♨️به بلندای قله ها 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام #عالی @quranekarim1398

#آیات_نور #حزب شصت و هشتم پیامهای آیه فوق ⇧⇩: 1- يارى خداوند از طريق احياى دين اوست. 2- امر به معروف و نهى از منكر، به قدرت نياز دارد. 3- پيروزى مؤمنان، زمينه‌ى بندگى و تعاون مالى و فرهنگى را فراهم مى‌كند و غفلت و غرور را از بين مى‌برد. 4- براى مؤمنان، تمام زمين يكسان است، آنان هر كجا كه توان دارند هدف مقدّس خود را پياده مى‌كنند. 5- همه‌ى قدرت‌ها را از خدا بدانيم. 6- اوّلين ثمره‌ى حكومت صالحان، نماز و زكات و امر به معروف و نهى از منكر است. 7- رابطه با خدا و دستگيرى از محرومان و آگاهى دادن به جامعه و جلوگيرى از مفاسد، از هم جدا نيست. 8- اقامه‌ى نماز و اداى زكات و امر به معروف و نهى از منكر از وظايف و كارهاى‌ قطعى مسئولان حكومت اسلامى است. «أَقامُوا» نه «يقيمون» 9- حاكمان مؤمن، هم در فكر ارتقاى روحى و رشد امور معنوى هستند و هم به دنبال رفاه و حل مشكلات اقتصادى و فقرزدايى و اصلاح جامعه. 10- جامعه‌اى تحت حمايت خداوند است كه اين چهار ارزش محورى را داشته باشد: نماز، زكات، امر به معروف و نهى از منكر. 11- امر و نهى شما، زمانى در جامعه موثّر است كه اوّل به وظايف فردى خود عمل كنيد. 12- اقامه‌ى نماز، به قدرت و امكانات نياز دارد. 13- زكات، همتاى ناگسستنى نماز است.(در 28 آيه‌ى قرآن، زكات در كنار نماز آمده است). 14- با انجام همه‌ى وظايف، باز هم به حسن عاقبت خود و نتيجه‌ى نهايى كارتان مطمئن نشويد و بر خداوند اميد و توكل داشته باشيد. 15- امكانات، بيش از چند روزى در دست شما نيست. #استاد_قرائتی ●➼‌┅═❧═┅┅───┄

💔 یا اباصالح المهدی عج... من این چشمی که رویت را نمی بیند نمی خواهم... که یعقوبی چو "یوسف" را نبیند کور باشد بهتر است... #سه_شنبه_های_مهدوی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج @quranekarim1398 ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀

#رمان_پلاک_سوخته 👇🏻👇🏻👇🏻

‍ ┄━•●❥ #پلاک_سوخته ❥●•━┄ #پارت_دوازدهم علامت سوال توی ذهنم در حیاط دانشگاه مشغول حرف زدن با بچه مثبت های دانشگاه بود، در دلم خندیدم. فرزام با آن تیپ و قیافه اش چطور رفیق فابریک بچه بسیجی ها شده! منتظر سمیرا بودم، کمی توی حیاط قدم زدم تا کلاسش تمام شود که یار صدایم کرد. بی انصافی بود دعوتش را اجابت نکنم، به حی علی الصلاه که رسید خود را جلوی درب مسجد دانشگاه دیدم. از قضا فرزام هم آنجا بود و در حال رساندن آستین پیراهن طوسی رنگش به مچ! لبخند تلخی روی لب هایم سبز شد، فرزام و نماز! تندی فکر پوچ شکل گرفته در ذهنم را پاک کردم، استغفرالله گویان در دلم چادر سفید را به سر انداختم و فارغ شدم از چه فرزام است و علامت سوال! سلام نماز را دادم، بلافاصله یکی از پشت روی شانه ام زد و گفت: «تقبل الله حاج خانوم!» _سمیرای بلا، کی اومدی؟ +همون موقع که حاج آقا فرزام با آقایون بسیجی قصد نماز کردند. _عه پس پشت سر من اومدی که... +بله! تا کلاس بعدی شروع شود نیم ساعتی را وقت داشتیم، توی محوطه دانشگاه قدم زدیم. به حلقه بچه های کلاس رسیدیم قدم های سمیرا آهسته تر شد، می خواست اخبار جدید روز را دریافت کند. صحبت از فرزام بود و عبادتش! یکی گفت: «این ریاکاره، تو ظاهر یه جوره تو باطن یه جور دیگه!» قادری با صدای ضمختش بلندتر از دیگران گفت: «اصلا معلوم نیست چیکاره اس!» "همگی معتقد بودند که ریگی به کفش فرزام است، اما کدام ریگ؟! مگر کم داشتیم شبیه فرزام در دنیا! شاید هم من در اشتباه بودم! " فال گوش ایستادنمان تمام شد، هر دو کمی درنگ کرده و راه افتادیم. . . . خسته و کوفته کوله ام را روی مبل پرت کردم، دکمه اول مانتو را باز کردم مادر جلوی رویم ظاهر شد، سلام! رسیدم به دکمه دوم، با دلخوری جوابم را داد: «علیک سلام! آخر کار خودتو کردی؟!» به دکمه سوم نرسیده سفره دلش باز شد: «آخه عزیز من چرا با زندگیت بازی می کنی؟ از مهبد بهتر کی رو می خوای پیدا کنی؟ چند ساله پات وایساده، حقش نیست اینجوری جوابش رو بدی!» دستانم شل شدند و دکمه های دیگر در صف به انتظار ماندند: «مقصر من نیستم، شما و خاله عاشق خیاطی شدین، یکی قیچی و اون یکی متر دستتون گرفتید، افتادید به جون پارچه بیچاره. بابا من از لباسی که تنم زار بزنه متنفرم! یه چیزی تنم بدوز که بهم میاد، جنس پارچه اش خوب باشه، نخ کش نشه با هر چی که دم دسته! خیاطی باش که بهت بگن دست مریزاد، کارت حرف نداره!» پیشبندش را با عصبانیت تمام باز کرد و روی مبل پرت کرد: «چشمم روشن! از وقتی دانشگاه رفتی حاضر جواب ترم شدی.» با خنده گفتم: «ربطش چی بود آخه مادر من! بده از حقم دفاع می کنم.» جوری که شکست خورده میدان باشد، روی مبل لم داد «با چه رویی به خاله ات زنگ بزنم بگم قرار منحله!» بحث تلخ را به بحث شیرین غذا تبدیل کردم: «ناهار چی داریم؟» از دست چشم غره هایش یک آن در امان نبودم، با همان لحن دلخوری گفت: فسنجون! بوسه ای روی گونه هایش کاشتم: آخ جون فسنجون! ┄━•●❥ ادامه دارد... #فاطمه_قاف #حق_الناس_پیگرد_الهی_دارد #انتشار_باذکرنام_نویسنده 🌸 @quranekarim1398 🌸

