى است كه امور از مرحله احكام و ابهام به مرحله فرق و تفصيل بيرون مى آيند. و از جمله امور يكى هم قرآن كريم است ، كه در شب قدر از مرحله احكام درآمده ، و نازل مى شود، يعنى در خور فهم بشر مى گردد." تفسیر المیزان
عقل، بطور مستقل از دین حسن و قبح اعمال را درک میکند
أَمْ حَسِبَ الَّذينَ اجْتَرَحُواالسَّيِّئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذينَ آمَنُوا وَعَمِلُواالصَّالِحاتِ سَواءًمَحْياهُمْ وَ مَماتُهُمْ ساءَ مايَحْكُمُون (جاثیه 21) کسانی که رفتارهای زشت می کنند و ظلم می کنند توقع دارند که ما آنان را با آدم های شایسته یکسان بیانگاریم؟
این ایه معلوم میکند که عقل ارزش برابری به این رفتارهای نمیدهد و با هم فرق میکنند. نمی توان با یک چوب راند. اینهایی که فکر میکنند با همه زشتیهایی که دارند باید مثل انسانهای پاک باشند بسیار حکم بدی میکنند. معلوم می شود که چیزی به نام بدی و فساد و نیکی و عمل صالح منهای دستور خدا وجود دارد که خداوند یکسان بودن فرضی آنها را به سئوال گذاشته است.
استاد معتز آقائی25.mp3
زمان:
حجم:
4.01M
قرائت جزء بیست و پنجم قرآن کریم
به روش تحدیر ( ترتیل قرآن با سرعت بیشتر )
با صدای استاد معتز آقایی
🔴 ارسال آثار و موارد خواسته شده به آیدی در ایتا : @mobinardakan
🔵عضویت در کانال خانواده قرآنی اردکان
https://eitaa.com/qoranardakan
Parhizkarآیه 25.mp3
زمان:
حجم:
59.5K
آیه بیست و پنجم سوره ملک
طرح حفظ روزانه یک آیه از سوره مبارکه ملک
وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ
بعد از اینکه حفظ کردید ، صدای خودتان را با موبایل ضبط کنید و برای ما بفرستید...
🔴 ارسال آثار و موارد خواسته شده به آیدی در ایتا : @mobinardakan
🔵عضویت در کانال خانواده قرآنی اردکان
https://eitaa.com/qoranardakan
Kabiriترجمه 25.mp3
زمان:
حجم:
22.5K
ترجمه آیه بیست و پنجم سوره ملک
طرح حفظ روزانه یک آیه از سوره مبارکه ملک
آنها میگویند: «اگر راست میگویید این وعده قیامت چه زمانی است؟!»
ارسال آثار و موارد خواسته شده به آیدی در ایتا : @mobinardakan
🔵عضویت در کانال خانواده قرآنی اردکان
https://eitaa.com/qoranardakan
8.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
10 درس سبک زندگی قرآنی از جزء بیست و پنجم قرآن / استاد حاج ابوالقاسم
🔴 ارسال آثار و موارد خواسته شده به آیدی در ایتا : @mobinardakan
🔵عضویت در کانال خانواده قرآنی اردکان
https://eitaa.com/qoranardakan
جزء۲۵.wav
حجم:
16.91M
💠قرائت ترتیل جزء بیست و پنجم قرآن کریم
🔶با لحن و صدای استاد و حافظ بزرگوار اردکانی
جناب آقای علی هاتفی اردکانی
💠💠💠💠
🔵عضویت در کانال خانواده قرآنی اردکان
https://eitaa.com/qoranardakan
🔴 ارسال آثار و موارد خواسته شده به آیدی در ایتا : @mobinardakan
تلاوت جزء 25.wav
حجم:
47.44M
💠قرائت ترتیل جزء بیست و پنجم قرآن کریم
🔶با لحن و صدای استاد و قاری بزرگوار اردکانی
جناب آقای علیرضا شاهدی
💠💠💠💠
کانال خانواده قرآنی اردکان https://eitaa.com/qoranardakan
چرا از نماز شب محرومیم؟/دعای بیست و ششم
آدم زحمت میکشد و روزه میگیرد، گرسنه و تشنه میشود؛ اما غذا و آب نمیخورد و کم خوابی ماه رمضان را تحمل میکند و اگر خدا تلاشهای ما را قبول نکند، کاری از ما ساخته نیست. اگر زحمتی و رنجی کشیده شود و حاصلی در پی نداشته باشد، اتفاق ناگواری افتاده است.
