🔺شایعهپراکنیها علیه ایران ادامه دارد
🔹شایعات ساختگی که از چند روز پیش با محوریت القای درگیری نظامی میان ایران و آمریکا آغاز شده کماکان ادامه دارند.
🔹در تازهترین مورد، اخباری در حال دست به دست شدن است که ادعا میکند ترامپ برنامه هستهای ایران را به عنوان تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا تشخیص داده و از کنگره درخواست مجوز برای حمله نظامی به ایران کرده.
🔹عکسی هم در حال انتشار است که گفته میشود متن نامه ترامپ خطاب به سران کنگره در همین راستا است.
🔹ترامپ در نامه ادعایی ظاهراً نوشته که تنها با ابزارهای دیپلماتیک نمیتوان مشکل برنامه هستهای ایران را رفع کرد و میتوان با استناد به قوانین آمریکا به زور نظامی متوسل شد.
🔹صرفنظر از اینکه نگارش چنین نامهای حتی از سوی رئیسجمهور نابهنجاری مانند ترامپ توجیه منطقی ندارد چنین سندی روی وبسایت کاخ سفید اصلاً وجود ندارد.
🔹از طرف دیگر، طراحان نامه جعلی با اینکه نهایت تلاش خودشان را برای واقعی جلوه دادن آن به کار گرفتهاند به این موضوع توجه نکردهاند که جمله پایانی متن به عوامل و سازمانهای دخیل در حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ اشاره دارد.
🌐 به کانال روابطعمومی ف.انتظامی شهرستان درمیان بپیوندید 👇👇
🆔https://eitaa.com/r_fe_darmyan
21.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بررسی و تحلیل وقایع سیاسی منطقه روز اول فروردین ۱۴۰۴
🌐 به کانال روابطعمومی ف.انتظامی شهرستان درمیان بپیوندید 👇👇
🆔https://eitaa.com/r_fe_darmyan
🔴 خلاصه کتاب در هفت دقیقه:
تراژدی سیاست قدرتهای بزرگ، نوشته جان مرشایمر
🌿 کتاب The Tragedy of Great Power Politics یکی از مهمترین آثار در حوزه روابط بینالملل است که جان مرشایمر، نظریهپرداز برجسته رئالیسم تهاجمی، در آن تلاش میکند منطق قدرت در سیاست جهانی را توضیح دهد. این کتاب بهویژه به این پرسش پاسخ میدهد که چرا رقابت میان قدرتهای بزرگ اجتنابناپذیر است و چرا صلح پایدار در نظام بینالملل تقریباً غیرممکن به نظر میرسد. مرشایمر با ارائه یک چارچوب نظری قوی و استفاده از شواهد تاریخی، نشان میدهد که قدرتهای بزرگ همواره در جستجوی برتری نظامی و هژمونی منطقهای هستند، زیرا تنها از این طریق میتوانند امنیت خود را تضمین کنند. در دنیای امروز که رقابت آمریکا با چین و روسیه تشدید شده، نظریات این کتاب بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کردهاند.
دیگران درباره این کتاب چه گفتهاند؟
«مرشایمر با تحلیلهای دقیق و مستند نشان میدهد که آرمانگرایی در سیاست بینالملل جایگاهی ندارد و قدرتهای بزرگ صرفاً به دنبال منافع خود هستند.» – Foreign Affairs
«این کتاب یک شاهکار در تحلیل روابط بینالملل است که سیاست خارجی ایالات متحده را از دریچهای واقعگرایانه بررسی میکند.» – The New York Times
«هرکس بخواهد سیاست قدرتهای بزرگ را درک کند، باید این کتاب را بخواند.» – Henry Kissinger
جان مرشایمر کیست؟
جان مرشایمر استاد علوم سیاسی در دانشگاه شیکاگو و یکی از مهمترین نظریهپردازان مکتب رئالیسم تهاجمی (Offensive Realism) در روابط بینالملل است. او علاوه بر The Tragedy of Great Power Politics، کتابهای مهمی مانند Why Leaders Lie و The Israel Lobby and U.S. Foreign Policy را نوشته است. دغدغه اصلی مرشایمر این است که نشان دهد قدرتهای بزرگ چگونه در رقابتی بیپایان برای حفظ و گسترش نفوذ خود عمل میکنند. او همچنین منتقد سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه و اروپا بوده و معتقد است که آمریکا باید از جاهطلبیهای بیش از حد جهانی پرهیز کند و بر حفظ قدرت خود تمرکز داشته باشد.
