eitaa logo
زندگی بر مدار قرآن
9.6هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
473 ویدیو
56 فایل
اینجا به زندگی رنگ قرآن می‌دهیم 🕌دارالتفسیر حرم‌ مطهر امام رضا(ع) 📎فهرست عناوین کلی محتویات کانال https://eitaa.com/quranlive/4500 🎥پخش زنده https://rubika.ir/darotafsir اینستاگرام https://instagram.com/darotafsir ارتباط با ما: @AdminQuranlive
مشاهده در ایتا
دانلود
ج8خا2_99.6.26.mp3
5.14M
🎙صوت: ☑️موضوع: عرصه های تربیت فرزند(تربیت فطری) 👤مدرس: 🤚عذرخواهی بابت عدم کیفیت صوت این جلسه 🆔@quranlive
به نام خدا ➖➿➖➿➖➿➖➿➖➿➖➿➖➿ ◀️ 💬 جلسه: هشتم 🗓 تاریخ: ۹۹/۶/۲۶ ⏺ موضوع: عرصه‌های تربیت فرزند (تربیت فطری) ➖➿➖➿➖➿➖➿➖➿➖➿➖➿ ♦️ تربیت فطری: فطرت همان وجدان است. هر فرزندی که به دنیا می‌آید خداوند در وجودش فطرت را قرار داده است و این فطرت، یک فطرت توحیدی و خداگرایی است. ولی گاهی اوقات، زنگار می‌گیرد و باید این زنگارها زدوده شود؛ بنابراین باید از بدو تولد روی فطرت کودک کار کرد. ♦️ راهکارهای تربیت فطری: 1️⃣ مناجات و ارتباط با خدا: خواندن برخی دعاها مانند دعای کمیل، ابوحمزه و... برای جلای روح. 2️⃣ یادآوری قصه‌های انبیای الهی و بزرگان: قصه‌های قرآن برای بیدار کردن فطرت‌ها است؛ داستان نجات حضرت یونس (علیه‌السلام) از کام نهنگ، ماجرای نجات حضرت یوسف (علیه‌السلام) از زندان، قصه حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) و ... 3️⃣ بلاها: بلاهای دنیا، برای بیدار کردن فطرت است؛ کرونا، قحطی، زلزله و ... . خداوند فرموده: ما بلا بر شما وارد می‌کنیم تا به سمت ما بیایید. ♦️ تربیت عاطفی: انسان یک موجود عاطفی است. در بدو تولد، کودک علم ندارد، جسم او ضعیف است، ولی عاطفه‌اش فعال است. ♦️ راهکارهای تربیت عاطفی: 1️⃣ تکریم: انسان هم خودش را باید تکریم کند و هم دیگران را. نقطه مقابل تکریم آن است که انسان چه خودش و چه دیگران را تحقیر کند و پست بشمارد. 2️⃣ محبت: اگر برادران حضرت یوسف (علیه‌السلام) تصمیم بر قتل یوسف گرفتند برای این بود که می‌گفتند: یوسف نزد پدر ما محبوب‌تر از ما است، پس او را می‌کُشیم تا پدر به ما توجه کند. نسبت به همه محبت داشته باشیم؛ زیرا اگر به انسان محبت نشود رشد نمی‌کند. 3️⃣ توجه: در رشد عاطفی، رابطه انسان باید همیشه با دیگران عاطفی باشد. نحوه رابطه عاطفی خیلی مهم است؛ همچنانکه حضرت یعقوب (علیه‌السلام) فرزندانش را "دلبندم" خطاب می‌کند. تحقیر و مقایسه کردن نیز ممنوع است. ♦️ تربیت روحانی: یکی از ابعاد انسان روح است. برای رشد روحانی چه باید کرد؟ دعا، قرآن، نماز، عبادت‌ها، حرم و ... در بحث روح، تاثیرگذار است. امام رضا (علیه‌السلام) روزی ده جزء قرآن می‌خواندند، در حال قرآن خواندن می‌خوابیدند. 🔲 احساسات سه دسته هستند: 🔺 امید: انسان یا امیدوار است یا ناامید. انسان امیدوار رفتارهایش بسیار خوب است و به همین دلیل سعی می‌کنیم، همیشه امید بدهیم. امید کاذب داریم و امید صادق. امید کاذب وعده و وعید بی‌اساس است ولی امید واقعی دست خداوند است پس باید خودمان و فرزندانمان را به امید به خدا متصل کنیم. در قرآن هر جا انسان به بن‌بست می‌رسد خدا هست. امید خدا همراه با عمل است. 🔺 شادی: ما باید شاد باشیم و تولید شادی نماییم. شادی کاذب داریم که تخریب‌کننده است؛ مانند موسیقی، مواد و ... . شادی صادق داریم که شادی دینی است؛ مثلا بخشندگی و کمک به دیگران، تولید شادی می‌کند. هدایت شادی می‌آورد. هدایت یعنی انسان، کارش را درست انجام بدهد. 🔺 محبت: چند نکته را در محبت باید دقت کرد: الف‌. اعتدال در محبت داشته باشیم؛ اگر به کسی زیاد محبت شود لوس می‌شود، کم هم محبت شود عقده‌ای می‌شود. ب. عدالت در محبت داشته باشیم. اگر کسی چهار فرزند دارد، محبت او به همه مساوی باشد. ج. به چه کسی محبت کنیم؟ 🆔@quranlive
