eitaa logo
مؤسسهٔ قرآن و عترت علی بن موسی الرضا(ع)
2.8هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
162 فایل
تهران- خیابان ایران- شهید مهدوی پور- ۱۲۱ ☎️تلفن تماس: ۳۳۵۴۵۸۵۹ -۳۳۵۴۵۸۶۰ ویژه خواهران 📆شنبه تا چهارشنبه ۸ تا ۱۲ ↙️ کلاسهای اموزشی: @N_1311 ↙️ ادمین کانال: @yazahra1442 ↙️ واحد ازدواج: @aleyasin46 ↙️ کتابخانه شهید پورمحمدی: @RAZ110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 دعای اهل وصال و اهل فراق 🔸شرح فراز پانزدهم 🌺 اِلهی اَنا عَبْدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَیْکَ مِمّا کُنتُ اُو اُجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیائی مِنْ نَظَرِکَ وَاَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ اِذِ الْعَفْوَ نَعْتٌ لِکَرَمِک 🔸نکته اول این فراز « » است که در لغت به مفهوم شرمساری و خجالت است که در مقابل آن «وقاحت» و بی‌شرمی قرار دارد. ولی در اصطلاح عبارت است از باز داشتن نفس از مرتکب شدن محرّمات شرعی و همچنین زشتی و قبح های عقلی و عرفی، برای اینکه مورد نکوهش قرار نگیرد. 🔻علامه مجلسی در تعریف حیا می‌گوید نوعی انفعال و انقباض نفسانی است که موجب خودداری از انجام امور ناپسند در انسان می‌گردد و منشأ آن ترس از سرزنش دیگران است. 🔸نکته دوم این فراز این است که دارای سه رکن اصلی است: رکن 1⃣: فاعل (انجام دهنده کار) است، رکن 2⃣: ناظر بر فعل شخص است که مقام و منزلتش در چشم فاعل بزرگ و شایسته احترام باشد رکن 3⃣: برای تحقق حیا، فعل ناپسند و زشت است، نکته قابل توجه این است جوهره و حقیقت حیا باز دارندگی از ارتکاب اعمال زشت است که نتیجه این باز دارندگی از انجام عمل زشت انجام اعمال نیک خواهد بود، چرا که وقتی شخص به دنبال انجام مقبحات و اعمال زشت و ناپسند شرعی و عرفی و عقلی نرود بطور طبیعی به سمت انجام اعمال پسندیده سوق پیدا می کند. 🔸نکته سوم؛ حیاء سه صورت دارد؛ 1⃣ «أَلحَیاءُ مِنَ اللهِ تعالی: یعنی از خدا خجالت کشیدن» 2⃣ حیا از خلق؛ «أَلحَیاءُ مِنَ الخَلق» یعنی: از مردم خجالت کشیدن» 3⃣ حیا از خود؛ «أَلحَیاءُ مِنَ النَّفس» یعنی: لااقل از خود خجالت کشیدن 🔻 «حیا مِن الله» (خجالت کشیدن از خدا) تعبیر به « » می‌شود. در قرآن کریم می‌فرماید: «یَابَنىِ ءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکمُ ْ لِبَاسًا یُوَارِى سَوْءَاتِکُمْ وَ رِیشًا وَ لِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِکَ خَیرْ ذَلِکَ مِنْ ءَایَاتِ الله...» ای فرزندان آدم! لباسی برای شما خلق کردیم که شما را می‌پوشاند و مایه‌ی زینت شماست. امّا لباس پرهیزکاری بهتر است. اینها (همه) از آیات خداست تا متذکّر نعمتهای او شوند. 🔺 یک امر درونی و مربوط به روح است. پوششی برای روح است که در این آیه از آن تعبیر به لباس می‌ کند از همین رو امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: «أَحسَنُ مَلابِسِ الدُّنیا أَلحَیاء: بهترین لباس‌های دنیا، حیا است» 👆 در این روایت پوشش بودن حیا به صورت روشن و شفاف بیان شده است. 🔺 پرده‌ای برای روح به شمار می‌رود. بنابراین حیا به این معنا است که آدمی پیوسته خدا را ناظر عمل و رفتار خود ببیند و آنچه را که او نمی پسندد و عمل زشت است مرتکب نشود، برای اینکه اگر حیا بین انسان و خدا برداشته شد؛ شکسته می شود و راه برای ارتکاب گناهان فراهم می گردد و ریشه ارتکاب معاصی، همین بی حیایی است از همین روست که در مناجات شعبانیه امام علی علیه السلام می فرماید: 🍃 اِلهی اَنا عَبْدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَیْکَ مِمّا کُنتُ اُو اُجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیائی مِنْ نَظَرِکَ خدایا، بنده‌ای هستم، که به درگاهت از آنچه که با آن با تو روبرو بوده ام از کمی حیایم، از مراقبتت نسبت به من بیزاری می‌جویم. 🔸نکته چهارم؛ به عَفُوّ و بخشنده بودن و به رحمت واسعه داشتن خداوند، و در عین خوف و ترس از کیفر حق تعالی داشتن، از صفات نیک بنده خداست، همانگونه که عفو و گذشت نیز، از صفات زیبای حق تعالی است. 🔻 در قرآن مجید بارها بندگان را توصیه به به رحمت و عفو الهی و گذشت از خطاهای آنها و نهی از هر ناامیدی نموده است از همین رو قرآن مؤمنین را اینگونه توصیف می کند؛ ✅ وادعوه خوفا وطمعا ان رحمت الله قریب من المحسنین.(اعراف/۵۶) : و او را با بيم و اميد بخوانيد! (بيم از مسئوليت‌ها، و اميد به رحمتش و نيكى كنيد) زيرا رحمت خدا به نیکوکاران نزديك است! ✅ یعقوب فرزندانش را اینگونه توصیه میکند: اذهبوا فتحسسوا من یوسف واخیه ولاتایـسوا من روح الله انه لایایـس من روح الله الا القوم الکـفرون (یوسف/۸۷) و از یوسف و برادرش جستجو کنید و از رحمت خدا مأیوس نشوید که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس می‌شوند. ⬅️ به دلیل همین امید به عفو الهی است امام العارفین اینگونه مناجات می کند: وَاَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ اِذِ الْعَفْوَ نَعْتٌ لِکَرَمِک: و از تو درخواست میکنم، زیرا گذشت صفتی درخور توست. http://eitaa.com/qurantehran ادامه دارد