🔹 خلاصه کتاب
۱. اصول رئالیسم تهاجمی
مرشایمر در این کتاب نظریه رئالیسم تهاجمی را مطرح میکند که بر این باور است که آنارشی حاکم بر نظام بینالملل باعث میشود قدرتهای بزرگ همواره در تلاش برای افزایش قدرت خود باشند. برخلاف رئالیسم تدافعی که ادعا میکند دولتها فقط برای حفظ امنیت خود اقدام میکنند، مرشایمر معتقد است که قدرتهای بزرگ برای تضمین امنیت خود به دنبال هژمونی منطقهای و کاهش قدرت رقبای بالقوه هستند. او استدلال میکند که این رقابت بیپایان، بهویژه در میان قدرتهای بزرگ، اجتنابناپذیر است و باعث میشود که حتی در شرایطی که جنگ مستقیم رخ نمیدهد، تنشهای شدید و رقابتهای استراتژیک ادامه یابد.
۲. چرا صلح پایدار ممکن نیست؟
مرشایمر معتقد است که ساختار آنارشیک نظام بینالملل، نبود یک قدرت مرکزی برای حفظ نظم، و عدم اطمینان دولتها از نیات یکدیگر، باعث میشود که حتی اگر کشوری تمایلی به تجاوز نداشته باشد، برای جلوگیری از تهدیدهای احتمالی آینده به دنبال افزایش قدرت خود باشد. این منطق بهویژه در مورد قدرتهای نوظهور مانند چین مصداق دارد که با افزایش تواناییهای اقتصادی و نظامی خود، سایر کشورها را به اقدام متقابل وادار میکند. در نتیجه، هرگاه کشوری به قدرتمندتر شدن نزدیک شود، سایر کشورها علیه آن ائتلاف میکنند تا از برتریجویی آن جلوگیری کنند.
۳. هژمونی منطقهای و استراتژی آمریکا
یکی از مهمترین مباحث این کتاب، مفهوم «هژمونی منطقهای» است. مرشایمر استدلال میکند که در طول تاریخ، تنها یک قدرت موفق شده است هژمونی جهانی به دست آورد: ایالات متحده در نیمکره غربی. بااینحال، او معتقد است که واشنگتن نباید به دنبال حفظ هژمونی در سایر مناطق باشد، زیرا چنین جاهطلبیهایی پرهزینه و ناکارآمد خواهد بود. بهجای آن، آمریکا باید از ظهور قدرتهای رقیب در مناطق دیگر، بهویژه چین در آسیا، جلوگیری کند. این استراتژی، که او آن را «موازنه فراساحلی» (Offshore Balancing) مینامد، بر جلوگیری از ظهور یک هژمون رقیب تأکید دارد بدون اینکه ایالات متحده خود را درگیر جنگهای غیرضروری کند.
۴. نمونههای تاریخی و تحلیل جنگها
مرشایمر برای تأیید نظریه خود، نمونههای تاریخی متعددی ارائه میدهد. او به رقابت قدرتهای اروپایی در قرن نوزدهم، ظهور آلمان و ژاپن در جنگ جهانی دوم، و جنگ سرد میان ایالات متحده و شوروی اشاره میکند. او نشان میدهد که در تمام این موارد، تلاش برای دستیابی به برتری نظامی و جلوگیری از هژمونی رقبای بالقوه، دلیل اصلی جنگها و تنشهای بینالمللی بوده است. از نظر او، جنگهای آینده نیز بر همین منطق استوار خواهند بود و هیچ تغییری در ماهیت سیاست بینالملل ایجاد نخواهد...
23.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 دیروز در ارومیه چه گذشت؟
▪️ حکایتی از یک فتنه خطرناک قومیتی که با حضور بیسابقه و هوشمندانه مردم بصیر ارومیه با سرعتی باورنکردنی در نطفه خفه شد.
✅ نقش آفرینی هیات های عزاداری و پایبندی عموم مردم به عقاید دینی در خنثی کردن این فتنه به وضوح مشهود بود.
