وداع ما با ماه صفر هست،منم وداع امام رضا رو بخونم و از همه التماس دعا "السَّلَامُ عَلَى مَنْ أَمَرَ أَهله وَ عِیَالَهُ بِالبکاء عَلَیْهِ قَبْلَ وُصُولِ الْقَتْلِ" زن و بچش رو جمع کرد،تو همون مدینه پشت سر من گریه کنید" آقا گریه پشت سر مسافر شگون نداره،فرمود دیگه از این سفر برنمیگردم مدینه"
وقت رفتن زشهر پیغمبر
گفت باید به غربتم گریید
دیگر این شهر را نمی بینم
بر غم بی نهایتم گریید
*خواهرا،امشب جای حضرت معصومه گریه کنید*
گریه بر من رواست معصومه
این مسافر که بر نمی گردد
دیدن قبر مادرم زهرا
روزی من دگر نمی گردد
رفت و قسمت نشد که این خواهر
*ما میگیم خوب شد قسمت نشد،یه خواهر بابرادر همسفر شد،دیگه بسه*
رفت و قسمت نشد که این خواهر
همسفر با برادرش باشد
رفت و قسمت نشد که برگردد
زائر قبر مادرش باشد
*کجا بردنش؟!*
رفت و دور از مزار پیغمبر
در غریبی ز زهر کین جان داد
کنج حجره به خود می پیچید
همچو مادر به روی خاک افتاد
*میگم و رد میشم*
اثر زهر کینه کاری بود
صورتش شد کبود واویلا
ذکر پایانیش در این عالم
لب خشکیده بود یا زهرا .....
مادر ..... مادر .....
*فیض آمادست،بگم شام غریبانیه محدث قمی هم فیض ببره،دل شب زنای نوقان تازه عروساشونو داشتن میبردن خونه ی شوهر،دیدن یه بدنی رو غریبانه دارن تشیع میکنن،پرسیدن،گفتن این بدن امام رضاست(غربت و ببین)این تازه عروسا به شوهراشون گفتن مهریه هامون حلالتون،اجازه بدید بریم بدن جگرگوشه ی فاطمه رو دفن کنیم ...."
چی جوری دفن کنن؟!! برگشتن،هر چی هر کی براشون گل آورده بود،پس گرفتن،گفتن باید این بدن رو گل بارون کنیم،آوردن گلها رو ریختن،بدن زیر این گلها دفن شد،قربونت برم که زنها واسطه ی دفنت شدن"(فهمیدی چی میخوام بگم؟!!)یه همچین اتفاقی تو تاریخ یه بار دیگه هم افتاده،اونم مال کربلاست .... زنای بنی اسد اومدن به نامرداشون گفتن،مهریه هامون حلال،اجازه بدید این بدن ها رو بریم دفن کنیم .... لذا تو زیارت ناحیه به ابی عبدالله می گی:*أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى*
قربونت برم که روستایی ها دفنت کردن" اما من میخوام بگم یا امام رضا(خود حضرت رضا فرمودا):إِنْ كُنْتَ بَاكِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَیْنِ " اگه میخوای برا کسی گریه کنی،بر حسین ما گریه کن "
یا امام رضا بدنتو وقتی میخواستن دفن کنن،تلی از گل و کنار زدن ...."
اما لایوم کیومک یا اباعبدالله ....."
به به ، رحمت خدا بر این ناله ها،60 شبه داری میگی حسین،دیگه بستونه،بازم دلت کربلا میخواد؟!!
نشست کنار گودال،چه کنه زینب؟!!
نیزه شکسته ها رو کنار بزن ....
نه نه .... دونه دونه اینا رو بیرون آورد، شمشیرا رو از بدن بیرون آورد،تازه بدنی که زیر سم اسب رفته ....."
ای حسین ..........