نیایش
اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْکوراً خدایا قرار بده کوشش مرا در این ماه قدردانـی شده
و ذَنْبی فیهِ مَغْفوراً و گناه مرا در این ماه آمرزیده
و عَملی فیهِ مَقْبولاً کردارم را در آن مورد قبول
و عَیبی فیهِ مَسْتوراً و عیب مرا در آن پوشیده
یا أسْمَعِ السّامعین شنواترین شنوایان
دعا باصدای امیر رضا عرب
«اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْکوراً»
در این بخش از دعا میخوانیم، خدایا سعی و تلاش ما در ماه رمضان را بپذیر! واژه «مشکوراً» به معنای «تشکر کن» است و مقصود آن در این دعا «بپذیر» و «قبول کن» است.
وی میافزاید: آدم زحمت میکشد و روزه میگیرد، گرسنه و تشنه میشود؛ اما غذا و آب نمیخورد و کم خوابی ماه رمضان را تحمل میکند و اگر خدا تلاشهای ما را قبول نکند، کاری از ما ساخته نیست. اگر زحمتی و رنجی کشیده شود و حاصلی در پی نداشته باشد، اتفاق ناگواری افتاده است.
اگر عمل انسان و سعی و تلاش او مورد رضایت خدا قرار بگیرد و پروردگار به عین عنایت در آن بنگرد و از او بخرد، چنین عملی «سعی مشکور» است یعنی سعی که سپاس الهی و تشکر را به همراه دارد
گاهی ما باید غصهی این مطلب را بخوریم که نکند اعمال ما را آفت بزند. مثلاً یک غیبت میتواند تمام زحمات ما را هدر دهد. اگر غیبت کنید 40 روز اعمال خوب شما در نامه اعمال شخص غیبت شونده نوشته میشود و اگر عمل خوبی نداشته باشید، گناهان آن شخص در نامه اعمال شما نوشته میشود. این روایت از معصوم (ع) است.
«آیا به شما خبر دهم که زیانکارترین افراد چه کسانیاند؟ آنان که در زندگی دنیا، تلاششان گم شده و نابود میشود و در عین حال، خیال میکنند که نیکو عمل میکنند!» (کهف ،104)
هرکس «آخرت» را بجوید و بطلبد و برای آن تلاش و سعی شایسته بنماید و دارای ایمان هم باشد، چنین کسانی سعیشان «مشکور» است
این خطاب الهی فقط به پیامبر نیست به همه ماست به آنانی که میروند و نمیرسند، عمل میکنند و نتیجه نمیگیرند. میجویند و نمییابند. رنج میبرند و گنج نمیبرند .تلاششان بیفایده است و سعیشان بدون شکر! و این خسران است.
اگر عمل انسان و سعی و تلاش او مورد رضایت خدا قرار بگیرد و پروردگار به عین عنایت در آن بنگرد و از او بخرد، چنین عملی «سعی مشکور» است یعنی سعی که سپاس الهی و تشکر را به همراه دارد.
اما سعی مشکور آن است که آمیزههایی از خلوص و صدق داشته باشد. «صبغه الله» در آن باشد. ایمان و عمل صالح، طلب آخرت و در زمره ابرار بودن و... شرایط رسیدن به سعی مشکور است.
