فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
😭شب زیارتی آقا😭
یه وقتهای که سردرگمم خودم هم خودم را رها میکنم
دلمگریهمیخواد فقط زار زار، نمیدونم از کی حیا میکنم
با تنهاییام درد دلمیکنمخیابوم کنارم قدم میزنه
همشیهصداییتویگوشمه که حس خوبی رو رقم میزنه
صداییکهمنروصدامیکنهصداممیکنه با صدای خودم
یهحسیدارم اینهمونیهکهدوسم داره نتها برای خودم
صدای که حسمیکنمپیشمه میاد پا به پای منو زندگیم
حالا تازه فهمیدم اونکیهکه هوای منو داره از بچگیم
رفیق خوب زندگیم ارباب امام حسین بچگیم ارباب
امید آخر منی ارباب سایه روی سر منی اریاب
حالا تازه میفهمم آقا کی یه عمره کنار منه
حالا تازه میفهمه دلم داره واسه حسین میزنه
کمککنکهپیدا کنم راهمو مگه زندگیمون چقد عمرشه
که تازههمینمبخوادآخرشفقطصرف حرفای مردم بشه
کی میتونه تو بدترینلحظهها به خوبی تو منو درکم کنه
توقع ندارم اصلا از کسیدیگههر کی میخواد ترکم کنه
رفیق خوب زندگیم ارباب امامحسین بچگیم ارباب
امید آخر منی ارباب سایه روی سر منی اریاب
حالا تازه میفهمم آقا کی یه عمره کنار منه
حالا تازه میفهمه دلم داره واسه حسین میزنه
🕊🌴💐❣🇮🇷❣💐🌴🕊
⭕️ #پيامبر_اکرم صلی الله عليه و آله:
💠تَهادَوا فَإنَّها تَذهَبُ بِالضَّغائِنِ.
🔷به يكديگر #هديه بدهيد، كه #كينه ها را از بين مى برد.
📕الكافى، ج ۵، ص ۱۴۴
#پیامبر_اکرم
@tabyinchannel
هر هفته جمعه ها:
🌴🌹👇👇👇🌹🌴
(چه کسی در قیامت حسرت نمی خورد؟ )
از امام صادق علیه السلام پرسیدند:
روز حسرت، کدام روز است که خدا می فرماید:
((بترسان ایشان را از روز حسرت.))سوره مریم آیه39
حضرت جواب دادند:
آن روز قیامت است که حتی نیکوکاران هم حسرت می خوردند که چرا بیشتر نیکی نکردند.
پرسیدند: آیا کسی هست که در آن روز حسرت نداشته باشد؟
حضرت فرمودند:
آری، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا صلوات فرستاده باشد.
*وسائل الشیعه/ج7/ص 198.*
امام صادق علیه السّلام فرمودهاند:
از شامگاه پنجشنبه و شبِ جمعه، فرشتگانی با قلمهایی از طلا و لوحهایی از نقره، از آسمان به سوی زمین میآیند
و تا غروب روز جمعه هیچ عملی را جز
صلوات بر محمّد و آل محمّد علیهم السّلام نمینویسند.
*شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۱،ص۴۲۴*
*سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات*
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
*الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ*
‼️مصرف گوشت قربانی
🔷سوال: آیا میتوان از گوشت قربانی برای مصرف خودمان هم استفاده کنیم یا حتما بایستی به فقیر داد؟
✅ج: اگر قربانی مستحب است، استفاده خودتان اشکال ندارد، ولی به مقداری که خودتان استفاده می کنید ثواب صدقه یا اطعام را ندارد.
🌷امام رضا علیه السلام
📚 الأمالي للصدوق : 527/714.
📌 هر كس با مسلمانى فقير رو به رو شود و به او سلامى متفاوت با سلامى كند كه به ثروتمند مى كند، روز قيامت خداوند عز و جل را ديدار كند در حالى كه خدا از او در خشم است.
قرآن ودعا
🚨برای دنیایتان هم که شده
سحر بیدار باشید :
☘✨آیت اله نصرالله شاه آبادی نقل می کنند :
موضوعی که مرحوم والد به آن عنایت ویژه ای داشتند و آن را در قرب به حق مؤثر می دانستند، بیداری شب و سحر خیزی بود...
