🌕 #یادآوری 🌕
هیچ وقت دیر نیست...راه باز است...دور بزنید...به سمت مسیر درست حرکت کنید.
🌹 کانال رفیق شهیدم 🌹
🌺#سلام
صبحتون به نورانیت و زیبایی این تصویر ان شاء الله
🌹 کانال رفیق شهیدم 🌹
🍀 #کلام_نور 🍀
امام محمد باقر علیهالسلام در حدیث مشهوری میفرمایند «جهاد زن، نیکو شوهرداری کردن است؛ جِهادُ الْمَرْأه حُسْنُ التَّبَعُّلِ» (وسائل الشیعه ج 20 ص 221)
🌹 کانال رفیق شهیدم 🌹
☘️ #کلام_ولی ☘️
ان شاء الله که خداوند بحق شهدا ،ما را در این راه موفق بدارد
🌹 کانال رفیق شهیدم 🌹
🌿 حکایت #پنجم 🌿
مجید سوزوکی واقعی...
همنشین میشویم با شهید مجید خدمت ، شخصیت معروف فیلم اخراجیها.
دهنمکی با اشاره به حضور دسته اخراجیها در ارتفاعات «شاخ شمیران» گفت: پس از پذیرفتن این دسته(آقای دهنمکی در جنگ مسؤل دسته معروف اخراجیها بوده اند) به همراه بچهها به ارتفاعات «شاخ شمیران» رفتیم. در روزهای پایانی جنگ، ارتش عراق تمام لشکرهای خود را تقویت کرده بود و ما در محاصره قرار داشتیم، «مجید خدمت» و فردی به نام «مصطفی» عضو این دسته بودند، «مصطفی» آنقدر سیگار کشیده بود سبیلش زرد شده بود، اما او فردی بود که در «شاخ شمیران» به حدی آرپیجی شلیک کرده بود که از گوشهایش خون میآمد و در نهایت «مصطفی» هدف اصابت گلوله «سیمینف» قرار گرفت و به شهادت رسید. مجید هم در همانجا میجنگید و تیری به سفیدران او اصابت کرد و او هم شهید شد. اما باید بگویم به لطف خدا و با مقاومت همین بچهها، ارتش عراق هیچگاه نتوانست به «شاخ شمیران» دست یابد.
🌹 کانال رفیق شهیدم 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☺️#لبخند
به نظر بنده بهترین لبخند این برنامه بود..
شما چه نمره ای به این لبخند ها میدهید؟؟
🌹 کانال رفیق شهیدم 🌹
🌿 حکایت #ششم 🌿
شهیدی که حاجت میدهد
«قسمت دوم»
دوباره همنشین می شویم با شهید علی اکبر نظری تا کرامتی دیگر از ایشان بشنویم...
مادر شهید نظری میگوید: سر مزارش نشسته و توی حال خودم بودم. جوانی با ظاهری خیلی شیک و امروزی آمد نشست کنار سنگ مزار فرزندم و شروع کرد به فاتحه خواندن! پرسید شما که هستید؟ گفتم مادر شهید هستم؛ کاری داشتید؟ گفت: من مشکلی داشتم که این شهید برایم حل کرد. گفتم: چطور مادر؟ گفت: هفته پیش به گلزار آمدم دیدم آقایی با عکس شهید اینجا نشسته است. من اصلاً علاقه و اعتقادی به شهدا، گلزار و این مسائل نداشتم. با خودم گفتم اگر این شهید مشکل مرا حل کند پس معلوم است شهیدان حساب و کتابی دارند. همان شب شهید شما با همان لباس رزم و پوتین به خوابم آمد و رو به من کرد و گفت: «چون به شهداء توسل کردی آمدم تا مشکل تو را حل کنم. برو خیالت راحت باشد که مشکل تو کاملاً حل شده و دیگر هیچ غصهای نخور.»فردای آن روز مشکلم حل شد. از آن روز تا به حال هر بار که به گلزار بیایم بر سر مزار پسر شما می آیم
🌹 کانال رفیق شهیدم 🌹
🌿 حکایت #نهم 🌿
کرامت شهید عباس دانشگر
این بانوی شهمیرزادی با بیان اینکه اعتکاف 96 سرمنشأ زیباییهای زندگیام شد، اضافه کرد: با اخلاص قلبی شب شهادت عقیله بنیهاشم حضرت زینب (س)، برادر شهیدم را انتخاب کردم و او کسی نبود؛ جز برادر شهیدم «عباس دانشگر».
وی افزود: در همه حال به یادش بودم و او را سهیم کارهای خیرم میکردم تا روز بیست و یکم ماه رمضان، نذری در خانهام برپا کردم و همه شهدا و اسرای کربلا را سهیم کردم و رسیدم به نام مدافع حرم که با ذوق نام برادر شهیدم «عباس دانشگر» را گفتم.
این بانوی شهمیرزادی بیان کرد: در کمال ناباوری آن شب در عالم خواب شهید دانشگر را دیدم که با لباس مقدس سپاه و خوشحال مهمان ماست و رو به من گفت «خواهر! مادر من اینجا فاطمه زهراست الحمدلله» و مادر گرامی من هم نامش «فاطمه» است و قصد دارند نام فاطمه زهرا را روی خود بگذارند تا همه به این نام او را صدا کنند.
آن بانو با بیان اینکه در آن روزها من دوره درمانیام را سپری میکردم، اضافه کرد: شهید دانشگر با نگاهی نافذ در عالم خواب گفتند: شما نزد مادرم فاطمه برو و بگو «مهر، تسبیح و پارچه سبزی» که عباس بار آخر از کربلا آورد، به شما بدهد تا با آن نماز به جای آوری که شفایت حاصل خواهد شد انشاءالله.
این بانوی شهمیرزادی ادامه داد: بیماریام در حال عود بود؛ تودهای در بدنم بود که در حال پیشرفت بود اما اکنون تنها بهواسطه ایمان و اعتقادم حالم رو به بهبودی است و به لطف دعای برادر شهیدم در سلامت کامل هستم.
منبع»» خبرگزاری فارس
🌹 کانال رفیق شهیدم 🌹
هدایت شده از به سوی بی نهایت
🌕 #یادآوری 🌕
بخاطر خدا ببخشیم...
کاری که برای خدا انجام شود میماند و کاری که برای نفس باشد از بین میرود..
✨ كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ✨
🌹 کانال رفیق شهیدم 🌹