آری، هرکس «آخرت» را بجوید و بطلبد و برای آن تلاش و سعی شایسته بنماید و دارای ایمان هم باشد، چنین کسانی سعیشان «مشکور» است.(اسراء.آیه19)
از خداوند میخواهیم روزه ما و اعمال الهی ما را سعی مشکور برشمارد و گناهان ما را مورد بخشایش قرار دهد .
این حدیث از معصوم (ع) است که خوش به حال کسی که عیب خودش را میبیند و به عیب کس دیگری کاری ندارد
در پی عیوب مردم نباشیم !
باید به خودمان بپردازیم و ببینیم که خودمان چه کار کردهایم؛ آیا هیچ عیبی نداریم؟ گل بیعیب خداست و ممکن نیست که ما عیب نداشته باشیم. در روایت آمده که «چه میشود انسان را، یک خار کوچک را در چشم رفیقش میبیند؛ اما شاخهای که در چشم خودش رفته را نمیبیند.»
این روایت کنایه از این است که انسان عیبهای بزرگ خود را نمیبیند؛ اما عیب کوچک مردم را میبیند.
این حدیث از معصوم (ع) است که خوش به حال کسی که عیب خودش را میبیند و به عیب کس دیگری کاری ندارد.
پیامبر اسلام در خطبه شعبانیه میفرماید: «پشتتان از گناه سنگین شده و به گرو رفته است و در ماه رمضان بدنتان را از گرو در بیاورید
«وذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وعَملی فیهِ مَقْبولاً»
در این فراز از دعای روز بیستوششم ماه رمضان خدا میخواهیم تا گناهان ما را بیامرزد و اعمالمان را قبول کند! از خدا میخواهیم تا گناهانی که پیش از ماه رمضان انجام دادهایم را ببخشد؛ چون ماه رمضان، فصل درآمد معنوی و کسب ثواب است، حتی خوابیدن و نفس کشیدن در این ماه عبادت محسوب میشود.
در ماه رمضان این همه درآمد وجود دارد و آیا امکان ندارد با این همه درآمد کسب شده، انسان جان خودش را از گرو دربیاورد؟ پیامبر اسلام در خطبه شعبانیه میفرماید: «پشتتان از گناه سنگین شده و به گرو رفته است و در ماه رمضان بدنتان را از گرو در بیاورید».
دلیل سختی نماز صبح و نماز شب خواندن چیست ؟
برخی هنگام نماز صبح نمیتوانند به خاطر سنگینی بلند شوند که از آثار گناه است. شخصی به امام حسن عسگری (ع) گفت که هر شب قصد میکنم تا نماز شب بخوانم؛ اما نمیشود. امام فرمود: «گناه تو را زنجیر کرده است.» دلیل اینکه کسی دلش میخواهد نماز شب بخواند اما نمیتواند، انجام گناه است و با استغفار میتواند آن را رفع کند.
نماز سجده
بیدار شدن در هنگام سحر و استفاده کردن از برکات
شعری هست که میگوید : «هر که سحر ندارد از خود خبر ندارد» هر کسی که هنگام سحر خواب است، نمیداند که کیست و باید خود را پیدا کند. حدیث از معصوم (ص) است که میفرماید، عجب است که مردم به دنبال گمشده خود هستند اما به دنبال خود نمیگردند.
«وعَیبی فیهِ مَسْتوراً»
خدایا کاری کن تا عیب من مستور باشد و کسی از عیبم مطلع نباشد! خدا «ستارالعیوب» است و نگذاشته تا کسی از گناهان ما اطلاع پیدا کند. حدیث است اگر گناه بو داشت دو نفر کنار هم نمینشستند. اگر عیب آدم عیان میشد کسی جنازه کسی را دفن نمیکرد.
در پایان دعا میگویم ای خدایی که از همه شنوندهها تو شنواتری! خدا همه چیز را میشنود. اگر یواش هر حرف بزنیم خدا باز هم میشنود. حضرت موسی (ع) به خدا گفت که خدایا، اگر نزدیکی من یواش صحبت کنم و اگر دوری بلند صحبت کنم؛ خدا فرمود: «من همنشین کسی هستم که یاد من باشد.» خدا شنواترین است؛ پس میگوییم، ای خدایی که از همه شنوایان شنواتری، این دعاها را درباره ما مستجاب کن!
