✨🕊.. #از_فائزه_بخوانیم فائزه همیشه می‌گفت که معلمی فقط شغل نیست؛ رسالت است. او باور داشت که می‌تواند نسل آینده را با آموزش درست، متحول کند.» او با وجود فشار‌های درسی، همیشه برای کمک به هم‌کلاسی‌ها وقت می‌گذاشت و تلاش می‌کرد محیطی صمیمی و حمایتی ایجاد کند. 📝به نقل از دوست شهیده ‹ 🕊⇢ #شهیده‌فائزه‌رحیمی › #باولایت‌تاشهادت 🤍🕊 @rafigh_shahidamm

✨🕊.. #از_فائزه_بخوانیم میخواستیم‌ بریم راهیان نور که متوجه شدم فائزه اسمش رو نوشته که به عنوان خادم اونجا خدمت کنه بهش گفتم فائزه بیا و خادم نباش تا هم توی اتوبوس بشه کنار هم بشینیم هم به مقصد که رسیدیم باهم دیگه بتونیم باشیم بهم گفت نه نمیتونم یه نیتی کردم که حتما باید خادم باشم 🎤راوی دوست شهیده ‹ 🕊⇢ #شهیده‌فائزه‌رحیمی › #باولایت‌تاشهادت 🤍🕊 @rafigh_shahidamm

✨🕊.. #از_فائزه_بخوانیم فائزه تنها کسی بود که داخل اتوبوس موقع رفتن به کرمان برای امتحان 17 دی ماه درس میخوند میخواست تا هم مثل همیشه به درسش برسد و هم حاج قاسم را داشته باشد ‹ 🕊⇢ #شهیده‌فائزه‌رحیمی › #باولایت‌تاشهادت 🤍🕊 @rafigh_shahidamm

— #از_فائزه_بخوانیم 🕊|کمی از آخرین سفر راهیان نور برایمان میگویند... بهمن ماه سال ۱۴۰۱بود که بنر راهیان نور پخش شد و قرار شد بریم راهیان نور فائزه از قبل ترش میخواست اقدام بکنه برای اینکه خادم فرهنگی باشیم. این مسئولیت قبول کرد که به تعدادی از بچه ها برای ثبت نام قطعی راهیان زنگ بزنه با اینکه خادم نبود! یه سری شماره هارو ماها دریافت کردیم؛ شروع کردیم به تماس گرفتن که ثبت نام قطعی هارو انجام بدیم. بعد از اون چندین خادم داشتیم خادم سیاسی، فرهنگی،... داشتین با فائزه فکر میکردیم که کدوم خادمیت انتخاب کنیم و بریم کدوم سمت! اول بخاطر اون نگرش سیاسی و کتابایی که میخوند به فائزه گفتم خیلی به درد خادم سیاسی میخوری ها گفت نه من اصلا تو خودم نمیبینم که سوالای سیاسی بچه هارو جواب بدم و میخوام برم فرهنگی اینطوری شد که جفتمون تصمیم گرفتیم بریم خادم فرهنگی بشیم. 📝|نقل از رفیق و همسفر راهیان نور شهیده ‹ 🕊⇢ #شهیده‌فائزه‌رحیمی › #باولایت‌تاشهادت •••┈✾~🤍🕊~✾ ‌‌┈••• @rafigh_shahidamm

✨🕊.. #از_فائزه_بخوانیم خیلی دختر آرومی بود و در عین حال شوخ طبع. هیچ وقت کسی رو از خودش نمی رنجوند ‹ 🕊⇢ #شهیده‌فائزه‌رحیمی › #باولایت‌تاشهادت •••┈✾~🤍🕊~✾ ‌‌┈••• @rafigh_shahidamm

✨🕊.. #از_فائزه_بخوانیم عبا که می‌ پوشید برای حجاب زهرایی‌اش چادر را هم از روی آن تن می کرد ... می گویند دختر از مادر الگو می گیرد ... پوشش‌ات را شبیه مادر کردی رفتنت را هم مثل مادر❤️‍🩹.. سن و سالت که شبیه مادر بود ؛ پهلو را هم بگویم؟! قد کمانی را در اوج جوانی حس کردی شنیدم که پهلویت در روز میلاد حضرت زهرا شکست 💔.. برای خودش روضه‌ای هست عجب سِری بود بوی روضه مـادر می دهی دختر .. این ها رمزی بود که همه اهل عالم بدانند دختر به مادر می رود((: ‹ 🕊⇢ #شهیده‌فائزه‌رحیمی › #باولایت‌تاشهادت 🤍🕊 @rafigh_shahidamm

✨🕊.. #از_فائزه_بخوانیم توی اتوبوس بودیم که بخاطر یه مسابقه از فائزه پرسیدم: یه شهید دانشجو معلم دختر که تهرانی باشه میشناسی؟ گفت‌ شهیده ناهید احمدی مقدم گفتم‌ شهیده ناهید احمدی مقدم توی نسیبه درس خوند ولی بچه خرم آباد بود شهیده دانشجو معلم و تهرانی میخوام گفت‌ نمیشناسم هیچ فکرش رو نمیکردم به مزار حاج قاسم نرسیده خودش همون شهیده ای که ميخواستیم شد❤️‍🩹 🕊⇢ #شهیده‌فائزه‌رحیمی › #باولایت‌تاشهادت 🤍🕊 @rafigh_shahidamm

✨🕊.. #از_فائزه_بخوانیم فائزه یکی از فعالان پای کار اجتماعی و فرهنگی و سیاسی بود چند نمونه از اونها شرکت در برنامه های فرهنگی دختران سرزمین من بود یا خادمی امام حسین علیه السلام، مسئولیت های بسیج دانشگاهی، دوره معلم راوی، کلاس مدرسه شاهد نویسندگی و..... 🕊⇢ #شهیده‌فائزه‌رحیمی › #باولایت‌تاشهادت •••┈✾~🤍🕊~✾ ‌‌┈••• @rafigh_shahidamm

✨🕊.. #از_فائزه_بخوانیم یک قرآن کوچک همیشه توی اتاقش داشت بهم میگفت هر وقت میخای قرآن بخونی جوری بخون که انگار آخرین باره داری میخونیش _📝به‌نقل‌از‌دوست‌شهیده 🕊⇢ #شهیده‌فائزه‌رحیمی › #باولایت‌تاشهادت •••┈✾~🤍🕊~✾ ‌‌┈••• @rafigh_shahidamm

✨🕊.. #از_فائزه_بخوانیم تایم اغتشاشات بیرون✊🏻شعار میدادن ما پنجره ها رو میبستیم صدای تلویزیون رو هم زیاد میکردیم فائزه بلند میشد پنجره رو باز میکرد جواب میداد میگفت مامان اینا باید بدونن ماهم هستیم.💕 _📝نقل از مادر شهیده 🕊⇢ #شهیده‌فائزه‌رحیمی › #باولایت‌تاشهادت •••┈✾~🤍🕊~✾ ‌‌┈••• @rafigh_shahidamm

✨🕊.. #از_فائزه_بخوانیم خیلی دوست داشت بره کربلا و چون سفر کربلا رو بهش اجازه نداده بودم بره بهم می‌گفت مامان من سالگرد حاج قاسم رو حتما باید کرمان باشم و روز شماری می‌کرد برای رفتن به کرمان... —📝به نقل از مادر شهیده 🕊⇢ #شهیده‌فائزه‌رحیمی › #باولایت‌تاشهادت •••✾~🤍🕊~✾ ‌‌••• @rafigh_shahidamm