🌐 به کانال روابطعمومی ف.انتظامی شهرستان درمیان بپیوندید 👇👇
🆔https://eitaa.com/r_fe_darmyan
دیپلماسی:
🔵🔴ترامپیسم بی ریشه
✍ پروفسوراستفان والت/نظریه پرداز واقع گرایی تدافعی
🔦 فارنپالیسی
بخش اول
اگر از شما خواسته میشد که یک «رهبر انقلابی» را تصور کنید، احتمالاً چهرهای ریشدار با لباس نظامی مانند فیدل کاسترو یا چه گوارا، یا یک سخنران پرشور و انقلابی مثل لئون تروتسکی یا ماکسیمیلیان روبسپیر به ذهنتان میآمد. اما بعید بود به یک وارث چاق ۷۸ سالهٔ آمریکایی در حوزهٔ املاک، با موی شانهشده به یکسو، کت و شلوار تیره و کراوات قرمز بلند فکر کنید. همانطور که میگویند، ظاهر میتواند گمراهکننده باشد.
تعریف کلاسیک انقلاب
در کتابی که حدود ۳۰ سال پیش نوشتم، انقلاب را چنین تعریف کردم: «نابودی یک دولت موجود به دست اعضای همان جامعه، و سپس ایجاد نظمی سیاسی جدید.» هرچند تأثیر نهایی ترامپیسم هنوز مشخص نیست، اما در نگاه نخست، خواستههای دونالد ترامپ و هوادارانش با این تعریف همخوانی دارد. همانطور که دو ماه گذشته بهوضوح نشان داده است، رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، صرفاً در پی اصلاح یا بازگرداندن سیاستهای پیشینیانش نیست — کاری که تقریباً همهٔ رؤسایجمهور تا حدی انجام میدهند.
ترامپ در حال تغییر ساختار قدرت در آمریکا
ترامپ و حامیانش در تلاشاند برخی از نهادهای اساسیای را که طی دههها آمریکا را اداره کردهاند، از بنیاد نابود یا دگرگون کنند؛ حتی معنای قانون اساسی را نیز. آنها همچنین میکوشند تغییراتی گسترده — و واقعاً انقلابی — در ابعاد کلیدی سیاست خارجی آمریکا ایجاد کنند؛ تغییراتی که از نزدیک شدن ریچارد نیکسون به چین یا تلاش نافرجام جورج دبلیو بوش برای تغییر خاورمیانه بسیار بنیادیتر به نظر میرسند.
تعریف انقلاب تودهای
در همان کتاب استدلال کرده بودم که انقلابهای تودهای — یعنی انقلابهایی که از بسیج مردم علیه نخبگان آغاز میشوند و رهبری آنها را مخالفان دیرپایی مانند مائو زدونگ یا ولادیمیر لنین بر عهده دارند — تقریباً همیشه به جنگ منتهی میشوند. دلیل این امر، ترکیب خطرناک ترس و اعتماد به نفس بیش از حد انقلابیون است. براندازی یک رژیم مستقر کاری پرریسک است و انقلابیون با مشکلات بزرگی در زمینهٔ جلب حمایت عمومی مواجه هستند. رهبران یک جنبش انقلابی باید مردم را قانع کنند که با وجود تمام موانع، این قیام به پیروزی خواهد رسید. برای این کار، آنها ایدئولوژیهایی را ترویج میدهند که نظم موجود را شرور، اصلاحناپذیر و محکوم به سقوط نشان میدهند — و از همینرو، باید سرنگون شود.
خطر سرایت؛ وقتی انقلابها جهانی میشوند
جنبشهای انقلابی متنوعی مانند رادیکالهای فرانسه، بنیانگذاران ایالات متحده، و بلشویکها، خود را پیامآوران الگویی نو برای جامعه — چه در داخل و چه در سطح جهانی — میدانستند. به همین دلیل، آنها اغلب باور دارند که پیروزیشان الهامبخش دیگران خواهد بود و الگویی ایجاد میکند که بهتدریج در نقاط دیگر نیز گسترش مییابد.