نکات کلیدی جزء 26 قرآن کریم
بیست و ششمین قسمت از سلسله مقالات «معارفی از قرآن» به آیاتی از جزء بیست و ششم قرآن کریم اختصاص دارد. در این قسمت نیز با محور قرار دادن تعدادی از آیات به بیان معارفی از آنها میپردازیم.
سوره احقاف
نوید به کسانی که در دینداری کم نمیآورند
إِنَّ الَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُواْ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لَا هُمْ یحَْزَنُونَ(13)أُوْلَئکَ أَصْحَابُ الجَْنَّةِ خَالِدِینَ فِیهَا جَزَاءَ بِمَا کاَنُواْ یَعْمَلُونَ(14- احقاف)
بیتردید کسانی که گفتند: پروردگار ما الله است، سپس [در میدان عمل بر این حقیقت] استقامت ورزیدند، نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند؛ اینان اهل بهشتاند که به پاداش اعمال شایستهای که همواره انجام میدادند، در آن جاودانهاند. (14)
در این فراز قرآن کریم به کسانی که گفتند: «رَبُّنَا اللَّهُ» و بعد «استقامت ورزیدند» سه وعده ویژه داده است: «لَا خَوْفٌ» و «لَا هُمْ یحَْزَنُونَ» و نیز «أُوْلَئکَ أَصْحَابُ الجَْنَّةِ خَالِدِینَ فِیهَا»
منظور از گفتن«رَبُّنَا اللَّهُ» اقرار و شهادت به انحصار ربوبیت در خدای سبحان است و مراد از آن پایداری و استقامت این است که آنها از آنچه به حقانیتش شهادت میدهند و باور دارند؛ منحرف نمیشوند و رفتاری بر خلاف آن و بر خلاف لوازم آن نمیکنند.
قرآن برای رسیدن به این درجه از آرامش روحی، دو شرط را مطرح کرده است: ایمان و استقامت بر آن. استقامت بر ایمان به این است که انسان مراقب باشد عملش ادعایش را تکذیب نکند. بر اساس روایات این صبر و استقامت در سه حوزه باید رعایت شود: تحمل سختی عبادت، استقامت در برابر فشار گناهان و صبر در ناملایمات و مصائب
و چون خوف همیشه در جایی پیدا میشود که احتمال خطری در پیش باشد و اندوه وقتی به دل میآید که خطری واقع شده باشد؛ بنابراین نفی خوف و حزن از این عده به این معناست که ایشان هیچ خطر و عقابی نه در پیش رو دارند که از آن بترسند و نه در پشت سر داشتهاند که از آن اندوهناک باشند(1)؛ گذشته آنها عبادت بود و بندگی خدا و آیندهشان هم لطف و پاداش خداست پس برای این گروه که باور کردند و بر باور خود پا فشردند و با عمل، ادعای خود را به امضاء رساندند جز امنیت و دل آرامی نیست نه از گذشته و نه نسبت به آینده.
در جمله پایانی با وعدهای حق آنها را کسانی معرفی میکند که در بهشت موعود، جاودان خواهند ماند.
سوره حجرات
زینت واقعی خریدنی نیست
وَ لَاکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْایمَانَ وَ زَیَّنَهُ فیِ قُلُوبِکمُْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیَانَ أُوْلَئکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ(7)
خداوند ایمان را محبوب شما و آن را مایه زینت دلهایتان قرار داد و در مقابل، کاری کرد که شما نسبت به کفر و فسق و گناه، نفرت داشته باشید.