اما ادب اقتضا میکنه روضه ی خود امام رضا رو بگم،برا ابی عبدالله اینجوری روضه خواند"
به خدا ما که هنوز یه دل سیر براش گریه نکردیم" چقد زود داره این سفره جمع میشه،چه شبای خوبی بود چه روزای خوبی بود،صبح و شاممون با تو شروع میشد ...." ان شاالله عمرمونم با تو تموم بشه آقا؛ ان شاالله تو بیای بالا سرمون" امام رضا فرمود: یابن شبیب إِنْ كُنْتَ بَاكِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَیْنِ" چرا؟ علتشم فرمود،اگه نمی گفت جرات نمیکردیم اینجوری بگیم:
*فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ* اخه مثل یه مذبوح سر از بدنش جدا کردن" یدونه شباهتشو بگم،میخوام بگم شباهتش اینه،تو ماها اگه بخوان یه گوسفندی رو سر ببرن،یه مذبوحی رو ذبح کنن،همه دورش جمع میشن،همه خوشحالن، هر کی میگه من از این مذبوح سهمی دارم ...... ( فهمیدی چی گفتم؟!!) همه دورش حلقه زدن ... اخنس گفت عمامه ش رو من میبرم .... بجدل گفت انگشترشو من میبرم ..... خولی گفت سرشو من میبرم ..... همه دارن شادی می کنن ......حسین ..........
قدمگاه؛ بزرگترین یادگار سفر امام رضا(ع) به نیشابور
بنای کنونی قدمگاه، متعلق به سده یازدهم هجری قمری است که به دستور شاه عباس صفوی با گنبد فیروزهای رنگ در دو طبقه و به شکل هشتگوش ساخته شده است.
۲۴ آذر ۱۳۹۵ - ۱۵:۰۶ استانها آذربایجان شرقی آذربایجان غربی
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، مهمترین جاذبه مذهبی نیشابور برای گردشگران، «قدمگاه رضوی» است که در 24 کیلومتری شرق نیشابور و در مسیر جاده نیشابور به مشهد قرار گرفته است. البته جذابیت قدمگاه منحصر به تقدس مذهبیاش نیست، بلکه اساساً در جایی سرسبز و خوش آب و هوا و در میان باغی بزرگ با درختان کهنسال قرار گرفته و از این گذشته بقعه قدمگاه خود یک مکان تاریخی حائز اهمیت است.
بنابراین به شما توصیه میکنیم که در بازدید از نیشابور، قدمگاه را از یاد نبرید؛ به ویژه که در مسیر نیشابور به مشهد قرار دارد و بیشتر مسافران جادهای به طور معمول از برابر آن عبور میکنند.
حرکت از نیشابور
در خود شهر نیشابور هم وسیله نقلیه کافی برای دسترسی به قدمگاه و بالعکس وجود دارد. بنای کنونی قدمگاه، متعلق به سده یازدهم هجری قمری است که به دستور شاه عباس صفوی با گنبد فیروزهای رنگ در دو طبقه و به شکل هشتگوش ساخته شده. گویا 60 سال بعد از ساخت بنا، زلزلهای آن را خراب میکند و شاه سلیمان صفوی به مرمتش همت میگمارد.
در دوران ناصرالدین شاه قاجار نیز رسیدگیهایی به باغ قدمگاه شد و از سال 1350 این باغ ارزشمند تحت حفاطتهای خاص میراث فرهنگی قرار گرفت؛ حفاظتهایی که تا به امروز ادامه دارد. در قدمگاه آثار تاریخی دیگری غیر از باغ و بقعه آن وجود دارد که متعلق به دوره صفوی هستند.
جزئیات بنا
این آثار شامل دو کاروانسرا، آب انبار، چاپارخانه، و گرمابه بودند که از دوره شاه عباس اول به بعد ساخته شدند، اما کاروانسرای دوره شاه عباس و چاپارخانه از میان رفتهاند و آنچه اکنون باقی است یک کاروانسرا و یک گرمابه است.
همچنین دو روستایی که کنار باغ قدمگاه قرار دارند، فضایی تاریخی را تداعی میکنند. بالاده یا قلعه بالا در شمال غرب و مشرف به آن جای گرفته و پایینده یا قلعه پایین نیز در سمت شمال شرقی باغ قرار دارد. جالب آن که در بالاده بقایای دیواره زیبای قلعه قدیمی همچنان به چشم میآید.
درست در مسیر امام رضا(ع) راه میروید، فقط با 1200 سال فاصله!
یادگار سفر امام رضا(ع)
قدمگاه در واقع بزرگترین یادگار سفر امام رضا(ع) به شهر نیشابور است. در اینجا چشمه آبی وجود دارد که برابر روایات مذهبی به اراده آن حضرت از زمین جوشیده و آب آن فوقالعاده گوارا است. همچنین سنگ سیاه رنگی با عرض تقریبا 53 سانتیمتر بر دیوار نصب شده که جای فرورفتگی دو پا در آن به چشم میخورد.