🔹 دعای اهل وصال و اهل فراق 🔸شرح فراز شانزدهم 🌺 اِلهی لَم یَکُن لی حَولٌ فَاَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصیَتِکَ اِلّا فی وَقتٍ اَیْقَظْتَنی لِمَحَبَّتِکَ وَکَما اَرَدْتَ اَنْ اَکُونَ کُنتُ فَشَکَرْتُکَ بِاِدْخالی فی کَرَمِکَ وَ لِتَطْهیرِ قَلْبی مِنْ اِوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْکَ در این فراز مناجات شعبانیه دو نکته مهم برای رسیدن به تقرب به خدا وجود دارد؛ 1⃣ نکته اول؛ یکی از مهمترین و کار امدترین و نورانی ترین راهکار اجتناب از معصیت والوده نشدن به گناه محبت الهی است. به این معنا به هرمقدار محبت و دوستی خداوند در قلبی جا بگیرد و حوضچه وجودی وی را پر کند به همان اندازه از گناه فاصله می گیرد و قلبش از زنگار گناه پاک و خالی می شود، در بیان تاثیر محبت در زدودن گناه از قلب و پیش گیری کردن از آلودن شدن به معصیت است که امام علیه السلام می فرماید: ((حُبُّ اللّه اِذا اَضاءَ عَلی سَرِّ عَبْدٍ اَخْلاهُ عَنْ کُلِّ شاغِلٍ وَ کُلُّ ذِکْرٍ سِوَی اللّه ظُلْمَةٌ وَالْمُحِبُّ اَخْلَصُ النّاسِ سِرّاً للّه تَعالی وَ اَصْدَقُهُم قَولاً وَ اَوْفاهُم عَهْداً.مصباح الشریعه، ص ۴۱۲ هرگاه نور محبت خدا بر درون بنده ای بتابد، او را از هر مشغله دیگری، فارغ می گرداند؛ هر یادی جز خدا، تاریکی است؛ آنکه خدا را دوست می دارد، به برکت این حب و دوستی، خالص ترین مردم و راستگوترین آنهاست و درعهد و پیمان از همه وفادارتر است. و نیز فرمود: فَما اَوحَی اللّه تَعالی اِلی داودَ علیه السلام: یا داودَ: مَنْ اَحَبَّ حَبیباً صَدَقَ قَولَهُ وَ مَن رَضِیَ بِحَبیبٍ رَضِیَ بِفِعلِهِ، وَ مَن وَثِقَ بِحَبیبٍ اِعْتَمَدَ عَلَیهِ وَ مَنِ اشْتاقَ اِلی حَبیبٍ جَدَّفِی السَّیرِ اِلَیْهِ:میزان الحکمه، ج۲ ، ۹۸۶)؛ ➖ خدای تعالی خدای تعالی به داود علیه السلام وحی فرمود: ای داود! هر کس محبوبی را دوست بدارد، نتیجه اش آن است که سخنش را می پذیرد و تصدیق می کند، و هر که از محبوبی خوشش آید، حاصلش آن است که از کارهای او راضی خواهدبود، و هر که به محبوبی اعتماد کند، ثمره اش آن است که به او تکیه خواهدکرد، و هر که شیفته محبت بوی باشد، برای ملاقات و دیدار با او سعی و تلاش می نماید. 🔻در همین راستا حکایت شده است که عیسی علیه السلام به قومی بگذشت زار و ضعیف، گفت: شما را چه رسید؟ گفتند: از بیم حق تعالی، بگداختیم. گفت: حق است بر خدای تعالی که شما را ایمن کند ازعذاب به قومی دیگر بگذشت، از ایشان زارتر و نزارتر و ضعیف تر. گفت: شما راچه رسیده است؟ گفتند: آرزوی بهشت، ما را بگداخت، گفت: حق است بر خدای تعالی که شما را به آرزوی خویش در رساند. به قومی دیگر بگذشت از این هر دو ضعیف تر و نزارتر و روی ایشان، چون نور می تافت. گفت: شما را چه رسیده است؟ گفتند: دوستی خدا ما رابگداخت. باایشان بنشست و گفت: شما مقربانید و مرا به مجالست شما امرفرموده اند. فرهنگ اشعار حافظ، ص ۶۰۲ از همین رو امام‌ علی علیه السلام در این فراز شانزدهم اینگونه مناجات می کند که اگر بخواهد و بیدار ی برای بنده آلوده به معصیت اتفاق بیفتد راهی جز این وجود ندارد که خداوند این توفیق را به رفیق بنده اش نماید و قلبش را پر از محبتش کند تابنده آنگونه که خدا می خواهد سلوک نماید: اِلهی لَم یَکُن لی حَولٌ فَاَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصیَتِکَ اِلّا فی وَقتٍ اَیْقَظْتَنی لِمَحَبَّتِکَ وَکَما اَرَدْتَ اَنْ اَکُونَ کُنتُ معبود من!قدرتی در ترک معصیت ندارم، مگر آنکه با استقرار محبتت دردلم، از معصیت تو اجتناب نمایم!، که در این صورت، آن گونه که اراده کردی خواهم بود. 2⃣ نکته دوم‌؛ عرفانی و معنوی دراین فراز شانزدهم دربرابر توفیق و دست یابی به است، و به بیان علامه جوادی : در فرهنگ قرآنی و آموزه های وحیانی اگر نعمتي خدا به او داد، شکر اين نعمت واجب است و اگر کسي شکر نعمت کرد و شکرش باشد، خداي سبحان نعمت او را مي‌کند، واگر شکر او شکر باشد، خود او را بالا مي‌برد. اينکه گفته شد: «شکر نعمت نعمتت افزون کند؛ کفر، نعمت از کفت بيرون کند»؛ نه «کفرِ نعمت»! شکر نعمت اين کار را مي‌کند، کفر نعمت، نعمت از کف بيرون کند، اين برای شکر متوسط است که اگر کسي شکر نعمت کرد نعمتش افزوده مي‌شود.اما آنچه در آیه ۷ سوره مبارکه «ابراهيم» آمده است، نفرمود اگر شکر نعمت کرديد ما نعمت شما را افزوده مي‌کنيم! بلکه فرمود گوهرِ هستيِ شاکر را بالا مي‌بریم: «لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ»، نه «لأزيدنّ نعمَتَکُمْ» امام العارفین دربرابر دونعمت الهی و از خود را شاکر دیده و اینگونه مناجات می کند: 🌸 فَشَکَرْتُکَ بِاِدْخالی فی کَرَمِکَ وَ لِتَطْهیرِ قَلْبی مِنْ اِوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْکَ http://eitaa.com/qurantehran ادامه دارد