میل به زیبایی انسان را وامی دارد تا خود را با انواع و اقسام وسایل تزیینی بیاراید و زیبا کند. اما این خواست طبیعی هم به مانند سایر در خواستهای غریزی، هم پاسخ صادق دارد و هم پاسخ کاذب که اگر با عقل سلیم و آموزههای وحیانی خوراک صحیح به آن داده نشود به راحتی مشغول نوع کاذب آن شده و نمیداند چرا عطشش فروکش نکرده و به آن آرامشی که باید نمیرسد.
قرآن کریم وسایل تزیینی عالم را به سه دسته تقسیم میکند. در این تقسیم بندی ستارگان را زینت آسمان(3)، آنچه روی زمین است زینت زمین(4) و در این آیه «ایمان» را زینت انسان معرفی کرده است.
بنابراین زینت واقعی و حقیقی برای انسان زینت ایمان است که باید جان را به آن تزیین کنیم.
این سخن هرگز به معنای نادیده گرفتن بهداشت و زیبایی تن نیست؛ اگر جان به ایمان مزین شد همان ایمان، انسان را وامی دارد که به ظاهر خود توجه کرده و بهداشت و زیبایی را آن گونه که شایسته یک فرد مؤمن است رعایت کند.
آنچه در زیبایی ظاهر بین مؤمن و غیر مؤمن فرق میگذارد این است که مؤمن، زینت حقیقی خود را میشناسد و به دنبال آن است و در زیبایی ظاهر هم تا جایی پیش میرود که دین و ایمان به او اجازه میدهند بنابراین او هرگز برای حرام زینت نمیکند و به زیبایی خود چوب حراج نمیزند.
آیهای مهم درباره بدگمانی، تجسس و غیبت
یَأَ ایهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اجْتَنِبُواْ کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لَا تجََسَّسُواْ وَ لَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَ یحُِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ (12- حجرات)
غیبت
ای اهل ایمان! از بسیاری از گمانها در حقّ مردم بپرهیزید؛ زیرا برخی از گمانها گناه است و در اموری که مردم پنهان ماندنش را خواهانند تفحص و پیجویی نکنید و از یکدیگر غیبت ننمایید. آیا یکی از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ بیتردید از این کار نفرت دارید و از خدا پروا کنید که خدا بسیار توبهپذیر و مهربان است.
منظور از «الظَّنِّ» اولی، گمانهای بد است که چون نسبت به گمانهای خوب در میان مردم بیشتر است لذا از آن تعبیر به کثیر شده و گر نه حسن ظن یا همان گمان خیر، نه تنها ممنوع نیست بلکه به آن توصیه هم شده است.(5)
گمانهای بد، برخی مطابق با واقعند و برخی مخالف آن. آنچه بی تردید گناه است آن گمانهایی هستند که مخالف با واقع باشند لذا فرمود: «إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ». وجود همین دسته از گمانهای حرام در بین گمانهای بد کافی است حکم به پرهیز از تمام آنها بشود. بنابراین آیه شریفه مؤمنین را از هرگونه گمان بد (خواه موافق با واقع باشد؛ خواه مخالف) بر حذر میدارد.
«تجسس» به معنی جستجوگری است که معمولاً در امور نامطلوب به کار میرود و عاملی است برای کشف اسرار و رازهای نهانی مردم. از آنجا که اسلام میخواهد مردم در زندگی خصوصی خود از هر نظر در امنیت باشند بنابراین هرگز اجازه نمیدهد که رازهای خصوصی آنها فاش شود. (6)
در سومین و آخرین دستور که در حقیقت معلول و نتیجه دو برنامه قبل است میفرماید: هیچکدام از شما غیبت دیگری را نکند و برای آنکه قبح و زشتی این عمل را کاملاً مجسم کند پرده از راز آن گشوده و حقیقت باطنی آن را بیان کرده است که همانا خوردن گوشت مردار است.