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖ ◀️ 💬 جلسه: سوم 🗓 تاریخ: ۹۹/۶/۳۰ ⏺ موضوع: دانش افزایی (قسمت اول) ➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖ 📕 حکمت ۱۴۷: ▫️قالَ كُمَيْلُ بْنُ زِيَادٍ أَخَذَ بِيَدِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ... : کمیل‌ بن‌ زیاد می‌گوید: امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) دست مرا گرفت و مرا به سمت بیرون شهر کوفه، برد. حضرت، آه پر دردی کشیدند و فرمودند: کمیل، بدان که قلبها مانند ظرفها هستند. بهترین قلبها ظرفی است که وسیع‌تر باشد. معلوم می‌شود که قلب باید ظرفیت داشته باشد مثل گشایش سینه که حضرت موسی (علیه‌السلام) از پروردگار خواست (رَبِّ اشرَح لِی صَدرِی). پس نگهدار و به خاطر بسپار چیزی را که من برای تو خواهم گفت: ▫️النَّاسُ ثَلاَثَهٌ فَعَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَي سَبِيلِ نَجَاهٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ ... : مردم سه دسته‌اند: دانشمند الهی و فقیه دین شناس، دانشجوی در مسیر رستگاری، نادان و فرومایه‌ای پست که پیرو هر بانگ زننده‌ای هستند و به هر طرفی گرایش پیدا می‌کنند (بادی به هر جهت). اینها از روشنایی دانش، نوری را دریافت نمی‌کنند و به هیچ پناهگاه استواری هم چنگ نمی‌زنند، صرفا به دلیل آنکه علم ندارند. 📝نکته ۱: امام (علیه‌السلام) در ظاهر به کمیل و در واقع به همه ما می‌فرمایند: یا عالم ربّانی باش و یا دانشجوی دنبال علم؛ در غیر این صورت چاره‌ای نداری که جزو دسته سوم باشی: بادی به هر جهت. 📝نکته ۲: منظور از عالم ربّانی کسی است که علمش الهی است یا در راه الهی استفاده می‌شود. 📝نکته ۳: حتی برخی با اینکه اهل علم هستند ولی بادی به هر جهت هم می‌باشند. ▫️يا كُمَيْلُ الْعِلْمُ خَيْرٌ مِنَ الْمَالِ ... : کمیل، علم از مال، بهتر است. علم، تو را و دین و باور و جایگاه تو را حفظ می‌کند؛ ولی تو باید مال را حفظ کنی. علم نیازی به نگهداری ندارد و خودش نگهدار توست؛ اما مال نیاز به نگهداری دارد. نفقه که می‌دهی، اموالت کم می‌شود؛ ولی علم رشد می‌کند و زیاد می‌شود با انفاق (همان روایت معروف: زَکَاهُ العِلمِ نَشرُهُ). و کسی که مال، او را ساخته و بزرگ کرده است، با زوال مال، از بین می‌رود. کمیل، بدان که معرفت و آشنایی نسبت به علم، تلاشی است که به آن پاداش تعلق می‌گیرد. ▫️بهِ يَكْسِبُ الإِْنْسَانُ الطَّاعَهَ فِي حَيَاتِهِ وَ جَمِيلَ الأُْحْدُوثَهِ بَعْدَ وَفَاتِهِ: انسان در زمان حیات خودش به واسطه این علم، خدا را اطاعت می‌کند و بعد از اینکه از دنیا می‌رود نام نیک از خودش به جای می‌گذارد. علم، فرمانده است و حکم می‌کند و دستور می‌دهد؛ ولی مال محکوم است است و باید فرمانبردار باشد. منظور امام این است که: مال با اینکه بد نیست؛ اما در مقابل علم، اصلا به حساب نمی‌آید و اصلا نمی‌شود آن را با علم مقایسه کرد. ▫️يا كُمَيْلُ هَلَكَ خُزَّانُ الأَْمْوَالِ وَ هُمْ أَحْيَاءٌ وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ ...: کمیل، ثروت‌اندوزان هلاک شدند و نامی از آنها نیست حتی اگر در بین مردم زندگی هم می‌کنند هلاک شدند؛ ولی دانشمندان، تا دنیا برقرار است باقی‌اند و هستند. از دنیا هم رفته باشند، نامشان بر سر زبان‌ها است. درست است که جسم‌شان مفقود است و خودشان از دنیا رفته‌ اند؛ ولی آثار آنها در دلهای مردم است. ▫️ها إِنَّ هَاهُنَا لَعِلْماً جَمّاً وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَي صَدْرِهِ ... : حضرت، اشاره به سینه مبارک‌شان کرده و فرمودند: کمیل، بدان در اینجا علم فراوانی وجود دارد. کاش کسانی را پیدا می‌کردم تا علمی را که در سینه دارم، حمل می‌کردند. منظور ائمه (علیهم‌السلام) نیستند؛ بلکه منظور، افرادی غیر از ائمه هستند که ظرفیت درک این علم را داشته