مردم عامی عقیده دارند که امام رضا(ع) بر این سنگ ایستاده و جای پایش بر آن فرو رفته، اما حقیقت آن است که دوستداران ایشان، به یادگار عبورشان از نیشابور، این نقش را بر سنگ کردهاند.
جایگاه تاریخی قدمگاه
اهمیت تاریخی و مذهبی قدمگاه البته بسیار فراتر از وجود چشمه و سنگ یاد شده است. امام هشتم(ع) هنگامی که از مدینه به سوی مرو در حرکت بودند، در نیشابور که از آبادترین و پرجمعیتترین شهرهای خراسان بود، توقف کردند و با توجه به حضور گسترده شیعیان در خراسان و نیشابور، مورد استقبال گروه زیادی از مردم قرار گرفتند که تعداد آنها را تا یکصد هزار نفر برشمردهاند.
در اینجا امام رضا(ع) یکی از معروفترین احادیث شیعه را برای مردم بازگفتند؛ آن هم در حالی که عده زیادی کاتب مشغول نوشتن بودند.
مضمون حدیث که امام آن را سلسلهوار از پدران خود شنیده، چنین است: «رسول خدا فرمود: جبرئیل برایم گفت که از خداوند تعالی شنیدم: کلمه لاالهالاالله وارد پناهگاه من شده و کسی که در پناهگاه من باشد از عذابم در امان است.» از آنجا که سلسله راویان این حدیث همگی امامان معصوم هستند، به حدیث «سلسلهالذهب» (زنجیره طلا ) معروف است.
۱
لعنت به جفا کردن شورای سقیفه
لعنت به خلافت ، به ولیعهد و خلیفه
لعنت به رژیمی که شده نوکر کفار
لعنت به خبیثی که شده حاکم جبار
لعنت به هجومی که دهد بوی خیانت
لعنت به دلاری که شده خرج جنایت
لعنت به تمام سلفی های سعودی
لعنت به شیوخ عرب پست یهودی
لعنت به نشستی که شود حاصل آن جنگ
لعنت به سران عرب خائن صد رنگ
لعنت به در و پیکر اسلام دروغین
لعنت به تو ای مفتی خارج شده از دین
لعنت به تز داعش و وهابی ملعون
لعنت به تب توطئه در لابی صهیون
لعنت به تو ای قاتل حجاج برائت
لعنت به تحجر ، خفقان ، ظلم و شقاوت
ای خصم علی سایه ی شرت بشود کم
هیهات اگر شیعه سرش را بکند خم
انصار خدا فاتح میدان جهادند
دل را به دل گل پسر فاطمه دادند
این طایفه از تیزی خنجر نهراسد
جز سرخی خون رنگ مطهر نشناسد
امروز اگر شیعه کمی تحت فشار است
فردا سر عدوان علی بر سر دار است
بمبی زدی و بر تن طفلی شرر افتاد
" با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد "
#وداع_محرم_و_صفر
من با لباس مشکی تان خو گرفته ام
از طینت پلید خودم رو گرفته ام
با قایق شکسته ی اشک دو دیده ام
بر ساحل عزای تو پهلو گرفته ام
بهر غبار روبی فرش عزایتان
در این دو ماه از مژه جارو گرفته ام
از صحن روضه های پر از عطر سیب تان
شکر خدا حسین کمی بو گرفته ام
هر سال مزد نوکریم آخر صفر
از دست های ضامن آهو گرفته ام
با کسب اجازه از بی بی دو عالم کوثر هستی ومادرسادات رخت عزای پسرش را نه از جان بلکه ازتن در می آوریم و میگوییم ای حسین(ع) داغ تو تا ابد در سینه ما خواهد ماند
تقبل الله اعمالکم واعظم الله اجورکم ان شاالله🏻🌹🍃
یکی ازرسم های قشنگ ماايرانيهااينه که:
وقتی میخوایم كسي روازعزا در بياریم
براش لباس نومیبریم...
خدايا....
بعداز2ماه عزاداری خالصانه
برای سیدالشهدا واهل بیتش،وبر خاندان پیامبرت....
برقامت امام عصر،مهدی فاطمه(ع)لباس فرج
وبرتن عزاداران،لباس تقواوایمان کامل بپوشان
وما را ازشیعیان راستین وجان برکف،واز منتظران امام زمان عج قرار ده
✨الهی آمین✨