ترامپیسم، انقلاب تودهای نیست
خبر خوب این است که ترامپیسم جنبشی تودهای مانند انقلابهایی که خاندان بوربون، رومانوف یا پهلوی را سرنگون کردند، نیست؛ و ترامپ هم از آن دست رهبران انقلابی نیست. ترامپیسم بیشتر نوعی «انقلاب از بالا» است — جایی که اعضای ناراضی نخبگان (اغلب از میان نظامیان) به قدرت میرسند و عناصر اصلی نظم پیشین را با ساختارهای جدید جایگزین میکنند. از این منظر، ترامپیسم شباهت بیشتری به انقلاب ترکیه به رهبری مصطفی کمال آتاتورک، انقلاب مصر به رهبری جمال عبدالناصر و «افسران آزاد»، یا اصلاحات میجی در ژاپن دارد. چنین انقلابهایی نیز میتوانند به درگیری و جنگ منتهی شوند، اما معمولاً نسبت به انقلابهای تودهای «از پایین» کمهزینهتر و کمتر ویرانگرند.
ائتلاف با راستگرایان اقتدارگرا
بهاحتمال زیاد، ترامپیسم به جنبشهای دیگر سرایت نخواهد کرد. ترامپ و متحدانش مانند استیو بنن، با چهرههایی نظیر محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان و ژایر بولسونارو، رئیسجمهور پیشین برزیل همپیمان شدهاند. همچنین دولت او به راستگرایان افراطی مانند حزب آلترناتیو برای آلمان و جبهه ملی در فرانسه گرایش نشان داده است. اما این جنبشها پیش از ظهور ترامپیسم وجود داشتهاند و از آن الهام نگرفتهاند.
ترامپ هیچ مدل انقلابی کاملاً جدیدی خلق نکرده است؛ او صرفاً از همان الگوهای عقبگرد دموکراتیک و سودجویی شخصی پیروی کرده که پیش از او، رهبرانی مانند اوربان یا رجب طیب اردوغان در ترکیه بهکار گرفتهاند. هرچند حضور قویترین کشور جهان در کنار چنین رهبرانی مهم است، اما این روند پیش از ترامپ نیز بارها دیده شده بود.
🔵🔴ترامپیسم بی ریشه
✍ پروفسوراستفان والت/نظریه پرداز واقع گرایی تدافعی
🔦 فارنپالیسی
بخش دوم و پایانی
ترجمه: محمد حسین باقی
جالب اینکه، برخی از اقدامات اولیه ترامپ حتی باعث تقویت احزاب جریان اصلی در کشورهایی مانند کانادا، آلمان و بریتانیا شده است؛ و این اصلاً به چیزی شبیه انقلاب فرانسه شباهت ندارد.
آمریکا در مسیر سقوط دموکراتیک
برای درک درست ترامپ، بهتر است او را نه یک رهبر انقلابی با الگویی نوین و فراگیر برای آیندهٔ جهان، بلکه یک رهبر واپسگرا ببینیم که هدفش بازگرداندن گذشته است. شعار «عظمت را به آمریکا بازگردانیم» (MAGA) خود گویای همهچیز است: اگر ادعا میکنی کشور را باید دوباره بزرگ کرد، یعنی نگاهت به آینهٔ عقب است، نه به پیش رو. او بهجای تجارت آزاد مدیریتشدهای که بیش از هفت دهه رشد اقتصادی جهانی را ممکن کرد، خواهان وضع تعرفههایی مشابه آن چیزی است که بیش از صد سال پیش رئیسجمهور ویلیام مککینلی اجرا کرد.
بهجای برابری نژادی و جنسیتی و پذیرش اقلیتها، بهدنبال بازگشت به سلطهٔ سفیدپوستان و نقشهای سنتی جنسیتی است. بهجای تعامل فعال جهانی بر پایهٔ قوانین بینالمللی و نهادهای چندجانبه به رهبری واشنگتن، در پی انزوا و کنارهگیری از صحنهٔ جهانی است.