باشند. ▫️بلَي أَصَبْتُ لَقِناً غَيْرَ مَأْمُونٍ عَلَيْهِ ... : چرا من کسانی را پیدا کردند که این علوم را می‌خواستند، تیزهوش و با استعداد بودند؛ اما قابل اعتماد نبودند چون علم دین را برای دنیا می‌خواستند. افرادی بودند که دین را وسیله کسب دنیا قرار داده بودند. با تکیه بر نعمت‌های خدا بر بندگان او و با برهان‌های الهی به اولیای الهی فخر می‌فروختند. هدف‌شان مقدس نبود. پس معلوم می‌شود انسان از علم مقدس هم می‌تواند سوءاستفاده کند. یا عدّه دیگری را یافتم که مطیع و تسلیم حاملان حق بودند؛ اما بصیرت لازم را در شناخت حقیقت نداشتند. اینها اولین شبهه‌ای که به دلشان می‌افتد، نظرشان تغییر می‌کند. ▫️ألاَ لاَ ذَا وَ لاَ ذَاكَ ... : پس ای کمیل، آگاه باش که نه دسته اول و نه دسته دوم، اهلیت علم مرا ندارند. ╭┅┅┅┅❀🍃🖤🍃❀┅┅┅┅╮ 🆔 @quranlive ╰┅┅┅┅❀🍃🖤🍃❀┅┅┅┅╯
به نام خدا ➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖ ◀️ 💬 جلسه: سوم 🗓 تاریخ: ۹۹/۶/۳۰ ⏺ موضوع: دانش افزایی (قسمت دوم) ➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖➰➖ 📕 حکمت ۳۶۶: الْعِلْمُ مَقْرُونٌ بِالْعَمَلِ فَمَنْ عَلِمَ عَمِلَ ... : علم و عمل در کنار هم و با هم هستند. پس کسی که دانست، باید عمل کند؛ چون علم ندا می‌دهد و عمل را می‌خواند، پس اگر اجابت کرد که علم می‌ماند و اگر اجابت نکرد، می‌رود. کنایه از اینکه اهل علم باید اهل عمل هم باشند. 📝نکته ۱: منظور از علم فقط علماء، فقها و پزشکان و ... نیستند. اهل علم یعنی کسانی که به علمی رسیده‌اند. 📝نکته ۲: در روایات داریم که هفتاد گناه جاهل بخشیده می‌شود قبل از اینکه یک گناه عالم بخشیده شود، این روایات فقط مخصوص فقها و علماء نیست؛ بلکه شامل کسانی که به طور عموم می‌دانند، هم می‌شود. 📝نکته ۳: آیت‌الله بروجردی می‌فرمودند: من روایات بسیاری را درباره فضیلت و جایگاه علم و عالم مطالعه کرده‌ام و تمام فضیلت‌ها درباره علمی است که همراه عمل باشد، وگرنه علمی که اثربخشی برای خود فرد یا دیگران نداشته باشد، فضیلتی ندارد. 📝نکته ۴: علم را حتی شده از چین، یا از انسان منافق یا ... باید فراگرفت. باید دید "چه می‌گوید" نه اینکه "که می‌گوید". 📚 تکلیف: این جمله امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را کامل کرده و ترجمه آن را بنویسید: "سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي ..." ╭┅┅┅┅❀🍃🖤🍃❀┅┅┅┅╮ 🆔 @quranlive ╰┅┅┅┅❀🍃🖤🍃❀┅┅┅┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوره حجرات ایات13تا181.mp3
17.52M
🎙صوت: ☑️موضوع: سوره مبارکه حجرات آیات 13 تا 18 👤مدرس: 🆔@quranlive
به نام خدا 〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖ ◀️ 💬 جلسه: بیستم 🗓 تاریخ: ۹۹/۶/۳۱ ⏺ موضوع: سوره مبارکه حجرات (قسمت ۱) 〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖ ✅ مجموعه سوم سوره مبارکه حجرات، آیات ۱۳ تا ۱۸ را در بر می‌گیرد. در سوره حجرات، چهار بار "یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا" داریم و یک بار "یَا اَیُّهَا الَّنَّاس"؛ خطاب به همه مردم قبل از اینکه راه ایمان را انتخاب کنند و مومنین شوند. 🔷 آیه ۱۳: 🔹️يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَىٰ ... : خدا به همه مردم خطاب می‌کند که: ای مردم، ما شما را از یک جنس مذکر و مونث خلق کردیم، که می‌تواند آدم و حوا باشد؛ یعنی ای مردم، همه شما فرزندان یک مرد و زن هستید. و می‌تواند اشاره به نظام زوجیت در این عالم داشته باشد؛ یعنی ما همه شما را از ازدواج بین مرد و زن آفریدیم. که نظر اول بهتر است. بعد می‌فرماید: 🔹️و جَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ... : ما شما را شعبه، شعبه و قبیله، قبیله قرار دادیم. برخی از شما در یک کشور، در یک شهر، در یک محله، در یک خانواده هستید. این شعبه شعبه