حافظ عزیز حفظ آیات ، تنها تکرار تکرار تکرار ، بعد تمرکز و بعد هم دقت است تا آیه را کامل حفظ نکردید به حفظ آیه بعد ‌نپردازید در کلمات آیه دقت کنید رمز بین کلمات را پیدا کنید برای ربط کلمات آیه ، رابطه ذهنی برقرار کنید هیچگاه حفظ را ناقص انجام ندهید به امید اینکه بعدها تثبیت میکنم بعد از حفظ روزانه تا موقع خواب در چندین فاصله زمانی تکرار کنید و حدالمقدور برای کسی بخوانید @quranekarim1398

مطالب زیبا برای رسیدن به آرامش دو کار را ترک کنیم 1⃣ دیگران را قضاوت نکنیم 👇 أَ لَيْسَ اَللّٰهُ بِأَحْكَمِ اَلْحٰاكِمِينَ (٨)تین 2⃣ نخواهیم که دائم مورد تایید دیگران باشیم👇 وَ يُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِمٰا لَمْ يَفْعَلُواْ 188 آل عمران ✨✨✨✨✨✨ @quranekarim1398

#فرزندداری بذارید بچه‌ها خاک بازی کنن! 🔸در خاک میکروبی وجود داره که شباهت زیادی به داروی ضدافسردگی داره؛ خاک بازی کودک سبب افزایش هورمون شادی در مغز، کاهش استرس و تقویت سیستم ایمنی بچه می‌شه. 🌸🌸🌸🌸🌸 @quranekarim1398

👤#با_حافظان_وحی: (۲) 🖼#عکس ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🌷 امیر سرلشگر خلبان #شهید_خسرو_عبدالکریمی (۱۳۳۲ - ۱۳۷۴) ⚘🛫📖خلبان جنگده F14 که هم معلم قرآن یود و هم قاری و هم #حافظ_قرآن 💥او پس از مجروحیت و اعزام به آلمان برای مداوا، پیشنهاد پناهندگی آمریکا و زندگی رؤیایی را در آن رد کرد ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ #حفظ_قرآن #طرح_تنویر۴ #سوره_های_سرخ #سبک_زندگی_قرآنی

✍...ن و القلم: 📚منابع : https://iqna.ir/fa/news/3689797 👆متن گفتگوی خبرگزاری ایکنا با سرکارخانم وجیهه باقرین، همسر امیر سرلشگر خلبان شهید خسرو عبدالکریمی ___________________ گزارش ایکنا( شعبه هرمزگان) درباره شهید 👇 https://khalijefars.iqna.ir/fa/news/3833295 ____________________________ و همچنین گزارش خبرگزاری تسنیم در این باره https://tn.ai/1651736

تبیین و تشریح دستور العمل های قرآنی بویژه نهضت حفظ قرآن کریم و دستور العمل طرح انگیزشی فعالان قرآن توسط رئیس مرکز قرآن، عترت و نماز اداره عقیدتی سیاسی نهاجا سرگرد سید محسن مصطفوی زاده در جمع هنرآموزان ف آ ه شهید خضرایی #اولین_ها #ارتش_قرآنی #ارتش_انقلابی #ارتش_فدای_ملت #ارتش_معنویت_محور