بهجای رقابت قدرتهای بزرگ در چارچوب هنجارها و قواعد بینالمللی، خواهان بازگشت به دورهای است که قدرتها هرچه میتوانستند را با زور بهدست میآوردند — درست مانند یک قرن پیش. بهجای آزادی بیان و مخالفت میهنپرستانه، او رسانههای سرکوبشده و دانشگاههای مطیع میخواهد و میخواهد افراد قانونی را صرفاً به دلیل عقاید سیاسیشان اخراج کند. بهجای مدیریت کشوری متنوع که انرژیاش از مهاجران بلندپرواز تأمین میشود، بهدنبال آمریکایی محصور در دیوارهاست؛ جایی که تنها برخی از متولدان آن، شهروند واقعی محسوب میشوند.
بهجای سیاستگذاری بر پایهٔ علم و شواهد، «واقعیت» را همان چیزی میداند که او و رابرت اف. کندی جونیور تعریف میکنند.
جز نقش خاص و مخرب ایلان ماسک در این روند، هیچ چیز تازه یا انقلابی در این ماجرا وجود ندارد. این همان نسخهٔ آشنا و امتحانشدهٔ خودکامگی است که در بسیاری از نقاط جهان اجرا شده — و اغلب نیز به زیان آن کشورها تمام شده — هرچند تا امروز نه در ایالات متحده.
در آستانه ۲۵۰امین سالگرد استقلال...
نباید فراموش کرد که ایالات متحده در اعتراض به همین نوع حکمرانی شکل گرفت و طی زمان، گامبهگام به آرمانهای والای آن انقلاب نزدیکتر شد — تا امروز. اما اکنون، در آستانه دویستوپنجاهمین سالگرد اعلامیه استقلال، این احتمال دردناک وجود دارد که بهجای تجلیل از اصول انقلابی این سند تاریخی، شاهد افول آنها باشیم.
🌐 به کانال روابطعمومی ف.انتظامی شهرستان درمیان بپیوندید 👇👇
🆔https://eitaa.com/r_fe_darmyan
چرا ترامپ دنبال خریدن گرینلند می باشد؟
👇👇👇👇
🌐 به کانال روابطعمومی ف.انتظامی شهرستان درمیان بپیوندید 👇👇
🆔https://eitaa.com/r_fe_darmyan
37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بررسی و تحلیل وقایع سیاسی منطقه روزهای ابتدایی فروردین ۱۴۰۴
🌐 به کانال روابطعمومی ف.انتظامی شهرستان درمیان بپیوندید 👇👇
🆔https://eitaa.com/r_fe_darmyan
8⃣5⃣نسل Z چه کسانی هستند و چگونه می اندیشند؟
🔹نسل زد (Generation Z) که به زومرها هم شناخته میشود، به نسلی گفته میشود که در محدوده زمانی تقریبی سالهای 1374 تا 1390 ه.ش متولد شدهاند.
🔹زومرها که به بومی دیجیتال نیز شناخته میشوند، در ایران به فرمانروایان دهه هشتادی معروفاند و از این حیث ویژگیها و خلقوخوی خاصی دارند.
🔹نسل زد نخستین نسل اجتماعی است که از جوانی با دسترسی به اینترنت و فناوری دیجیتال قابل حمل، رشد کرده است.
🔹البته این لزوماً به معنای سواد بالای دیجیتال نیست و چهبسا بسیاری از آنان سواد دیجیتال ندارند، اما در بستر آنلاین زیست میکنند.
🔹نسل Z همانطور که با زیست خاصی بزرگ شده، خلقوخوی خاص و متفاوتی هم نسبت به نسلهای قبل از خود دارد، ازاینرو همواره مسئله «درک میاننسلی» یکی از چالشهاست.
🔹جوانان نسل Z بیشتر تمایل به خوشرفتاری، پرهیزکاری و ریسکگریزی و نیاز به باور و اعتماد دارند و نسبت به پیشینیان خود محتاطتر زندگی میکنند.
🔹نسل Z، در سیاست پیشرو هستند؛ دوست دارند اظهارنظرها و احساسهای شخصیشان را آزادانه بیان کنند و در زندگی آنان خبری از آرمانگرایی نیست.
🔹برخلاف نسل قبل که با ایدئولوژی زیست خود را سر کردند، آنان تنها به دنبال رفع نیازها و دغدغهمندیهایشان هستند.
🔹عموماً به خاطر ایدهآلیست بودنشان شناخته میشوند، اما بخشی از موج جدید مصرفکنندگان فراگیر و رویاپردازان مترقی اجتماعی هستند.