می فرمودند:
« اگر برای نافله ی شب بیدار شدید برای نافله خواندن آمادگی روحی ندارید، بیدار بمانید. بنشینید، حتی چای☕️ بخورید. انسان بر اثر همین بیداری، آمادگی برای عبادت را پیدا می کند.»
همچنین می فرمودند:
« بیداری سحر🌙، هم برای مزاج مادی مفید است و هم برای مزاج معنوی.»
در منبرهایشان مکررا" می فرمودند:
« برای دنیایتان هم که شده، سحرها🌌 بیدار شوید.
🔶چون بیداری سحر،
🔸وسعت رزق
🔸زیبایی چهره
🔸 و خوش اخلاقی می آورد.»
📚 حکایت صالحین
#نماز_شب
💕🧡💕
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 دلال بازار
حضرت سلیمان علیه السلام عرض کرد: خدایا تو مرا بر جن و انس و وحوش و طیور وملائکه و دیوها مسلّط کردی، ولی یک خواهشی از تو دارم و آن اینکه اجازه دهی بر شیطان هم مسلّط شوم و او را زندانی و حبس کنم و به غل و زنجیرش بکشم که این قدر مردم را به گناه و معصیت نیندازد.
خطاب رسید: ای سلیمان مصلحت نیست.
عرض کرد: خدایا وجود این معلون برای چه خوبست؟! ندا آمد: اگر شیطان نباشد کارهای مردم معوق و معطل می ماند، عقب می افتد، کار مردم پیش نمی رود...
عرض کرد: خدایا من میل دارم این ملعون را چند روزی حبس کنم. خطاب رسید: حالا که اصرار داری؛ بسم اللّه، او را بگیر. حضرت سلیمان علیه السلام فرستاد او را آوردند، غل و زنجیر کردند و به زندان انداختند.
حضرت کارش زنبیل بافی بود، زنبیل درست می کرد و می برد بازار می فروخت و از این راه نان خود را در می آورد. یک روز زنبیل درست کرد و به نوکرها داد که ببرند بازار بفروشند و قدری آرد جو با پولش بخرند تا نان بپزد و تناول کند. (در حالی که در خبر است که هر روز چهار هزار شتر و پنج هزار گاو و شش هزار گوسفند در آشپزخانه حضرت طبخ می شد، با وجود این خودش زنبیل بافی می کرد و نان می خورد.
حضرت سلیمان علیه السلام فرستاد زنبیل را بردند بازار بفروشند، خدمتگذاران دیدند، بازارها بسته، خبر آوردند: آقا بازارها بسته است، حضرت فرمود: مگر چه شده؟! برای چه بسته است؟! گفتند: نمی دانیم، زنبیل ها ماند، و حضرت آن روز را با آب افطار کرد.
روز بعد غلامان را فرستاد زنبیل ها را به بازار ببرند و بفروشند. باز خبر آوردند که بازارها بسته و مردم به قبرستانها رفته و مشغول گریه و زاری هستند و تهیه سفر آخرت را می بینند. خدایا چه شده مردم چرا دل به کاسبی نمی دهند؟!
خطاب رسید: ای سلیمان تو دلال بازار را گرفتی و زندان کردی، نگفتم: مصلحت نیست شیطان را زندانی کنی؟ حضرت سلیمان دستور داد، شیطان را آزاد کردند، صبح که شد، دید مردم صبح زود به در مغازه هایشان رفته اند و مشغول کسب و کار شده اند.
پس اگر شیطان نباشد امورات دنیا نظم نمی گیرد، قدرت پروردگار را مشاهده می کنی، از همین دشمن هم جهت نظم امور استفاده کرده.
📗 #ثمرات_الحیوة، ج 3
✍ سید محمود امامی اصفهانی
💕💙💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری 😍
یا علی شأنیوا عالم باش اَیَر
ها علیٌّ بَشَرٌ کَیْفَ بَشَر 💫..