دو نکته
1. از آنجا که گمان بد بردن معمولاً یک امر غیر ارادی است بنابراین نهی در آیه نهی از ترتیب آثار است، یعنی هر گاه گمان بدی نسبت به مسلمانی در ذهن شما پیدا شد، در عمل کوچکترین اعتنایی به آن نکنید، طرز رفتار خود را دگرگون نسازید و مناسبات خود را با طرف تغییر ندهید، بنا بر این آنچه گناه است ترتیب اثر دادن به گمان بد میباشد.(7)
2. نهی همراه با بیان واقعیت گناه که نمونه آن در این آیه در خصوص غیبت آمده، برای بازدارندگی بیشتر است و این مانند آن است که پدری دلسوز برای اینکه فرزندش به بخاری داغ دست نزند او را چنین نهی کند: «دست به بخاری نزن! میخواهی بسوزی؟!» که این نهی همراه با بیان اثر آن کار، به طور قطع از اثر بازدارندگی بیشتری برخوردار خواهد بود.
سوره قاف
روزی که پردهها کنار رود
لَّقَدْ کُنتَ فیِ غَفْلَةٍ مِّنْ هَاذَا فَکَشَفْنَا عَنکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ(22- ق)
[به او میگویند:] تو از این روز بزرگ غافل بودی، پس ما پرده غفلت را از دیدهات کنار زدیم در نتیجه دیدهات امروز بسیار تیزبین است.
این آیه از خطابات روز قیامت است که در آن خطاب کننده خدا و مخاطب تنها کسانیاند که معاد را انکار کردند و دین را نپذیرفتند.
سه تعبیر در آیه وجود دارد که از اهمیت بالایی برخور دارند. یک از آنها «غفلت» است. غفلت وقتی وجود پیدا میکند که میان چیزی در محدوده درک ما باشد و ما از بودنش غافل باشیم. تعبیر دیگر «غطاء؛ پرده» است و این تعبیر نشان میدهد چیزهایی موجود بوده اما پرده آویخته مانع میشده که آنها دیده شوند. تعبیر سوم تعبیر به «حدت؛ تیزبینی» است و این نشان میدهد که اگر در گذشته هم مانند امروز چشم تیزبینی داشت میتوانست تمام اینها را همان روز ببیند.(8)
حقایقی که در قیامت رخ خواهد داد (حداقل بخشی از آن) هم اکنون موجود است و قابل مشاهده ؛ زیرا فرمود تو از اینها غافل بودی یعنی بود و تو ندیدی و امروز که پردهها کنار رفته و دیدهات بینا شده میتوانی تمام آنچه بود را ببینی
نکتههای نهفته در آیه
1. قیامت صحنه ایست که انسان واقعیتهای همین دنیا را به عیان میبیند؛ همان واقعیتهایی که خود و دیگران با کارهای خوب و بد ساختند و از خود بر گذاشتند.
2. آنچه که مانع دید انسان است و نمیگذارد باطن اعمال و واقعیتهای زندگی را ببیند پرده ایست ضخیم که خود با تار و پود گناه و معصیت به هم بافت و بر دیده انداخت. اگر گفتیم که خود بافت و خود آن را در مقابل دیدگانش آویخت به دلیل تعبیر آیه است که فرمود «عنکَ غطاءکَ» و نیز آیاتی که گناه را موجب کوری دل و دیده معرفی میکنند.(9)
3. حقایقی که در قیامت رخ خواهد داد (حداقل بخشی از آن) هم اکنون موجود است و قابل مشاهده ؛ زیرا فرمود تو از اینها غافل بودی یعنی بود و تو ندیدی و امروز که پردهها کنار رفته و دیدهات بینا شده میتوانی تمام آنچه بود را ببینی.
سوره ذاريات
متقین، نیازمندان را سهیم در مال خود میدانند
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فیِ جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ(15)ءَاخِذِینَ مَا ءَاتَئهُمْ رَبهُُّمْ إِنهَُّمْ کاَنُواْ قَبْلَ ذَالِکَ محُْسِنِینَ(16)کاَنُواْ قَلِیلًا مِّنَ الَّیْلِ مَا یهَْجَعُونَ(17)