قرار دادن، برای این نبود که بعضی از شما برتر از دیگران هستید؛ بلکه برای این بود که شما همدیگر را بشناسید و بتوانید تفاوت‌های میان همدیگر را تشخیص بدهید. برای این نبود که به نژادپرستی روی بیاورید. برای این نبود که به قبیله، نژاد، ملیت و نسب خودتان افتخار کنید. و بدانید که قطعا ارزشمندترین شما نزد خدا با تقوا ترین شماست. یعنی شعبه و قبیله و رنگ پوست و زبان و ... نشان برتری نزد خدا نیست. بله، شاید شما انسانها این موارد را نشان برتری خود بدانید؛ ولی این تفاوت‌ها نشانه شرافت شما نیست؛ بلکه برای شناخت شما است. 💠ارتباط با آیات قبل: در آیات قبلی، وجه اشتراک آن شش ویژگی (مسخره کردن، عیب‌جویی کردن، بد دهانی، سوء ظن، تجسس و غیبت) این بود که یک نفر، خود را از دیگران برتر می‌داند. این روحیه خود برتربینی مقدمه بسیاری از گناهان است پس برای مقابله با این روحیه، انسان باید توجه کند که خداوند فرموده: ما همه شما را از یک مرد و زن آفریدیم. پدر و مادر همه شما یکی است و نسل همه شما به یک چیز برمی‌گردد. پس دلیلی ندارد که به خاطر تمایزهای غیر اکتسابی که خدا در شما قرار داده است، نسبت به دیگران احساس خود برتر بینی داشته باشید. 🔹️إنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ: از آنجا که مشخص نیست چه کسی برتر است، انسان برای اینکه به خدا اثبات کند، باید هر چه بیشتر، تقوا را رعایت کند. ❓تقوا چیست؟ تقوا همان روحیه‌ای است که انسان را از گناهان دور می‌کند و او را در برابر قوانین خدا حساس می‌کند. 🔹️إنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ: خدای متعال نسبت به رفتار و نیات شما عالم است و او می‌فهمد که درجه تقوای هر کس چقدر است. پس نیازی نیست، شما برای خودتان یا دیگران، درجه تقوا را مشخص کنید. فقط خدا می‌داند که هر کسی تقوایش در چه حد است و شرافتش نزد خدا به چه شکلی است. ما باید تلاش کنیم و وظیفه خودمان را انجام دهیم که همان بندگی است و وظیفه ارزیابی تقوای خودمان و دیگران را نداریم. 📝 نکته: جمله "يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم" مقدمه‌ای است برای جمله "اِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ"؛ و ادامه آن هم تاکیدی است بر اینکه شما اگر می‌خواهید انگیزه پیدا کنید به رعایت تقوا، بدانید که خدا کاملا به حال شما آگاه است. این جمله، از جملات کلیدی قرآن است و برای پاسخ به شبهات به ما کمک می‌کند. ملاک‌ ارزشمندی انسانها، ثروت‌ها، قدرت‌ها، موقعیت‌ها و ... نیست؛ بلکه، ملاک ارزشمندی تقوا است. اگر ثروت و قدرت انسان در مسیر خدا بود، خوب است و اگر نبود ارزشی ندارد. اگر کسی تقوا داشته باشد، جای نگرانی ندارد؛ اما مشکل انسانها این است که به ارزشمندی از نگاه خدا توجه نمی‌کنند، از نگاه بندگان خدا توجه می‌کنند؛ بندگانی که همه جغرافیای فکر و ذهن‌شان به دنبال دنیا و منافع دنیوی است وگرنه از نگاه انسانهای ارزشمند، قطعا تقوا نشانه ارزش انسان است. ╭┅┅┅┅❀🍃🖤🍃❀┅┅┅┅╮ 🆔 @quranlive ╰┅┅┅┅❀🍃🖤🍃❀┅┅┅┅╯
به نام خدا 〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖ ◀️ 💬 جلسه: بیستم 🗓 تاریخ: ۹۹/۶/۳۱ ⏺ موضوع: سوره مبارکه حجرات (قسمت ۲) 〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖ 🔷️ آیه ۱۴: 🔹️قالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَ لَٰكِن ...: عده‌ای از اعراب، بدون معرفت و با این تصور که با گفتن شهادتین، ایمان آوردند، چنین گفتند. ای پیامبر در پاسخ به این ادعای آنان دو مطلب بگو: ۱. مطلب اول آیه ۱۴ و ۱۵ است (قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا ...)