🔹 دعای اهل وصال و اهل فراق 🔸شرح فراز هفدهم اِلهی اُنْظُر اِلَیَّ نَظَرَ مَنْ نادَیتَهُ فَاَجابَکَ وَ اسْتَعْمَلتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَاَطاعَکَ یا قَریباً لایَبعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِّ بِهِ وَ یا جَواداً لایَبْخَلُ عَمَّنْ رَجا ثَوابَه، اِلهی هَبْ لی قَلْبًا یُدْنیهِ مِنکَ شَوقُهُ وَ لِسانًا یُرفَعُ اِلَیکَ صِدقُهُ وَ نَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنکَ حَقُّهُ. در این فراز امام علی علیه‌السلام پنج خواسته را از پیشگاه الهی مطالبه می کند که شرح و تفسیر هر یک از این خواسته ها می تواند مارا به جان عرفانی ومعنوی هریک ازاین پیام ها نزدیک نماید؛ 1⃣ مناجات کننده ازپیشگاه حق تعالی خدا وند به مناجات کننده است البته از جنس , به آن دسته از بندگانی که وقتی حق تعالی آنها را می خواند و دعوت می کند و بندگان هم عاشقانه به ندا وخواست حضرت باریتعالی پاسخ می دهندواونیز توجه ونظر ویژه‌ای نسبت به آنان می کند و را به آنان اعطا می نماید،🔻قران درتوصیف آنان می فرماید : أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا استَجيبوا لِلَّهِ وَلِلرَّسولِ إِذا دَعاكُم لِما يُحييكُم وَاعلَموا أَنَّ اللَّهَ يَحولُ بَينَ المَرءِ وَقَلبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيهِ تُحشَرون: [انفال آیه ۲۴] ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد! و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل می‌شود، و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری می‌شوید. 👈امام‌ العارفین علی علیه السلام در این فراز درخواستش از حق تعالی همین است که همان توجه ویژه ای که خداوند به بندگانی دارد که به ندایش پاسخ می گویند به وی هم داشته باشد، از همین رو اینگونه مناجات می کند: اِلهی اُنْظُر اِلَیَّ نَظَرَ مَنْ نادَیتَهُ فَاَجابَکَ: معبود من! نظری به من فرما، مانند نظر کردنت به کسی که چون ندایشان می کنی، اجابتت می کنند. 2⃣ در این فراز از مناجات شعبانیه از ذات باری تعالی است، راز و سرّ چنین در خواستی در قالب نجوای با حق تعالی در این است همانگونه که آدمی در نیل و رسیدن به امور مادی و دنیوی بدون استعانت و کمک حق تعالی قدرت دست یابی به آن را ندارد، در امور معنوی و اخری هم این چنین است بدون استعانت و کمک حق تعالی توفیق در رسیدن به امور معنوی را نخواهد داشت، چرا که معنا و حقیقت توحید افعالی آنست، تنها مؤثر حقیقى در عالم را حق تعالی بدانیم (لا مؤ ثر فى الوجود الا الله) نه اینکه عالم اسباب را انکار کنیم و به دنبال سبب نرویم؛ بلکه معتقد باشیم که هر سببى هم تأثیرخودش را دارد، آن هم به فرمان خداست، اوست به آتش سوزندگی و به خورشید روشنایى به اب تاثیر حیات‌بخشى داده است. ثمره این عقیده آن است که انسان تنها متکى به استعانت خدا شده، همه قدرت و عظمت را مربوط به او بداند، و غیر او در نظرش فانى، زوال‌پذیر، و فاقد قدرت باشد. وتنها به او استعانت جسته واستمداد بطلبد، ازهمین روست که موسی بن عمران خطا ب به قومش فرمود: 🔺«قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ؛ موسى به قوم خود گفت: از خدا يارى جوييد، و استقامت پيشه کنيد، که زمين از آن خداست، و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد، واگذار مى‌کند؛ و سرانجام (نيک) براى پرهيزکاران است. به دلیل همین آموزه وحیانی واینکه درهمه امور ازجمله اطاعت باید ازحق تعالی استعانت جست، استعانت را منحصردرخدا دانسته وهر شبانه ر وز، حداقل ده بار در نمازهاى یومیه از پروردگارمان، كمك و یارى طلبیده وعرض مى‏كنیم: «وَ إِیّاكَ نَسْتَعینُ؛ تنها از تو مدد و یارى مى‏جوییم». وامام علی علیه السلام نیز دراین فراز اینگونه مناجات می کند: وَ اسْتَعْمَلتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَاَطاعَکَ یا قَریباً لایَبعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِّ بِهِ وَ یا جَواداً لایَبْخَلُ عَمَّنْ رَجا ثَوابَه،: و به یاری ‏ات به کارش گماشتى و او از تو اطاعت کرد. ای نزدیکی که از آنکه فریفته ات شده است دور نمی باشی و ای بخشنده ای که در حق آنکه به اجر و پاداشت امید بست، بخل نمی ورزی. http://eitaa.com/qurantehran ادامه دارد
🔹 دعای اهل وصال و اهل فراق 🔸 ادامه شرح فراز هفدهم 3⃣ دراین مناجات قلب پرشوق است، یعنی محبت شعله ور شده درقلب که میل آدمی در وصل شدن به عالم قدس آنچنان فزونی می کند که خواب و خوراک را از عاشق می گیرد، از همین رو امام علی علیه السلام را از حق تعالی مطالبه نموده ومی فرماید : 🌸 اِلهی هَبْ لی قَلْبًا یُدْنیهِ مِنکَ شَوقُهُ معبود من! قلبی عطایم فرما که شوقش او را به تو نزدیک سازد. 4⃣ لسان صدق، و؛ بارزترین مشخصه پیامبران الهی در دعوت مردم به سوی خدا است؛ فطرت پاک انسان ایجاب می‌کند که انسان سالم و متعادل، دل و زبانش یکسو و هماهنگ باشد، ظاهر و باطنش یکی باشد و آنچه را باور دارد بر زبان جاری کند. لذا در قرآن و روایات؛ گاهی صدق در کنار مفاهیمی؛ مانند: ، ، ، و... قرار می‌گیرد. مقصود از آن صدق در کردار است که مقامی بالاتر از صدق در گفتار هست؛ یعنی صادق واقعی؛ دارای شخصیتی معنوی می‌باشد، که به هر آنچه می‌گوید، عمل می‌کند