🔹نسل Z همواره در حال جستوجو هستند و با ابزارهای آنلاین و شبکههای اجتماعی بهروز سروکار دارند، از این حیث، تغییرات در دنیای کسبوکارها برای آنان امر بدیهی قلمداد میشود.
🔹این نسل از کارفرمای خود «رفاه»، «اخلاقمداری»، «رهبری شفاف» و «محل کار متنوع» میخواهد.
🔹تعاملات نسل Z نشان میدهد آنان به مشارکت تیمی اهمیت میدهند، اما شاید نیاز به تشویق به این امر هم داشته باشند.
🔹نسل Z به دلیل انعطافپذیریشان، بسیار علاقهمندند که در محل کار خود همانگونه منعطف و آزاد و بهعنوان فریلنسر کار کنند. هر چند علاقهمند و مشتاق کارآفرینی هستند.
🔹 آنان استقلال و خودمختاری بالایی را طلب میکنند و همین مسئله برای محیط کسبوکار چالشساز است.
🔹الگوهای سرمایهگذاری #نسل_Z به دلیل زیست خاص آنان با بقیه نسلها متفاوت است.
🔹آنان دیدگاه متفاوتی نسبت به کارآفرینی در قیاس با نسلهای دیگر دارند و برایشان داشتن سواد مالی با سطح قابل توجه اهمیت دارد و تمایل دارند در تصمیمگیری مالی، مستقل و سریع عمل کنند.
🔹این نسل انبوهی از اطلاعات و دادهها را در اختیار دارند و همین مسئله آنان را با تصمیمهای آگاهانهتر مواجه میکند.
🔹از نظر آنان رابطه سنتی کارفرما و کارمند با ظهور اقتصاد کارهای (Gig Economy) تغییر یافته است.
🔹آنها با ترکیبی از سواد مالی اولیه، استفاده از فناوری و ابزارهای مختلف، منابع درآمدی متفاوت و تنوع بخشیدن به سبدهای سرمایهگذاری، خود را برای آیندهای غیرقابلپیشبینی آماده میکنند.
🔹الگوی مالی این نسل، تماشاکردن و یاد گرفتن است؛ «ببین و یاد بگیر».
🔹پلتفرمهای آنلاین برای آنان ابزار محبوب یادگیری در حوزه مالی است.
🔹این نسل خوداشتغال و کارآفرین با درک پذیرش مدیریت بدهیها و استقراض، پیوسته به دنبال بهبود امتیاز اعتباری، سرمایهگذاری و پسانداز هستند.
🔹نسل Z برخلاف تصور عموم که مدعی بیکاری این نسلاند، با الگوهای متفاوت به دنبال کسب درآمد بیشتر هستند. آنان با مهارتهای دیجیتال و فناوری که دارند اهداف مالی روشنی دارند و از منابع قابل اعتماد راهنمایی میگیرند.
🔹در شرایط دشوار اقتصادی ناشی از تحریمها و مشکلات ساختاری، جوانان نسل Z باید مهارت ویژه و یگانهای داشته باشند و سرمایهگذاری در داراییهای بهشدت ارزشمند یا بنیادی با نگاه بلندمدت را در اولویت قرار دهند.
🔹توصیه اصلی به جوانان دهه هشتادی این است که به هیچ وجه از راههای میانبر به دنبال رسیدن به مقصد نباشد، چرا که انتها و نتیجه این مسیر، ناکامی و شکست است....
🌐 به کانال روابطعمومی ف.انتظامی شهرستان درمیان بپیوندید 👇👇
🆔https://eitaa.com/r_fe_darmyan
🔴 نشریه تلگراف انگلیس به نقل از یک مقام نظامی ایران: در صورت حمله آمریکا به ایران پایگاه دیه گو گارسیا را هدف قرار میدهیم
▪اگر زمان حمله برسد مهم نیست که تو یک سرباز آمریکایی، انگلیسی یا ترک هستی
▪ هر پایگاهی توسط آمریکا استفاده شود هدف قرار خواهد گرفت.
✍ چند روزی است که اخباری در رسانهها مبنی بر حضور بمب افکنهای آمریکایی در جزیره دیهگوگارسیا منتشر میشود.