؛ ۲. مطلب دوم آیه ۱۶ اُم است که آن هم با (قُل) شروع می‌شود. این دو مطلب پاسخ اعرابی است که بدون معرفت و بدون شناخت حقیقت ایمان، فقط لقلقه زبان‌شان است که ما ایمان آوردیم و در عمل، آنچه باید عمل کنند را نمی‌کنند. اولین پاسخ این است که: در همین ابتدا آنها را توجه می‌دهد که ایمانتان، ایمان واقعی نیست؛ پس این ادعا را نکنید. شما ایمان نیاوردید. بگویید ما اسلام آوردیم؛ زیرا ایمان هنوز در قلب شما وارد نشده است. شاید شما با گفتن شهادتین، داخل در ایمان شده‌اید ولی آیا ایمان هم در شما داخل شده است؟! پس فکر نکنید ایمان آوردن فقط لقلقه زبان است. ❓ایمان چیست؟ ایمان همان باورهای قلبی ما است که نشانه این باورهای قلبی در رفتار ما می‌شود عمل صالح. لذا "آمنوا" و "عملوا الصالحات" که کنار هم می‌آید، برای همین است که خدا بفرماید عمل صالح برخاسته از ایمان است و نتیجه ایمان، می‌شود عمل صالح. ادامه آیات به این سوال پاسخ می‌دهد که: ❓چه کنیم تا ایمان در قلب ما داخل شود؟ پاسخ این است که از خدا و رسول اطاعت کنید. با اطاعت، ایمان در قلب شما وارد می‌شود. اطاعت هم یعنی تبعیت عاشقانه و تسلیم محض بودن. در اثر اطاعت: - اولا، "لَا يَلِتْكُم مِّنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا" سوء سابقه باعث نمی‌شود که اجر و پاداش شما در نظر گرفته نشود؛ زیرا خداوند بخشنده است و دنبال بنده گنهکاری است که به سمت او رو کند. پس راه داخل شدن ایمان در قلب اطاعت از خدا و رسول است و بعد پاداش‌های آن را بیان می‌کند که این هم انگیزه‌ای است برای اعرابی که فکر می‌کردند ایمان فقط به حرف است که می‌فرماید اگر ایمان عملی داشته باشی، خداوند متعال چگونه پاداش تو را خواهد داد. - ثانیا، در ادامه، می‌فرماید اگر می‌خواهی ایمان داشته باشی، باید ایمان خود را خالص کنی. مومن واقعی این است: 🔷️آیه ۱۵: 🔹️إنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ ... : اگر خواستی مومن باشی، باید خودت را آماده کنی و اطاعت را توضیح می‌دهد. "إِنَّمَا" ادات حصر است؛ یعنی مومنین فقط اینها هستند. کسانی که: اولا: "آمَنُوا"، هم به خدا و هم به رسولش ایمان دارند. اعتقادات قوی دارند و در باورهای خود محکم هستند. ثانیا: "لَمْ يَرْتَابُوا"، ذره‌ای در ایمان خود شک نمی‌کنند. شک با "رَیب" فرق می‌کند: شک در حیطه ذهن انسان است و ریب در حیطه قلب. چون محل ایمان، قلب است با "ریب" به هم می‌ریزد. ثالثا، "جَاهَدُوا"، ثمره ایمان واقعی باید در عمل باشد. انسان مومن وقتی برای خدا کار می‌کند، جهاد می‌کند؛ یعنی تلاش حداکثری خستگی‌ناپذیر داشته باشد آن هم با تمام هستی (بِاَموَالِهِم وَ اَنفُسِهِم)، و همه در راه خدا. اینان راستگویانند که می‌توانند به معنای واقعی ادعای ایمان کنند. در اینجا دومین پاسخی که به اعراب داد این بود که مومنین واقعی را معرفی کرد. 🔷 آیه ۱۶: 🔹️قلْ أَتُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ... : بر فرض که شما ایمان هم دارید، خود این مساله که نزد پیامبر خدا می‌آیید و می‌گویید ایمان آوردیم محل اشکال است. آیا می‌خواهید به خدا از ایمان‌تان خبر بدهید؛ در حالیکه خدا خودش خبر دارد که شما چه کاره هستید. شما به جای اینکه به خدا خبر دهید که ایمان دارید، به فکر انجام وظیفه خود باشید. خدای متعال هم آنچه در آسمانها و زمین است را می‌داند و هم به هر چیزی در این عالم آگاهی کامل دارد؛ آنچه که عمل می‌کنید و آن اختلافی که در رفتار و گفتار شما وجود دارد، همه را می‌داند. این آیات می‌خواهد به ما بگوید که آنچه مهم است خداست که بداند ایمان ما چقدر است و در پیشگاه خدا هم که نمی‌شود تظاهر به ایمان کرد؛ چرا که او از همه چیز، خبر دارد. ╭┅┅┅┅❀🍃🖤🍃❀┅┅┅┅╮ 🆔 @quranlive ╰┅┅┅┅❀🍃🖤🍃❀┅┅┅┅╯