ایفتخارم، شهریارم،قودرَتِ پروردگار
لا فَتی اِلاّ عَلِی، لا سَیفَ اِلاّ ذُوالفَقار
#حیدر
#غدیر
#فقطحیدرامیرالمومنیناست
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَج
هدایت شده از واحد امنیت غذایی موسسه مصاف
⭕️ همه در حال آب شیرین کردن؛ ما هیچ ما نگاه
🔹 #اینفوگرافیک فوق تعداد آبشیرینکنهای نصب شده در حاشیه خلیج فارس را نشان میدهد. میزان سرمایه گذاری و بهره برداری کشورهای عربی با ایران قابل مقایسه نیست!
#بحران_مدیریت_آب
📢 کانال واحد امنیت غذایی مؤسسه مصاف
🆔 @masaf_foods
#والدين_باكلاس
برای تنبیه،کودک را دراتاق حتی برای1دقیقه زندانی نکنیدتابه کارهایش فکرکند
باخلافکاران همین کاررامیکنند ووقتی اززندان بیرون می آیند جری تروبدترمیشوند
💕💛💕
💬امام باقر علیه السلام فرمودند
إِنِّي لَأَدْعُو اَللَّهَ لِمُذْنِبِي شِيعَتِنَا فِي اَلْيَوْمِ وَ اَللَّيْلَةِ أَلْفَ مَرَّةٍ
▫️من هر شبانه روز هزار بار برای گناهکاران از شیعیانم دعا میکنم
📚 اصول کافی جلد ۱ صفحه ۴۷۲
⚠️امام زمان هر شبانه روز برای ما دعا و استغفار میکنند
ما چطور؟برای ظهور مولایمان دعا میکنیم!
بیاد مولای غریبمان هستیم؟
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَج
💕🧡💕
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 راهزن در اثر توبه محبوب خدا می شود
از حضرت امام زین العابدین علیه السلام منقول است که فرمود: مردی با خانواده خویش از راه دریا مسافرت کرده و سوار کشتی شدند و در اثر نامساعد بودن دریا کشتی آنان شکسته و خرد شد جمعیتی که در کشتی بودند همه آنها هلاک و غرق آب شدند جز همسر آن مرد که روی تخته پاره کشتی قرار گرفته و امواج پیکر او را به لب دریا انداخت.
زن به جزیره ای از جزایر دریا پناهنده شد و در جزیره با مردی که راهزن بود مصادف گردید که شغل او همیشه ناراحت کردن مردم بود. و در آن جزیره خود را مخفی می ساخت برای اذیت کردن.
ناگهان چشم گشود و زنی را دید بالای سرش ایستاده است گفت: آیا تو انسانی یا جن هستی زن جواب داد از انس هستم راهزن بدون اینکه با او حرفی بزند جلو او نشست و خواست با او عمل خلاف عفت مرتکب بشود.
زن که خود را در چنگال یک مرد بی ایمان و از خدا بی خبر گرفتار دید مضطرب گردید راهزن گفت: چرا ناراحتی. آن بانوی با ایمان گفت: از خدا ترس دارم، دزد گفت: از این عمل و از این کار تا حال انجام داده اید، زن جواب داد نه بخدا قسم.
آن مرد گفت: تو اینقدر از خدا ترس داری در حالیکه تا این موقع همچو عمل زشت را به جا نیاوردی و الان نیز نفرت داری پس بخدا قسم من از تو اولی ترم که از خدای خود ترس داشته باشم. پس از این از بانو کناره گرفت و بجانب اهل عیال مراجعت نمود و در اثناء راه نفس خود را مورد مذمت قرار داد و توبه کرد و واقعا پشیمان شد از عمل سابق خود.
اتفاقا با راهب نصارا در راه تصادف و برخورد نمود که آفتاب سوزان بر سر آنان می تابید آن مرد دیر نشین به آن جوان گفت: از خدایت بخواه که تکه ابری بفرستد و بر سر ما سایه افکند تا از شدت حرارت خورشید راحت شویم. جوان در جواب گفت: من پیش خدا آبرو ندارم زیرا تا حال کار نیک بجا نیاوردم و جرات ندارم از خدا چیزی در خواست نمایم.