و به آن اعتقاد دارد. اگر مدّعی ایمان به خدا است، لوازم آن‌ را می‌پذیرد؛ یعنی مثلاً چنانچه عهدی می‌بندد، به آن وفادار می‌باشد، در امانت خیانت نمی کند، مال خود را انفاق می‌کند به دلیل اهمیت ویژه ای که لسان صدق در رشد وکمال انسانی دارد. ❇️ قرآن کریم به ما تعلیم داده است اینگونه دعا کنیم: ✅ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطانًا نَصیرًا. (اسرا /آیه۸۰) بگو ای رسول! پروردگارا مرا در هر کاری با صداقت وارد کن و با صداقت خارج فرما، و برای من از جانب خودت، بصیرت و یاوری برایم قرار ده. و نیز به ما دستور داده شده است که همراه و همسو با باشیم : «یا اَیُّها الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّه وَ کُونُوا مَعَ الصّادِقینَ؛ ای کسانی که ایمان آوردید، تقوی پیشه کنید و با راستگویان باشید». (توبه: آیه ۱۱۹). و همچنین آمده است صداقت و راست گویی است که موجب فلاح و رستگاری انسان د رقیامت خواهد شد((قالَ اللّهُ هذا یَوْمُ یَنْفَعُ الصّادِقینَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُخالِدینَ فیها أَبَدًا رَضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ. سوره مبارکه مائده ، آیه ۱۱۹) خداوند فرمود: امروز روز قیامت روزی است که صداقت راستگویان به کارشان آمد، و به حالشان نافع خواهد بود. آنها از بهشتی برخوردار خواهندشد که از زیر درختانش، نهرها جاری است و برای ابد در آن خواهند ماند. هم خدا از آنها راضی می باشد و هم آنها از خدایشان راضیند. این است همان رستگاری بزرگ. و ازآنجایی که داشتن پله صعود به عالم معنا و قرب به خدا پیداکردن است وانسان می تواند بااصل قراردادن و در کردار سنخیت باحق تعالی پیداکرده وبه قرب حق برسد، امام علی علیه السلام دراین فراز ازمناجات شعبانیه صدق لسان)) را مطالبه کرده واینگونه مناجات کند 🍃وَ لِسانًا یُرفَعُ اِلَیکَ صِدقُهُ وَ نَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنکَ حَقُّهُ و زبانی که صدق او به سویت بالا آید ونظری که حقش موجب قرب در درگاهت شود. http://eitaa.com/qurantehran ادامه دارد
🔹 دعای اهل وصال و اهل فراق 🔸 ادامه شرح فراز هفدهم 5⃣ دراین فرازاز مناجات شعبانیه داشتن به حق تعالی می باشد، به این معنا از خدا طلب می شود این باور و ایمان و درک به انسان عنایت شود که اگر حق تعالی فرمود: ⬅️ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ(محمد/ آیه هفتم) اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! اگر خدا را يارى كنيد، شما را يارى مى‌كند و گام‌هايتان را استوار مى‌سازد، به این وعده ونصرت یقین داشته باشد وشک نکنید. ⬅️ واگر به پیامبرش فرمود: فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً «گ» إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً »:پس (بدان كه) با هر سختى آسانى است. آرى، با هر دشوارى آسانى است که به دنبال سختی ها فرج وگشایشی وجود دارد داشته باشد نه آنکه باشد 🍃🌺 و اگر فرمود: يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (۵۳/زمر) بگو اى بندگانم كه زياده بر خويشتن ستم روا داشته‏ايد، از رحمت الهى نوميد مباشيد، چرا كه خداوند همه گناهان را مى‏بخشد، كه او آمرزگار مهربان است‏. ✳️ به چنین رحمت واسعه وغفران الهی امید وار باشد تردید به دلش راه ندهد،چرا که نظر حق است موجب قرب انسان بخدا می شود، وهر گونه نظر بد بینانه که شایسته مقام ربوبیتش نیست موجب دوری انسان ازخدا می گردد از همین رو امام‌ علی علیه السلام دراین فراز می فرماید: وَ نَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنکَ حَقُّهُ : ونظرى كه حقش موجب قرب درگاهت شود http://eitaa.com/qurantehran ادامه دارد
🔹 دعای اهل وصال و اهل فراق 🔸 شرح فراز هجدهم 🍃 اِلهى اِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِكَ غَیْرُ مَجْهولٍ وَ مَنْ لاذَ بِكَ غَیْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ اَقْبَلْتَ عَلَیهِ غَیْرُ مَمْلوكٍ دراین فراز مناجات سه نکته دقیق وجود دارد؛ 1⃣ اهمیت معرفت به ذات باریتعالی 🌺 گام اول در تقرب و نزدیک به ذات اقدس الهی و نسبت به ذات و صفات حضرت حق است و در آیات و روایات معرفت و شناخت ذات و صفات خداوند جایگاه خاصی دارد از جمله: ⬅️ در تفسیر آیه شریفه «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ اْلإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ؛ جن و انس را نیافریدم مگر برای عبادت خود». (ذاریات/ ۵۳) از ابن عباس نقل است که کلمه «لیعبدون» را به «لیعرفون» تفسیر می کرد؛ یعنی: جن و انس را نیافریدم، مگر آنکه مرا بشناسند. 