به نام خدا 〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖ ◀️ 💬 جلسه: بیستم 🗓 تاریخ: ۹۹/۶/۳۱ ⏺ موضوع: سوره مبارکه حجرات (قسمت ۳) 〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖ 🔷️ آیه ۱۷: 🔹️يمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُل لَّا تَمُنُّوا ... : در ادامه خدا به پیامبرش خطاب می‌کند که: ای پیامبر، آنها بر تو منت می‌گذارند که اسلام آورده‌اند. در پاسخ به این منت، به آنها بگو: اولا، به خاطر اسلام آوردنتان بر من منت نگذارید. یک سوی این ماجرا شمایید، سوی دیگرش خداست. بنده فقط پیغام‌آور خدا هستم و شما بر من منتی ندارید. ثانیا، اسلام شما قرار است نفعش به خود شما برسد نه به خدا. اگر همه انسانها هم کافر بشوند، بر دامن کبریایی او گردی ننشیند. بعد هم، کسی که باید منت بگذارد، خداست که به شما لطف کرده و توفیق داده تا ایمان داشته باشید. اگر راستگو باشید، باید از خدا تشکر کنید که شما را هدایت کرده است و این اسلام آوردن و هدایت را باید منت خدا بر خودتان بدانید. در پایان این آیات هم برای تثبیت مطالب قبلی و تاکید بر اینکه خداوند علم کامل دارد بر مومنان و ادعاهای حقیقی و غیر حقیقی آنان، می‌فرماید: 🔷 آیه ۱۸: 🔹️إنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ... : خدای متعال پنهان آسمانها و زمین را می‌داند و به آنچه شما می‌کنید کاملا آگاه است. بصیر یعنی آگاهی به عمل و نیت عمل. در این آیات پایانی سوره حجرات، گویا خدا می‌خواهد در پاسخ به مدعیان ایمان به همه ما تذکر بدهد که ایمان واقعی و اسلام حقیقی چیست و تاکید می‌کند بر اینکه اگر شما هدایت شدید، منت خدا بر شماست نه منت شما بر خدا. ♻️ جمع‌بندی سوره مبارکه حجرات: در آیات ابتدایی سوره، صحبت از رعایت ادب در برابر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در رفتار و گفتار بود. در سیاق دوم، صحبت از توجه به انسجام میان مومنین بود. بخش سوم هم توصیف ایمان و اسلام حقیقی و تاکید بر منت خدا بر آنها به جهت هدایت‌شان. 📚 تکلیف: سوره مبارکه حجرات را از ابتدا تا انتها بررسی کنید و بفرمایید که این سوره، در مجموع به چه موضوعی تاکید می‌کند و سیر آیات سوره و نقطه اشتراکات سیاق‌ها چگونه است؟ (در ۲ سطر یا بیشتر) ╭┅┅┅┅❀🍃🖤🍃❀┅┅┅┅╮ 🆔 @quranlive ╰┅┅┅┅❀🍃🖤🍃❀┅┅┅┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ج10صحیفه-99،7،01.mp3
7.15M
🎙صوت: ☑️موضوع:دعای هشتم صحیفه سجادیه 👤مدرس: 🆔@quranlive
به نام خدا ➗➖➗➖➗➖➗➗➖➗➖➗➖➗ ◀️ 💬 جلسه: دهم 🗓 تاریخ: ۹۹/۷/۱ ⏺ موضوع: دعای هشتم صحیفه سجادیه ➗➖➗➖➗➖➗➗➖➗➖➗➖➗ ♻️ صفت‌های سه‌گانه‌ای که در جلسات قبل مطرح شد، در واقع اُمّهات و اصول رذایل اخلاقی هستند که بسیاری از صفات زشت، ریشه در این سه صفت دارد: حرص، غضب، حسد. امام (علیه‌السلام) در ادامه چند ویژگی‌‌ را مطرح می‌کنند که بنا بر قول شارحان صحیفه، در واقع درمان و جبران سه صفت قبل می‌باشد: صبر، قناعت، خوی خوش. ✴️ چهارمین صفت ناپسندی که امام سجاد (علیه‌السلام) در این دعا از آن به خدا پناه می‌برند، ضعف صبر است: "ضَعْفِ الصَّبْرِ". 🔴 معنای ضعف: در ادبیات عربی دو کلمه را داریم: "ضَعْفِ" به فتح ضاد و "ضُعْفِ" به ضم ضاد. زمانی‌که عرب "ضَعْفِ" را به کار می‌برد به معنای سستی در عقل و روح و روان است. اما "ضُعْفِ" به معنای ناتوانی و سستی در جسم است. در این دعا، امام سجاد (علیه‌السلام) کلمه ضَعْفِ" را به کار برده‌اند که به معنای سستی در روح و روان است. 🔴 معنای صبر: 🌐 معنای لغوی: در لغت، کلمه "صَبر" به معنای حبس و مهار کردن است. وقتی حیوانی را مهار کرده و نگه می‌دارند تا از چریدن و علف خوردن او جلوگیری کنند عرب می‌گوید: صَبَرتُ الدَّابَّه: من این حیوان حبس کرده و نگه می‌دارم و به او اجازه چریدن نمی‌دهم. 🔰 تعبیر دیگری که معنای صبر از آن فهمیده می‌شود، زمانی که امام سجاد (علیه‌السلام) در مجلس اموی خود را معرفی می‌کنند، چنین می‌فرمایند: اَنَا اِبنُ مَن قُتِلَ صَبراً؛ من فرزند آقایی هستم که او را به "قتل صبر" کشتند. ❓قتل صبر، چه نوع قتلی است؟ می‌گویند یکی از رفتارهای زشت عرب جاهلی این بود که از سر تفریح، حیوانی را به بند می‌کشیدند و هدف تیر قرار می‌دادند، به شکل زشتی آن حیوان را در وسط قرار داده، ضرباتی می‌زدند و می‌کشتند. 🌐 معنای اصطلاحی: اما در اصطلاح اخلاقی، صبر را اینگونه معنا می‌کنند: صبر، مهارتی در وجود انسان است، یک ملکه و توانمندی. بر خلاف آنچه ما تصور می‌کنیم که صبر یک صفت اخلاقی است، اصلا صبر، یک توانمندی است؛ مهارتی در وجود انسان که او می‌تواند به وسیله آن سرکشی‌ها، زیاده‌خواهی‌ها و جست و خیزهای نفس خود را مهار کند. 🌐 معنای عرفی: در رفتارهای عملی جامعه، صبر را به "نشستن" معنا می‌کنند: بنشینم و صبر پیشه گیرم. یعنی صبر مفهومی است که از آن یک برداشت انفعال‌گونه می‌شود، در حالیکه صبری که قرآن معرفی می‌کند، انفعال نیست؛ حرکت و پویایی است ♦️عبارات زیبای قران درباره صابران 🔅 إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ (زمر، ۱۰): صابران اجر بی‌پایان خدا را به طور کامل دریافت می‌کنند. 🔅 أُولَٰئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا (قصص، ۵۴): صابران، به دلیل صبر و شکیبایی که دارند دو مرتبه پاداش دریافت می‌کنند. 🔅 أُولَٰئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا (فرقان، ۷۵): در پاداش عبادالرحمن می‌فرماید: آنان به پاداش رفیعی می‌رسند به خاطر صبرشان. 🔅 وَ اصْبِرْ وَ مَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ (نحل، ۱۲۷): به پیامبرش دستور می‌فرماید که صبر کن و صبر تو نباید باشد مگر به خدا. 🔅 وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ (مدثر، ۷): برای پروردگارت صبر و شکیبایی کن. 🔅 وَ اصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ (لقمان، ۱۷): ای پیامبر، به خاطر آنچه از دشمنانت می‌رسد صبر کن که این شکیبایی قطعا از کارهای لازم و قعطی است. حوزه های مختلف صبر علمای اخلاق، صبر را "اُمُّ المحاسن" می‌دانند؛ یعنی تمام صفات اخلاقی به نوعی به صبر برمی‌گردد. 💢 صبر و عفت: مثلا یکی از صفات اخلاقی عفت است که به صبر برمی‌گردد. عفیف به کسی می‌گویند که نفسش را در مقابل شهوات نفسانی مهار می‌کند. مانند صبر عفیفانه حضرت یوسف (علیه‌السلام) در مقابل زلیخا ... . 💢 صبر و حرص: اینکه در مسائل اقتصادی، انسان وجود خود را در برابر حرص نگه دارد که به صبر برمی‌گردد که انسان با صبوری کردن در قبال دنیا شرف و دین خود را نفروشد. 💢 صبر و شجاعت: شجاعت در برابر دشمن جلوه‌ای از صبر در میدان نبرد و در مواجهه با دشمن است. ♦️پایان صبر: صبر، خودش سختی‌هایی دارد؛ اما میوه صبر شیرینی است و پایان صبر همیشه پیروزی است. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند: لاَ يَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَ إِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ (نهج البلاغه، حکمت ۱۵۳)؛ اگرچه روزگار برای انسان سخت می‌گذرد؛ اما پایان کار برای کسانی که بر سختی‌های روزگار صبر می‌کنند ظفر و پیروزی است. خداوند هم می‌فرماید: وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ (بقره، ۱۵۵) ای پیامبر، به صابرین بشارت بده که پایان کار، پایان شیرینی است و پیروزی است. ادامه دارد ... ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ 🆔@quranlive
✴️ پنجمین صفت ناپسندی که حضرت از آن به خدا پناه می‌برند، کمی قناعت است: "قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ". 🔴 معنای قِلَّةِ: "قِلَّةِ" به معنی اندک بودن و گاهی به معنای فقدان و نبودن است. خدایا به تو پناه می‌برم از کمی، از نبودن یا از اندک بودن قناعت. 