عابد دیر نشین گفت: پس من دعا کنم و تو آمین بگو جوان جواب داد قبول کردم راهب رو بطرف خدا نمود درخواست حاجت خویش کرد جوان نیز آمین گفت فورا به امر پروردگار لکه ابری در آسمان پیدا شد و روی سر آنان سایه افکند و مدتی زیر همان ابر راه رفتند و پس از زمانی به سر دوراهی رسیدند و از یکدیگر جدا و مفارقت نمودند و هر کدام راه خود را پیش گرفت.
ناگهان راهب دید تکه ابر بالای سر آن جوان به حرکت در آمد. عابد گفت: ای جوان تو خوبتر از من بوده ای و برای احترام و مقام تو بوده است که خداوند این قطعه ابر فرستاده بود خواهش دارم از قصه و سرگذشت خود مرا مطلع ساز.
جوان داستان خود را با آن زن به عابد شرح داد راهب گفت: ای جوان بدان در اثر خوف و ترس که بخود راه داده ای خداوند از سر تقصیرات تو گذشته و ترا آمرزیده و متوجه باش که دیگر پس از این به طرف معصیت نروی.
اینکه حضرت امام صادق علیه السلام فرموده است کسی که از گناه توبه کند مثل اینکه گناه نکرده است همین روایت بود که ذکر شد آن جوان توبه واقعی کرد خداوند تبارک و تعالی هم او را پاک کرد و دعایش مستجاب کرد.
📗 #اصول_کافی ج 2 ص 69
✍ ثقةالاسلام کلینی
💕💙💕
15.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠رسول خدا صلیالله علیهوآله:
ذکر و یاد علی عبادت است
#عید_امامت_و_ولایت
#عید_غدیر
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَج
#روزشمار_غدیر
🗓5 روز تا روز شکرگزاری "یوم الشکر" باقیست...
📩 #پیشنهادتبلیغی⬅هر فرد می تواند با خواندن خطبه برادری (عقد اخوت) میان دوستانش، مبلغ غدیر باشد
هدایت شده از تبیین
⭕️ #پيامبر_اکرم صلی الله عليه و آله:
💠أَحسِن مُجاوَرَةَ مَن جاوَرَكَ تَكُن مُؤمِنا.
🔷 #حق_همسايگىِ همسايه ات را خوب به جاى آور، تا مؤمن باشى.
📕بحار الأنوار، ج ۶۹، ص ۳۶۸
#پیامبر_اکرم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
💠آیت الله عبدالکریم حق شناس(ره)
💌اِنَ اللهَ یَنظُرُ بِالاَسحارِ اِلی قُلوبِ المُتَیَقِظین
🔺 خدای متعال در سحرها به قلبهای شما نظر میکند.
با نماز شب شما را نورانی و منور میکند. پروردگار با نماز شب عمر شما را طولانی میکند. دیگر اینکه نماز شب چراغ قبر شماست، ازینها گذشته رزق فردای شما را میرساند.
📚مواعظ،ج ۳،ص۱۵۳
#نماز_شب
💕🧡💕
🔘 داستان کوتاه
در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند: فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند!
عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند...
ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت: ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!
عابد گفت: نه، بریدن درخت اولویت دارد...
مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند، عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست.
ابلیس در این میان گفت: دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است...
عابد با خود گفت: راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم، و برگشت...
بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت، روز دوم دو دینار دید و برگرفت، روز سوم هیچ پولی نبود!
خشمگین شد و تبر برگرفت و به سوی درخت شتافت...
باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت: کجا؟!
عابد گفت: می روم تا آن درخت را برکنم!
ابلیس گفت: زهی خیال باطل، به خدا هرگز نتوانی کند!
باز ابلیس و عابد درگیر شدند و این بار ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست!
عابد گفت: دست بدار تا برگردم! اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟!
ابلیس گفت: آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی...
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
✍در_محضر_بهجت
بچه بودیم سفره پهن میشدوماسرگرم بازی،
سفره که ميخواست جمع شودمادر بانگرانی لقمه ميگرفت
.حالا سفره رحمت خداداردجمع میشود،
💥ای مهربانترازمادر؛
بیاوقبل ازجمع شدن سفره
لذت مهمانیت
را
بما بچشان💥
قرآن ودعا