📚شرح گلشن راز، ص۲۵۲ ⬅️ درحدیثی قدسی، ، شناخته شدن خداوند، ذکر شده است: 🔻کُنْتُ کَنْزاً مَخْفیّاً فَاَحْبَبْتَ اَنْ اَعْرَفَ فَخَلَقْتُ الْخَلْقَ لِکَیْ اُعْرَفَ؛ گنجی پنهان بودم، پس دوست داشتم شناخته شوم، پس آفرینش نمودم تا مرابشناسند: 📚 بحارالأنوار، ج۸۴ ، ص۱۹۹ ⬅️ امام صادق روایت می کند امام حسین علیه السلام به اصحابش فرمود: أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِکْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِیَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَهًْ مَنْ سِوَاهُ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی فَمَا مَعْرِفَهًْ اللَّهِ قَالَ مَعْرِفَهًْ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِی یَجِبُ عَلَیْهِمْ طَاعَتُه 🍃اصحاب من! خداوند مردم را آفرید تا او را بشناسند وقتی شناختند او را می‌پرستند، وقتی او را پرستیدند از پرستش دیگران دست می‌کشند. مردی عرض کرد: «ای پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، پدر و مادرم فدایت! معنی »؟ حضرت فرمود: «اهل هر زمانی، معرفت و شناخت امام زمان خودشان است که اطاعتش بر آن‌ها واجب می‌باشد. 📚 علل الشرایع، ج۱، ص۹ ⬅️ سالار شهیدان، حسین بن علی علیه السلام نیز در دعای دلنشین عرفه، آنجا که از جام طهور معرفت می نوشد، از حلاوت معرفت و ابزاری که موجب معرفت نسبت به مقام پروردگار می شود، این گونه یاد می کند: اِلهی عَلِمْتُ بِاخْتِلافِ الآثارِ وَ تَنَقُلاتِ الْاَطْوارِ اَنَّ مُرادَکَ مِنّی اَنْ تَتَعَرَّفَ اِلَیَّ فیکُلِّ شَیْ ءٍ حَتّی لا اَجْهَلَکَ فی شَی ءٍ. . . اَنْتَ الَّذی لا اِلهَ غَیرُکَ تَعَرَّفْتَ لِکُلِّ شَی ءٍفَما جَهِلَکَ شَی ءٌ وَ اَنْتَ الَّذی تَعَرَّفْتَ اِلَیَّ فی کُلِّ شَی ءٌ فَرَاَیْتُکَ ظاهِراً فی کُلِّشَی ءٍ وَ اَنْتَ الظّاهِرُ لِکُلِّ شَی ءٍ 🍃 معبود من! از گوناگونی آثار و از تحولات جهان هستی، دانستم که غرض تو ازآفرینشم آن است که تو خود را در هر چیز به من شناسایی کنی تا در هیچ چیزنسبت به مقام تو جاهل نباشم. . . تویی آن خدایی که معبودی جز تو نیست، خود را در هر چیز، معروف و مشهور ساختی، تا آنجا که موجودی، ازمعرفتت جاهل نمی باشد و تویی آنکه در هر چیزی، خودت را به من شناساندی، پس من در هر چیز، آشکارا تو را دیدم و تویی که در هر چیز، پیدایی. http://eitaa.com/qurantehran ادامه دارد
🔹 دعای اهل وصال و اهل فراق 🔸 ادامه شرح فراز هجدهم 2⃣ اهل معرفت گمنام نخواهند بود نکته دوم از آثار و برکات معرفت به ذات و صفات حضرت باریتعالی خارج شدن ازگمنامی است، چراکه صاحب نام و شهرت شدن در این دنیا ابدی نیست بلکه فانی و زوال پذیر است و پس از مدتی از صفحه ذهن انسانها و قلب تاریخ پاک می شود، ولی معرفت به خدا موجب می شود که انسان نه تنها در پیشگاه خدا شناخته شود و عزیز گردد بلکه در عالم معنا و قدس و در نزد آسمانیان نیز شهره و بزرگ شود، از همین روست که رسول الله (ص) فرمود خداوند متعال فرمودند: 🔸 کُونُوا یَنابیعَ الْحِکْمَةِ، مَصابیحَ الْهُدی، اَحْلاسَ الْبُیُوتِ، تُعْرَفُونَ فی اَهْلِ السَّماء وَتُخْفَونَ فی اَهْلِ الْاَرضَ 📚 سفینة البحار، ج۲ ،ص۸۹۹ 🍃همانند چشمه های جوشان حکمت و چراغ های هدایت، و بی نام چون گلیم افتاده در خانه ها باشید؛ در نزد اهل آسمان ها معروف و مشهور باشید و در نزداهل زمین پنهان و گمنام. امام علی علیه السلام دراین فراز اینگونه مناجات می نماید: 🔹اِلهى اِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِكَ غَیْرُ مَجْهولٍ معبود من! آنكه تو را بشناسد، ناشناخته نخواهد ماند و هر كس به تو پناه آورد، به یقین خوار و بى ‏مقدار نخواهد گشت و هر كه را تو به وى رو نمایى، به آقایى رسید. 3⃣ پناه بردن به خداد درشدائد 🔺جای هیچ شک و تردید نیست دنیایی که مادران زندگی می کنینم آمیخته از از شکست و پیروزی، از رنج و مهن، و پر از شدائد و مشکلات، و فشار های روحی و روانی است تا جایی که انسان های بزرگ گاهی از اوقات آنچنان کم می آورند که همانند کودکی می شوند به دنبال مادری می گردند تا به دامن وی پناه ببرند، آدمی که درچنین موقعیت خطرناک گرفته اگر به خدای مهربان و به سمت رحمت واسعه اش پناه ببرد نه تنها از آرامش روحی وروانی بر خوردار می شود، بلکه اگر مصلحت و حکمت الهی باشد مشکلات پیش رو نیز حل می شود وانسان دراوج ذلت قرار گرفته به سیادت و آقایی می رسد. 🔺راز و سرّ اینکه این پناهندگی به سیادت، کرامت منتهی می شود آنست که حق تعالی مظهر همه سیادت ها وعزت طلبی ها می باشد چراکه خود درقرآن کریم فرموده است: «مَنْ كانَ یُریدُ الْعِزَّةَ فَلِلّهِ الْعِزَّةُ جَمیعًا؛ آنكه به دنبال عزت است، بداند كه تمامى عزت‏ها نزد خداوند است. (سوره مبارکه فاطر/آیه ۱۰) 💠 ازهمین روست که یكى از صحابه امیرالمؤمنین على علیه السلام به نام نوف مى‏ گوید: آن حضرت را دیدم كه از مردم كناره گرفته و به شتاب به سمت صحرا می رود. گفتم: مولاى من! قصد كجا دارید؟ فرمود: اى نوف، مرا رها كن، خواسته‏ها و نیازمندى‏هایم مرا به سوى محبوبم كشانده است. گفتم: مولایم آرزوهاى شما چیست؟ فرمود: خداوندى كه مورد امید و آرزوى من است مى‏داند، ديگر نيازى به آشكار نمودن براى غير نیست. پس گفتم: یا امیرالمؤمنین! من بر خود مى‏ترسم از حرص ورزى به دنیا و چشم طمع دوختن به زرق و برق‏هاى دنیا، و اینكه از تحصیل سعادت جاوید، بازبمانم. حضرت فرمود: چرا به حفظ كننده ترسناكان و پناه عارفان، پناهنده نمى‏شوى. به خداوند بلند مرتبه و بزرگ، پناه ببر و به او روی آور با عزمى محكم وقصدى جدى كه به آرزویت به فضل نیكوى او خواهى رسید. 