🔴 معنای قناعت: قناعت را در لغت، رضایت معنا می‌کنند؛ اما در اصطلاح علم اخلاق می‌گویند، قناعت: الاِکتِفَاءُ بِقَدرِ الحَاجَهِ و الضَرُورَه؛ اینکه انسان به مقدار نیاز و ضرورت اکتفا کند. الاِستِغنَاءُ بِالمُوجوُد؛ به مقدار موجود، نیاز خود را برطرف کند و به قدر حاجت و ضرورت خود رضایت بدهد. قناعت یکی از صفات بسیار مهم در وجود انسان است و اگر بخواهیم به معنای امروز جامعه معنا کنیم، می‌گویند: احساس خشنودی، شادمانی و لذت درونی از داشته‌هایی که ما نقشی در وجود آنها نداشتیم؛ مثلا صورت ظاهری خودمان: القَانِعُ بِمَا رَزَقَهُ اللهُ؛ انسان قانع باشد به آنچه خدا روزی‌اش کرده است. قناعت در روایات 💎 آمده است که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) از جبرئیل پرسیدند: مَا تَفسِیرُ القَنَاعَه؛ تفسیر قناعت چیست: جبرئیل پاسخ داد: یقنع بما یصیب من الدنیا یقنع بالقلیل و یشکر الیسیر؛ انسان قانع کسی است که به آنچه از دنیا به او رسیده اگر چه کم باشد، قانع باشد و اندکِ خدا را شکرگزار باشد. اکثر مردم، قناعت را نشستن و تنبلی معنا می‌کنند.؛ یعنی چیزی را که دارم به آن بسنده کنم و کوشش نکنم تا چیزی را افزایش بدهم. در حالیکه قناعت نباید مانع رشد انسان شود. 💎 امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند: مِن شَرَفِ الهِمَّه لُزُومُ القَنَاعَه؛ یکی از نشانه‌های شرافت و همت بلند، پای‌بندی به قناعت است؛ یعنی در عین اینکه، انسان حریص نیست و از نعمت‌هایی که خدا به او داده خشنود است، تنبل هم نیست و تلاش می‌کند. انسان قانع به روزی‌های خدا اکتفا می‌کند؛ اما استعدادهای خودش را هم شکوفا می‌کند. سعی می‌کند حرکت کند؛ اما یک شادی و رضایت‌مندی درونی هم در داشته‌های خودش دارد. 💎 امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند: القَنَاعَهُ مَالُ لاَیَنفَدُ؛ قناعت، ثروتی است که هیچگاه از بین نمی‌رود. 💎 در تعبیر دیگر، پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: القَنَاعَهُ مُلکُ لاَ یَزُولُ؛ قناعت سلطنتی است که هیچگاه، زوال نمی‌پذیرد. یا: القَنَاعَهُ کَنزُ لاَ یَفنَی؛ قناعت، گنجی است که تمام نمی‌شود. یکی از اسباب رسیدن به آرامش، همین قناعت است که انسان شادمانی درونی داشته باشد، نه اینکه دائم معترض، پریشان و غمگین باشد. انسانهایی که به قسمت و تقدیر الهی راضی‌اند آرامش درونی دارند. 💎 امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند: مَن اقتَصَرَ عَلَی بُلغَهِ الکَفَاف... ؛ اگر کسی به روزی کفاف الهی بسنده کند، در مسیر آرامش قدم برداشته و در سایه امن و راحت الهی جای گرفته است. پس راه رسیدن به آرامش، اکتفا به روزی‌های الهی است و اینکه انسان به آنچه خدا برای او قرار داده خرسند و خشنود باشد. آفات قناعت: 🔆 حرص: یک آفت مهمی که قناعت را خراب می‌کند و آن را در وجود انسان از بین می‌برد، حرص است. لذا در روایات فرموده‌اند: از حرص اننقام بگیرید با قناعت، آنچنانکه از دشمن‌تان انتقام می‌گیرید با قصاص. 🔆 نیازهای کاذب: بیشتر چیزی که قناعت را از بین می‌برد، خواسته‌های غیر ضروری ما است. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) یکی از اوصافی که برای اهل تقوا می‌فرمایند این است: حَاجَاتُهُم خَفِیفَه؛ متقین، نیازهای‌شان اندک است. (نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳) خداوند هم خطاب به پیامبرش می‌فرماید: و َلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا (طه، ۱۳۱)؛ به آنچه ما عده‌ای از مردم را بهره‌مند کردیم، چشم خودت را فقط به زرق و برق زندگی دیگران ندوز. ✴️ ششمین صفت ناپسندی هم که حضرت از آن به خدا پناه می‌برند، درشت‌خویی است: "شَكَاسَةِ الْخُلْقِ". 🔴 معنای واژگان: "شَكَاسَةِ" به معنای درشتی و سختی است. "الْخُلُقِ" هم جمع "خُلق" است و در جلسه اول توضیح داده شد. توضیحات این عبارت، ان شاءالله در جلسه آینده تقدیم خواهد شد ... . 📚 تکلیف: در روایات، سه حوزه برای صبر گفته شده است. این سه نوع صبر را با توضیح آن بنویسید. ╭┅┅┅┅❀🍃🖤🍃❀┅┅┅┅╮ 🆔 @quranlive ╰┅┅┅┅❀🍃🖤🍃❀┅┅┅┅╯