🌐 به کانال روابطعمومی ف.انتظامی شهرستان درمیان بپیوندید 👇👇
🆔https://eitaa.com/r_fe_darmyan
تهدید "جزیره دیه گو گارسیا " توسط ایران چه معنایی دارد ؟
#علیرضا_تقوی_نیا
🔸️نشریه تلگراف مدعی است که یک مقام نظامی ایران در گفتگویی به خبرنگارش گفته که در صورت حمله به قلمرو جمهوری اسلامی، پایگاه دیه گو گارسیا در مجمع الجزایر چاگوس هدف قرار خواهد گرفت.
یک سخنگوی دولت انگلیس نیز این اظهارات را شدیدا محکوم کرده است.
🔸️در صورت صحت اظهار نظر این مقام ایرانی، چند نکته باید ذکر شود.
1️⃣ جزیره دیگه گو گارسیا که آمریکا از بریتانیا بریتانیا در سال ۱۹۶۶ اجاره کرده، از خاک ایران بیش از ۴ هزار کیلومتر فاصله دارد؛ یعنی مقام نظامی جمهوری اسلامی به طرف مقابل این پیام را منتقل کرده که کشورش تسلیحاتی دارد که می تواند تا شعاع بیش از ۴ هزار کیلومتر را مورد اصابت قرار دهد.
2️⃣ هنوز مشخص نیست ایران با کدام سلاح قصد تهدید جزیره دیه گو گارسیا را کرده اما به نظر می رسد ارتش و سپاه ایران از طریق موشک های بالستیک و کروز و پهپادهای دوربرد بتوانند این پایگاه را هدف بگیرند.
به طور خاص سپاه با موشک هایی چون خرمشهر ۴ و ارتش با جنگنده - بمب افکن های ضربتی سوخو ۲۴ مجهز به موشک های کروز دوربرد.
3️⃣اعلان رسیدن جمهوری اسلامی به تسلیحاتی با برد بالای ۴ هزار کیلومتر یعنی تمام قاره اروپا در گستره تهدید ایران می تواند واقع شود و موازنه قدرت تغییر می یابد.
4️⃣ پایگاه آمریکا در جزیره دیه گو گارسیا اصلی ترین تاسیسات لجستیکی و پشتیبانی عملیات دریایی ایالات متحده در اقیانوس هند، خلیج فارس و دریای سرخ است ؛ به عبارت دیگر اختلال در عملکرد این پایگاه ، کارکرد تمام پایگاه ها و ناوگان های دریایی آمریکا در منطقه غرب آسیا را تحت تاثیر منفی قرار می دهد.
5️⃣ در جنگ های دهه های اخیر آمریکا مانند نبرد آزادسازی کویت ، جنگ های افغانستان و عراق، جزیره دیه گو گارسیا توانست بدون هرگونه نگرانی، پشتیبانی عملیاتی آمریکا را فراهم نماید لکن با توجه به قدرت تسلیحاتی ایران، در صورت ماجراجویی ترامپ سرنوشت پایگاه آمریکا در چاگوس و چندهزار پرسنل نظامی آن غیرقابل پیش بینی خواهد بود.
6️⃣ علاوه بر برنقش پشتیبانی و لجستیک، پایگاه هوایی جزیره مورد اشاره، مقری امن جهت استقرار بمب افکن های راهبردی آمریکا مانند B52، B1 و B2 به حساب می آید و با توجه به برد بالای این هواگردها، با یک سورتی پرواز می توانند ماموریت خود را در منطقه هدف به انجام رسانیده و به پایگاه بازگردند.
📌نکته اینجاست که فرماندهی ایالات متحده معمولا بمب افکن های استراتژیک خود را در پایگاه های دور از دسترس دیگران مستقر می کند تا بدانها آسیبی نرسد اما در صورت اجرای تهدید اخیر مقام نظامی ایران ، امکان موفقیت و استمرار بمباران هوایی راهبردی آمریکا با سوالات زیادی مواجه شده و احتمالا مسئولان کاخ سفید را به احتیاط در برابر تهران وادار خواهد ساخت.
🌐 به کانال روابطعمومی ف.انتظامی شهرستان درمیان بپیوندید 👇👇
🆔https://eitaa.com/r_fe_darmyan