📚بحارالانوار، ج ۱۹، كتاب الدعا و چون کسی که پناه به خدا می آورد از هر گونه خذلان و خواری خارج می شد و به سیادت می رسد امام علی علیه السلام در مناجات خود در دعای صباح می فرمایند: اِلهى اَنْ خَذَلَنى نَصْرُكَ عِندَ مُحارَبَةِ النَّفْسِ وَ الشَّیطانِ فَقَد وَكَلَنى خِذْلانُكَ اَلىحَیْثُ النَّصَبِ وَ الْحِرْمانِ ✳️معبود من! اگر هنگام جهاد با نفس و شیطان، یاریم نمى‏كردى و به خودم وا مى‏ گذاشتى، خذلان و خوارى تو كارم را به سختى و ناامید مى‏ كشانید. به همین دلیل دراین فراز از مناجات شعبانیه اینگونه باخدایش نجوا می کند:‌ وَ مَنْ لاذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ اَقْبَلْتَ عَلَیهِ غَیْرُ مَمْلوكٍ 🍃 و هر کس به تو پناه آورد، به یقین خوار و بی مقدار نخواهد گشت و هر که را تو به وی رو نمایی، به آقایی رسید. http://eitaa.com/qurantehran ادامه دارد
🔹 دعای اهل وصال و اهل فراق 🔸 شرح فراز نوزدهم 🔸اِلهی اِنَّ مَن اِنْتَهَجَ بِکْ لَمُسْتَنیرٌ وَ اِنَّ مَنْ اِعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجیرٌ وَ قَدْ لُذتُ بِکَ یا اِلهی فَلا تُخَیِّبْ ظَنّی مِنْ رَحْمَتِکَ وَ لا تَحْجُبْنی عَن رَأفَتِک، اِلهی اَقِمنی فی اَهلِ وِلایَتِکَ مُقامَ مَن رَجَا الزَّیادَةَ مِنْ مَحَبَّتِکَ 🔹 امام علی علیه السلام در این فراز سه تقاضای معنوی را در ضمن مناجات با باریتعالی از پیشگاه ربوبی درخواست و مسلئت می کند؛ 1⃣ نورانیت دل وروح نخستین تقاضای امام العارفین است، راز و سرّ چنین درخواستی ازحق تعالی به این دلیل است: ؛ ذات اقدس الهی نور است، نوری است که همه تاریکی ها را می زداید، ظلمات و هر نوع تاریکی را نیز به نور تبدیل می کند از همین رو قرآن کریم حق تعالی را اینگونه توصیف می کند: 🌼 اللّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فی زُجاجَةٍالزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیُّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍیَکادُ زَیْتُها یُضیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلی نُورٍ یَهْدِی اللّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَیَضْرِبُ اللّهُ اْلأَمْثالَ لِلنّاسِ وَ اللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ (سوره نور/ ۳۵) 🍃 خداوند، نور آسمان ها و زمین است، مَثَل نور خدا همانند چراغدانی است که در آن چراغی پر فروغ باشد، آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شفاف ودرخشنده همچون یک ستاره فروزان، این چراغ با روغنی افروخته می شودکه از درخت پربرکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی است و نه غربی، روغنش آن چنان صاف و خالص است که نزدیک است بدون تماس با آتش، شعله ور شود، نوری است برفراز نوری، و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت می کند، و خدا برای مردم مثل ها می زند، و خداوند به هرچیزی دانا است. ؛ راهکار کسب نورانیت از انوارالهی آراسته شدن به صفات الهی است، و این آراستگی که قلب را از تاریکی و ظلمات عبور می دهد و به نورانیت روح و جان آدمی منتهی می شود بستگی به شخص دارد، چرا که قرآن پس از توصیف حق تعالی به نور و اینکه 🌸 یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ یُوءْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یَجْعَلْلَکُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ. (سوره حدید/۲۸) 🍃ای کسانی که ایمان آورده اید! تقوای الهی پیشه کنید و به رسولش ایمان آورید تا رحمت فراوانی به شما بخشد و برای شما نوری قرار دهد که با آنراه بروید و گناهان شما را ببخشد و خداوند آمرزنده و مهربان است. 🔺بنابر این چون خدا وند متعال آسمان و زمین است خود نور، و نور آفرین است، پس هرکسی به دنبال کسب نورانیت روح و روان خویش است بایست آن را از خدا مطالبه کند تا نورانی گردد چراکه: 🌺 وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللّهُ لَهُ نُورًا فَما لَهُ مِنْ نُورٍ.( سوره نور/۴۰) 🍃آنکه خداوند، برایش نوری قرار ندهد، برای او نوری نخواهد بود از همین روست امام علی علیه السلام دراین فراز از مناجات شعبانیه را ازحق تعالی در خواست نموده و می فرماید: اِلهی اِنَّ مَن اِنْتَهَجَ بِکْ لَمُسْتَنیرٌ: معبود من! هر که به بارگاه تو راه یافت، روشن و نورانی شد. http://eitaa.com/qurantehran ادامه دارد
