🚨 پیغامی که آقا را به گریه انداخت! مادر شهید جلوی درب خانه تا محافظ آقا را دید گفت: آقا کو؟ گفتم شما از کجا می‌دانید که آقا آمده‌اند؟ گفت: دیشب خواب بچه‌هایم را دیدم گفتند: خوش به حالت فردا سید علی مهمان توست. امام را نیز در خواب دیدم و پیغامی دادند که به آقا بگویم. گفتند چه پیغامی؟ مادر شهید گفت امام فرمودند: به سید علی بگویید.... 😭 🔻ادامه بارگذاری شده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc

🔺مشکل معیشتی مردم با رشد اقتصادی برطرف می‌شود ▪️رهبر انقلاب: ما در کشور به طور محسوس مشکل معیشت مردمی و رفاه خانوار داریم؛‌ این بدون رشد اقتصادی علاج‌پذیر نیست. ما اگر بخواهیم فقر را برطرف بکنیم، اگر بخواهیم رفاه خانوار را در کشور رشد بدهیم این احتیاج دارد به رشد اقتصادی در کشور، بدون این امکان ندارد. ⤵️⤵️⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9

🔻نتیجه سریع خدمت به پدر ومادر آیت‌الله مصباح یزدی (ره): ✍بعضی چیزها هست که اثرش در دنیا زود ظاهر می‌شود؛ یکی خدمت به پدر و مادر است یکی صله رحم. این‌ها در همین دنیا اثرش ظاهر می‌شود. 🔸شاید نباشد انسانی که در زندگی خود به پدر و مادر خدمت کرده باشد و در دنیا بدبخت شده باشد. ⤵️⤵️⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9

🔹رهبر انقلاب: نیروی متخصص جوان افتخار است اما اگر کار نداشته باشند موجب سرافکندگی است. ⤵️⤵️⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9

📱#استوری چهل و یکمین حکمت کتاب شریف نهج البلاغه 💢 تفاوت فرد احمق و خردمند ⤵️⤵️⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9

" یا ایهاالذین آمنو اِصبرو و صابروا " ای کسانی که "ایمان" آورده‌اید! "صبر" کنید و دیگران را هم به صبر وادارید #قرآن کریم (آل عمران )۲۰۰ #قرآن_بخوانیم 🍃

‍ 🌷سربند یامهدی(عج)🌷 ... دوست قدیمی من بود؛ ابراهیم هادی. کنارش نشستم و سلام کردم. مرا شناخت و تحویل گرفت. درست نمی توانست صحبت کند. گلوله از صورت به داخل دهانش خورده بود و به طرز عجیبی از گردنش خارج شده بود‼️ یک گلوله هم به پایش خورده بود. معمولا وقتی گلوله از انتهای گردن خارج می شود، به نخاع و یا شاهرگ آسیب می رساند و احتمال زنده ماندن انسان کم می شود اما ابراهیم سالم و سرحال بود! بلافاصله نگاهم به سر ابراهیم افتاد. قسمتی از موهای بالای سر او سوخته بود. مسیر یک گلوله را می شد بر روی مو های او دید! با تعجب گفتم: داش ابرام،سرت چی شده؟ دستی به سرش کشید.با دهانی که به سختی باز می شد گفت: می دانی چرا گلوله جرئت نکرد وارد سرم شود؟ گلوله خجالت کشید وارد سرم بشود، چون پیشانی بند یامهدی(عج) به سرم بسته بودم". 📚ص۱۴۲ سلام بر ابراهیم ۲