🔹 دعای اهل وصال و اهل فراق 🔸 ادامه شرح فراز نوزدهم 2⃣ و به حق تعالی بر پایه آموزه های وحیانی و به خداوند حد فاصل بین و به حق تعالی، و مرزی بین رسیدن به سعادت و شقاوت است، و هر آنکه از حسن ظن به خدا بر خورداراست مقرب حق تعالی شده و از برکات فراوانی بهره مند و و هر آن کس به سوءظن به خداوند گرفتار است نه تنها از برکات الهی محروم می شود بلکه مورد غضب و لعن حق تعالی قرار می گیرد. از همین روست قرآن کریم درباره سرنوشت کفار که سوءظن بخدا دارند می فرماید: 🌼 وَیُعَذِّبَ الْمُنافِقینَ وَالْمُنافِقاتِ وَالْمُشْرِکینَ وَالْمُشْرِکاتِ الظّانِّینَ بِاللّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیْهِ مْدائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصیرًا. (سوره فتح/۶) 🍃 و تا مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد می برند، عذاب کند، بر آنها باد، بدِ زمانه، خدا بر ایشان خشم نموده و لعنشان کرده است و جهنم را برای آنها مهیا ساخته است و چه بد سرانجامی است. 🔻پیامبر خوبی ها که خود از برکات حسن ظن الهی برخوردار بوده و آن را تجربه نموده است در مقام بیان برکات حسن ظن به خدا می فرماید: 🌺 وَ الَّذی لا اِلهَ اِلاّ هُو، لا یَحْسُنُ ظَنُّ عَبْدٍ مُؤمِنٍ بِاللّه اِلاّ کانَ اللّه عِندَ ظَنِّ عَبدِهِ الْمُؤمِنِ، لِاَنَّ اللّه کَریمٌ بِیَدِهِ الْخَیراتُ یَسْتَحْیی اَن یَکُونَ عَبْدَهُ الْمُؤمِن فَاَحْسِنُوا بِاللّه الظَّنَّ وَ ارْغَبُوا الیه 📚بحار، ج۶۷ ، ص۲۶۶ 🍃 سوگند به خدایی که جز او خدایی نیست، هیچ بنده مؤمنی به خدا گمان نیک نبرد، مگر اینکه خداوند مطابق با گمان او عمل کند، زیرا خداوند، کریم است و همه خوبی ها به دست اوست، و شرم دارد از اینکه بنده مؤمنش به اوگمان نیک برد و او خلاف گمان و امید بنده رفتار نماید. پس به خدا گمان نیک برده و به او روی آورید. 🔹 به دلیل برکاتی که حسن ظن به حق تعالی به دنبال دارد امام العارفین در این فراز اینگونه مناجات می کند: 🌸 وَ اِنَّ مَنْ اِعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجیرٌ وَقَدْ لُذتُ بِکَ یاالهی فَلا تُخَیِّبْ ظَنّی مِنْ رَحْمَتِکَ وَ لا تَحْجُبْنی عَن رَأفَتِک 🍃 و هر که به توپناه آورد پناه یافت و من به درگاه تو، پناه آوردم، پس ای خدا، حسن ظن مرابه رحمتت تبدیل به ناامیدی مفرما. و از فروغ رأفت خود محجوبم مفرما. http://eitaa.com/qurantehran ادامه دارد
🔹 دعای اهل وصال و اهل فراق 🔸 ادامه شرح فراز نوزدهم 3⃣ افزایش محبت و دوستی خدا 🔺هر چند آدمی به صورت فطری میل به خوبی و کمالات دارد و چون خداوند مستجمع همه کمالات است، دوستش می دارد ولی به این مقدار از محبت قانع نیست و می خواهد این فزونی پیدا کند و در تمام وجودش شعله ور گردد و تبدیل به عشق شود به گونه ای که محبت دیگران فقط در راستای محبت به او محبت داشته باشد، چرا که اگر محبت به این درجه برسد همه اعمال و رفتار ظاهر و باطن چنین عبد عاشقی رنگ و صفات الهی بخودش می گیرد، از همین رو آنچه در مناجات اهل بیت علیهم السلام موج می زند همین فزونی محبت حق است، چنانچه در مناجات نهم از مناجات های خمسة عشر، آمده است: 🌺 اَلهی مَنْ ذَا الَّذی ذاقَ حَلاوَةَ مَحَبَّتِکَ فَرامَ مِنْکَ بَدَلاً. . . اِلهی فَاجْعَلْنا مِمَّن اِصْطَفَیْتَهُ لِقُرْبِک وَ وِلایَتِک وَ اَخْلَصَتْهُ لِوُدِّکَ وَ مَحَبَّتِکَ. . . یا غایَةَ آمالِ الْمُحِبّینَ اَسْئَلُکَ حُبَّکَ وَ حُبَّ مَنْ یُحِبُّکَ وَ حُبَّ کُلِّ عَمَلٍ یُوصِلُنی اِلی قُربِکَ وَ اَنْ تَجعَلَ حُبّی اِیّاکَ قائِداً اِلی رِضْوانِک. 🍃معبود من! آن کیست که شیرینی محبتت را چشید و جز تو کسی را خواست؟. . . معبود من! ما را از آنانی قرار ده که برای مقام قرب و دوستی خود برگزیده ای و او را برای محبت به خودت خالص نموده ای. ای منتهای آرزوی محبین ازتو درخواست می کنم محبت نسبت به تو را و محبت به آنکه تو را دوست دارد و محبت هر عملی که مرا به مقام قربت برساند، و اینکه محبت مرا منجربه وصول به مقام خشنودی خویش سازی. 🔸همچنین در دعای ابوحمزه ثمالی، امام سجاد علیه السلام این چنین مناجات می کند: 🌸 «اَللّهُمَ امْلَأ قَلبی حُبّاً لَکَ وَ خَشیَةً مِنکَ وَ تَصْدیقاً لَکَ وَ اِیماناً بِکَ؛ 🍃پروردگارا! قلب مرا ازمحبت خود و همچنین خشیت از تو و تصدیق و ایمان به تو مملو ساز. ✅ به دلیل نقش پر رنگ و کلیدی که فزونی محبت به خدا در چگونگی تقرب آدمی به حضرت دوست دارد امام العارفین علی علیه السلام دراین فراز اینگونه مناجات می کنند: 🌼 اِلهی اَقِمنی فی اَهلِ وِلایَتِکَ مُقامَ مَن رَجَا الزَّیادَةَ مِنْ مَحَبَّتِکَ: 🍃 معبود من! مرا در میان اولیایت، مقام آن کس را بخش که همواره به امید زیادشدن محبت به توست.. http://eitaa.com/qurantehran ادامه دارد
🔹 دعای اهل وصال و اهل فراق 🔸 شرح فراز بیستم 💠 اِلهی وَ اَلْهِمْنی وَلَهاً بِذِکْرِکَ اِلی ذِکْرِکَ وَ هِمَّتی فی رَوْحِ نَجاحِ اَسْمائِکَ وَ مَحَلِّ قُدْسِکَ در این فراز نیز دو خواسته بسیار مهم و قابل درنگ نهفته است که بازکردن و شرح دادن هریک از این دو خواسته بسیار دل نشین و بهجت آفرین است؛ 1⃣ شیدایی در ذکر برای شناخت حقیقت وَلَه و شیفتگی در ذکر، فهم دو نکته بسیار لازم است؛ ✳️ اثر معنوی و عملی ذکر ✳️ اثر اخلاص ناب نکته اول، این است که و حق تعالی اثر معنوی، روحی و نیز عملی مهمی درپی دارد، استاد علامه جوادی در مفهوم ذکر می فرمایند: ذکرْ از آن جهت که با ذاکر، اتّحاد وجودی می‏یابد و ذکر خدا با حضور او همراه است، پس ذاکر خود را در مَشْهد خدا حاضر می‏بیند و از کمال قرب و حضورْ طَرْفِ وافری می‏بندد لذا بر محور حیا از بسیاری از افکار پلید، اخلاق رذایل و اعمال نکوهیده احتراز می‏کند. 🌺 ألم یعْلم بأنّ الله یری [سوره علق، آیه۱۴] :آیا نمی دانست که خدا او را می بیند؟ و در مصاف با اهرمن درون و بیرون که او را به هوی فرا می‏خواند و بساط هوس را فراسوی او می‏گشاید بر آنها پیروز می‏شود به طوری که برای دفع هر خطر آلودگی به گناه؛ عادلانه محفوظ می‏ماند یا برای رفْع محذور پدید آمده و گناه مرتکب شده تائبانه و مُنیبانه کوشش می‌کند ازهمین رو درآیات ۱۴,۱۵ سوره اعلی آمده است: (قدْ أفْلح من تزکّی٭وذکر اسْم ربّه فصلّی: به راستى رستگار شد آن كس كه خود را (از پليدى‌ها) پاك گردانيد * نام پروردگارش را ياد كرد و نماز گذارد. و همچنین در آیه ۱۳۵ سوره آل‌عمران می فرماید: 🌸 والذین إذا فعلوا فاحشةً أو ظلموا أنفسهم ذکروا الله فاسْتغفروا لذنوبهم ومن یغفر الذنوب إلاّ الله ولم یُصرّوا علی ما فعلوا وهم یعلمون : 🔻 افراد با تقوا كسانى هستند كه هرگاه كار زشتى انجام دهند و يا به خويشتن ستم كنند، خدا را ياد كرده و براى گناهان خود مى‌كنند. و جز خدا كيست كه گناهان را ببخشد؟ و (متّقين) چون به زشتى گناه آگاهند بر انجام آنچه كرده‌اند، پافشارى ندارند. که آیه اول می‏تواند مسئله دفع گناه را تبیین کند چنانکه آیه دوم برای تحلیل رفْع گناه از راه توبه و انابه در ظلّ یاد خدا کافی است. شیطان که عامل نسیان و سبب سهو از حق و ذهول از صدق است چون با ذکر خدا رَجْم می‏شود، لذا یکی از دو اثر مُثْبَت را خواهد داشت: یکی آنکه مانع پدیدهٴ سهو و غفلت است و به اصطلاح جنبهٴ دَفْع خطر دارد و دیگر آنکه نسیان پدید آمده را به توجّه و التفات تبدیل می‏کند و به اصطلاح، جنبهٴ رفع خطر را به همراه دارد. ✳️ اثر اخلاص ناب همانگونه که استاد جوادی فرمودند: « و تداوم یاد خدا تأثیر بسزایی دارد، لیکن اثر اخلاص ناب بیش از اثر کثرت ذکر است، بلکه در حقیقتْ ذکر خالصانه همان ذکر کثیر است و ذکر بی اخلاص هر چند از لحاظ کمیّتْ وافر باشد ذکر اندک است! ، حدیثی در ذیل آیه‌ ۱۴۲ سوره نساء ﴿إنّ المنافقین یخادعون الله وهو خادعهم وإذا قاموا إلی الصلوة قاموا کُسالی یراءُون الناس ولا یذکرون الله إلاّ قلیلا 🍃 همانا منافقان با خدا مكر و حيله مى‌كنند در حالى كه خداوند (به كيفر عملشان) با آنان مكر مى‌كند. و هرگاه به نماز برخيزند با كسالت برخيزند، آن هم براى خودنمايى به مردم و خدا را جز اندكى ياد نمى‌كنند. http://eitaa.com/qurantehran ادامه دارد
🔹 دعای اهل وصال و اهل فراق 🔸 ادامه شرح فراز بیستم به این صورت آمده که: قال امیر المؤمنین (علیه‏السلام): ﴿من ذَکَر الله عزّ وجلّ فى السرّ فقد ذکر الله کثیراً، إنّ المنافقین کانوا یذکرون الله علانیةً ولا یذکرونه فى السرّ 📚 وسائل الشیعه ج۷، ص۲۶۴ عصارهٴ آن حدیث نورانی این است که چون دنیا متاع قلیل است و اهل نفاق برای دنیا ذکر می‏گویند نه برای رهایی از آن، که ریشه هر خطیئه است لذا ذکر آنها هر چند از لحاظ کمیت فراوان باشد از جهت واقعیت اندک است. چون هر ذکری به مثابه تیری به قلب سیاه سپاه اهریمن است لازم است هنگام تهاجم دشمن از بیرون و تحامل اهریمن و تطالُب نفس اماره و تواثب مُسَوّله از درون، از کثرت یاد خدا استنصار، و بدان استغاثه شود، چنانکه دربارهٴ جهاد اصغر چنین آمده است: 🌼 یا أیّها الذین امنوا إذا لقیتم فئةً فاثْبتوا واذْکروا الله کثیراً لعلّکم ( آیه ۴۵ سوره مبارکه انفال) 🌱 اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! هرگاه با گروهى (از دشمن) روبرو شديد، باشيد و تا شما رستگار شويد. ✳️ مراتب ذکر نکته سوم‌ ‌ را بایست در مراتب ذکر جستجو کرد، چرا که از منظر آیات و روایات ذکر سه مرتبه دارد و هر مرتبه از ذکر اثر خاص خودش را دارد؛ الف-ذکر زبان‌؛ ب-ذکر قلبی ج- ذکر عملی ✔️مقصوداز ، حمد و ثنای الهی، نجوا کردن (آهسته حرف زدن)، درد دل کردن، درخواست کمک از درگاه خدای سبحان و پناه بردن از شر شیاطین انس و جن به آن بارگاه مقدس است. ذکر زبانی پایین ترین مرتبه ذکر است ولی در عین حال اثر خاص خودش را دارد ولی مهم این است که ذکر زبانی لقلقه زبان نشود و همراه با غفلت دل نباشد، بلکه ذکر زبانی نشان ذکر قلبی و ابراز مکنون دل باشد یا دست‌کم مقدمه ذکر قلبی گردد وَاذْکر رَّبَّک فِی نَفْسِک تَضَرُّعاً وَخیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَکن مِّنَ الْغَافِلِینَ» (آیه ۵۵ اعراف) : پروردگارت را درل خود ، از روی تضرّع و خوف، آهسته و آرام، و ، یاد کن و از !» ✔️ ذکر قلبی؛ مقصود از ذکر قلبی همان توجه قلبی به خدای سبحان است که دل را صفا و صیقل داده، جلوه‌گاه محبوب می‌کند و روح را تصفیه کرده، انسان را از قید اسارت نفس می‌رهاند. اگر قلب به تذکّر محبوب و یاد حق تبارک‌وتعالی عادت کرد و با آن عجین شد، انسان را دگرگون می‌کند، بطوری که چشم، زبان، دست، پا و سایر اعضا، با ذکر حق انجام می‌گیرد و برخلاف وظایف، امری انجام نمی‌دهند. کامل‌ترین و بهترین مرتبه ذکر، که در همه مراتب انسانی، جاری شده و حکمش ظاهر و باطن و نهان و آشکار را در برگیرد ذکر قلبی است. http://eitaa.com/qurantehran ادامه دارد